فقه، علوم قرآنی و حدیث

نمایش تا از مورد
نتیجه جستجو برای :
  • بابل | بابِل، عَلَمی جغرافیایی که ذکر آن در قرآن‌ کریم در داستان هاروت و ماروت آمده، و در آن به حضور این دو فرشته برای «تعلیم» آدمیان اشاره شده است (بقره/ 2/ 102).
  • باجی |
  • بازار | بازار، محلی معین برای دادوستد کالا، اغلب با مجموعه‌ای از ابنیه که به تناسب زمان و مکان از ساختار مادی و معماری خاصی برخوردار است. بازار مجازاً بر وضعیت کالا در محل و زمان مشخص یا نامحدود از لحاظ عرضه و تقاضا نیز اطلاق می‌گردد.
  • حرج* |
  • حرز | حِرْز، پناهی نادیدنی در باور عموم مسلمانان، که منسوب به خداوند و دور از آسیب همه‌گونه دشمنان انسی و جنی، شیطان، سلاطین، بلایا و بیماریها ست و فرد می‌تواند با انجام دادن مناسکی، در آن قرار گیرد و خود، اموال و بستگانش را حفظ کند.
  • حرز الدین | حِرْزُالدّین، محمد بن علی (1273-1365 ق / 1857-1946 م)، فقیه و اصولی امامی و مؤلف آثار پرشمار و گردآورندۀ اثر مهم معـارف الرجال.
  • حر عاملی | حُرِّ عامِلی، محمد بن حسن مَشغَری (1033-1104 ق / 1624-1693 م)، فقیه و محدث اخباری و صاحب اثر پرارزش وسائل الشیعة.
  • حرم | حَرَم، ناحيه‌ای که دربر دارندۀ مکانی مقدس است و به اعتبار آنچه در بر دارد، از حرمتی خاص برخوردار است و با آن همچون ديگر مکانها رفتار نمی‌شود.
  • حروف مقطعه | حُروفِ مُقَطَّعه، مجموعه‌ای از برخی حروف تهجی، به صورت تک یا چندحرفی در آغاز سوره‌هایی از قرآن‌کریم. حروف مقطعه که در مجموع 78 حرف‌اند، در سرآغاز 29 سوره از سوره‌های مبارکۀ قرآن‌کریم قرار دارند.
  • حزین، دعا | حَزین، دُعا، مناجاتی مختصر، در حدود 200 کلمه، منسوب به امام زین‌العابدین (ع) که در منابع ادبیات دعایی شیعه، خواندن آن پس از نماز شب توصیه شده است. در این دعا فرد از ناتوانی خویش در وفای به عهد الٰهی شکوه، و با خدا چونان «تنها دادرس» مناجات می‌کند.
  • حسد | حَسَد، هیجانی انسانی نشئت گرفته از مواجهه با داشته‌ها، برتریها، پیشرفتها و موقعیتهای دیگران. حسادت هیجانی است که هنگام تعامل اجتماعی و در بستری فـرهنگی شکل می‌گیـرد
  • حسکانی | حَسْکانی، ابوالقاسم عبیدالله بن عبدالله بن احمد حذّاء (د پس از 470 ق / 1077 م)، محدث و فقیه اهل نیشابور.
  • حسن بن زین الدین* |
  • حسن بن فضال* |
  • حسن بن محبوب* |
  • احمد بن علویه | اَحْمَدِ بْنِ عَلَویّه، ابوجعفر اصفهانی کَرّانی (212-310ق/ 827-922م)، کاتب، شاعر و محدث شیعی.
  • احمد بن علی بن عباس |
  • احمد بن عیسی بن زید | اَحْمَدِ بْنِ عیسَی بْنِ زِیْد، ابوعبدالله، نوادۀ زیدبن علی بن حسین بن علی بن ابی‌طالب (ع)، از علویان مشهور اوایل خلافت عباسی و از عالمان معروف زیدی مذهب. وی چون روزگاری متواری می‌زیست، به «مختفی» شهرت یافت.
  • احمد بن محمد |
  • احمد بن محمد بن سعید همدانی |
  • احمد بن محمد قزوینی |
  • احمد بن محمد بن عیسی | اَحْمَدِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عیسى، ابوجعفر احمد بن محمد بن عیسی ابن عبدالله بن سعد بن مالک بن احوص بن سائب بن مالک بن عامرِ اشعری، محدث امامی در سدۀ 3ق/ 9م. پدرش ابوعلی محمد بن عیسی به گفتۀ نجاشی (ص 338) که او را «شیخ القمیین» و «وجه الاشاعره» خوانده است، نزد امام رضا(ع) حدیث شنیده، و از امام جواد(ع) روایت می...
  • احمد بن موسی بن جعفر | اَحْمَدِ بْنِ موسَی بْنِ جَعْفَر (د ح 203ق/ 818م)، از فرزندان امام موسى کاظم(ع)، معروف به «سید السادات» و «شاه چراغ». آگاهیها دربارۀ زندگی احمد بن موسى(ع) بسیار اندک است و در منابع جز به چند مقطع از زندگی او پرداخته نشده است. دربارۀ رابطۀ احمد با پدر بزرگوارش این اندازه آورده‌اند که امام کاظم(ع) او را گرامی م...
  • احمدبن یحیی الهادی |
  • احمد قاطن | اَحْمَدِ قاطِن، احمد بن محمد بن عبدالهادی حَبابی صنعانی (1118-1199ق/ 1706-1785م)، فقیه و قاضی زیدی یمن، نسبت مقحفی را که منسوب به قریه‌ای از توابع ثَلاء است، نیز برای وی آورده‌اند (نک‍ : زباره، 1/ 274).
  • احمد قفطان نجفی |
  • احمد مجتهد | اَحْمَدِ مُجْتَهِد فرزند لطفعلی بن محمدصادق (د 1265ق/ 1849م)، عالم و فقیه امامی در آذربایجان. تاریخ تولد او در مآخذ ذکر نشده است، ولی باتوجه به نوشتۀ ادیب‌الملک (ص 148)، مبنی بر اینکه «مدت 81 سال در دارالسلطنۀ تبریز... راتق و فاتق امور شریعت... بود» ــ که احتمالاً منظور نویسنده مدت زندگانی او بوده است ــ می‌ت...
  • احمد موطی بن حسین |
  • احمد ناصر | اَحْمَدِ ناصِر، ابوالحسن احمدبن یحیی بن حسین بن قاسم رَسّی، ملقب به الناصر لدین الله (د 315ق/ 927م)، فقیه، متکلم و یکی از امامان نامدار زیدی یمن. پدرش یحیی بن حسین الهادی الی الحق از علویان بنی طباطبا، یکی از نامدارترین کسان در تاریخ فقه زیدی و پایه‌گذار امامت زیدی در یمن، و مادرش فاطمه بنت حسن از نوادگان قاس...
  • باطن |
  • باطرقانی | باطِرْقانی، ابوبکر احمد بن فضل بن ‌‌‌محمد (372-460ق/ 982-1068م)، مقری و محدث اهل اصفهان. وی منسوب به باطرقان، محله‌‌‌ای کهن در کنارۀ دروازۀ حسن‌‌‌آباد اصفهان است که اکنون در محدودۀ شهر قرار دارد. نخستین گزارش روشن دربارۀ تحصیل او، مربوط به سال 387ق/ 997م، و 15 سالگی اوست که در اصفهان از محضر محمد بن عبدالعزیز...
  • باعباد |
  • باعلوی | باعَلَوی، شهرت خاندانی بزرگ و پرنفوذ از سادات، اشراف، عالمان و متصوفان عربستان جنوبی که بیشتر آنان در حضرموت، از جمله در تَریم می‌‌زیسته‌‌اند.
  • باعونی | باعونی، نسبت مشترکی برای اعضای خاندانی شافعی مذهب در صفد که حدود یک قرن از اواسط سدۀ 9ق، در جایگاههای مختلف فرهنگی درخشیدند. این خاندان را، به سبب انتساب آنان به خاستگاه اصلیشان، باعونه ــ یکی از روستاهای عجلون (از توابع صفد در فلسطین) ــ باعونی خوانده‌اند. ناصربن خلیفة ‌بن فرج باعونی ناصری، بزرگ این خاندان ک...
  • باغندی | باغَنْدی، ابوبکر محمد بن محمد بن سلیمان ازدی (ح 210ـ ذیحجۀ 312ق/ 825 ـ مارس 925م)، محدث نامی عراق. وی به باغند ــ ظاهراً یکی از قرای واسط ــ منسوب است (سمعانی، 2/ 45؛ یاقوت، ذیل باغند). در برخی از منابع نام اشهر او به صورت ابن باغندی نیز آمده است (سمعانی، همانجا؛ خطیب، 3/ 209).
  • بافضل | بافَضل، عنوان خاندانی ازتَریمِ حضرموت که شماری از آنان به دانش فقه و اصول، حدیث و تصوف شهرت داشتند و به خصوص در سده‌های 9-11ق/ 15-17م از نفوذ اجتماعی قابل ملاحظه‌ای برخوردار بودند. نیای خاندان، ابوالفضل محمد بن عبدالکریم فقیه شافعی است که در تریم می‌زیست و نسب او به شاخۀ سَعد العشیره از قبیله مَذحِج، یا به قو...
  • بافقیه | بافَقیه، عنوان شاخه‌ای از سادات یمن در تَریم، منشعب از خاندان بزرگ باعلوی که سده‌های 8-11ق/ 14-17م شماری فقیه و صوفی از آن برخاستند. عنوان بافقیه به سبب انتساب اعضای این خاندان به احمدبن عبدالرحمان به علوی بن محمد فقیه (د 726ق/ 1326م) است که دانش او در فقه سبب اشتهارش به فقیه گردیده بود. محمدبن علی بن محمد (د...
  • باقولی اصفهانی | باقولیِ اِصْفَهانی، ابوالحسن علی بن حسین بن علی (د پس از 535ق/ 1141م)، مفسر و نحوی قرن 6ق/ 12م که آثار متنوعی در تفسیر، علوم قرآنی و نحو بر جای گذاشته است. وی به سبب جامعیتش در دانش، در عصر خود به جامع و جامعالعلوم شهرت یافته بود. باقولی نابینا بود و از همین روی، ضریر خوانده می‌شد (ﻧﮑ: یاقوت، 13/ 164؛ قفطی، 2...
  • باقیات صالحات | باقیاتِ صالِحات، تعبیری قرآنی که در فرهنگ اسلامی جایگاهی ویژه یافته، و با وجود تفاسیر گوناگونی که از آن ارائه شده، در مجموع به معنی هرامر صالحی است که ثواب آن تا ابد باقی باشد.
  • بامخرمه | بامَخْرَمه، یا ابومخرمه، خاندانی اهل دانش برخاسته از حضرموت یمن (به‌ویژه عدن) در سده‌های 9 و10ق/ 15 و16م. برجسته‌ترین اعضای این خاندان که در فقه، حدیث، تاریخ، شعر و تصوف نامورند، اینانند:
  • بایر |
  • بت | بُت، تمثال یا پیکره‌ای (از ایزد، شخص و یا جانوری) که به اعتقاد برخی از ادیان از جهانی تقدس و جنبۀ الوهیت یافته است و واجد قدرتهای فوق طبیعی شناخته می‌شود. بتها را از چوب، سنگ، سفال و یا انواع فلزات و حتێ عاج و به اندازه‌های مختلف می‌سازند و در معابد (بتکده‌ها) و در خانه‌ها در جایگاه معین قرار می‌دهند و با آدا...
  • بترونی | بَتْرونی، عنوان اعضای خاندانی از فقها و قضات حنفی حلب در سده‌های 10و 11ق/ 16 و17م.
  • بجنوردی | بُجْنورْدی، سیدحسن (1316-1395ق/ 1898-1975م)، فرزند آقابزرگ بن علی‌‌اصغر، از عالمان امامی برآمده در حوزۀ نجف که آثار گوناگون در فقه، اصول و حکمت برجای نهاده است.
  • بجیری | بُجَیْری، ابوحفص ‌عمربن محمدبن ‌بجیر بن حازم ‌همدانی ‌سمرقندی (223-311ق/ 838-923م)، محدث و مفسر ماوراءالنهر. در برخی زا آثار نام نیای او را به صورت خازم آمده است (مثلاً ‌ﻧﻜ : سمعانی، الانساب، 1/ 286؛ ابن‌عساکر، 13/ 349).
  • بجیرمی | بُجَیْرَمی، سلمان بن محمدبن عمر (1131-1221ق/ 1719-1806م)، فقیه شافعی مصر. گویا نسب وی به شیخ جمعۀ زیدی از احفاد محمدبن حنیفه می‌رسیده است.
  • بحارالانوار | بِحارُالْاَنْوار، مشهورترین، مهم‌ترین و مفصل‌ترین اثر علکی محمدباقرمجلسی (1037-1110یا 1111ق/ 1628-1698 یا 1699م) که مجموعه‌ای گسترده از احادیث امامیه است و گاه «دائرةالمعارف بزرگ احادیث شیعه» لقب گرفته است.
  • بحرانی | بحرانی، ابو الحسن جمال‌الدین (یا کمال‌الدین) علی بن سلیمان ستراوی بحرانی، فیلسوف، متکلم و محدث شیعی سدۀ 7ق/ 13م. از سرگذشت وی آگاهی چندانی در دست نیست، اما از شهرتش پیداست که اصلاً اهل سترۀ بحرین بوده، و احتمالاً در همانجا به تحصیل دانش پرداخته است. مشهورترین استاد وی، دانشمند شیعی، ابوجعفر کمال‌الدین‌بحرانی ...
  • بحرانی | بَحرانی، ابوجعفر کمال‌الدین احمد بن علی، مشهور به ابن سعاده، دانشمند، محدث و متکلم امامی سدۀ 7ق/ 13م. دربارۀ سرگذشت این متکلم دانسته‌های بسیار اندکی در دست است. او اهل سترۀ بحرین بوده (ﻧﻜ : یاقوت، 3/ 38؛ بحرانی، یوسف، لؤلؤة...، 254، 265؛ مبنایی، 424)، و در همانجا به تحصیل و تدریس پرداخته است. وی از شیخ نجیب‌ا...
  • بحرانی |

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: