انسانهای بسیاری از گذشته تا امروز به چهرههایی برجسته در حوزههای گوناگونی مانند علم، ادب، هنر و سیاست بدل شدهاند؛ اما تعداد انگشتشماری از آنها را میتوان نوابغی تأثیرگذار نامید؛ بزرگانی از جنسی دیگر که نقطه عطفی رقم زدند و تاریخ را به پیش و پس از خود تقسیم کردند.
کتاب «استشهادنامههای ایران دوره اسلامی» مجموعهای دو جلدی است که به قلم نویسندگان حسن زندیه و مریم بلندی به بازار کتاب وارد شده است. این کتاب نام انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی / پژوهشگاه حوزه و دانشگاه را بر شناسنامه خود دارد.
مدیر انجمن آثار و مفاخر فرهنگی گفت: قبل از انقلاب انجمن با دریافت یک درصد عوارض سالانه سیمان بناهای مهمی میساخت اما بعد از انقلاب دیگر چنین اتفاقی نیفتاد که درتلاشیم این قانون را احیا کنیم.
میرجلالالدین کزازی در زادروزش گفت: چندین سال پیش که من آغاز کردم به پارسی گفتن و پارسی نوشتن، امید نمیبردم که این شیوه تا به این پایه گسترده بشود. شادمانم که تلاشهایی که کردهام بیهوده نمانده است، نقشی نبوده است که بر آب زده شده باشد.
رنه دكارت (1650-1596) فیلسوف و ریاضیدان فرانسوی پدر فلسفه مدرن یا جدید لقب گرفته است و فهم فلسفه و اندیشه جدید بدون آشنایی با اندیشههای او غیر ممكن است. اتفاقا آثار دكارت جزو اولین كتابهایی است كه توسط مترجمان اهل فلسفه به فارسی ترجمه شده. با اینهمه شناخت اندیشههای سهل و ممتنع او نیازمند مطالعه آثاری درباره فلسفه اوست.
محمد دهقانی، مترجم، پژوهشگر و تاریخنگار معتقد است: کسانی که در حال حاضر سراغ تاریخ اسلام میروند، سواد خواندن متون تاریخ اسلام را ندارند! چون نه لغتشناسند نه زباندان نه روش تاریخی بلد هستند، همینطوری کتابهایی را بیرون میدهند که ارتقا بگیرند. با این اوضاع و احوال دانشگاه انتظار نداشته باشید، دیگر افرادی مانند شهیدی تکرار شوند!
سمیهسادات شفیعی معتقد است؛ با بررسی گفتمانی که در پس تاسیس مدارس دخترانه و مطبوعات زنان بود، به این نتیجه رسیدیم که زنان فعال در اجتماع برای ارتقای زنان میکوشیدند و به دنبال این بودند سهم مستقلی از حیات اجتماعی روزگار خودشان بگیرند و از هویت مستقلی برخودار باشند.
میرزا محمدتقیخان فراهانی یا همان «امیركبیر» معروفترین صدراعظم تمام اعصار تاریخ ایران است؛ صدراعظمی كه در دوران كوتاه صدارت سه سالهاش منشا خدمات و مبتكر اصلاحاتی بود كه تاثیر بسزایی در تاریخ كشور و سرنوشت مردم ایران داشت.
به اعتقاد مظفر شاهدی، پژوهشگر و تاریخنگار: از مهمترين دلايل عزل سريع و نهايتا قتل اميركبير، اقداماتِ اصلاحی او در عرصههای گوناگون بود، آنگاه درمیيابيم كه توقع تداوم اجرای تمام و كمال و نهادينهشدن طرحها و اقدامات اصلاحی ايشان در كشور نامعقول است؛ چنانكه طرحهای اميركبير برای نوسازی و اصلاح وضع قشون و نيروهای انتظامی و استقرار نظم و امنيت در بخشهای مختلف كشور، پس از عزل او، چندان پيگيری نشد.
امیرکبیر شخصیتی اصلاحگر بود که میخواست در همان قالب شخصیت یک صدراعظم مقتدر کار خود را پیش ببرد و بعید به نظر میآید که قصد تاسیس نظام مشروطه در ایران داشته است.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید