انوشه صادقیآزاد: «مینیاتورهای سیاه» و من، هردو در سال ١٣٥٢ در تهران بهدنیا آمدیم! هفتماهه بودم که مادرم راهی زندان شاهنشاهی و «مینیاتورهای سیاه» دوساله بود که پدرش ممنوعالقلم شد! هردو، در زمانۀ زندان، شکنجه و سانسور بهدنیا آمدیم. امروز بعد از چهلودو سال کنار یکدیگریم. با این تفاوت که گرد پیری بخش زیادی از موهای جوانیام را سپید کرده اما «مینیاتورهای سیاه» با داشتنِ آنهمه خاطرات تلخ، ذرهای کمر خم نکرده و سرزندهتر از قبل، سرگذشتش را بازگو میکند. به بهانۀ انتشار کتاب «مینیاتورهای سیاه» و در پی آن، عرضۀ یکصد نسخهاز این کتاب در شمارگانِ محدود (ادیشن)، با کامبیز درمبخش- خالق هنرمند این مجموعه، گپوگفتی داشتم تا بیشتر و متمرکزتر در حالوهوای آن سالها و این طرحها قرار بگیریم.
قرابت جغرافیایی ایران با کشور افغانستان و همچنین برخورداری دو ملت از زبان، فرهنگ، تاریخ و ادبیات مشترک باعث درهم تنیدگی تحولات و جهت گیریهای سیاسی و اجتماعی آنان در طول سدههای اخیر شده است. با عطف به این امر فهم تحولات سیاسی و اجتماعی افغانستان ریشه در پیشینه مشترک تاریخی و فرهنگی ایران بزرگ دارد. از آنجا که این کشور به لحاظ تاریخی پیوندهایی با ایران داشته است، فهم تحولات جدید این کشور نیز بیارتباط با گذشته تاریخی آن ممکن نخواهد بود. به همین خاطر ضروری است که پژوهشگران ایرانی توجهی جدی به سیاستگذاریهای فرهنگی و اجتماعی این کشور داشته باشند.
عبدالحسین نیک گهر نه نیازی به معرفی دارد و نه این چند سطر ناچیز از عهده معرفیاش بر میآید. متخصصان و علاقمندان به شاخههای مختلف علوم انسانی، بارها به آثار او رجوع کردهاند و به خوبی نام و آثارش را میشناسند. به بهانه انتشار کتاب «تاریخ اندیشههای جامعهشناسی» (نشر هرمس: 1394)به سراغش رفتم و درباره این اثر و همین طور ارتباط فلسفه و جامعه شناسی با او گفت و گو کردم. استاد نیک گهر که با زبانی ساده اما بسیار دقیق سخن میگوید هدفش را «ترویج رویکرد علمی به شناخت علمی» عنوان میکند. میتوان دغدغه او را یکی از اصلیترین نیازهای جامعه معاصر ایران دانست.
به روایت «goodreads» دارای مدرک فوق دکترای زبان و ادبیات روسی است اما او را «دکتر حمیدرضا آتش برآب» مینامند شاید برای اینکه «فوق دکترا»، در مدارج علمی ایران، مدرکی متداول نیست. به سه زبان روسی، اوکراینی و انگلیسی مسلط است. کارشناسی ارشدش در رشته ادبیات روسی قرن نوزدهم و دکترایش در رشته ادبیات روسی قرن بیستم است. متولد 1356 اهواز است اما مدرک کارشناسیاش را در اوکراین گرفته و اخذ مدارک بعدی هم در مسکو بوده. او به زبان روسی، چون یک روسی میاندیشد و تکلم میکند. چند دعوتنامه تدریس از دانشگاههای معتبر اروپایی و امریکای شمالی در کشوی میز خود دارد اما در ایران مانده و علاوه بر تدریس در دانشگاههای ایران، به کار ترجمه و تحقیق و برگزاری کارگاههای ادبیات روسی در پایتخت مشغول است.
مرتضی حنانه، آهنگساز نامدار ایرانی، که بزرگترین مشغله ذهنیاش چند صداییکردن موسیقی ایران بود، در سالهای عمر حرفهایاش روزوشب در این فکر بود که برای آهنگسازی از موسیقی ایران، باید آن را چند صدایی کرد. کوششهای حنانه در ٦٦ سال عمرش، او را به ابتکار هارمونی زوج رسانید که سالها برای آن زحمت کشید و خود آن را به کار بست؛ ولی هارمونی زوج مورد موافقت همه موسیقیدانان قرار نگرفت. این هنرمند در آخرین روزهای مهرماه سال ٦٨ دیده از جهان فروبست و حالا ٢٦ سال پس از مرگ او، با فرزندش گفتوگویی درباره او ترتیب دادهایم که میخوانید.
در پاییز ٤٢ چند ماه پس از سرکوب قیام ١٥ خرداد مهندس مهدی بازرگان، دکتر یدالله سحابی، آیتالله سیدمحمود طالقانی، مهندس عزتالله سحابی، دکتر عباس شیبانی، احمدعلی بابایی، مهندس ابوالفضل حکیمی، سیدمحمدمهدی جعفری و پرویز عدالتمنش در دادگاه نظامی که در پادگان عشرتآباد به ریاست سرتیپ ناصر زمانی تشکیل شده بود در حال محاکمه بودند. دادستان نظامی دادگاه، سرتیپ فخر مدرس بود. محمد بستهنگار از فعالان سیاسی ملی - مذهبی و از مبارزان قدیمی که این روزها در بستر بیماری است در آن زمان به اتهام شرکت در قیام ١٥ خرداد در زندان بهسر میبرد. او که از طریق همبندان خود پیگیر خبرهای دادگاه و چگونگی برگزاری آن بود پس از آزادی با قید وثیقه، به عنوان تماشاچی در جلسات دادگاه حاضر میشد. با او در رابطه با ماجراهای آن روزها به گفتوگو نشستیم:
مطلب پیش رو حاصل گفتگویی است که با دکتر ‘پرویز عباسی داکانی’، شاعر، پژوهشگر و مدرس دانشگاه، در باب دیدگاه اندیشمندان ایرانی از شادکامی و تلقی ایشان از شادمانی صورت گرفته است. از جمله آثار بسیار ایشان، اشاره به دو کتاب ‘شمس من خدای من’، پژوهشی درباره زندگی مولانا و ارتباط عرفانی او با شمس تبریزی، و دیگری، ‘هزار منزل عشق’، درباره زندگی، افکار و آثار خواجه عبدالله انصاری کافیست.
تصنیفها بخشی از هویت موسیقایی و فرهنگی ما هستند. زمانی تصنیفهای عاشقانه علیاکبر شیدا و در دورهای تصنیفهای میهنی عارف قزوینی زیر لب چندین نسل زمزمه شده است، اما سابقه تصنیفسرایی برای نمایش در ایران شاید به اُپِرِتهای اسماعیل مهرتاش در جامعه باربد برگردد که این روزها به دست فراموشی سپرده شده است. داوود میرباقری از معدود کارگردانهایی بود که در تئاتر «دندون طلا» از تصنیفسرایی برای پیشبرد داستان استفاده کرد، اما این جریان ادامه و گسترش پیدا نکرد و نتوانست جایگاه عمدهای در نمایش و تئاتر جدی داشته باشد
معممی مقدم، مدیر کل تشکل های دینی سازمان تبلیغات با بیان اینکه برخی آسیب شناسی های عزاداری، مشمئز کننده شده است، گفت: کوبیدن بر طبل آسیب شناسی عزاداری منجر به هیأت هراسی و به تبع آن شیعه هراسی می شود.
ناصر فكوهی، استاد دانشگاه تهران و مدیر موسسه انسانشناسی و فرهنگ معتقد است حافظههای تاریخی كه امروز از آنها صحبت میشود، عموما حافظههای ملی هستند. بنابراین معمولا از حافظه تاریخی ایران نیز به حافظه دولت و ملت مدرن در ایران در طول یك صد سال اخیر اشاره میشود. وی با فرض گرفتن این موضوع میگوید كه در طول این صد سال، به دلیل وجود دو انقلاب بزرگ اجتماعی و حوادث و رویدادهای بسیار گسترده تاریخی، درگیر شدن ناخواسته ما در دو جنگ بزرگ جهانی و تجربه یك جنگ بزرگ ملی، یك كودتای بزرگ و تعیینكننده و فشارهای ممتدی كه از درون و برون به این جامعه وارد شده است، میزان ضربهها (تروماها) بسیار زیاد بوده
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید