امامت نخستین مسئله بحث برانگیز و اختلاف آفرین در تاریخ اسلام بود که پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) اولین دسته بندی ها و انشعابات را در میان مسلمانان به وجود آورد. اگرچه مسلمانان پیرو نظریه امامت خود بعدها به طور کلی به سه شاخه اصلی زیدیه، اسماعیلیه و اثناعشریه تقسیم شدند. این تحقیق بر آنست تا با تکیه بر روش تاریخی امامت از دیدگاه دو فرقه زیدیه و اثناعشریه (امامیه) را مورد بررسی قرار دهد.
در دوره ی پهلوی اول(تا سال 1316)، ایران دارای ده استان بود که این رقم در طی دوره ی دوم پهلوی با افزایش چشم گیری مواجه شد. از آن جا که در قوانین منتشره ی تقسیمات کشوری، هیچ گونه «معیار»ی اعلام نشده است و استان ها و شهرستان های مختلف در شرایط گوناگونی تأسیس شده اند، شناسایی یک یا چند قاعده و معیار خاص در تقسیمات کشوری امری دشوار و بعضاً ناممکن به نظر می رسد. به همین جهت لازم گردید تا سیر تغییرات در تقسیمات کشوری با روند تحولات سیاسیـ اجتماعی کشور مقایسه شود تا از این رهگذر بتوان احتمالاتی را درباره انگیزه ها و دلایل تغییر در تقسیمات کشوری مطرح نمود.
این مقاله با عنوان «پوشش زن در ایران باستان» سعی در بررسی سیر تحول پوشش زن در ایران باستان دارد. آنچه درخواهیم یافت این است که در دوره ماد، هخامنشی و اشکانی یکسانی خاصی در پوشش زنان مشاهده می شود؛ به طوری که نوع پوشش مادها در پوشش چین دار هخامنشیان بروز کرده بود و سپس پوشش زنان اشکانی تحت تأثیر سنن هلنیستی و هخامنشی شکل تازه ای به خود گرفت.
قرن چهارم هجری هم زمان با رنسانس اسلامی و ظهور دانشمندان پرشمار در عرصه های مختلف علمی است. مسکویه رازی دانشمند ایرانی دربار آل بویه یکی از آن هاست که از جایگاه خاصی برخوردار است. شهرت عمدۀ مسکویه تعالیم اخلاقی وی است که در بیشتر آثارش خصوصاً تذهیب الاخلاق نمود یافته است. با این حال مسکویه به بحث در مورد سیاست و ماهیت آن نیز پرداخته است، به طوری که او را در میان عالمان بزرگ سیاست هم جای داده اند. در این حوزه نیز دیدگاه وی نسبت به دو نهاد دین و دولت و مناسبات میان آن ها قابل توجه است.
یکی از ویژگی های عمده ایران در آغاز فرمانروایی ساسانیان، اتحاد و همکاری نزدیکی بود که میان دین و دولت جهت حفظ یگانگی در کشور و تحکیم پایه های حاکمیت ساسانیان پدید آمده بود. در این روزگار رهبری مذهبی کشور به یک روحانی برجسته ای رسید که در طول سده ی سوم در بسیاری از جریانات سیاسی و دینی کشور دخالت عمده ای داشت. کرتیر در این زمان نه تنها فرمانروایی مذهبی کشور را در اختیار گرفت، بلکه حتی به عنوان عامل اصلی سیاست گذاری های دولت نظر خود را در سیاست دینی به شاهنشاه تحمیل کرد.
در ایران، روشنفکران در جامعه ی معاصر واجد اهمیت فراوانی هستند. مطالعه ی ریشه های تاریخی و اجتماعی شکل گیری این گروه اجتماعی جدید و در عین حال تأثیرگذار از جمله موضوعات و مسائلی است که پیش روی محققان قرار دارد. یکی از دلایل اهمیت و توجه گسترده به این مقوله، ناشی از رسالتی است که روشنفکران برای خود قائل بوده اند؛ همین طور برخاسته از جایگاه آنان در تحولات تاریخی ایران معاصر است.
دادرسی در عصر جاهلیت به دلیل شرایط زندگی اعراب بادیه نشین تحت قوانینی همچون «جار» و «ثار» قرار داشت. وجود پیمان هایی که بین قبایل عرب با یکدیگر و بین بادیه نشینان با حکومت های همجوار وجود داشته نیز موید این مطلب است که اعراب در قبل از اسلام یک چهارچوب مشخصی برای خود فرض کرده بودند و در سایه آن، اختلافات و نزاع های خود را رفع می کردند. قضاوت با تغییراتی به دوران پیامبر رسید. شکی نیست که قضاء به معنی قضاوت کردن در اختلافات، در روزگار پیامبر وجود داشت و در اختلافاتی که به ایشان مراجعه می شد، قضاوت می کرده اند.
مطبوعات از مظاهر مدرنیزاسیون محسوب می شوند که به ویژه در عصر مظفری رشد و بالندگی چشم گیری داشتند. این مطبوعات اخبار و گزارش های گوناگونی را منتشر می کردند که وجوه متفاوتی از ایران این دوره را بازمی نمایاند. از جمله این اخبار مربوط به مدارس نوینی بود که در دوره مظفرالدین شاه قاجار افزایش یافتند. نشریات از کوچکترین تحولات این مدارس و کسانی که آن ها را به وجود آوردند اخباری را منتشر کرده اند.
اعتقاد به تاثیر اجرام سماوی در سرنوشت بشر شاید سابقه ای به درازنای عمر او داشته باشد. چنین نگرشی نسبت به اختران در میان تمامی تمدن های باستانی از جمله ایران نیز وجود داشته است. با ظهور اسلام و با توجه به نقش و جایگاه انسان در این دین، باور به احکام نجومی برای مدتی به فراموشی سپرده شد. با پیروزی مکتب اشاعره جبرگرا که همراه با قدرت یابی ترکان بود و پس از آن آمدن مغولان که به تأثیر آسمان بر سرنوشت بشری بسیار باورمند بودند بار دیگر توجه به باورهای نجومی و اندیشه های جبری گرایانه در ایران در قالب تصمیم گیری ها و عملکردها در بخش های مختلف حکومتی و در سطح جامعه گسترش یافت.
در پایگاه رسمی یونسکو، تنها چهرهای که از میان مفاخر ایرانی به گونههای متفاوت از او یاد شده، حکیم فردوسی توسی است؛ در حالی که یا از دیگر مفاخر ایران، یک بار یادی شده یا به نام دیگر کشورها به ثبت رسمی رسیدهاند و یا تا کنون از این مشاهیر نامی برده نشده است. حکیم ابوالقاسم فردوسی، چهرهای نامآور و جهانی به شمار میآید و اثر سترگش شاهنامه، دانشنامهای جهانی است که تا کنون منازعهای بر سر ایرانی بودن او به وجود نیامده است.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید