هدف دورکیم از تألیف کتاب «قواعد روش جامعهشناختی» (1895)، تعیین مرزهای جامعهشناسی بهعنوان علمی مستقل از فلسفه، روانشناسی و نیز عرفانیگری بود.
ما بر آنیم که بسیاری از گرههای تاریخی را به مدد این اسناد بگشاییم. زیرا بسیاری از رازهای تاریخی در این اسناد که اغلب به دلیل عدم خوانش و بررسی مغفول مانده و در کنج کتابخانهها و گنجهها فراموش شدهاند نهفته است. بهتر است بگویم خوانش، بررسی و غور در اسناد، از محورهای مهم جامانده در بررسیهای تاریخی است که نویسندگان با توجه به حوزه تخصصی تاریخ ایران اسلامی، متوجه یکی از کاستیها در میان منابع تاریخی شدهاند.
دادجو گفت: فلسفه اسلامی واقعگرا و فلسفههای غرب غیرواقعگراست پس در فلسفه اسلامی نباید از فلسفه غرب تقلید کنیم. حتی از فلسفه معاصر هم نمیتوانیم پیروی کنیم مگر فلسفهای که مثل جریان ذاتگرایی فلسفه واقعبین است.
تقویان میگوید: هابرماس در مجموع از علم مدرن و تکنولوژی در جایگاه خودش دفاع میکند اما منتقد رویکردهایی است که میخواهند این جایگاه را مطلق کرده و آن را به علوم انسانی تسری بدهند.
فرهنگ نخبه دانشگاهی که نثر نویسیهای گسترده در 6 تا 7 دهه اخیر در آن رواج پیدا کرده، نتواسته است از حصار محدود جامعه نخبگانی خود خارج شود و در میان تودهها جای بگیرد.
«ملاصدرا همچنان به عنوان موسس بزرگ اصالت وجود، وحدت وجود و تشکیک وجود، اهمیت و دستاوردهای مهمی دارد.»
همایون خداد در تشریح تاریخ شفاهی کاخ گلستان گفت: تاریخ شفاهی کاخ گلستان کانونی است پاس دارنده روایتها و در بردارنده یادمانها؛ روایتهایی که هر یک میتوانند گرهی از نادانستههای دیروز بگشایند.
وایتهد به اصالت کثرت واقعی معتقد است که در آن هر حادثهای برآیند منحصر بهفرد مجموع تأثیراتی است که به او رسیده، یعنی وحدت لاحقی است که از کثرت سابق شکل یافته است. در صورتی که صدرا اصالت را به وحدت میدهد و کثرت را از شئون وحدت حقه حقیقیه میداند.
تقی آزاد ارمکی میگوید: عمومی کردن یک عنصر در حوزه فرهنگ خطاست و در همانجاست که ابتذال و مرگ آن شروع میشود؛ اما میشود این بحث را مطرح کرد که چرا کسانی که باید کتاب بخوانند و به دانش حرفهای نیاز دارند و همچنین در عرصه فرهنگ و کنش فرهنگی فعالیت میکنند، کتاب نمیخوانند؟
اینکه ما بگوییم آیا شاهنامه، بویژه برای کودک و نوجوان و جوان ما (در دوران کنونی) جذاب است یا خیر، سوالی است که بنیان آن بر آب است زیرا اساسا شاهنامه در خون و هویت آنها است و این آنها هستند که یک چنین متون و آثاری را به خود جذب میکنند. باید توجه داشت که آثاری نظیر شاهنامه فردوسی با تار و پود و هویت و حافظه ناخودآگاه ایرانیان گره خوردهاند.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید