کسانی که در کشور ما به عنوان روشنفکر دینی شهرت دارند، هیچ یک حتی آنها که در کارهای سیاسی و حکومتی وارد شدند، نه علاقهای به سیاست نشان دادند و نه در بحث و نظر به سیاست رو کردند. بعضی از آنها هم که از سیاست چیزی گفتند، از حد مخالفت و موافقت با حکومتها و دفاع از بعضی ایدئولوژیها و اظهار نظرهای کلی سیاسی ـ اخلاقی تجاوز نمیکرد.
اواسط سال ۱۳۳۸ بود که نخستین بار صمد موحد را می دیدم. او در دانشسرای عالی تهران در کنار عبدالحسین نقیب زاده، منصور اوجی و عبدالعلی دستغیب در محضر استاد محمود هومن درس فلسفه می خواندند. من که در رشتۀ ادبیات فارسی تحصیل می کردم، اواخر سال تحصیلی ۱۳۳۷-۳۸ با اوجی آشنا شدم و از طریق او صمد را شناختم.
چه دلپذیر است ایرانی بودن. ایران را با ویژگیهایش و همانطور که هست دوست داشتن. به کوهها، درهها، کویرها، دشتها و جنگلهای آن، به خلیج فارس و دریای مازندران و دریاچه رنجکشیده ارومیه آن، رودخانههای پرآب و کمآب آن عشق ورزیدن. در سایه سایهبان فردوسی هویت خود را بهتر شــناختن. با اسطورههای آن در «مرگ پهلوانان» گریستن با رستم زیستن.
زنده یاد اسلامی ندوشن، بیش از هرکس دیگر، با فرهنگ و زبان، تاریخ و جغرافیا، زیر و بم، ظاهر و باطن، شادی و اندوه، و داشته ها و نداشته های این سرزمین آگاه و به جزئیاتش آشنا بود. هم زمین و سرزمینش را، هم انسان و مردم ایران زمینش را، هم آسمان و آیینش را خوب می شناخت...
محمدعلی اسلامی ندوشن از همان کسانی است که میتوان او را میراث انسانی ایراندوستی خواند؛ جدای از کارهای فراوان او دربارۀ ایران، فردوسی و شاهنامه، مجموعهای را برای جوانان سرپرستی کرد که آنها را با تاریخ و جغرافیا و میراث طبیعی و میراث معنوی و رویدادها و بزرگان کشور آشنا سازد.
دکتر اسلامی از نخستین کسانی است که مکتب ادبیات تطبیقی را در دانشگاه تهران بعد از فاطمۀ سیّاح جا انداخت و سالها در دانشکدۀ ادبیات به تدریس این مادۀ درسی، که بسیار مهجور و غریب و بیکسوکار بود و بعد از او هم چندانی دنبال نشد، اقدام کرد.
در جریان انقلاب نظر هر گروهی کم و بیش مورد اعتنا قرار گرفت؛ اما به رؤیای من چگونه میتوانستند اعتنا کنند؟ هیچ امیدی ناشناختهتر از امید من نبود! اگر انقلاب با توجه به خواست لیبرال دمکراتها، وجود انتخابات و مجلس و شوراها را در قانون اساسی پذیرفت؛ اقتصاد را به سه بخش تقسیم کرد و خواست سوسیالیستها را هم در آن دخالت داد، به حرف من چگونه میتوانست اعتنا کند؟
چگونه باید سخن بگوییم تا بتوانیم تا حد ممکن متقاعدکننده باشیم؟ ارسطو در رساله خود به نام «فن خطابه» (یا در باب بلاغت) به این موضوع پرداخته است.
دكتر صمد (متولد 1315 خورشیدی) سیزده سال از استاد محمدعلی كوچكتر بود و نسبت به برادر بزرگترش در میان اهل فرهنگ و كتاب كمتر شناخته شده. علاقهمندان به حكمت و تصوف اما او را به واسطه آثار گزیده و ارزشمندش به خوبی میشناسند.
به تعبیر هانری كربن نگاه باطنی شیعه تركیب معرفت و محبت است. امتداد نبوت است و بر محور ولایت است. باطن به معنی ضرورت توجه به آشكارگی رازهای درون امر ظاهری است.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید