گوش دادن به فلسفه

1395/7/6 ۰۸:۵۵

گوش دادن به فلسفه

الزامات دنیای جدید و اهمیت سرعت در آن، همه ابعاد زندگی را تحت تاثیر قرار داده است. شاید بنابر این الزامات بتوان زمانی را تصور کرد که ورق زدن کاغذهای یک کتاب، حسی نوستالژیک برای ما داشته باشد. از کتاب‌های دیجیتالی که بگذریم، سرعت رشد کتاب‌های صوتی غیر‌قابل پیش‌بینی بوده است؛ چراکه استقبال از آنها نیز موید همین حرف است. بسیاری معتقدند تکنولوژی ذات خیلی از فرهنگ‌ها، عادات و رفتارها را تغییر می‌دهد. اما آیا می‌توان گفت زمانی گوش دادن جای خواندن را می‌گیرد و ذات فرهنگ کتابخوانی و سبک و سیاق آن را تغییرمی‌دهد.

 

آیا صوتی‌شدن رساله‌های فلسفی مفید است؟

 زهرا سلیمانی‌اقدم/ مترجم : الزامات دنیای جدید و اهمیت سرعت در آن، همه ابعاد زندگی را تحت تاثیر قرار داده است. شاید بنابر این الزامات بتوان زمانی را تصور کرد که ورق زدن کاغذهای یک کتاب، حسی نوستالژیک برای ما داشته باشد. از کتاب‌های دیجیتالی که بگذریم، سرعت رشد کتاب‌های صوتی غیر‌قابل پیش‌بینی بوده است؛ چراکه استقبال از آنها نیز موید همین حرف است. بسیاری معتقدند تکنولوژی ذات خیلی از فرهنگ‌ها، عادات و رفتارها را تغییر می‌دهد. اما آیا می‌توان گفت زمانی گوش دادن جای خواندن را می‌گیرد و ذات فرهنگ کتابخوانی و سبک و سیاق آن را تغییرمی‌دهد.
 
امروزه دست هر کسی یک گوشی با تکنولوژی‌های جدید یا تبلت هست و در خانه هر کسی یک کامپیوتر شخصی و لپ‌تاپ. این‌ تکنولوژی‌های قابل حمل همه جا با ما هستند. از این رو امکان بهره‌برداری از کتاب‌های صوتی را چند برابر کرده‌اند. بنابراین صنعت نشر برای جبران عقب‌افتادگی‌های خود مجبور است با این تغییرات هم‌گام شود. این نظری است که افسانه نجاتی، مترجم، که به تازگی کتابی را با صدای خود به صوت تبدیل کرده است، دارد. او معتقد است: «هر چقدر ساختارها و ابزارهای مدرن، بیشتر در دسترس قرار گیرند گویی مضیقه‌های وقت بیشتر و بیشتر می‌شود. انسان همواره در تنگناها به فکر چاره می‌افتد‌. در اغلب موارد گرفتاری‌های مربوط به زندگی پر‌شتاب مدرن، ظاهرا وقتی برای مطالعه به روش سنتی باقی نگذاشته است... . داشتن تلفن‌های هوشمند امروزه فقط برخورداری از یک وسیله ارتباطی نیست؛ بلکه آنها وسیله‌ای برای بهره‌بر‌داری بی‌حد و حصر هستند که با یک‌ دست ما را یاری می‌کنند و با دست دیگر طناب دار اوقات ما را می‌بافند. چه باید کرد تا دچار بحران نشویم‌؟» تبدیل تهدیدها به فرصت می‌تواند پاسخ سوالی باشد که افسانه نجاتی می‌پرسد. او معتقد است تیراژ کم کتاب و مشکلات حوزه نشر، نگرانی دور شدن جامعه از فضاهای فکری و فرهنگی را به دنبال دارد و کتاب صوتی راهبرد میانه‌ای است که اندکی جامعه را از این خطر حفظ می‌کند.

  ورود کتاب‌های فلسفی صوتی
یکی از اتفاقاتی که در سیر رشد و تکمیل تبدیل آثار و کتاب‌های مختلف به صوت در حال رخ دادن است، وارد شدن کتاب‌های حوزه علوم انسانی به این جرگه است. تعداد معدودی از کتاب‌های حوزه علوم انسانی به خصوص کتاب‌های فلسفی هم این اقبال و شانس را پیدا کرده‌اند تا متن‌شان برای مخاطبان قرائت شود. اما نکته مهم در خصوص کتاب‌های فلسفی این است که این آثار تا چه اندازه پتانسیل تبدیل شدن به صوت را دارند؟ آثار ادبی با درونمایه فلسفی، بیشترین امکان را برای تبدیل شدن دارند. در این راستا چندین اثر با این ویژگی تبدیل به صوت شده‌اند مانند کتاب «سرگذشت فلسفه» از برایان مگی که توسط نشر «نی» به صوت تبدیل شده است. اما آیا آثار محض فلسفی که نیازمند مداقه و توجه خواننده در سطر سطر آن و حتی  در جملات و کلماتش است، می‌توانند با صوت مورد مطالعه قرار گیرند؟ یا آثار فیلسوفان سخت‌نویسی مانند هایدگر، هگل، کانت و ... که جمله‌بندی‌های سختی برای فهم به واسطه یک بار خواندن دارند، می‌توانند توسط هر کسی به صورت صحیح و با لحنی عاری از اشتباه خوانده شوند؟

  آموزش خواننده
افسانه نجاتی که خود مترجم آثار مهم فلسفی است و درباره خواندن این آثار تجربه دارد، معتقد است شرط تولید این آثار در قدم اول تولید صحیح و اصولی است. در این باره نیاز است این حوزه به شکلی اصولی و صحیح ساماندهی شود.  او درباره امکان به وجود آمدن چنین روندی به حضور افراد دارای مهارت در این حوزه اشاره می‌کند و اینکه «صدای خوب یکی از لوازم کار است؛ ولی عمده‌ترین بخش این کار لحن صحیح است که جز از طریق فهم درست گوینده میسر نمی‌شود. امکان ندارد کسی مطلبی به جان و دلش ننشسته باشد و بتواند آن را به جان و دل مخاطب بنشاند. همان ضرب‌المثل معروف که سخن کز دل برآید لاجرم بر دل نشیند، موید همین حرف است.» او معتقد است بهترین گزینه برای خواندن کتاب خود مولف یا مترجم است. درست مثل شعر که اگر خود شاعر آن را بخواند بهتر می‌تواند معنا را القا کند. ولی معمولا کمتر پیش می‌آید مترجم یا مولفی امکان و فرصت چنین کاری را داشته باشد. از این رو پیشنهاد دیگر او این است که «چقدر خوب می‌شود در مراکز نشر گوینده‌هایی برای این منظور تربیت شوند. چه اشکالی دارد که گوینده پیش از خواندن اثر برای مخاطبان، چند جلسه نزد مولف یا مترجم رفع اشکال کند و تلاش کند تولیدش هر چه بیشتر پیراسته شود. این روش در حوزه آثار فلسفی و حتی آثار شاخص کلاسیک نقش عمده‌ای  در جذب مخاطب دارد. آثاری هستند که مخاطب از بیم ناتوانی در درک، به سمتش نمی‌رود. بنابراین قرائتی صحیح می‌تواند مخاطبان بی‌شماری را در این ارزش سهیم کند.» شاید وارد شدن خود مترجم و نویسنده به این چرخه و همراهی ناشران این حوزه و مدیریت این تغییرات توسط خود ناشران، بتواند آثار فلسفی را در این تغییرات به بهترین نحو سامان‌دهی کند.

منبع: فرهیختگان

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: