1395/12/1 ۰۹:۱۴
ایران در طول تاریخ طولانی خود به جنگهای بسیاری كشانده شده و گاه پیروز بوده و دستاوردی داشته و گاه شكست خورده و به باجی تن داده است. اما شكست ایران در جنگ دوم ایران و روس فقط نشیب و شكست دیگری نبود كه امیدی به جبران و تلافی در آینده را در پی داشته باشد.
این معاهده پایداری و دلاوری ایرانیان را هدف گرفته بود
١٨٩ سال پس ازامضای تركمانچای
ایران در طول تاریخ طولانی خود به جنگهای بسیاری كشانده شده و گاه پیروز بوده و دستاوردی داشته و گاه شكست خورده و به باجی تن داده است. اما شكست ایران در جنگ دوم ایران و روس فقط نشیب و شكست دیگری نبود كه امیدی به جبران و تلافی در آینده را در پی داشته باشد. جنگ اول ایران و روس را كه، با عدم پذیرش تقاضای صلح روسیه و ادامه جنگ توسط عباس میرزا و شكست اصلاندوز، به قرارداد گلستان و از دست رفتن شمال قفقاز و ارمنستان و بخشهایی از گرجستان منجر شد، شاید بتوان آخرین شكست بزرگی نامید كه ایرانیان را از فكر تلافی باز نداشت. روسها پس از برهم خوردن نظام و اقتدار صفوی به نواحی شمالی ایران حمله كرده و تصرفاتی كرده بودند، اما هنوز ایرانیان به یاد داشتند كه چگونه نادرشاه تلافی كرده و روسها را بیرون رانده بود.
شكستها و پیروزیها در حافظه تاریخی ایرانیان
میگویند نادر كه شنیده بود ملكهای به نام كاترین بر روسیه سلطنت میكند، شاید برای میانبر زدن و سلطه آسان بر آن كشور، از آن ملكه خواستگاری هم كرده بود. پس از سقوط دولت نادر كریمخان زند توانست ثبات اداری و سیاسی ایران را حفظ كند و روسها مزاحم ایران نشدند. شاید جنگ با عثمانی آنها را از گشودن جبهه دوم باز میداشت. اما، پس از فروپاشی دولت زندیه روسها بار دیگر به قفقاز تجاوز كردند. آغامحمد خان قاجار در چندین حمله روسها را شكست داد و گرجستان را به بهایی خونین و خشونتبار مسترد داشت. در آن زمان فتحعلیخان برادرزاده و جانشین آغامحمد خان سرداری جوان و شریك فتوحات عمویش بود. در آن جنگها روسها به گیلان حمله كردند و شكست خوردند. ژنرال سیسیانوف، فرمانده روس شكستهایی به ایرانیان وارد كرد اما ایرانیان او را، كه آُشپُختُور مینامیدند كشتند و سرِ اُشپُختُور را به دربار تهران فرستادند. سیسیانوف بازرس یا انسپِكتورارتش روسیه هم بود، كه تلفظ روسی این سمت و تبدیل آن به فارسی انسپكتُور را به اُشپُختُور بدل كرده بود. عباسمیرزا در نبرد اصلاندوز هم شجاعانه جنگید، اما برتری استراتژیك و تجهیزات و نفرات روس موجب از دست رفتن نیروهای ایرانی و شكستی شد كه به از دست رفتن قرهباغ و ایروان و گنجه و گرجستان منجر شد. جنگی پر فراز و نشیب كه در برخی جبههها موجب شكست روسها هم شده بود.
این سوابق هنوز در خاطره مردم ایران زنده بود. مقاومت و پیروزیهای صفوی، پیروزی نادر شاه افشار و آغامحمد خان قاجار و جنگهای همراه با پیروزی و شكست عباس میرزا كه «عجالتا» با شكست ایرانیان پایان یافته بود. در حافظه تاریخی ایرانیان از اینگونه شكستها و پیروزیها از دوران جنگهای ایران و روم بسیار بود. اكنون روسها را هم میشد در ردیف رومیان قرار داد. هر شكستی میتوانست پیروزی و تلافی بعدی را به همراه آورد. ایرانیان در ٣٠ سال پیش از آن بارها شاهد این فراز و نشیبها بودند.
كوتاه ماندن دست رجال ایرانی از قواعد راهبردی
همین روحیه نزد محافل محافظهكارتر ایران، كه متوجه تغییر زمان و كوتاه ماندن دست ایرانیان از قواعد راهبردی و ابزارهای جدید نبودند، موجب شد پس از شكست اصلاندوز، با دلواپسی از آثار آن شكست اهانتآمیز، خواهان جنگ و تلافی باشند. عباس میرزا و قائم مقام با این گروه غیرت مدار همسازتر بودند. فتحعلیشاه كه در اواخر دوران سلطنت طولانی خود بود، با این جنگ مخالف و نگران نتیجه نهایی بود. او كه شخصا در چمن سلطانیه زنجان محل تجمع اردوی ایران حاضر شده بود،
به عباس میرزا مینویسد كه اكنون آقایان (مرحومان سید محمد مجاهد طباطبایی و ملا احمد نراقی) هم در اردو حضور دارند و پول هم هست، اما هشدار میدهد كه خودتان باید مسوولیت این جنگ را بر عهده بگیرید... اما اینبار شكست متفاوت بود. گویی ارتش ایران مشت بر سندان میكوبید. روسها از ارس گذشته و به پایین آذربایجان سرازیر شدند و قزوین و تهران را تهدید میكردند. اكنون عباس میرزا تنها مانده و به فكر جلوگیری از فروپاشی ایران بود. در شرایط استیصال ناچار بود كه به صلح تن دهند و ایران را رها كنند. روسها بهای گزافی میطلبیدند. اكنون آسان است قرارداد تركمانچای را ننگین بنامیم. اما ننگین واقعی ندانمكاری رجال و سرداران وطنپرست ایرانی بود كه به اصطلاح عامیانه گزنكرده بریده بودند. یعنی بیآنكه به ابعاد و نوع آموزش و تجهیزات ارتش خود برای مقابله با ارتش بسیار مدرنتر، بزرگتر و مجهزتر روسیه بیندیشند و بیآنكه از توانمندیهای واقعی ارتش روس آگاه باشند به آن كشور حمله كرده و شكست خورده بودند! كدام كار ننگینتر بود؟ به دام جنگی نابرابر رفتن و آن شكست گریزناپذیر را پذیرا شدن، یا قراردادی كه هرچه بود ایران را در جنوب ارس حفظ كرده بود؟
از دست رفتن حاكمیت ایران بر دریای خزر
شكست ایران در جنگ دوم ایران و روس آثاری وخیمتر از الزامات قرارداد تركمانچای و از دست رفتن حدود ١٦٠ هزار كیلومتر مربع از بهترین اراضی ایران در شیروان، نخجوان، گنجه و پرداخت غرامات سنگین و پذیرش كاپیتولاسیون یعنی تضعیف استقلال قضایی كشور و از دست دادن حاكمیت بر دریای خزر بود.
بعد از آن بود كه در آسیای میانه نیز سرزمینهای باستانی ایرانی یكی پس از دیگری به چنگ روسها افتاد و سرانجام با قرارداد آخال در سال ١٨٨١ كل آسیای میانه از دست رفت. مساله این بود كه با این جنگ ایرانیان برای نخستینبار اعتماد به نفس خود را برای رویارویی و هماوردی با «رومیان» از دست دادند. پس از آن شكست روانی بود كه گویی ایرانیان نه فقط روسیه بلكه كل غرب را اصالتا شكست ناپذیر و زورمندتر و عالِمتر از خود انگاشتند، و زمینه برای گسترش نفوذ غیرمنطقی آنان در نظام حكومتی ایران افزوده شد. به موجب یكی از بندهای قرارداد تركمانچای روسها دوام سلطنت ایران را در خاندان عباس میرزا تضمین میكنند. به همین دلیل با درگذشت عباس میرزا هیچ یك از برادران بیشمارش ولیعهد نمیشود، بلكه پسرش محمد میرزا ولیعهد ایران میشود و سپس به سلطنت میرسد. سلطنت متكی به روسیه بعدها منجر به سركشی محمدعلی شاه قاجار و مقاومت در برابر جنبش مشروطه میشود.
عباس میرزا برای جبران شكست در برابر روسها سعی میكند هرات را كه در زمان صفوی ولیعهدنشین و پایتخت دوم ایران بود مسترد دارد، تا نزد ملت اندكی سربلندتر باشد. راهی هرات میشود و در همین سفر مكاتبات میان او و پدرش حكایت از افسردگی شدیدش دارد. پسرش محمدشاه قاجار حتی موفق به فتح هرات میشود، اما اینبار با واكنش نظامی بریتانیا در خلیج فارس مواجه میشود و هرات را رها میكند. ناصرالدین شاه نیز این تلاش را تكرار میكند و باز ناچار میشود در برابر واكنش انگلیسیها كوتاه بیاید.
توافق بر سر ضعیف نگه داشتن ایران
در واقع از ١٧٢٢ یعنی سقوط اصفهان تا بیش از ١٥٠ سال ایران در جنگ و تنش دایمی به سر میبرد، جنگها و غراماتی كه رمق كشور را گرفته بود و از عهده جنگی دیگر بر نمیآمد. روسها هم كه در قفقاز با مقاومتهایی روبهرو بودند نگران بودند كه اگر ایران بار دیگر جان بگیرد حقوق از دست رفته خود را طلب خواهد كرد، این بود كه دو همسایه در ضعیف نگاه داشتن ایران توافق و تفاهم داشتند. خودباختگی روانی و بیرمقی اقتصادی و نظامی ایرانیانی كه تا چندی پیش در جنگهای نوع رومی در برابر روسهای مجهز و قوی
عرض اندام میكردند، اكنون در مقابله با چند ناو انگلیسی در بوشهر و تطمیع شیوخ و خوانین محلی توسط آنان، توان محاصره و براندازی دشمنی را نداشتند كه پشتش به آب بود و دیگر هیچ!
تركمانچای پایداری و دلاوری ایرانیان را هدف قرار داده بود. فقر عمومی به فقر فرهنگی و استیلای خرافات و استبداد انجامیده بود. ایرانیان به این ضعف پی برده بودند و چاره را در پناه بردن به دانش همان غربیان شكست ناپذیری جسته بودند كه آنان را به زانو درآورده بود. این بود كه نخستین دانشجویان در زمان فتحعلیشاه به اروپا اعزام شدند، این بود كه امیركبیر دارالفنون را بنیاد نهاد كه حتی ناصر الدین شاه در افتتاح و تداوم كار آن اهتمام كرد، این بود كه میرزا حسن خان مشیرالدوله كه متوجه ضعف ایران در علوم انسانی شده بود مدارس عالی سیاسی و حقوق را تاسیس كرد، این بود كه فرهیختگان ایرانی درس گرفته از تركمانچای قیام و جنبش مشروطه را برپا كردند تا در كشوری كه ٩٥ درصد جمعیت آن وامانده از تحصیل و بیسواد بود حكومت قانون و آزادی همانند آنها برقرار سازند، تا تحقیر نشوند، و این بود كه در دوران بعد با استقرار نظام آموزشی جدید و با افتتاح دانشگاه تهران كوشیدند با سركشی در برابر عقدههای تركمانچای از آن اسارت روانی و توهم برتری غربیان پایان دهند.
رهایی از احساس تحقیر و وادادگی
برخی جنبش ملی شدن صنعت نفت ایران و خلع ید از انگلیسیها را امری صرفا اقتصادی برای دستیابی به شرایط مالی بهتر تلقی میكردند، در حالی كه انگیزه درونی و روانی آن جنبش كه در روز خلع ید و زمانی كه حسین مكی در مقابل چشمان حیرت زده رییس انگلیسی شركت نفت در آبادان، دست مهندس بازرگان مدیر منصوب از سوی دكتر مصدق را گرفت و او را در جای رییس انگلیسی نشاند، ایران از هیجان و شادی و اشك منفجر شد! ماجرا فقط ملی كردن یك شركت سودجو نبود كه غراماتش را هم دریافت میكرد و اگر هم ملی نمیشد چندی بعد سرانجامی همچون سایر كشورهای نفتخیز جهان پیدا میكرد. این رهایی از آن احساس تحقیر و وادادگی ملتی بود كه در طول تاریخش خود را هماورد دیگران دیده و شكست خورده و شكست داده بود.
گلشاییان در خاطراتش پاسخ مرحوم داور به گلایه جوانانی اشاره میكند كه در سال ١٣٠٦ در تیم مسیو پرنی برای تدوین مجموعه قوانین و آیین دادرسی حقوقی و جزایی ناچار به اضافه كار طولانی بودند. داور به آنها میگوید علت درج كاپیتولاسیون در قرارداد تركمانچای و تعمیم بعدی آن به كشورهای دیگر به موجب اصل دولت كاملة الوداد این بهانه بود كه ایران قانون مدون و مشخصی نداشت كه بیگانگان خود را در پناه آن ببینند. و تا وقتی كه كاپیتولاسیون برقرار باشد كشور استقلال قضایی نخواهد داشت. امروز شما سربازان قضایی كشورتان هستید و هر یك ساعتی كه زودتر این مجموعه قوانین آماده و تصویب و ابلاغ شود، كشورتان یك ساعت زودتر به استقلال خواهد رسید. گلشاییان میگوید از آن پس دیگر شكایتی نكردیم و آن مجموعه قوانین در اردیبهشت ١٣٠٧ ابلاغ و كاپیتولاسیون لغو شد.
پشتش به آب بود و دیگر هیچ!
از ١٧٢٢ یعنی سقوط اصفهان تا بیش از ١٥٠ سال ایران در جنگ و تنش دایمی به سر میبرد، جنگها و غراماتی كه رمق كشور را گرفته بود و از عهده جنگی دیگر بر نمیآمد. انگلیسها كه خاطره فتوحات نادرشاه را در هند به یاد داشتند، از این میترسیدند كه مبادا فیل امپریالیسم ایرانی بار دیگر جان بگیرد و هوس هندوستان كند. روسها هم كه در قفقاز با مقاومتهایی روبهرو بودند نگران بودند كه اگر ایران بار دیگر جان بگیرد حقوق از دست رفته خود را طلب خواهد كرد، این بود كه دو همسایه در ضعیف نگاه داشتن ایران توافق و تفاهم داشتند. خودباختگی روانی و بیرمقی اقتصادی و نظامی ایرانیانی كه تا چندی پیش در جنگهای نوع رومی در برابر روسهای مجهز و قوی عرض اندام میكردند، اكنون در مقابله با چند ناو انگلیسی در بوشهر و تطمیع شیوخ و خوانین محلی توسط آنان، توان محاصره و براندازی دشمنی را نداشتند كه پشتش به آب بود و دیگر هیچ!
منبع: روزنامه اعتماد
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید