چرا اندیشمندان جهان برای «طراحی آینده» به فکر افتاده‌اند؟

1394/12/15 ۰۷:۲۶

چرا اندیشمندان جهان برای «طراحی آینده» به فکر افتاده‌اند؟

از سال 2011، پانزده مارس برابر با 10 اسفندماه به عنوان «روز جهانی آینده» نامگذاری شده ‌است. اختصاص چنین روزی در تقویم جهانی، بیانگر اهمیت مطالعات آینده‌پژوهی در دنیای امروز است. این در حالی است که اهمیت مباحث آینده در بحث‌های توسعه‌ای که همواره نگاهی بلند مدت به مسائل اجتماعی دارد، بیش از پیش ضرورت می‌یابد. در ایران نیز از سال 1377 شورای عالی انقلاب فرهنگی مصوبه تأسیس مرکزی برای آینده‌نگری را زیر نظر فرهنگستان‌ علوم کلید زد. اما به‌رغم این اقدام مثبت، باید پرسید چقدر دانش آینده‌نگری در کشور تنها به یک نام‌ تقلیل یافته و چقدر برای کاربردی کردن آن تلاش شده است؟ اهمیت این روز، گروه آینده‌نگری فرهنگستان علوم را بر آن داشت تا همچون سال گذشته همایشی را برای گرامیداشت این روز در دستور کار خود قرار دهند.


گزارش «ایران» از مراسم گرامیداشت روز جهانی آینده
پرونده «آینده» روی میز فیلسوفان

 

  مهسا رمضان: از سال 2011، پانزده مارس برابر با 10 اسفندماه به عنوان «روز جهانی آینده» نامگذاری شده ‌است. اختصاص چنین روزی در تقویم جهانی، بیانگر اهمیت مطالعات آینده‌پژوهی در دنیای امروز است. این در حالی است که اهمیت مباحث آینده در بحث‌های توسعه‌ای که همواره نگاهی بلند مدت به مسائل اجتماعی دارد، بیش از پیش ضرورت می‌یابد. در ایران نیز از سال 1377 شورای عالی انقلاب فرهنگی مصوبه تأسیس مرکزی برای آینده‌نگری را زیر نظر فرهنگستان‌ علوم کلید زد. اما به‌رغم این اقدام مثبت، باید پرسید چقدر دانش آینده‌نگری در کشور تنها به یک نام‌ تقلیل یافته و چقدر برای کاربردی کردن آن تلاش شده است؟
اهمیت این روز، گروه آینده‌نگری فرهنگستان علوم را بر آن داشت تا همچون سال گذشته همایشی را برای گرامیداشت این روز در دستور کار خود قرار دهند. این همایش با دبیری دکتر عبدالرحیم گواهی، رئیس گروه آینده‌نگری فرهنگستان علوم، 11 اسفند ماه در محل این مرکز برگزار شد.
در این نشست استادانی همچون دکتر رضا داوری اردکانی، رئیس فرهنگستان علوم، دکتر غلامرضا اعوانی، عضو پیوسته فرهنگستان و چهره ماندگار فلسفه، دکتر مصطفی محقق داماد، استاد حقوق دانشگاه شهید بهشتی و دکتر مهدی گلشنی، استاد فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف و... . حضور داشتند که با توجه به تخصصی بودن مباحث این نشست، صرفاً به گزارش دیدگاه‌های چند تن از استادان بسنده کردیم.
سخنرانی‌های ارائه شده در این همایش در چهار پنل مختلف با موضوعات «آینده ‌زیستی»، «آینده‌پژوهی در ایران»، «آینده‌پژوهی در حوزه آموزش عالی» و «آینده‌نگری از منظر فرهنگ و تمدن» ارائه شد.

«آینده‌نگری» چگونه ممکن می‌شود؟
دکتر رضا داوری اردکانی، رئیس فرهنگستان علوم با بیان اینکه نه آینده‌نگری می‌دانم و نه آینده‌نگر هستم، گفت: «کار من فلسفه است و کار اهل فلسفه بیان چگونگی ممکن شدن امور است؛ من تنها می‌توانم بگویم آینده‌نگری چیست؟ چه شرایطی دارد و چگونه ممکن می‌شود؟»
وی معتقد است آینده‌نگری به جامعه جدید تعلق دارد و در جامعه قدیم هر چند که تلاش‌هایی برای غیب‌گویی و پیش‌بینی صورت گرفته اما با این حال، مفهومی با عنوان آینده‌نگری به شکل امروزی وجود نداشته ‌است. به زعم او، آنچه ما امروز از آن تحت عنوان آینده‌نگری سخن می‌گوییم، ارتباط وثیقی با علم و برنامه‌ریزی دارد.
وی اهمیت یافتن بحث آینده‌نگری را به دوران مدرنیته ارجاع داد و معتقد است برای شناخت آینده‌نگری، نخست باید مدرنیته را شناخت چرا که به باور او، بشر مادامی به فکر طراحی آینده افتاد که «علم» به «قدرت» تعبیر شد. در واقع، داوری معتقد است تعریف علم به «قدرت» که از مهمترین ویژگی‌های مدرنیته است، موجب اهمیت یافتن مفهوم آینده‌نگری نزد بشر شد. این تعریف جدید از علم، زمینه و محتوای جدیدی داشت که وجه غالب آن تکنولوژیک بود و با مهندسی و تصرف در طبیعت، جهان را دگرگون می‌کرد. این در حالی است که در قدیم تکنولوژی بیشتر از سنخ کارِ دست و حرفه بود.
تعبیر علم به «قدرت»، این شأن را برای انسان عصر مدرنیته فراهم آورد تا جهان را به نفع خود تسخیر کند و مورد بهره‌برداری قرار دهد. از این رو، داوری معتقد است آینده‌نگری همچون فیزیک، شیمی، اقتصاد و... . علم نیست که بتوان آن را در مدارس آموزش داد یا مثلاً از یک ژاپنی خواست تا در مورد آینده ترافیک ایران صحبت کند چرا که آینده ترافیک تهران به امکانات و رفتاری که ما داریم، بستگی خواهد ‌داشت. بنابراین وقتی می‌خواهیم آینده‌نگری کنیم، آینده را هم می‌سازیم و هم نمی‌سازیم؛ در واقع آینده‌نگری کاری مهندسی است و نمی‌توان آن را درس داد.
وی در ادامه پرسید اگر نتوان آینده‌نگری را آموزش داد، پس چگونه آینده‌نگری ممکن می‌شود؟ و در پاسخ به این پرسش گفت‌: آینده‌نگری وقتی ممکن است که قدم در راه بگذاریم و در این راه قدم به قدم پیشرفت کنیم و نو به نو شویم. آینده‌نگری با «برنامه‌ریزی» ممکن می‌شود؛ یعنی اگر آینده‌نگری نباشد برنامه‌ریزی هم ممکن نیست.
 رئیس فرهنگستان علوم در پایان تصریح کرد امروز همه کشورها برای آینده خود برنامه‌ریزی می‌کنند و به این امر با شناخت امکانات درونی، برونی و مادی موجود در جامعه، جامه عمل می‌پوشانند.
«حکمت» در علم مدرن مغفول واقع شده است
در ادامه این نشست دکترغلامرضا اعوانی نیز که سعی می‌کرد از زاویه‌ای فلسفی بر بحث آینده‌نگری متمرکز شود، کار فلسفه را تنها رصد جریان‌های تاریخی ندانست و معتقد است که جریان‌های جاری و آتی نیز باید محل تأمل اهالی فلسفه باشد. به زعم او، تمام بحران‌هایی که بشر امروز با آن دست و پنجه نرم می‌کند، برآمده از غرب است این در حالی است که خود غرب نیز راه‌حلی برای این بحران‌ها ارائه نمی‌کند و در این راستا، سؤال کرد که آیا ما می‌توانیم برای بحران‌های کنونی راه‌حل‌هایی تجویز کنیم؟
وی در پاسخ به این سؤال به نهضت ترجمه (دوره‌ای که تمام آثار فلسفه یونانی به عربی ترجمه شد) گریزی تاریخی زد و تأکید کرد در آن دوره مواجهه تمدن اسلامی در برابر دستاوردهای علمی یونان، نقادانه و فعالانه بود و معتقد است که این شیوه و رویکرد را باید امروز در برابر دستاوردهای علمی غرب ادامه داد.
اعوانی تصریح کرد فرهنگ ما با غرب تفاوتی اساسی در مفهوم علم دارد؛ علم نزد ما به «حکمت» و نزد آنها به «قدرت» تعبیر می‌شود. این در حالی است که گسست این دو یا به عبارتی «قدرت» بدون «حکمت» می‌تواند بسیار بحران آفرین باشد و متأسفانه امروز در معنای جدید از علم، «حکمت» مغفول واقع شده است.
به باور اعوانی، پیشرفت در قدیم، «تعالی روح»، «انسانیت» و «کمال الهی» بود که اساساً با آنچه امروز تحت عنوان پیشرفت و توسعه تعریف می‌شود، در تعارض است. واقعیت این است که در غرب جدید، «علم» به معنای قدرت از «حکمت» جدا شده است.
اعوانی ضمن اشاره به بحران‌های برآمده از گسست میان «علم» و «حکمت» تأکید کرد که امروزه علم، قدرت است و ما باید علم را «تابع قدرت» کنیم اما در انجام این امر، باید پرهیز از ملاحظات ایدئولوژیک را مدنظر داشته باشیم.
آینده جهان از نگاه اسلام
دکتر سید مصطفی محقق داماد بحث خود را به «جایگاه آینده در ادبیات اسلامی» اختصاص داد؛ اینکه ادیان و بویژه اسلام، آینده جهان و بشریت را چگونه می‌بینند؟
وی در این راستا، تأکید کرد که آینده بشر در اسلام روشن و پر امید تعبیر شده است و پیوسته جهان رو به سوی «خیر» دارد. این در حالی است که در مکتب‌های دیگر همچون نیهیلیسم، آینده جهان پوچ و تاریک تعریف می‌شود.
محقق داماد برای جایگاه آینده در ادبیات اسلامی دو ساحت قائل شد؛ نخست «آینده در علم اخلاق اسلامی» که بعدی فردی می‌یابد و دیگری «آینده در علم الاجتماع».
وی جایگاه آینده در ساحت اول را فردی خواند و اشاره کرد که برای این ساحت در ادبیات اسلامی از واژه تقدیرالمعیشه استفاده می‌شود و مراد از آن، اندازه‌گیری و مهندسی زندگی است و در این راستا به ذکر حدیثی از امام صادق(ع) اشاره کرد: تمام کمال در سه چیز است؛ دین‌شناسی، بردباری و تقدیر معیشت. و در واقع، محقق داماد با بیان این حدیث کوشید تا بیان کند شناخت درست از دین و بردباری پیش‌شرط‌های داشتن آینده‌ای مطلوب است، آینده‌ای که باید فعالانه آن را ساخت.
وی همچنین به پارامترهایی در ادبیات دینی که بر توسعه، مدیریت و اخلاق اسلامی ضربه می‌زند نیز اشاره کرد و معتقد است که گاه برداشت‌های کج‌اندیشانه از دین می‌تواند به مزاحمت‌های توسعه‌ای منجر شود. از این رو، همان‌طور که در کلام امام صادق(ع) آمده است، نخست باید به درک و فهم درستی از دین رسید و سپس با کمک «فهم برآمده از دین»، تقدیر معیشت کرد و آینده را ساخت.
محقق داماد همچنین از واژه «تدبیر» برای بعد اجتماعی آینده‌نگری بهره گرفت و آن را مدیریت صحیح منابع برای پرهیز از فقیر شدن دانست چرا که معتقد است که تمام فقر از بی‌برنامگی است.
وی در پایان تصریح کرد: نمونه کامل روش اسلامی در بحث آینده‌نگری را باید در کشور نروژ دید چرا که در این کشور هیچگاه عین ذخایر زیرزمینی مصرف نمی‌شود بلکه با سرمایه‌گذاری این منابع، از سود آن برای مردم استفاده می‌شود. در واقع، محقق داماد با این مثال سعی می‌کرد بیان کند که آینده‌نگری مطلوب در بعد اجتماعی باید با تدبیر، مدیریت و مهندسی منابع همراه باشد.
آیا می‌توان برای آینده‌نگری مفهوم دینی و غیردینی قائل شد؟
دکتر مهدی گلشنی که سال‌ها پیرامون مسأله نسبت علم و دین کار کرده است و دارای دیدگاه‌های قابل تأملی در این زمینه است، از دیگر سخنرانان این نشست بود. او سخنرانی خود را معطوف به این پرسش کرد که آیا می‌توان برای آینده‌نگری مفهوم دینی و غیردینی قائل شد؟
وی معتقد است که اساساً در دوره تمدن اسلامی هیچ تضادی بین علم و دین وجود نداشته است. اما بتدریج این تضاد خود را در آثار دکارت، فرانسیس بیکن، لاک و هیوم آشکار می‌کند. آنها صرفاً بر امور شناخت بر محسوسات تأکید داشتند و در مورد هر چه خارج از دایره محسوسات قرار می‌گرفت، تردید می‌کردند تا آنجا که «ارنست ماخ»، فیزیکدان مشهور اتریشی، حتی وجود اتم‌ها را از آن جهت که «مشاهده‌پذیر» نبود، انکار می‌کرد.
او تصریح کرد که این شیوه چندان ادامه نیافت و پس از جنگ جهانی اول بود که برتراند راسل که خود از مریدان علم بود، گفت ما علم را تنها برای قدرت و ثروت به کار می‌بریم و از این جهت نسبت به آینده تمدن انسانی احساس خطر می‌کرد.
گلشنی همچنین اشاره کرد که در کنار این جریان، فلاسفه علم نیز از امکانپذیر نبودن «بی‌طرفی» گزاره‌های علمی حرف زدند و معتقد بودند که دانشمندان بدون ذهنیت قبلی با مسائل مواجه نمی‌شوند؛ در علم همواره یکسری فرضیات غیر تجربی روی کار می‌آید و همه مردم در درجه اول در تمام کارهای علمی‌شان مفروضاتی را به کار می‌برند.
به زعم استاد فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف، بعدها متفکران دریافتند که «تجربه» به تنهایی نمی‌تواند تئوری‌های سطح بنیادین را تعریف کند. وی تأکید کرد که وقتی علت چیزی را نیافتیم دلیل بر نبودن آن امر نیست و باید به سراغ مسائل برآمده از «علم دینی» رفت. در واقع، او بر این باور است که علت پیشرفت علم جدید همین فرضیات عام است.
وی همچنین بر تبادلاتی که در دو - سه سال گذشته میان دانشگاه‌های آکسفورد و کمبریج صورت گرفته، اشاره کرد که چگونه مجموعه‌ای از دانشمندان علوم طبیعی، انسانی و دینی دور هم جمع شده و به داد و ستد علمی می‌پردازند و معتقد است که غربی‌ها امروز به اهمیت مطالعات بین رشته‌ای پی برده‌اند.
گلشنی ضمن ابراز نارضایتی از مغفول واقع شدن رویکردهای میان رشته‌ای در کشور گفت: «در جامعه ما این قبیل رویکردها کمتر مطرح می‌شود و کمتر به اهمیت مطالعات میان رشته‌ای پی‌ برده‌ایم. این در حالی است که ملازم با این غفلت، کتاب‌ها و اظهار نظرهای افرادی همچون هاوکینگ بی‌درنگ به جامعه تزریق می‌شود و در کنار این تزریقات آثار مقابل آنها که در پاسخ به هاوکینگ در خود انگلیس و امریکا به زبان فیزیک و نه دین ارائه می‌شود، نیز مورد غفلت است».
 وی در پایان تصریح کرد که به نظر می‌رسد غربی‌ها امروز به اهمیت مطالعات میان رشته‌ای بیشتر از ما واقف هستند و «آینده‌پژوهی» نیز از جمله این دانش‌های میان رشته‌ای است که هنوز در جامعه ما نوپا است و باید بیشتر به آن بها داد.
این نشست در حالی به پایان رسید که هر یک از استادان کوشیدند تا از جایگاه فکری خود در مورد آینده و آینده‌نگری به اظهارنظر بپردازند اما عملاً با وجود تأکیدی که هر یک بر مطالعات میان رشته‌ای داشتند، راهکاری میان رشته‌ای برای کاربردی کردن آینده‌نگری مطرح نکردند.

منبع: ایران

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: