1395/7/13 ۰۷:۲۵
در قرآن شناخت، تفاسیر و مطالعات قرآنی مستقلی که بر «علم جَفر» مبتنی است، بررسی نشده است؛ ولی لازم است در اینجا وجود چنین تفاسیرو مطالعاتی را متذکر شوم. علم جفر وجوه برجسته تعالیم باطنی قرآن کریم، از جمله معنای حروف مقطعه اسرارآمیزی را که در آغاز ۲۹ سوره آمده است، روشن میسازد و بسیاری از آموزههای مبنایی را توضیح میدهد؛ برای مثال بر طبق مابعدالطبیعهاسلامی، همه موجودات تجلّی اسماء و صفات خداوند است، ولی «انسان» که هم به معنای مذکر است و هم به معنای مؤنث، تنها موجودی در این عالم است که به لحاظ حقیقت تامّ خویش به عنوان «انسال کامل»، آینه تمامنمای همه اسمای الهی است
شکل رمزی حروف الفبا
در قرآن شناخت، تفاسیر و مطالعات قرآنی مستقلی که بر «علم جَفر» مبتنی است، بررسی نشده است؛ ولی لازم است در اینجا وجود چنین تفاسیرو مطالعاتی را متذکر شوم. علم جفر وجوه برجسته تعالیم باطنی قرآن کریم، از جمله معنای حروف مقطعه اسرارآمیزی را که در آغاز ۲۹ سوره آمده است، روشن میسازد و بسیاری از آموزههای مبنایی را توضیح میدهد؛ برای مثال بر طبق مابعدالطبیعهاسلامی، همه موجودات تجلّی اسماء و صفات خداوند است، ولی «انسان» که هم به معنای مذکر است و هم به معنای مؤنث، تنها موجودی در این عالم است که به لحاظ حقیقت تامّ خویش به عنوان «انسال کامل»، آینه تمامنمای همه اسمای الهی است.
باری، اسم الله شامل همه اسمای الهی است و به همین دلیل، یکی از نامهای پیامبر(ص)، به عنوان انسان کامل به تمام معنای کلمه، «عبدالله» است و نه مثلاً عبدالکریم؛ و «عبد» در اینجا به معنای محمل و مجلا [پذیرنده و انعکاسدهنده] یکی از اسمای خداست. بر طبق علم جفر، ارزش عددی «الله» ۶۶ است و همین طور است در مورد ارزش عددی «آدم و حوّاء»، که در وحدت دوجنسیتیشان،
مرتبهر حالت انسان را تشکیل میدهند. بدین سان، به کمک علم جفر میتوان این آموزه ژرف درباره مرتبه بشری در نسبت با خداوند را بیواسطه درک و شهود کرد.
دستگاه خط این الفبا نیز که عربی قرآنی در قالب آن کتابت شده است، معناییر مفادی رمزی دارد که در برخی مطالعات سنتی درباره معنای قرآن، روشن شده است؛ برای مثال در زبان عربی، همانند زبان انگلیسی، دو حرف نخست الفبا، الف و باء است. در دستگاه خط عربی، «الف» را به شکل یک خط عمودی مستقیم و «باء» را به شکل خط افقی با نقطهای در زیرش مینویسند. حال، الف نخستین حرف اسم الهی الله و باء نخستین حرف نخستین واژه قرآن، یعنی «بسمالله» است که کل متن آن به نام «بسمله» شناخته میشود. بر طبق علم رمزپردازی دستگاه خط عربی، «الف» رمز نزول کلمه الهی از عالم تعالیر تنزیه الهی و «باء» رمز پذیرش آن در عالم بشری و در زبان بشری است که از این رهگذر تقدس یافته است. نقطه زیر «باء»، رمز تلاقیگاه این دو حرف (دو حرف عمودی و افقی)، است و بنابراین ذات همه حروف عربی و درنتیجه ذات قرآن را تشکیل میدهد. در خوشنویسی عربی سنتی، خطوط از تکرار هماهنگ نقطه واحد تشکیل شدهاند.
گفته پررمز و رازی منسوب به امام علی(ع) وجود دارد که معنای آن را فقط با استفاده از این علم ناظر به شکل رمزی حروف الفبای عربی وقتی به خط عربی نوشته میشوند، میتوان فهمید. از آن حضرت نقل شده است که: «کل قرآن در سوره فاتحه جمع است؛ کل فاتحه در بسمالله الرحمن الرحیم [که با حرف باء شروع میشود]؛ کل بسمالله در حرف باء، کل باء در نقطه زیر باء، و من آن نقطهام.» امام علی(ع) در اینجا به حالت باطنی «هویت برتر» یا «وحدت برتر» خویش، به تحقق تام توحید [در خودش]، اشاره دارد. این تبیین، بیانگر اهمیت علم رمزپردازی شکلهای الفبای استفاده شده در عربی قرآنی است و آن علمی است که باید [اهمیتش] را متذکر شد، حتی اگرچه در این تفسیر به دلیل مخاطبانی که این اثر به قصد آنان تألیف شده است، بدان نپرداختهایم.
ساختار صوری قرآن
به ساختار صوری قرآن بازمیگردم؛ باید تکرار کنم که قرآن شامل ۱۱۴ سوره است. «فاتحه» سوره آغازین آن دارای هفت آیه است و پس از آن سوره «بقره» قرار گرفته که بلندترین سوره قرآن است. سپس بهتدریج هرچه در متن پیش میرویم، به عنوان یک قاعده کلی، سورهها کوتاهتر میشوند، گو اینکه این قاعده استثناءهایی نیز دارد. بخش اخیر قرآن، شامل کوتاهترین سورههاست؛ ولی آخرین سوره، به لحاظ تعداد آیات یا کلماتش،کوتاهترین سوره نیست.
باید به کسانی که با قرآن آشنا نیستند، توجه داد که سورهها، با نظم تقویمی، مطابق با زمان نزولشان، مرتب نشدهاند. غالباً این گونه است که بخشهایی از یک سوره نازل میشد، سپس بخشهایی از سوره دیگر یا کل سوره دیگر نزول مییافت، وانگهی برخی آیات متعلق به سوره متقدمتر، نازل میشد. نظم سورهها امری وحیانی شمرده شده است؛ به این اعتبار که خود پیامبر(ص) جای آیات در سورهها و ترتیب سوره ها نسبت به یکدیگر را، به صورتی که بر حضرتش نازل شده بود، تعیین کرد.
هر «سوره»، نامی و در مواردی بیش از یک نام دارد. مسلمانان معتقدند که برخی از این نامها نیز، همراه با فرمان در خصوص ترتیب آیات و نیز در خصوص اینکه کدام آیات به کدام سورهها تعلق دارد، به پیامبر(ص) وحی شده است و این صرف نظر از زمان نزول آنهاست. در طی بیست و سه سال رسالت پیامبر اکرم(ص)، زمانی که کل قرآن کریم نازل شد، بسیاری افراد آن را به حافظه سپردند و علاوه بر این بر کاغذ پوستی، استخوانهای شانه شتر، پوست گوسفند و چیزهای دیگر، نوشته شد.
گردآوری قرآن
بر طبق سنت، این کار به دست زید بن ثابت انجام گرفت و متن را به خلیفه نخست ـ ابوبکر ـ دادند و سپس به خلیفه دوم، عمر، رسید و پس از درگذشت عمر، در اختیار دخترش حفصه، یکی از زنان پیامبر(ص)، قرار گرفت. عثمان ـ خلیفه سوم ـ پس از مشورت با کسانی که این متن مقدس را از بر داشتند، دستور به جمعآوری قرآن برای بار دوم، و این بار نیز تحت هدایت زید بن ثابت داد. این متن، که به نام نسخه عثمانی شناخته میشود، چیزی بود که عثمان کاتبان را به رونویسی از آن امر کرد. سپس رونوشتها به چهار شهر بزرگ اسلام در آن زمان، یعنی مکه، کوفه، بصره و دمشق فرستاده شد و عثمان یک رونوشت نزد خودش نگه داشت. سپس این پنج متن، مبنای قرآن مکتوب که امروز در اختیار داریم، قرار گرفت.
در میان اصحاب پیامبر(ص)، بحثی در خصوص شمارش برخی از آیات وجود داشت و بر طبق سنت، چندین مکتب احصاء، یعنی علم قرآنی مربوط به شمارش آیات، شناخته شده است. در خصوص قرائت قرآن نیز انواعی از صرف و سبکهای مختلف قرائت وجود دارد که به طور سنتی منتقل شدهاند. برخی اختلافهای ریختشناسانه را سنتاً چیزی دانستهاند که گواه بر همان ذووجوه بودن متن قرآنی است. ساختار قرآن برای همه مقاصد عملی، ساختار واحد و ثابتی است. در طی قرون و اعصار دستخوش هیچ تغییری قرار نگرفته است و شیعیان، سنیان و خوارج، جملگی همین متن را به عنوان وحی نهایی خداوند به بشر میپذیرند.
شیعیان و برخی سنیان معتقدند که علیبن ابیطالب(ع) نیز قرآن را کتابت کرد و بنا بر این یک نسخه اصلی دیگر نیز از آن وجود داشته است. میدانیم که عثمان نیز از زید بن ثابت خواست که در گردآوری متن نهایی قرآن با علی(ع) مشورت کند. همچنین در منابع اهل سنت آمده است که دیگر اصحاب، مهمتر از همه در آن میان، عبدالله بنمسعود، اُبیّ بنکعب و سلیم نیز پیش از تثبیت نسخه عثمانی، نسخههایی جمعآوری کردند.
در برخی منابع نامعتبر روایاتی جدلی آمده است که بر طبق آنها قرآن نوشته شده به خط امامعلی(ع)، سورههای خاصی داشته که در نسخه عثمانی حذف شدهاند؛ ولی جریان اصلی تشیع یا تسنن این دیدگاه را نپذیرفتهاند و قرآنی که امروز مورد استفاده شیعیان است، شامل همان سورهها و آیات موجود در جهان اهل سنت است و تنها تفاوت میان آنها اختلاف اندک در شمارش چند آیه است. فقط یک قرآن واحد وجود دارد و اختلاف نظرهایی که درباره آن وجود دارد، از هر لحاظ بسیار کمتر از آنی است که در هر کتاب قدسی دیگر دیده میشود.
جزء و پاره
قرآن کریم افزون بر اینکه به سورهها و آیات تقسیم شده است، دارای «سی جزء» است و هر جزء (یا پاره) نیز تقسیم به دو میشود و حاصل آن شصت «حزب» میشود و به منظور سهولت در خواندن و شمارش، هر حزب نیز به نصفها و ربعهایی تقسیم میشود. در بخشهایی از جهان اسلام، یک حزب، به صورت جمعی یا فردی، در وقت صبح و حزب دیگر در وقت نماز مغرب، خوانده میشود. این متن، همچنین به یک?هفتمهایی (سبع) که به نام منازل (جمع منزل) شناخته میشوند، تقسیم شده است و بر این اساس مؤمنان میتوانند کل متن را در یک هفته ختم کنند. گاهی هر یک از سی جزء یا هر یک از هفتمنزل، جداگانه صحافی میشوند تا بتوان فقط جلدهای مورد نظر را برداشت و در حین سفر قرائت کرد.
تلاوت قرآن
در ماه رمضان که ماه نزول قرآن است، معمول بسیاری از مسلمانان متدین این است که قرآن را بیش از زمانهای دیگر در طول سال، تلاوت میکنند. برخی، هر روز یک جزء میخوانند و بدینسان در طول سی روز ماه مبارک، قرآن را ختم میکنند. در سالهایی که ماه رمضان بیست و نه روز باشد، معمولاً دو جزء آخر در روز یا شب آخر همان ماه تلاوت میشود.
تلاوت قرآن یک بخش اصلی از دیانت مسلمانان است. بسیاری از آنان، این متن مقدس را نه فقط در ماه رمضان، بلکه در دیگر دورههای سال نیز، از ابتدا تا انتها تلاوت میکنند؛ اما بیشتر مسلمانان برخی سورهها را که قرابت مخصوصی با آنها دارند، بارها دوره میکنند. بههمانسان که تلاوت پیوسته مزامیر در میان یهودیان و مسیحیان متدین معمول است. سورههایی مانند یاسین(۳۶)، الرحمن(۵۵)، واقعه(۵۶)، ملک(۶۷) و بسیاری از سورههای کوتاهتر در پایان قرآن را بسیاری از مسلمانان غالباً و در بسیاری از موارد بر یک مبنای منظم، تلاوت میکنند. علاوه بر تلاوت کل قرآن، که با مراسم شادیآفرینی معروف به «ختم قرآن» پایان مییابد، تلاوت یومیه قرآن معمولاً عبارت از خواندن بخش کوچکی از آن در یک زمان و تدبرکردن در آن است و این رویهای است که به مبتدیان تازهوارد به آن کتاب شریف نیز توصیه میشود.
البته همه مسلمانان عامل به اسلام، خواه عرب و خواه غیرعرب، بخشهای خاصی از قرآن را در نمازهای واجب خویش قرائت میکنند و این قرائت باید به زبان عربی باشد؛ ولی علاوه بر قرائت آن در نماز، غالباً قرآن به زبان مسلمانان غیرعرب نیز خوانده میشود؛ خواه از گروههای وسیعتر زبانی باشد (همچون گویشوران: فارسی، ترکی، اردو، مالایی، بنگالی، سواحلی، انگلیسی، فرانسوی یا اسپانیایی) و خواه از گروههای کوچکتر باشند (همچون یوروبایی زبان در غرب آفریقا، فولانی در غرب و مرکز آفریقا، سومالیایی، آلبانیایی، بوسنوی، گجراتی، تامیلی یا مالایالامی?در هند). در واقع در هر زبان متداول در میان مسلمانان، ترجمهای از قرآن یا در بسیاری از موارد ترجمههای متعددی از آن موجود است؛ اما موارد استثنایی چندی وجود دارد که باید آنها را متذکر شوم.
اگرچه بَربَرها از جمله نخستین مردمان غیرعرب بودند که چهارده قرن پیش اسلام آوردند، ولی به دلیل شرایط اجتماعی و فرهنگی مخصوص، فقط اخیراً برای نخستین بار، ترجمهای از قرآن کریم به زبان بَربَر، منتشر شده است و در چین به مدت دوازده قرن مسلمانان چینی نمیخواستند یا نمیتوانستندر اجازه نداشتند که ترجمهای از قرآن به زبان چینی داشته باشند. چنین ترجمهای فقط در سدة سیزدهم هجری برای نخستین بار، انتشار یافت.
به هر تقدیر، وقتی سخن از تلاوت و مطالعه قرآن به میان میآید، باید شمار فراوان زبانهایی را که قرآن به آن زبانها تلاوت و مطالعه میشود، یاد کرد و همچنین این واقعیت را متذکر شد که هیچ ترجمهای نمیتواند جای قرآن عربی در حیات آیینی و مناسکی همه مسلمانان را بگیرد و این صرفنظر از آن است که زبان مادریشان چه زبانی باشد.
هنر تلاوت قرآن
تلاوت قرآن کریم به زبان عربی، مبتنی بر قواعد خاصی است، و هم هنر و هم علمی مرتبط با آن وجود دارد. مسلمان میتواند قرآن را در دل یا با صدا تلاوت کند؛ ولی نباید صدایش بیش از حد بلند باشد. به علاوه تلاوت قرآن نباید بیش از حد تند یا بیش از حد کُند باشد. هنری به نام «تلاوت قرآن» وجود دارد که باید در آن مهارت یافت. این کار وقتی بر طبق قواعد سنتی اجرا شود، والاترین هنر صوتی در اسلام به شمار میآید و در رأس سلسله هنرهای اسلامی قرار میگیرد. خوشخوانی قرآن، در کنار خوشنویسی قرآن و معماری مقدس، به عنوان هنری که خالق مکانهایی است که صوت قرآن در آنها طنینانداز است ـ هنر اسلامی به معنای کامل کلمهر به تمام معنای کلمه است.
اهمیت قاریان
در خارج از نمازهای یومیه، تجربه تلاوت قرآن برای بسیاری از مسلمانان، تجربهای منفعلانه و نه فعّالانه است؛ یعنی بسیاری از آنان به جای آنکه خود قرآن را تلاوت کنند، به تلاوت آن گوش میسپارند. به همین دلیل، قاریان حرفهای قرآن، نقش بسیار مهمی در جامعة اسلامی ایفا میکنند. هیچ بخشی از جهان اسلام نیست که قاریان در آن حضور نداشته باشند؛ بیشتر مسلمانان قرآن را با صدای آنان تجربه میکنند. این هنر به حدی مهم است که به منظور ترویجش، سالیانه مسابقاتی در بسیاری از بخشهای جهان اسلام برگزار میشود و در این مسابقات هم مردان و هم زنان شرکت میکنند و اگرچه کشور عربزبان مصر در طول دورهها، از نعمت بسیاری از قاریان برجسته برخوردار بوده است و برخی از آنها امروز در سراسر جهان اسلام معروفند، گاهی قاریان غیرعرب در آن مسابقات بینالمللی برنده میشوند. برخی کشورهای غیرعرب مانند اندونزی و مالزی، شمار بیشتری از قاریان زن را در قیاس با ملتهای عرب، تربیت کردهاند.
حافظ قرآن
بسیاری از افراد که حتی معنای کامل هنر عربی را نمیدانند، در زمینه قرائت، تربیت شدهاند. بدینسان، بسیاری از مسلمانان، قرآن را به مثابت وحی شفاهی ـ که به واقع نیز چنین است ـ و آن گونه تجربه میکنند که به تجربه بسیاری از صحابه که نخستین بار آن را از زبان پیامبر(ص) میشنیدند، درآمده است. بسیاری از قاریان، قرآن را از حفظ دارند و آن را از بَر میخوانند. کسانی که کل قرآن را از بر باشند، «حافظ قرآن» نامیده میشوند.
شاعری که بسیاری از اهل نظر، از جمله خود وی، او را بزرگترین شاعر پارسیگوی میدانند، یعنی شمسالدین محمد حافظ (درگذشتة ۷۹۳قر۱۳۹۱م)، او را حافظ نامیدهاند به دلیل آنکه حافظ قرآن بوده است. حافظان قرآن را نه تنها در مکه و دیگر شهرهای بزرگ اسلامی مانند قاهره، اصفهان و استانبول، بلکه حتی در روستایی در سوماترا یا در بیابان صحرای آفریقا میتوان یافت. حافظان قرآن در هر جا که باشند، قرآن را با صوت خوش تلاوت میکنند و بدینسان رحمت یا برکت صدای متن مقدس را به افراد پیرامونشان منتقل میسازند. حضور همهجایی حافظان را یکی از اعجازهای قرآن دانستهاند؛ زیرا خود قرآن به شیوه رازآمیزی راه حفظ قرآن را حتی برای کسانی که زبان مادریشان، عربی نیست، هموار میسازد. در این زمینه قرآن کریم درباره خودش میفرماید: «و لقد یَسَّرنا القرآن للذَکر: بهراستی قرآن را برای یادآوری آسان کردهایم» (۴۰، ۳۲، ۲۲، ۵۴:۱۷). به احتمال قوی، هیچ کتاب قدسی در هیچ دینی نیست که به اندازه قرآن حافظ داشته باشد.
ادامه دارد
منبع: روزنامه اطلاعات
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید