وقف و قاعده‌ تکریم انسان‌ها / استاد اکبر ثبوت - بخش اول

1396/8/27 ۰۷:۵۲

وقف و قاعده‌ تکریم انسان‌ها / استاد اکبر ثبوت - بخش اول

سال ۱۳۴۲ بود. در محضر مرحوم حجت‌الاسلام سیدعلی شاهچراغی، «شرح لمعه» را به درس می‌خواندم. یک بار به دلیل مسافرت استاد، نخست می‌خواستیم درس را برای دو هفته تعطیل کنیم و سپس پیشنهاد شد که در این مدت، خدمت آقای علی گلزاده غفوری برسم و زحمت تدریس با ایشان باشد.

 

 

سال ۱۳۴۲ بود. در محضر مرحوم حجت‌الاسلام سیدعلی شاهچراغی، «شرح لمعه» را به درس می‌خواندم. یک بار به دلیل مسافرت استاد، نخست می‌خواستیم درس را برای دو هفته تعطیل کنیم و سپس پیشنهاد شد که در این مدت، خدمت آقای علی گلزاده غفوری برسم و زحمت تدریس با ایشان باشد. در نخستین جلسه درس با شادروان گلزاده، استاد در آغاز مرا بر آن داشت که توضیحات شهید ثانی را بخوانم و در حد بضاعت خود ترجمه کنم. این هم چند جمله از آنچه بر زبان الکن من جاری شد:

«در مواردی که اعانت بر اثم و کمک مستقیم به ارتکاب معصیت نباشد، جایز است که مسلمانان برای تأمین مصالح غیرمسلمانان و نفع‌رساندن به آنان، اموالی را وقف کنند؛ زیرا:

اولا وقف در این مورد، خود به خود مسستلزم گناه نیست و برای برآوردن نیازهای آنان و سودرساندن به ایشان است.

ثانیاً آنان هم بندگان خدایند و از همان فرزندان آدمند که خدای تعالی در مورد آنان فرموده است: و لَقَد کَرَّمْنَا بَنی آدم (به‌راستی ما فرزندان آدم را تکریم کردیم و گرامی داشتیم).۱

ثالثا ممکن است از نسل آنان مسلمانانی به هم رسند.

به هر حال این سودرسانی به غیرمسلمانان، معصیتی در بر ندارد.»۲

پس از عرایض فقیر، مرحوم گلزاده به طرح نکات جالبی پرداخت که عرضه همه آنها را به فرصتی دیگر وامی‌گذارم و فعلا به دو سه نکته از آن همه اشاره می‌کنم.

توضیحات استاد

این از معدود مواردی است که می‌بینیم در یک بحث فقهی به آیه کریمه «و لقد کَرَّمنَا بنی آدم» استدلال می‌شود. درحالی که قاعده مستنبط از این آیه ـ قاعده کرامت انسان ـ باید در همه فصول و ابواب فقه و به عنوان قاعده‌ای عام مورد توجه و استناد باشد و در بسیاری از مباحث فقهی مورد استناد قرار گیرد و… البته شهید ثانی در ضمن بحث از وقف مال برای استفاده غیرمسلمانان، در کتاب «مسالک الأفهام» نیز به این قاعده استناد کرده و پس از وی برخی از فقیهان دیگر مانند صاحب جواهر، استدلال او در این باره را آورده‌اند.

 

همسر پیامبر(ص) و وصیت به نفع یهودیان

به روایت صفدی در« الوافی بالوفیات»،۳ ام‌المؤمنین صفیّه، همسر گرامی پیامبر اکرم(ص) اصلا از یهودیان بنی‌قریظه بود. کنیز وی به خلیفه دوم گزارش داد که او به یهودیان بذل و بخشش می‌کند. خلیفه از صفیّه پرسید که: «ماجرا چیست؟» و او پاسخ داد: «من در میان یهودیان خویشانی دارم و صله رحم می‌کنم.» به روایت محمد بن سعد در «طبقات»۴ نیز این بانو در روزگار مسلمانی، وصیت کرد که ثلث مالش را به خواهرزاده یهودی او دهند. پس از درگذشت صفیّه، کسانی می‌خواستند از انجام این وصیت ممانعت کنند؛ ولی امّ‌المؤمنین عایشه به آنان گفت: «از خدا بترسید و تقوا پیشه کنید و وصیت او را عملی نمایید.» پس آنان پذیرفتند و یهودی نامبرده بیش از ۳۳هزار درهم نقره از اموال صفیّه را تصاحب کرد.

وقتی جایز و حتی نیکو باشد که همسر پیامبر(ص) به یهودیان بذل و بخشش کند و نیز وصیت کند مالش را به غیرمسلمانان دهند، عمل مسلمان در وقف مال خود به نفع غیرمسلمانان هم صحیح است.

 

وقف بر غیرمسلمانان حربی

در کتب برخی از فقیهان، فتوایی می‌بینیم که حاکی است مسلمانان می‌توانند حتی برای تأمین نیازهای غیرمسلمانان حربی (که با مسلمانان در جنگ‌اند) اموالی را وقف کنند؛ چنان که سیّد صاحب عروه می‌نویسد: «وقف بر کافر حربی اگر مستقیما وقف بر معصیت نباشد، جایز است.» و حضرت آیت‌الله العظمی سیداحمد خوانساری در یکی از مذاکرات خود ضمن بیان این نظریه، گفتند: «ظاهر آن است که هیچ اشکالی به این نظریه نمی‌توان گرفت، به دلیل آنکه وقف اموال بر غیرمسلمانان حربی، از قبیل صدقه‌دادن به آنان است که بدون شک جایز است؛ اما این که در قرآن آمده است: «نبینی قومی را که به خدا و روز بازپسین ایمان دارند، با کسانی دوستی کنند که با خدا و رسول او دشمنی می‌نمایند»،۵ دلیل بر نهی از وقف بر غیرمسلمانان حربی نیست؛ زیرا در میان «پیمان دوستی داشتن با غیرمسلمانان» و «نیکی به آنان و صدقه دادن به ایشان» ملازمه‌ای وجود ندارد؛ و آیه‌ای که امر به نیکی کردن به غیرمسلمانان می‌نماید، تخصیص‌بردار نیست. و در این مورد که می‌توان مهمان غیرمسلمان را گرامی داشت و به او احسان نمود، هیچ اشکالی وجود ندارد. به دلیل آنکه پیامبر(ص) به عیادت بیمار غیرمسلمانی رفت که با حضرت دشمنی می‌نمود. برخی هم گفته‌اند: آنچه در آیه مورد منع است، آن‌گونه دوستی است که ملازم با دشمنی خدا و رسول(ص) باشد، نه هر گونه دوست داشتن. این پاسخ هم خالی از مناقشه نیست. همچنین غیرمسلمانانی که برای برانداختن اسلام، با مسلمانان می‌جنگند و مسلمانان را از شهر و دیار خود آواره می‌کنند، مشکل است که بپذیریم وقف اموال برای تأمین نیازهایشان جایز است.»۶

 

وقف بر غیرمسلمانان حربی

وقف بر مرتد

*مرحوم مجلسی می‌نویسد: «ربّما قیل بجواز وقف المسلم علی الحربی؛ لعموم قوله: لکلّ کبد حریّ اجر»؛ یعنی چه بسا بشود گفت که اگر مسلمانان مالی را برای استفاده غیرمسلمانان حربی که با مسلمانان در جنگ‌اند وقف کنند، جایز است؛ زیرا این حدیثِ «رساندن آب به هر جگر تشنه‌ای، ثواب دارد»، متضمّن یک حکم عام است، و نیکی در حق هر کسی در هر شرایطی را شامل می‌شود.۷

*بسیاری از فقیهان متقدم شیعه، جایز می‌دانستند که فرد مسلمان، مالی را برای استفاده کافر حربی وقف نماید؛ و از مجمع‌البیان برمی‌آید که به اجماع فقیهان، فرد مسلمان می‌تواند به کافران حربی ـ از خویشانش باشند یا از بیگانگان ـ احسان نماید. محقق حلّی نیز می‌گوید: «من تردید دارم که عمل فرد مسلمان در وقف مالی برای استفاده کفار حربی، صحیح نباشد.»

*بنا به نظریه‌ای که علامه حلّی در «قواعد» و «تذکره» و فخرالمحققین در «ایضاح‌الفوائد» و محقق ثانی در «جامع‌المقاصد» تأیید کرده‌اند، عمل فرد مسلمان در وقف مالی برای استفاده زن مرتد ـ چه مرتد فطری و چه مرتد ملّی ـ صحیح است و شهید ثانی نیز در «مسالک»، وقف بر زنی را که مرتد ملی باشد، جایز شمرده است.۸

وقف بر معابد غیرمسلمانان

* «آیا مسلمانان می‌توانند اموالی را برای ساختن یا تعمیر معابد غیرمسلمانان و هزینه‌های آن معابد وقف کنند؟» فقیهان شیعه به این پرسش دو پاسخ مختلف داده‌اند. به قول شیخ طوسی در «مبسوط»، اگر مسلمانان مالی را بر معابد غیرمسلمانان وقف کنند تا به هزینه کسانی که به آن معابد می‌آیند برسد، صحیح است.۹

*ابن‌قدامه حنبلی نیز می‌نویسد: اگر مسلمانان مالی را وقف کنند تا غیرمسلمانانی که به کنیسه‌ها و کلیساها و معابدشان می‌آیند از آن استفاده کنند، جایز است؛ چون این وقف برای استفاده آنان است، نه وقف بر معابد آنان.۱۰

 

اما در صحنه عمل

* عضدالدوله فرمانروای مقتدر بویهی، در ترویج تشیع اهتمام بسیار داشت؛ مشاهد مقدسه شش امام شیعه در عراق را تجدید بنا کرد و گرداگرد مدینه حصاری استوار کشید و به آن شهر و نیز مکه خدمت‌های بزرگ کرد. عالمان دین را نواخت و پس از پیروزی شیخ مفید ـ رئیس و پیشوای متکلمان شیعه ـ در مناظره با مخالفان تشیع، جوایز گرانبها برای او فرستاد و مقرری ثابتی برایش تعیین کرد و چندین قریه را به تیول او داد تا از درآمد آنها هزینه‌های موردنظر خود را تأمین نماید. خود نیز با موکب سلطنتی در خانه شیخ حضور می‌یافت و از او دانش و فقه می‌آموخت؛ و چندان در این طریق پیش رفت که در جرگه فقیهان و محدّثان به شمار آمد.۱۱ با این همه، عالمان شیعه با لحنی ستایش‌آمیز گزارش کرده‌اند که وی وزیر خود را دستوری داد تا کنیسه‌های یهودیان و کلیساهای مسیحیان را بنا کند و به تنگدستان ایشان کمک‌های مالی بدهد.۱۲

*در شرح احوال اورنگ‌زیب ـ پادشاه بسیار مقتدر و سنت‌گرا و متعصب هندـ می‌خوانیم که وی هزینه‌های زندگی بسیاری از برهمنان هندو را تأمین کرده بود تا با خاطر آسوده به عبادت مقرر در دین خود مشغول باشند.۱۳

 

عروه‌الوثقی و وقف بر غیرمسلمانان

شادروان استاد غفوری، به عنوان فصل‌الخطاب، کتاب ملحقات عروه‌الوثقی تصنیف سید فقیه یزدی را به من دادند تا قسمت‌هایی از آن را که به وقف مال برای غیرمسلمانان مربوط می‌شود ـ با یکی دو قسمت دیگر ـ بخوانم و به یاری ایشان ترجمه کنم و به روی کاغذ بیاورم. این هم اصلاح‌شده آن ترجمه: آیا مسلمانان می‌توانند برای هزینه کارهایی که گناه نباشد، اموالی را برای استفاده غیرمسلمانان وقف نمایند؟ پاسخ ما آن است که می‌توانند و این حکم نیز مطلق است و نه تنها غیرمسلمانان ذمّی، بلکه غیرمسلمانان حربی را هم شامل می‌شود و دلیلش هم:

۱- نصوصی که درباره عقد وقف آمده عام است.

۲- نصوصی که در ترغیب به احسان و نیکوکاری وارد شده است.

۳- آنچه درباره جواز صدقه به غیرمسلمانان وارد شده است.

۴- آیه ۸ از سوره ممتحنه که امر به رفتار عادلانه و نیکوکارانه با غیرمسلمانان است.

۵- نبود هیچ دلیلی بر منع از وقف بر غیرمسلمانان جز آنچه توهّم شده است که آیه ۲۲ از سوره مجادله، مسلمانان را از رفتار مودّت‌آمیز با دشمنان خدا بازمی‌دارد؛ ولی این آیه دلالتی بر مدعای آنان ندارد. زیرا رفتار مودت‌آمیز با آنان، تنها وقتی ممنوع است که این رفتار به دلیل دشمنی آنان با خدا باشد، نه به صورت مطلق. و به همین دلیل، همنشینی و هم‌سخنی با ایشان و نیکوکاری در حق آنان و فتح باب آشنایی با آنان، بی‌هیچ تردیدی جایز است، بلکه همه این کارها، اگر موجب شود دل آنان به دست آید و مایل به اسلام شوند، مرجّح است. آنچه را نیز در باب استحباب صله رحم و استحباب احسان در حق پدر و مادر (لقمان، ۱۵؛ الأحقاف، ۱۵ و…) آمده، دلیل بر آن است که نیکوکاری در حق پدر و مادر غیرمسلمان که مصداق آن، وقف کردن مال برای استفاده ایشان است، عملی مطلوب است.

کوتاه سخن، هیچ دلیلی بر این نداریم که وقف مال بر فرد غیرمسلمان ـ از آن جهت که غیرمسلمان و حتی غیرمسلمان حربی است ـ حرام باشد. این استدلال نیز که «غیرمسلمان حربی نمی‌تواند مالک چیزی باشد و هرچه دارد متعلق به مسلمانان است، پس نمی‌توان چیزی بر او وقف کرد» بی‌پایه است.

پرسش: اگر فردی مسلمان یا غیرمسلمان، مالی را برای استفاده غیرمسلمان حربی وقف کند، آیا فرد مسلمان می‌تواند آن مال را به زور از وی بگیرد و مالک شود؟

پاسخ: روشن است که نمی‌تواند؛ زیرا دلایلی که حاکی است مقتضای وقف را نمی‌توان تغییر داد، بر دلایلی که حاکی است مال فرد حربی متعلق به مسلمین است، ترجیح دارد.۱۴

 

احکام اموالی که غیرمسلمانان وقف می‌کنند

کسی که مالی را وقف می‌کند، شرط نیست مسلمان باشد؛ بلکه برای هر هدفی که مسلمان می‌تواند مالی را وقف کند، غیرمسلمان هم می‌تواند؛ چنان‌که می‌تواند مالی را بر فرزندان خود یا بر نیازمندان ـ خصوصا نیازمندان مسلمان ـ وقف کند و این فتوا مورد قبول اجماع است. اگر هم اشکال شود که: «در وقف باید قصد قربت باشد و در عمل غیرمسلمان چنین قصدی نیست»، می‌گوییم: چنین قصدی لازم نیست و بر فرض هم لازم باشد، هر کس به وجود خدا اعتراف داشت ـ ولو مسلمان نباشد ـ می‌تواند در عمل خود قصد قربت بنماید. حتی از ظاهر سخنان فقهای ما برمی‌آید که اگر غیرمسلمانی مالی را برای مصرفی که از نظر ما شرعی نیست وقف کند، عمل او صحیح است و وقف تحقق می‌یابد، مثل اینکه مالی را برای هزینه آتشکده‌ها یا برای قربانی‌هایی که برای خورشید و ستارگان می‌کنند وقف نمایند؛ نیز اگر خوک و نظایر آن را وقف کنند صحیح است؛ و حکم ما به صحت این وقف، تنها به اعتبار آن است که ما پذیرفته‌ایم غیرمسلمانان حق دارند بر دین خود باشند و احکام آن را اجرا نمایند. به هر حال اگر هم قصد قربت را در وقف لازم بدانیم، نمی‌توان گفت هر کاری که لازمه‌اش قصد قربت باشد، اگر از غیرمسلمانان صادر شود، باطل است.۱۵ اگر فرد غیرمسلمانی مالی را برای کاری که در کیش خود او روا و در دین ما نارواست وقف کرد و سپس مسلمان شد، ظاهر آن است که وقفیّت آن به قرار سابق باقی است و از وقفیت خارج نمی‌شود.۱۶

 

کار نیک ولو به قصد قربت نباشد، ثواب دارد

ترتّب ثواب بر کارهای نیک، مشروط است به قصد قربت. در عین حال می‌توان گفت: بر کارهای نیک ـ گرچه قصد قربت در آنها نباشد ـ ثواب مترتّب است؛ زیرا انجام‌دهنده آن کار ـ گرچه مقصودش تقرب به درگاه خدا نباشد ـ در نزد خردمندان سزاوار ستایش است؛ لذا بعید نیست مستحق اجر و ثواب الهی بوده باشد؛ و مؤیّد این نظر آنکه در احادیث معصومان آمده است:

شخص متوفی از کارهای نیکوی فرزند صالح خود سود می‌برد. با اینکه او برای به دنیا آوردن فرزند، قصد قربت نکرده؛ و فرزند محصول لذّت‌جویی او یا دلبستگی به داشتن اولاد است.۱۷

 

پی‌نوشت‌ها:

۱- الإسراء، ۷۰٫

۲- و بنگرید به: شرح لمعه، با تصحیح و تعلیقات سیدمحمد کلانتر، ج۳، ص۱۸۰٫

۳- ج۱۶، ص۳۲۶٫

۴- ج۱۰، ص۱۲۴٫

۵- المجادله، ۲۲٫

۶- آنچه را مرحوم گلزاده از مذاکرات شفاهی آیت‌الله خوانساری آوردند، در کتاب جامع المدارک تألیف آیت‌الله (ج۴، ص۱۶) نیز آمده است.

۷- بنگرید به: بحار، ج۷۱، ص۳۷۰؛ ج۶۲، ص۶۵٫

۸- نیز بنگرید به: جواهر الکلام، ج۲۸، صص۴۸ـ ۴۹، ۳۰ـ۳۱، ۵۰٫

۹- المبسوط، طوسی، نقل از سلسله‌الینابیع الفقهیه، ج۳۴، ص۳۵٫

۱۰- المغنی، موفق‌الدین ابن‌قدامه حنبلی، دارالکتاب العربی، ج۶، ص۲۴۲٫

۱۱- مجالس المؤمنین، ج۱، ص۴۶۵، ج۲، ص۳۲۸؛ اعیان الشیعه، محسن امین، ج۸، صص۴۱۶، ۴۲۱-۴۲۳٫

۱۲- الشیعه فی المیزان، محمدجواد مغنیه، ص۱۴۳؛ اعیان‌الشیعه، ج۸، صص۴۲۲، ۴۲۶٫

۱۳- نزهه الخواطر، ج۶، ص۱۳۲٫

۱۴- ملحقات عروه الوثقی، ج۲، صص۲۱۳ـ۲۱۴٫

۱۵- ملحقات عروه الوثقی، ج۲، ص۲۰۸٫

۱۶- همان، ص۲۱۴٫

۱۷- همان، ص۱۸۷٫

منبع: روزنامه اطلاعات

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: