صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / جغرافیا / بوسنی و هرزگوین /

فهرست مطالب

در خلال‌ این‌ حوادث‌، محمد سپاهو و حزب‌ او كه‌ خواهان‌ خودمختاری‌ بوسنی‌ و هرزگوین‌ در داخل‌ اتحادیۀ اقوام‌ اسلاو جنوبی‌ بودند، برای تحقق این هدف‌، برضد صربها در كنار كرواتها به‌ پاخاستند، ولی‌ نیروی‌ نظامی‌ و سیاسی‌ صربها بسیار بود و به‌ خصوص‌ منابع‌ مهم‌ اقتصادی‌ را نیز در دست‌ داشتند و از این‌رو، در برابر فكر استقلال‌‌خواهی‌ بوسنی‌، باز به‌ اندیشۀ تقسیم‌ بوسنی‌ و هرزگوین‌ میان‌ صربستان‌ و كرواسی‌ و از میان‌ بردن‌ این‌ نام‌ افتادند و آن‌ را به‌ عنوان‌ راه‌ حل‌ مناقشۀ خود با كرواتها مطرح‌ كردند. 
اوج بحران در 1308ش‌ /1929م ظاهر شد. الكساندر كاراژرژویچ‌، پادشاه‌ اتحادیۀ یوگسلاوی‌ مجلس‌ كشور را منحل‌ كرد و به‌ استبداد گرایید. با آنكه‌ وی‌ كوشید تا خصایص‌ و افكار ناسیونالیستی‌ اقوام‌ یوگسلاوی‌ را از میان‌ بردارد و حتى نام‌ صرب‌، كروات‌ و اسلونی‌ را از عنوان‌ رسمی‌ كشور انداخت‌ و فعالیت‌ احزاب‌ قومی‌ را با مشكلات‌ رو به‌ رو كرد، قدرت‌ و استیلای‌ صربها روی‌ به‌ افزایش‌ نهاد. پس‌ از مرگ‌ كاراژرژویچ‌ در 1313ش‌ /1934م‌ باز مسئلۀ مرزهای‌ صربها و كرواتها مطرح‌ شد و سرانجام‌ در 1318ش‌ / 1939م‌ به‌ گفت‌ و گو دربارۀ تقسیم‌ خاك‌ بوسنی‌ و هرزگوین‌ انجامید و در اوت‌ همان‌ سال‌ این‌ منطقه‌ میان‌ صربها و كرواتها تقسیم‌ شد، اما این‌ كار عملاً با دشواریها و اعتراضهای‌ بسیار روبه‌رو گردید و به‌ خصوص‌ مسلمانان‌ به‌ مقابله‌ برخاستند. كشاكش‌ ادامه‌ داشت‌ تا اندكی‌ بعد بروز جنگ‌ جهانی دوم مانع‌ از تحقق‌ این‌ تقسیم‌ و نابودی‌ بوسنی‌ و هرزگوین‌ شد. 

جنگ‌ جهانی‌ دوم

ارتش‌ آلمان‌ در 18فروردین‌ 1320ش‌ /6 آوریل‌ 1941م‌ تعرض‌ همه‌جانبه‌ای‌ به‌ یوگسلاوی‌ آغاز كرد و ظرف‌ چند روز آنجا را به‌ تصرف‌ درآورد و در 15 آوریل‌ وارد سارایوو شد. كرواتها بی‌درنگ‌ به‌ نازیها پیوستند و به‌ كمك‌ آنها دولت‌ كرواسی را تأسیس‌ كردند و با تأیید آلمانیها و ایتالیاییها، سراسر بوسنی‌ و هرزگوین‌ را نیز در اختیار گرفتند. در این دوره‌، كوششهای زیرزمینی كمونیستهای یوگسلاوی به‌ رهبری‌ تیتو كه‌ مبلّغ‌ برابری‌ و ایجاد عدالت‌ اجتماعی‌ و اقتصادی‌ بودند، منجر به‌ جذب‌ بسیاری‌ از مردم‌ منطقه‌، از جمله‌ مسلمانان‌ به‌ این‌ حزب‌ شد. كمونیستها اعلام‌ كردند كه‌ اشغال‌ كشور را نمی‌پذیرند و از تمام‌ ملتهای‌ یوگسلاوی‌ دعوت‌ كردند كه‌ به‌ مقاومت‌ و جنگ‌ چریكی‌ دست‌ زنند. وضعیت‌ جغرافیایی‌ بوسنی‌ و هرزگوین‌ و نیز كینه‌ها و نزاعهای‌ قومی‌ و دینی‌، این‌ منطقه‌ را به‌ صحنۀ جنگهای‌ بزرگ‌ با نازیها، ونیز كشتار و پاك‌سازیهای‌ قومی‌ تبدیل‌ كرد، خاصه‌ كه‌ دولت‌ كرواسی‌ آشكارا به‌ مبارزه‌ با صربها و یهودیان‌ برخاست‌ و بسیاری‌ از اینان‌ توسط سازمان‌ كرواتهای‌ افراطی‌ به‌ قتل‌ رسیدند؛ اما غالب‌ مسلمانان‌ خود را از درگیریها و كشمكشهای‌ سیاسی‌ و نظامی‌ دور كردند و در سایۀ دولت‌ كرواسی‌ به‌ حفظ موجودیت خویش كوشیدند و گروه پلیس‌ ویژه‌ای‌ برای‌ حفاظت‌ از خود ایجاد كردند. 
صربهای‌ بوسنی‌ و هرزگوین‌ كه‌ مورد تعرض‌ كرواتها قرار داشتند، به‌ رهبری‌ دراژا میخائیلُویچ‌ به‌ بقایای‌ ارتش‌ پادشاهی‌ یوگسلاوی‌ پیوستند و سپاهی‌ ایجاد كردند كه‌ به «چتنیكها» موسوم‌ شد. اگر چه‌ اینان‌ ظاهراً برای‌ احیای‌ پادشاهی‌ یوگسلاوی‌ گرد آمده‌ بودند، اما هدف‌ نهایی‌ آنها تشكیل‌ صربستان‌ بزرگ‌ مشتمل‌ بر سراسر بوسنی‌ و هرزگوین‌ و بخشی‌ از كرواسی‌ بود. در خلال‌ جنگ‌ جهانی دوم اینان به تهاجمات گسترده‌ و پاك‌سازی‌ قومی‌ و دینی‌ در شرق‌ بوسنی‌ و هرزگوین‌ دست‌ زدند، اما به‌ سبب حضور آلمانیها و كرواتها و پلیس مردمی مسلمانان‌، نتوانستند در مركز بوسنی‌ و هرزگوین كاری‌ از پیش‌ برند. از آن‌ سو، نهضت‌ مقاومت كه گروهی ماركسیستی و مشتمل‌ بر همۀ نیروهای‌ آزادی‌ خواه‌ صرب‌، كروات‌ و مسلمان‌ بوسنی‌ بود، روزبه‌روز قدرتمندتر می‌شد. رهبر این‌ نهضت‌، تیتو می‌كوشید تا اختلافات‌ قومی‌ و دینی‌ را از میان‌ بردارد و فكر اتحاد و برابری‌ را تقویت‌ كند و تحقق‌ بخشد. به‌ این‌ سبب‌، گروههای‌ مختلف‌ كه‌ از برخوردها و دشمنیها خسته‌ شده‌ بودند، هر چند دارای‌ ایدئولوژی‌ ماركسیستی‌ نبودند، پیوستن‌ به‌ این‌ نهضت‌ را راهی‌ برای‌ مبارزه‌ با تسلط فاشیسم‌ و قوم‌ گرایی‌ یافتند. 
در نوامبر 1943 رهبران‌ حزب‌ كمونیست‌ بوسنی‌ و هرزگوین‌ در نشستی‌ رسماً مخالفت‌ خود را با تجزیۀ این‌ سرزمین‌ اعلام‌ كردند و آن‌ را یكی‌ از جمهوریهای‌ دولت‌ فدرال‌ یوگسلاوی‌ كمونیستی‌ خواندند و این‌ تغییر مورد تأیید عالی‌ترین‌ هستۀ حزب‌ كمونیست‌ یوگسلاوی‌ قرار گرفت‌. جنگ‌ همچنان‌ ادامه‌ داشت‌ و از 1944م‌ نیروهای‌ نازی‌ به‌ تدریج‌ دست‌ به‌ عقب‌نشینی‌ زدند. در اوایل سال 1324ش‌ /1945م نهضت مقاومت شهر سارایوو را تصرف‌ كرد و اندكی‌ بعد تمام‌ خاك‌ بوسنی‌ و هرزگوین‌ از نیروهای نازی پاك شد. در این میان‌، دولت‌ كمونیستی‌ در سارایوو اعلام‌ موجودیت‌ كرد و به‌ سرعت‌ رشتۀ امور را در دست‌ گرفت‌. یكی‌ از فوری‌ترین‌ اهداف‌ دولت‌ جدید كه‌ تحت‌ شرایط خاص‌ جنگ‌ قدرت‌ را در دست‌ گرفته‌ بود، برگذاری‌ انتخابات‌ پارلمانی‌ و تشكیل‌ مجلس‌ ملی‌ برای‌ تصویب‌ قانون‌ اساسی‌ جمهوری‌ بوسنی‌ و هرزگوین‌، و نیز بازسازی‌ شهرها و ترمیم‌ خرابیهای‌ ناشی‌ از جنگ‌ و مقابله‌ با بی‌خانمانی‌ و شرایط بسیار ناهنجار زندگی‌ مردم‌ بود. 

جمهوری‌ یوگسلاوی

در 9 آذر 1324ش‌ /29 نوامبر 1945م‌ دولت‌ خلق‌ فدرال‌ یوگسلاوی‌ موجودیت‌ خود را رسماً اعلام‌ كرد. این كشور متشكل‌ از 6 جمهوری سوسیالیستی‌ اسلونی‌، صربستان‌، كرواسی‌، مونتنگرو، مقدونیه‌ و بوسنی‌ و هرزگوین‌ بود. جمهوری‌ بوسنی‌ و هرزگوین‌ كه‌ بر بنیادهای‌ جغرافیایی‌ و تاریخی‌ ایجاد شده‌ بود، اقوام‌ صرب‌ و كروات‌ را نیز در برداشت‌. در قانون‌ اساسی‌ یوگسلاوی‌ از بوسنیاكهای‌ مسلمان‌ نامی‌ به‌ میان‌ نیامده‌ بود و حزب‌ كمونیست‌ به‌ رهبری‌ تیتو می‌كوشید تا بوسیناكها را در كرواتها یا صربها مستحیل‌ كند. از دیگر سیاستهای‌ حزب‌ كمونیست‌ و دولت‌ یوگسلاوی‌ تبلیغات‌ ضددینی‌ به‌ خصوص‌ مقابله‌ با كلیسای‌ كاتولیك و جامعۀ اسلامی بود. تحولات‌ اقتصادی‌ سازگار با تفكر ماركسیستی‌، از جمله‌ مصادرۀ املاك‌ بوسنیاكهای‌ مسلمان‌، آنها را به‌ مردمی‌ فقیر تبدیل‌ كرد. در 1946م‌ محاكم‌ شرعی‌ اسلامی‌ نیز برچیده‌ شد. در 1950م‌ مساجد كه‌ به‌ عنوان‌ مراكز تعلیمات‌ دینی‌ عمل‌ می‌كردند، تعطیل‌ شدند و از 1952م‌ فعالیت‌ طریقتهای‌ صوفیانه‌ هم‌ ممنوع‌ گردید و سرانجام‌ كلیۀ نهادهای‌ فرهنگی‌ و دینی‌ اسلامی‌ برچیده‌ شد و اوقاف‌ اسلامی‌ مصادره گردید. پس از آن فعالیت محدود دینی و فرهنگی‌ مسلمانان‌ شكل‌ مخفی‌ یافت‌؛ از جمله‌ سازمانهای‌ اسلامی‌ در این‌ دوره‌ كه‌ گروه «مسلمانان‌ جوان‌» نام‌ داشت‌، چند سال‌ پس‌ از جنگ‌ دوم‌ به‌ شدت‌ سركوب‌ شد. علی عزت‌ بگُویچ‌ رئیس‌ جمهور دورۀ استقلال‌ بوسنی‌ و هرزگوین‌ از جمله‌ اعضای‌ این‌ گروه‌ بود كه‌ به‌ چند سال‌ حبس‌ محكوم‌ گردید. در این‌ دوران‌ صربها با نفوذ گسترده‌ای‌ كه‌ در حزب كمونیست و دولت‌ داشتند، حاكمان‌ واقعی‌ بوسنی‌ و هرزگوین‌ محسوب‌ می‌شدند. 
به‌ دنبال‌ اختلاف‌ تیتو با اتحاد جماهیر شوروی‌ و تمایل‌ وی‌ به‌ غرب‌ برای‌ جذب‌ كمكهای‌ مالی‌، سیاست سختگیرانه‌ نسبت‌ به‌ امور و مبانی‌ دینی از دهۀ 1960م كاهش یافت و كلیساها و مساجد به‌ تدریج‌ بازسازی‌ شدند و آزادی‌ دینی‌ تا حدی‌ ظاهر شد. این‌ تحول‌ البته‌ با تشكیل‌ كشورهای‌ غیر متعهد در گسترش‌ روابط یوگسلاوی‌ با سرزمینهای‌ اسلامی بی‌ارتباط نبود، اگر چه‌ نهادهای‌ دینی‌ همچنان‌ زیرنظر حزب‌ كمونیست‌ قرار داشت‌. 
پس‌ از كناره‌گیری‌ الكساندر رانكُویچ‌ صرب‌، ریاست‌ پلیس‌ مخفی در 1344ش‌ /1965م‌، فضای آزادتری‌ ایجاد شد، بوسنیاكهای‌ مسلمان‌، از كمونیست‌ و غیركمونیست‌ در یك‌ گروه‌ گردآمدند و به‌ رهبری‌ كسانی‌ چون‌ عاطف‌ پوریواترا كه‌ مقامی‌ بلندپایه‌ در حزب كمونیست داشت، و محمد فیلیپُویچ، استاد و محقق به فعالیتهای‌ فرهنگی‌ و ملی‌ پرداختند. 
از اواخر دهۀ 1970م‌ بر اثر توسعۀ روابط یوگسلاوی‌ با كشورهای‌ اسلامی‌، بسیاری از مردم‌ بوسنی توانستند برای‌ تحصیل‌ در علوم‌ دینی‌ به‌ كشورهای‌ عربی‌ بروند. علی‌ عزت‌ بگویچ‌ در همین دوران «كتاب اصلاح و بیداری‌» را منتشر كرد. در 1353ش‌ / 1974م‌ قانون‌ اساسی‌ یوگسلاوی‌ اصلاح‌ شد و نام‌ مسلمانان‌ در زمرۀ ملتهای‌ بوسنی‌ و هرزگوین‌ در آن‌ وارد گشت‌، اما از ذكر نام‌ بوسنیاك‌ كه‌ نام‌ تاریخی‌ مسلمانان‌ بوسنی‌ بود، خودداری‌ كردند. به‌ موازات‌ این‌ تحولات‌، ملیت‌ گرایی‌ صرب‌ و كروات‌ نیز فعالیتی مضاعف یافت و بسیاری از صربهای بوسنی به صربستان‌ مهاجرت‌ كردند. در دهۀ 1980م‌، به‌ ویژه‌ بر اثر ناآرامیهایی‌ در كوزوو،ملیت‌گرایی‌ صربها رنگی‌ افراطی‌ به‌ خود گرفت‌ و فكر ایجاد كشوری‌ مستقل و واحد برای صربها كه‌ از 1347ش‌ / 1968م‌ توسط دُبریساچوسیچ‌ مطرح‌ شد، دوباره‌ زنده‌ گشت‌. 
در 1364ش‌ /1985م‌ چوسیچ‌ فعالیت خود را تشدید كرد و اندكی‌ بعد روشنفكران‌ و نویسندگان‌ صرب‌ از طریق‌ آكادمی‌ علوم‌ صربستان‌ بیانیه‌ای‌ در تأیید افكار وی‌ و لزوم‌ ایجاد صربستان‌ صادر كردند. این‌ بیانیه‌ كه‌ سرآغاز سیاست‌ خشن‌ و انعطاف‌ ناپذیر صربها نسبت‌ به‌ دیگر اقوام‌ یوگسلاوی‌ به‌ شمار می‌رود، بعداً اولین‌ نشانه‌های‌ سقوط اتحادیۀ كمونیستی‌ یوگسلاوی‌ تلقی‌ گردید. از سوی‌ دیگر، كرواتهای‌ ملیت‌گرا نیز به‌ كوشش‌ برای‌ كسب‌ قدرت‌ بیشتر برخاستند، اما وجه‌ اشتراك‌ هر دو جبهه‌، مخالفت‌ با قدرت‌یابی‌ و استقلال‌ بوسنیاكهای‌ بوسنی‌ و هرزگوین‌ بود. این‌ كوششها موجب‌ تنزل‌ اقتصاد و كاهش‌ درآمدها و ركود فرهنگی‌ بوسنی‌ و تبدیل‌ شدن‌ آن‌ به‌ یكی‌ از عقب‌ مانده‌ترین‌ جمهوریهای‌ یوگسلاوی‌ شد؛ به‌ ویژه‌ كه‌ مهاجرتهای‌ متعدد مسلمانان‌ به‌ تركیه‌، بوسنیاكها را به‌ یك‌ اقلیت‌ دینی‌ - قومی‌ تبدیل‌ كرده‌ بود. با این‌ همه‌، اینان‌ از 1349ش‌ /1970م‌ به‌ ایجاد نهضتی‌ فرهنگی‌ دست‌ زدند و به‌ كوششهایی‌ برای‌ تجدید حیات‌ زبان‌ و ادبیات‌ بوسنیایی‌ و ترویج‌ آگاهیهای‌ تاریخی‌ برخاستند. اگر چه‌ این‌ حركت‌ با مخالفت‌ اقوام‌ دیگر یوگسلاوی‌ روبه‌رو شد، اما روشنفكران‌ جوان‌، به‌ رغم‌ تربیت‌ ماركسیستی‌، با مواضع‌ ملیت‌گرایانه‌ به‌ حركت‌ خود ادامه‌ دادند و در كنار فعالیتهای‌ فرهنگی‌، خواهان‌ حقوق‌ برابر با دیگر اقوام‌ اتحادیۀ یوگسلاوی‌ شدند. 
بی‌گمان‌ ظهور انقلاب‌ اسلامی‌ در ایران‌، تأثیری‌ قابل‌ توجه‌ در ایجاد بیداری‌ اسلامی‌ و بروز فعالیتهای‌ مخفی‌ دینی‌ - انقلابی‌ در بوسنی‌ و هرزگوین‌ داشت‌. در 1362ش‌ /1983م‌ گروهی‌ از اسلام‌‌گرایان‌ فعال‌ محاكمه‌ و محكوم‌ شدند. در مقابل‌ این‌ نهضت‌، صربها هم‌ فعالیت‌ خود را تشدید كردند. از 1988م‌ به‌ تدریج‌ فعالیت‌ احزاب‌ آزاد شد. در 1368ش‌ /1989م‌ اجتماع‌ بزرگی‌ از صربها در كوزوو بر پا شد و اسلوبُدان‌ میلوشِویچ‌ به‌ عنوان‌ یكی‌ از افراطی‌ترین‌ ناسیونالیستهای‌ صرب‌، رهبری‌ نهضت‌ را به‌ دست‌ گرفت‌ و از همان‌ آغاز نشان‌ داد كه‌ خواهان‌ تسلط كامل‌ صربها بر سراسر یوگسلاوی‌ است‌. این‌ دیدگاه‌ با مخالفت‌ شدید دیگر اقوام‌ یوگسلاوی‌، همچون‌ كرواتها و اسلونیاییها روبه‌رو شد. 
در فوریۀ 1990 نمایندگان‌ اسلونی‌ به‌ عنوان‌ اعتراض‌ به‌ رفتار نمایندگان صرب و عقاید و اعمال میلوشویچ، نشست حزب كمونیست‌ را ترك‌ كردند و از حزب‌ نیز استعفا دادند. اندكی‌ بعد انتخابات‌ آزاد در بوسنی‌ و هرزگوین‌، اسلونی‌ و كرواسی‌ برگذار شد و حزب‌ اقدام‌ دموكراتیك‌ بوسنی‌ به‌ رهبری‌ علی‌ عزت‌ بگویچ‌ بیشترین‌ آراء را به دست‌ آورد. آن‌گاه‌ به‌ ترتیب‌، صربها و كرواتها بقیۀ كرسیهای‌ مجلس‌ را از آن‌ خود كردند. حزب‌ مذكور به‌ سرعت‌ به‌ مركز اصلی‌ دفاع‌ از حقوق‌ و منافع‌ بوسنیاكها در برابر تهاجمات‌ سیاسی‌ و فرهنگی‌ صربها و كرواتها كه‌ خواهان‌ تجزیۀ بوسنی‌ بودند، تبدیل شد و در عین‌ حال‌، كوششهای‌ بزرگی‌ برای‌ ممانعت‌ از بروز برخوردهای‌ نظامی‌ به‌ عمل‌ آورد. با این‌ همه‌، ملیت‌ گرایان‌ افراطی‌ صرب‌ و كروات‌ زیربار حل‌ مسالمت‌ آمیز اختلافات‌ نرفتند و آتش‌ جنگ‌ شعله‌ور شد. 

مآخذ

لاپیدوس‌، ایراماروین‌، تاریخ‌ جوامع‌ اسلامی‌، ترجمۀ محمود رمضان‌زاده‌، مشهد، 1367ش‌؛ نیز: 

Bašagić, Safvet-Beg, Bošnjaci i Hercegovci u islamskoj književnosti, Sarajevo, 1996; Bosna i Hercegovina od najstarijih vremena do kraja, Sarajevo, 1995, vol. II; Dedijer, Vladimir and Antun Miletić, Genocid nad Muslimanima 1941-1945, Sarajevo, 1990; Filandra, šaćir, Bošnjačka politika u 20. stoljeću, Sarajevo, 1998; Hadžijahić, Muhamed et al., Islam i Muslimani u Bosni i Hercegovini, Sarajevo, 1991; id, Porijeklo Bosanskih Muslimana, Sarajevo, 1990; Imamović, Mustafa, Historiya Bošnjaka, Sarajevo,1996;id, Historija Države i prava Bosne i Hercegovine, Sarajevo, 2001; Malcolm, N., Bosnia: A Short History, London, 1994; «Muslimani su dosli prije turaka na Balkan», tr. ševko Omerbašić,www.Islam.co.ba /kultura /tura /index.php? subaction= ostalo & id 1070 746174; »Osmanska vlast: Tamni vilajet i beskrajni rat (1463-1878),), www.hercegbosna.org / ostalo /p-osmanka.html.
نهاد چامجیچ‌ 

III. استقلال‌


با اعلام استقلال اسلونی و كرواسی در 5 تیر 1370ش‌ /25 ژوئن‌ 1991م‌ و آغاز جنگ‌ میان‌ صربهای‌ كرواسی‌ كه‌ از جانب‌ ارتش‌ خلق‌ یوگسلاوی‌ حمایت‌ می‌شدند، با دولت‌ كرواسی‌ ناآرامیها به‌ سرتاسر كشور سرایت‌ كرد. در اكتبر همان‌ سال‌، صربهای‌ بوسنی‌ و هرزگوین اعلام خودمختاری كردند و علی عزت‌ بگویچ‌ بی‌طرفی‌ بوسنی‌ و هرزگوین‌ را در مناقشات‌ صربها و كرواتها اعلام‌ كرد، اما صربهای‌ بوسنی‌ این‌ عمل‌ را اقدامی‌ برضد خود تلقی‌ كردند. در همه‌پرسی‌ای‌ كه‌ به‌ پیشنهاد جامعۀ اروپا در 29 فوریه‌ و 1 مارس‌ 1992 در بوسنی‌ به‌ عمل‌ آمد، اكثریت‌ رای‌دهندگان‌ كه‌ غالباً از میان‌ بوسنیاكها و كرواتهای‌ بوسنی‌ بودند، به‌ استقلال‌ بوسنی‌ و هرزگوین‌ از یوگسلاوی‌ رأی‌ مثبت‌ دادند. در پی‌ اعلام‌ نتایج‌ همه‌پرسی‌ درگیری‌ میان‌ شبه‌ نظامیان‌ صرب‌ و بوسنیاكها آغاز شد. پیش‌ از آغاز این‌ درگیریها، مقدمات‌ لازم‌ برای‌ تصرف‌ بوسنی‌ و هرزگوین‌ آماده‌ شده‌ بود. از 1990م‌ ارتش‌ یوگسلاوی‌ كه‌ پیكرۀ اصلی‌ آن‌ را صربها تشكیل‌ می‌دادند، انبارهای‌ اسلحۀ موجود در بوسنی‌ و هرزگوین‌ را میان‌ صربهای‌ بوسنی‌ تقسیم‌ كرده‌ بود. ارتش‌ یوگسلاوی‌ پس‌ از عقب‌ نشینی‌ از اسلونی‌ و كرواسی‌، در نقاط حساس‌ بوسنی‌ و هرزگوین‌ از جمله‌ اطراف‌ سارایوو مستقر شده‌ بود و در واقع‌، پیش‌ از شروع‌ درگیریها، سارایوو و دیگر نقاط مهم‌ بوسنی‌ در محاصرۀ نیروهای‌ صرب‌ قرار داشت‌. شبه‌ نظامیان‌ صرب با حمایت‌ ارتش‌ یوگسلاوی‌ فرستنده‌های‌ رادیو و تلویزیون‌ بوسنی‌ و هرزگوین‌ را به‌ تصرف‌ درآوردند. 
با به‌ رسمیت‌ شناخته‌ شدن‌ استقلال‌ بوسنی‌ و هرزگوین‌ توسط جامعۀ اروپا و چند كشور دیگر، آتش‌ جنگ‌ میان‌ صربها و دیگر گروههای‌ قومی‌ بوسنی‌ و هرزگوین‌ بالا گرفت‌. در فوریۀ 1992 میلوشویچ‌، رئیس‌ جمهور وقت صربستان‌ و توجمان‌، رئیس‌ جمهور وقت‌ كرواسی‌ و كاراجیچ‌، رهبر صربهای‌ بوسنی‌ طی‌ ملاقاتی‌، دربارۀ تقسیم‌ بوسنی‌ و هرزگوین‌ میان‌ صربها و كرواتها گفت‌ و گو كردند و در پی‌ آن‌ جمهوری‌ صربسكا در 27 مارس‌ همان‌ سال‌ در درون‌ مرزهای‌ بوسنی‌ اعلام‌ موجودیت‌ كرد. 
در 2 مۀ 1992 بوسنی‌ و هرزگوین‌ به‌ عضویت‌ سازمان‌ ملل‌ پذیرفته‌ شد. در ژوئیۀ همان‌ سال‌ كرواتهای‌ بوسنی‌ با حمایت‌ ارتش‌ كرواسی‌، بخشهایی از خاك بوسنی را با نام جامعۀ كرواتهای‌ هرتسك‌ ـ بوسنا از بوسنی‌ و هرزگوین‌ جدا كردند. با تشدید تنشها در بوسنی‌ و هرزگوین‌ شورای‌ امنیت‌ سازمان‌ ملل‌ متحد طرفهای‌ درگیر در یوگسلاوی‌ سابق‌ را تحریم‌ تسلیحاتی‌ كرد. این‌ تحریمها در واقع‌ به‌ نفع‌ صربها و كرواتها بود، زیرا آنها تجهیزات‌ نظامی‌ كافی‌ در اختیار داشتند، و با این‌ كار، امكان‌ دفاع‌ از بوسنیاییها سلب‌ می‌شد. با وجود این‌ مشكلات‌، مدافعان‌ بوسنیایی‌ طی‌ سالهای‌ 1992- 1995م‌ موفق‌ به‌ متوقف‌ كردن‌ صربها و كرواتها در جبهه‌های‌ جنگ‌ شدند و برخی‌ از اراضی‌ و شهرهای‌ از دست‌ رفته‌ را باز پس‌ گرفتند. این‌ پیشرویهای‌ مدافعان‌ بوسنیایی‌ نیروهای‌ كروات‌ را به‌ پذیرش‌ آتش‌ بس‌ در 1994م‌ واداشت‌. سرانجام‌ پس‌ از گفت‌ و گوهای‌ صلح‌ میان‌ وزرای‌ خارجۀ بوسنی و هرزگوین‌، كرواسی، صربستان و مونتنگرو در ژنو و نیویورك‌ آتش‌ بسی‌ دو ماهه‌ در اكتبر 1995برقرار شد و زمینۀ صلح‌ نهایی‌ میان‌ طرفهای درگیر مهیا گردید و در نهایت‌، مذاكرات‌ صلح‌ در شهر دیتن‌ آمریكا میان‌ رؤسای‌ جمهور3 كشور بوسنی‌ و هرزگوین‌، كرواسی‌، صربستان‌ و مونتنگرو به‌ امضا رسید كه‌ به‌ صلح‌ دیتن‌ معروف‌ است‌. 

مآخذ

آسایش‌ زارچی‌، محمدجواد، بحران‌ بوسنی‌ و هرزگوین‌ و مذاكرات‌ صلح‌، تهران‌، 1374ش‌؛ نیز: 

Bojić, M., Uzroci genocida u Bosni, Sarajevo, 2001; Čeki,S., Uzroci, ciljevii razmjeri agresije na Bosnu i  Hercegovinu 1991-1995, Sarajevo , 1995; The Europa World Yearbook 1998, London , 1998; FilipoviČ, M,. Bosna i Hercegovina najvaŽ  nije  geografske, demografske, historijske, kulturne i politiČke Činjenice, Sarajevo , 1997; Malcolm, N., Bosnia : A short History, London,1994
صباح‌‌الدین‌ شاریچ‌

 

صفحه 1 از7

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: