1395/8/18 ۰۸:۵۲
پس از آنکه شیرویه با یاری گروهی از ایرانیان بر پدر می شورد و او را به زندان می افکند، خسرو پرویز از زندان در ضمن پاسخ به اتهامات پسر،درباره ایران و مردم ایران بدو چنین سفارش می کند
پس از آنکه شیرویه با یاری گروهی از ایرانیان بر پدر می شورد و او را به زندان می افکند، خسرو پرویز از زندان در ضمن پاسخ به اتهامات پسر،درباره ایران و مردم ایران بدو چنین سفارش می کند:
چو از هر سوی بازخوانی سپه / گشاده ببیند بداندیش راه
که ایران چو باغی ست خرم بهار / شکفته همیشه گل کامکار
پر از نرگس و نار و سیب و بهی / چو پالیز گردد ز مردم تهی
سپاه و سلیح است دیوار اوی / به پرچینش بر نیزهها خار اوی
اگر بفکنی خیره دیوار باغ / چه باغ و چه دشت و چه دریا، چه راغ
نگر تا تو دیوار او نفکنی / دل و پشت ایرانیان نشکنی
کزان بس بود غارت و تاختن / خروش سواران و کین آختن
زن و کودک و بوم ایرانیان / به اندیشه بد منه در میان
بیت های بالا یکی از نمونه های جالب احساسات ایران دوستی در شاهنامه است. این قطعه را نخستین بار نگارنده در جزو چنین نمونه هایی معرفی کرد سپس مورد توجه قرار گرفت و چند جای دیگر به چاپ رسید. پس از آن، بار دیگر که نگارنده به خواستی دیگر به بررسی این قطعه پرداخت، متوجه شدم که مضمون آن را فردوسی از خود نساخته، بلکه در ماخذ او نیز بوده و در چند جای دیگر هم هست. اگر چه موضوع امانت داری فردوسی از همان نخستین پژوهش های علمی شاهنامه از زمان تولدکه و پیش از او به ثبوت رسیده است. ولی پروردن مطالب ماخذ و آرایشهای لفظی آن و این که شاعر ناظم لفظ به لفظ ماخذ خود نبوده – که عملا میسر نیست – نیز عموما از سوی پژوهندگان پذیرفته است.
ایران شناسی سال پانزدهم پاییز 1382 شماره 59
دریافت مقاله
منبع: پرتال جامع علوم انسانی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید