1393/3/31 ۱۰:۳۳
محمدرضا شجریان: فشار سیاسی؛ گستاخی و خشم سازها را بهدنبال داشته است در مراسم اولین یابود جلیل شهناز که روز27 خرداد در محل خانه هنرمندان برگزار شد، استاد محمدرضا شجریان حضور داشت. وی با ابراز خوشحالی از حضور در آن جمع گفت: خیلی خوشحالم که دوباره جمع شدیم در اینجا و باز از زبان دل سخن می گوییم.
محمدرضا شجریان: فشار سیاسی؛ گستاخی و خشم سازها را بهدنبال داشته است
در مراسم اولین یابود جلیل شهناز که روز27 خرداد در محل خانه هنرمندان برگزار شد، استاد محمدرضا شجریان حضور داشت. وی با ابراز خوشحالی از حضور در آن جمع گفت: خیلی خوشحالم که دوباره جمع شدیم در اینجا و باز از زبان دل سخن می گوییم.
شجریان در ابتدای سخنانش از تکنیک منحصر به فرد شهناز سخن به میان آورد و گفت: شگرد شهناز در نواختن مقدمهها این بود که سرضرب را کمی دیرتر مینواخت. اما تنبک نوازهایی که میخواستند مترونومی ساز بزنند؛ نمیتوانستند و سرضرب را زودتر میزدند و شهناز ناراحت میشد. ولی آقای افتتاح میدانست که شهناز سرضرب را کمی دیرتر میزند.
وی ساز شهناز را داستانی توصیف کرد و افزود: سالهاست که با این ساز زندگی میکنم. شهناز وقتی ساز میزند شروع میکند به تعریف کردن یک داستان. یعنی تمام موتیفها و واژهها و جملات موسیقی از یک جنساند و یک موضوع را تعریف میکنند.
شجریان در ادامه تاکید کرد: وقتی خوب گوش میدهید میفهمید که دارد برای شما تصویری ایجاد میکند. از یک معشوق حرف میزند و این معشوق قرار است امروز بیاید و شهناز میخواهد او را ببیند. همیشه چشمهایم را میبندد و متوجه میشود که بله، معشوق دارد میآید تا موقعی که میرسد و چهارمضراب را آغاز میکند.
استاد آواز ایران خاطرنشان کرد: کمتر نوازندهای دیدم که اینگونه تصویری ساز بزند و شهناز خدای این کار بود. و با سازش تصویر میکرد همه چیز را و موتیفهایی که انتخاب میکرد از یک جنس بودند و وقتی به انتها میرسید متوجه میشدیم که مطلب آغاز دوباره تکرار میشود. کمتر نوازندهای حوصله داشت مطلب را تا انتهای کار دنبال کند. من 50سال است که با این ساز زندگی میکنم و این ساز در من زندگی میکند و با آن به جاهایی رسیدهام، و به جاهایی رفتهام در عوالم اندیشه که هرگز هیچ چیز دیگری نمیتوانست مرا ببرد.
وی به منطق یکتای شهناز اشاره کرد و گفت: من این ساز را به خوبی توانستهام بشناسم و بفهمم که این مرد در کاری میکند و منطقی که در انتخاب جملات این آدم است عجیب و غریب است. او با چه منطقی واژهها را یکدفعه عوض میکند و باز به هم ارتباط میدهد. این منطق قوی شهناز را میسازد. این ملالی که در لابه لای اجرای این ساختمان وجود دارد خاص شهناز است و این منطق را من در کمتر سازی دیدهام.
وی افزود: من امیدوارم جوانان ما از این نوع نوازندگی یاد بگیرند، نه اینکه بگویم مثل شهناز ساز بزنند. بلکه اینکه ببینند مطلب را چگونه انتخاب میکند و چگونه پرورش میدهد و جانمایه جمله را میکشد تا تمامش کند. دیگر از این شاخه به آن شاخه نمیپرد و مدام جمله را عوض نمیکند. کاری که نوازندگان جوان ما انجام میدهند.
در ادامه شجریان به بیان تفاوت نسل امروز و نسل دیروز نوازندگان پرداخت و تصریح کرد: شما گاهی اوقات میتوانید از روی شعر شعرا پی به اتفاقات زمان شاعر ببرید یا اینکه خوانندگان مطابق با وضعیت زمان، شعر انتخاب میکنند و ارائه میدهند. در ساز هم میتوان این را پیدا کرد. در فرم نوازندگی نوازندگان میتوان تاثیرات اجتماعی را دید. تاثیرات اجتماعی بر نوازنده فراوان است.
وی تاکید کرد: در زمان شهناز و قبل از شهناز آرامش در جامعه ما بود و این آرامش و وقار را در ساز میبینیم و جملات خیلی منطقی همدیگر را دنبال میکنند تا میرسند به جایی که یک مطلب خوب برای شما ارائه میشود. اما الآن میبینیم جوانانی که دارند ساز میزنند همه رفتهاند سراغ تکنیک و قدرت. به خاطر آن که این فشار سیاسی روی جامعه ما آن قدر روی هنرمند اثر میگذارد که این خشم و گستاخی و اعتراض را در سازش نشان میدهد.
وی افزود: میبینیم که همه آن چنان گستاخ ساز میزنند که در کمتر جای دنیا شاهد هستیم. قدرت وجود دارد اما خشم و اعتراض و گستاخی در سازشان نیست و ما این را در ساز هنرمندان امروز کشور میبینیم.
شجریان در پایان سخنانش ابراز امیدواری کرد: امیدوارم روزی آرامش جامعه ما به جایی برسد که هنرمندان ما آرامش بگیرند و سازی که میزنند هم برای خودشان آرامش داشته باشد و هم بیشتر جامعه را آرامش دهد.
مجید سرسنگی: هنر در دست محافل ثروت و قدرت قرار گرفته است
مجید سرسنگی(مدیرعامل خانه هنرمندان) با تسلیت به مهمانان و خانواده شهناز، درگذشت بزرگان موسیقی و هنر را غمی مداوم دانست و گفت: در مراسمی که برای این فراقها برگزار میشود از یکسو غم از دست دادن این عزیزان جانمان را میخلد و از سوی دیگر پرسشی گران خود را نمایان میسازد و آن اینکه چرا رفتن هریک از این بزرگان هنر هم خود جانسوز است و هم اندیشه در آن که جایشان خالی خواهد ماند؟
وی خود را از سخن گفتن در مقام استاد شهناز معاف کرد و افزود: من آنچه که بخواهم از ایشان بگویم استادان موسیقی بسیار گفتهاند و پس از این خواهند گفت. از همین دست ستایشهای درخور برای دیگر استادان درگذشته مانند استاد لطفی و استاد خرم هم بوده است و خواهد بود.
سرسنگی به نکتهای در پس این ستایشها اشاره کرد و تصریح کرد: این نکته اشارت به عصری درخشان در هنر و موسیقی کشور است. درخشندگی ارزشمندی که با رفتن هرکدام از این بیبدیلان گویی به افول است و اگر نبود وجود ذیقیمت اندکی از فرهیختگان راستین هنر که هنوز نفس گرمشان در جان مشتاقان شور میافکند، هیچ اغراق نبود اگر گفته بودیم عصری را که جای خود را به فضای سرد و هولناک در عرصه فرهنگ و هنر سپرده است.
وی در ادامه به خسران فرهنگی کنونی کشور اشاره کرد و ادامه داد: به گمان من در نسل مورد گفتگو نوع نگاه و دیدگاه متعالی نسبت به هنر و زندگی در پیوند با هم، در تنافر و تفاوت کامل با نگرشهای سطحی و مسلط امروزی است.
وی افزود: نگاههای مسلط امروزی به هنر و آفرینش هنری و هنرمند بودن، کم توجه و یا بیتوجه به محتوای اخلاقی و زیباشناسانه هنر با گرایش به سمت تقلید از مدهای غربی، عمل بیهویت خود را به رخ میکشد و نمایان میسازد؛ آفتی که هنر راستین را به چالش میکشاند.
سرسنگی از هنر استاد شهناز سخن گفت و تاکید کرد: جلیل شهناز هنر خود را زیسته اند و زیست خود را در قالب هنر درآوردهاند و به واسطه تجربه زیستی یگانه و تشخص یافته خود به شکلی از آفرینش هنری و کنش هنرمندانه رسیدهاند که آنها را یگانه و یکتا میکند و در جایگاهی مینشاند که کمتر کسی به آن دست پیدا میکند.
وی پیگیری، ممارست در اعتلای هویتهای شخصی و ملی و انسانی، بدون خوباختگی و تاثیر از هنر غربی را دلیل یگانگی شهناز دانست و افزود: در جستجوی هویت و تشخص بودن و شکل گرفتن شخصیت حرفهای هنرمند بر مبنای سلوکی عارفانه، مهمترین شاخصه و وجه تمایز این اسطورههای هنر و موسیقی ایران است.
سرسنگی؛ هنر شرقی را هنری جامع و چند بعدی معرفی کرد و گفت: هنر شرقی برخلاف هنر غربی، تنها در ساحتی زمینی و فناپذیر محصور نمیشود. از قضا این ریشههای فلسفی و فکری شرق که در هنر تجلی پیدا میکند دارای قابلیتهای فراوانی برای گشودن فضاهای بن بستی است که انسان مدرن از تجربه آن رنج فراوان برده است.
مجید سرسنگی آثار هنری معاصر را مصرف کننده اندیشهها و مفاهیم دیگران و ارائه کننده تبلیغهای بیاصالتی نامید و ادامه داد: متاسفانه در سالهای اخیر علارغم شعارهای فریبنده درباره تشخصیابی فرهنگی، آثار در خدمت سفارش دهندگان تاجرمآب بودند.
وی افزود: محافلی از ثروت و قدرت براساس معیارهایی که قطعا با انگیزههای انسانی و روحانی هنرمندان اصیل ما هیچ قرابتی ندارد، اراده به ارائه آثاری بیمایه و بیهویت میکنند و بدینگونه برای نسل جوان که آمالش پیمودن راه صد ساله در یک شب است، ایجاد الگوهایی برای آفرینش میکنند.
سرسنگی ادامه داد: الگوهایی تعیین شده که هرکس برای پیشرفت و توفیق اثرش باید به آنها وفادار باشد و در این فرآیند آنچه که از دست میرود همان هویت و تشخص حرفهای موسیقی است.
میزبان مراسم با طرح دو سوال سخنان خود را پی گرفت: در این سالها نسبت به خیل کسانی که در عرصه موسیقی جولان دادند چند اثر فاخر و ماندگار داشتهایم؟ چه آثاری پدید آوردهایم که در گذر زمان و گذشت تاریخ بازهم به آنها رجوع کنیم و آنها را به عنوان آثار ناب و هنری در گنجینه خاطراتمان حفظ کنیم؟
وی از بابت از دست رفتن استادان موسیقی مقامی کشور ابراز افسوس کرد و گفت: عدم جانشینی برای آنها، به واقع به فراموشی سپرده شدن فرهنگ و هنر کشورماست که هیچ گاه خود را در شاخصههایی چون تجمل، خودنمایی و تزویر ادغام نکرده است و با اصلت و به دور از هرگونه حسادت، خودفریبی و دیگر فریبی رسالت خود را به انجام رسانده است.
وی افزود: جالب اینجاست که هر زمان این موسیقی با هویت توانسته است مکانی و فضایی برای عرضه خود پیدا کند، از قضا با استبقا روبه رو شده است.
وی در ادامه به جشنواره موسیقی جنوب شرقی کشور اشاره کرد و باتوجه به پرمخاطب بودن موسیقی اصیل، از عدم وجود مکانیسمی برای حفظ و گسترش این هویت موسیقایی سخن گفت.سرسنگی تنها راه حل را پالایش کردن دیدگاهها از نگاه غالب و بازای دانست و گفت: اوج عمل اسطورههای فرهنگی چون استاد شهناز، همین احیای مکانیزمهایی است که فضای هنری را پالایش میکند.
وی در تعریف هنرمند اصیل گفت: هنرمندی که جریان سازی هنری و فرهنگی میکند، به یک باره و به واسطه رسانهها و حواشی خارج از هنر به محبوبیت و مقبولیت نمیرسد. او مانند گلی نیست که همین پنج روز وشش باشد بلکه چونان سرو چمانی است که هرچه میگذرد به وقار و جلالش افزوده میشود و گذشتن زمان تنها بر شکوهش میافزاید و بس.
در انتهای سخنانش، مجید سرسنگی خاطرنشان کرد: تنها با اتکا به این موسیقی و هنر با هویت و هم منش عارفانه و عاشقانه هنرمندان است که میشود از خارستان موسیقی آفت زده کشور به سلامت گذشت و بدان جا رسید که شهناز حتی تا آخرین روزهای حیاتش به آن چشم داشت.
حمیدرضا نوربخش نیز با خوشامدگویی به مهمانان و ابراز تاسف بابت از دست دادن استاد جلیل شهناز، شجریان را آشناترین فرد به موسیقی شهناز دانست و گفت: استاد شجریان همیشه به ما میگفتند که ساز شهناز را گوش کنید و آن را حفظ کنید. استاد شجریان جنبههای آوازی ساز شهناز را درک کردند.
در ادامه برنامه اجرای موسیقی سنتی نیز اجرا شد.
خبرگزاری ایلنا
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید