لاهیجانی
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
دوشنبه 11 تیر 1403
https://cgie.org.ir/Fa/article/273010/لاهیجانی
یکشنبه 14 اردیبهشت 1404
چاپ نشده
لاهیجانی / lâhiǰâni/ ، از گویشهای زبان گیلکی، که خود از زبانهای ایرانی شمال غربی به شمار میرود (کلباسی، مقدمه، 36). بیشتر ساکنان استان گیلان در بخش مرکزی لاهیجان، شامل دهستان آهندان، بازکیاگوراب، لفمجان، لیالستان و لیل و بخش رودبنه به این گویش سخن میگویند.شهر لاهیجان در °50 و صفر دقیقۀ شرقی طول جغرافیایی و °37 و ´12 شمالی عرض جغرافیایی قرار دارد و از شمال به دریای کاسپین، از شرق به لنگرود، از جنوب به دیلمان، از جنوب غربی به سیاهکل و از غرب به آستانۀ اشرفیه منتهی میشود (چکنگی، 133). جمعیت این شهر براساس سرشماری سال 1395 ش مرکز آمار ایران، در حدود 829‘ 168 تن بوده است که از این شمار، 697‘ 97 تن در نقاط شهری و 132‘ 71 تن در نقاط روستایی ساکن بودهاند («درگاه ... »، بش ).بسیاری براین باورند که نام لاهیجان ترکیبی است از «لاه» و «جان» که با واج میانجی «ی» ترکیب شده است. « ـ جان» در گیلکی پسوند مکان است و نام بسیاری از شهرها و روستاهای استان گیلان این پسوند را دارد. «لاه» در قدیم به معنای ابریشم بوده است و لاهیجان بهسبب تولید این محصول، شهر ابریشم خوانده میشد ( اطلاعات ... ).لاهیجانی نظام نوشتاری خود را دارد. در این نظام، از الفبای فارسی استفاده میشود، اما برای واجهای مشخصی که در زبان فارسی وجود ندارند، با توافق نویسندگان این گویش، حرفها و علامتهایی قراردادی تنظیم شده است. امروزه، نشریات مستقل و کتابهای شعر و داستان به گویش لاهیجانی و با این خط آوایی در شهر لاهیجان منتشر میشود. برای گیلکی و به تبع آن، لاهیجانی، صفحهکلیدی هم تنظیم شده است تا گویشوران بتوانند با سهولت بیشتری در رایانه و گوشیهای هوشمند خود از آن استفاده کنند.
ستوده (نک : مآخذ) کوشیده است با روشی میدانی، واژههای مرتبط با پیشهها، خانهداری، پرندگان و جز آنها را از زبان متخصصان یا اشخاصی در همان حوزهها ثبت کند. وی در این اثر، زبان مردمان گیلان را به 8 دستۀ مختلف تالشی، گیلکی بیهپس، گیلکی بیهپیش، گالشی، کرمانجی، تاتی، و گاومیشبانها تقسیم کرده، و در کنار هر مدخل، نام جایی را که واژه در آن به کار میرود، آورده است. پاینده لنگرودی در اثر خود (نک : مآخذ) تلاش کرده است واژگان مربوط به هر حوزۀ معنایی خاص را یکجا گرد آورد؛ مثلاً واژههای مرتبط با برنج، کاشت محصول، ابزار و جز آنها را در یک گروه آورده است. آیینهای موجود در گیلان و دیلمان، بازیها، اصطلاحات موسیقی، انواع گیاهان و نام مکانها نیز بهطور مختصر در این فرهنگ آمده است. درزی و دانای طوس در مقالهای (نک : مآخذ) نشان دادهاند که افعال حسی با ساخت غیرشخصی به فاعل خود نقش معنایی نمیدهند. در چهارچوب نظریۀ حاکمیت و مرجعگزینی ــ کـه رویکرد پـژوهش ایشـان است ــ ایـن افعـال، نامفعولی خوانده میشوند. کلباسی گیلکی را نه یک زبان، بلکه یک گویش دانسته، و در اثر خود (نک : مآخذ)، 8 فصل را به لهجههای گوناگون این گویش اختصاص داده است که عنوان یکی از فصلها، «لاهیجانی» است. صبوری و روشن در کتاب خود (نک : مآخذ) به بررسی تطبیقی و ریشهشناختی فعلهای ساده و پیشوندی گیلکی رایج در 5 شهر املش، رودسر، سیاهکل، لاهیجان و لنگرود پرداختهاند؛ به این صورت که برای هر مدخل، واجنوشت صورت مصدری و برابر فارسی آنها داده شده، سپس گونه یا گونههای گویشی فعل در این 5 شهر با برابر فارسی آنها آمده است. افزونبراین، مصدرهایی که در کنار صورت اصلی، صورت جعلی نیز دارند، در دو مدخل جداگانه فهرست شدهاند. مادههای ماضی و مضارع، صورت تطبیقی فعلها و ریشهشناسی آنها از دیگر موارد برای هر مدخل است. فریار اخلاقی و پونه مصطفوی در مقالۀ «ردهشناسی ترتیبِ واژهها در دو گونۀ غربی و شرقی زبان گیلکی» (زبان فارسی و گویشهای ایرانی، رشت، 1398 ش، س 4، شم 1) با کار میدانی خود، شامل ضبط صدای گویشوران، به بررسی تفاوتها و شباهتهای دو گویش رشتی و لاهیجانی در چهارچوب نظریۀ گرینبرگ و درایر با الگوگیری از دبیرمقدم پرداخته، و نشان دادهاند که این دو گویش از گیلکی با وجود شباهت الگوی کلیِ ترتیب واژهها، در 3 مؤلفۀ نوع حرف اضافه، توالی صفت و مبنای مقایسه و فعل اصلی و فعل کمکی زمان ـ نمود، نمایانگر برخی تفاوتهای جزئیاند. آنها در پایان نتیجه گرفتهاند که ریشۀ تفاوت محسوس دو گونه را نه در الگوهای ترتیب واژه، که در ساختواژه و انتخابهای واژگانی گاه متفاوت آنها باید جست.
گویش لاهیجانی 23 همخوان (/ š/ ، / z/ ، / s/ ، / ʔ/ ، / g/ ، / k/ ، / d/ ، / t/ ، / b/ ، / p/ ، / ǰ/ ، / č/ ، / r/ ، / I/ ، / y/ ، / n/ ، / m/ ، / h/ ، / γ/ ، / x/ ، / v/ ، / f/ ، / ž/ ) و 10 واکه (/ a/ ، / ә/ ، / ē/ ، / e/ ، / i/ ، / u/ ، / ō/ ، / o/ ، / â/ ، / ā/ ) دارد.کشش جبرانی، همگونی، هماهنگی واکهای، تضعیف، کوتاهشدگی، حذف، درج و تبدیل از مهمترین فرایندهای واجیاند که در این گویش رخ میدهند ( اطلاعات؛ نیز نک : جدول 1).
اسم در لاهیجانی جنس و تثنیه ندارد. اسم با ضمایر اشارۀ / i/ «این» و / u/ «آن» معرفه، و بههمراه عدد یک، یا ترکیب یک و / tә / «تا» نکره میشود و در حالت جمع، نشانهای نمیگیرد ( اطلاعات): yәtә livâs haytam inә bә «برایش لباسی خریدهام»، i livâsonә bәni ōre «این لباسها را بگذار آنجا».
نشانۀ جمع در این گویش / on-/ است: zāk،؛← zâkon «بچهها».در گویش لاهیجانی، حالت فاعلی بینشان است، اما حالت مفعولی (بیواسطه و باواسطه) و ملکی نشانۀ یکسانی میگیرند (اطلاعات):
مثال:
doǰədərə. ؛، bərənǰ ؛،titi-øفعل. مفرد. سومشخص. اسم خاص. مفرد اسم خاص.مفرد. فاعلی حال، پاککردن«تیتی برنج را پاک میکند.»،
bədə. ؛،noruz-ə ؛، titi-øفعل. مفرد. سوم اسم خاص. مفرد. مفعولی اسم خاص. مفرد. فاعلیشخص، دیدن«تیتی نوروز را دید.»،
.xonə ؛،noruz-ə ؛،bušo ،؛titt-øاسم خاص. مفرد اسم خاص. مفرد. مفعولی فعل. مفرد.سوم شخص، رفتن اسم خاص. مفرد. فاعلی«تیتی به خانۀ نوروز رفت».فعل دو مادۀ ماضی و مضارع دارد. مادۀ ماضی در ساخت ماضی ساده، ماضی نقلی، ماضی بعید، ماضی در جریان، مضارع در جریان، نیز صفت مفعولی، مصدر و جز آن، و مادۀ مضارع در ساخت مضارع اخباری، مضارع التزامی، آینده، و امر به کار میروند (صبوری، 20، 21). در جدول شمارۀ 3 نمونههایی از افعال و مادههای ماضی و مضارع آنها آمده است ( اطلاعات).
شناسههای فعلی نیز در جدول 4 آمده است.
صفت در این گویش، حالت، معرفهگی و شمار ندارد و در ترکیب، پیش از اسم واقع میشود.صفت تفصیلی با / tәr-/ نشان داده میشود، اما برای صفت عالی نشانهای وجود ندارد و این مفهوم از ترکیب جمله درک میشود؛ اگرچه شواهـد نشان میدهد کـه امروزه، « ـ ترین» فارسی کمکم در لاهیجانی رواج مییابد ( اطلاعات)، مثال:gulә dәtәr «دختر خوب»؛ siyâ abron «ابرهای سیاه»؛ pilә bara «برادر بزرگ»؛ mu ta-ǰi pil-taram «من از تو بزرگترم.»؛ hammә-tә-ǰi sartarә «از همه سرتر است».صفت مفعولی از ترکیب / -be/ و مادۀ ماضی و / ǝ-/ ساخته میشود، مانند beškasә «شکسته<شده>»، boxordә «خورده <شده>»، bemonsә «مانده» (سرتیپپور، 17).صفات ملکی در گویش لاهیجانی در جدول 5 آمدهاند.
ضمایر شخصی اشاره، پرسشی، توصیفی، نامعین، قیدی، عددی و انعکاسی در لاهیجانی وجود دارند. ضمایر شخصی در این گویش دو حالت فاعلی و مفعولی دارند (نک : جدول 6)؛ برای اجتناب از تکرار، نمونههایی از آنها در بخش نحو آورده شده است که چگونگی استفاده از این ضمایر و جایگاه آنها را در جمله نشان میدهد ( اطلاعات).
حروف اضافه در لاهیجانی به انواع پیشاضافه و پساضافه تقسیم میشوند که 3 نمونه از آنها در این جملهها نشان داده میشود؛ / ǝ-/ در این مثالها واج میانجی است (اطلاعات): zarfon miz-ә-ǰir hanna «ظرفها زیر میز هستند.»؛taksi-amara bәmam «با تاکسی آمدم.»؛ išonә bebardә tâ bâzâr «آنها را تا بازار برد».
در جدول 7 نیز برخی مفعولهای باواسطه بههمراه پساضافهها مشاهده میشود (همان).
ترتیب کلمات در جمله، «فاعل، مفعول، فعل» است و این زبان برای نشاندادن روابط نحوی میان سازهها در بند و جمله از نظام فاعلی ـ مفعولی پیروی میکند و ارگتیو نیست؛ یعنی فاعل در هر دو جملۀ لازم و متعدی یکسان است و نشانی نمیگیرد، درحالیکه مفعول نشاندار میشود. این گویش از میان 3 گزینۀ ترتیب سازهها، نظام حالت و نظام مطابقه به دو انتخاب آخر توجه نشان داده است و نظام مطابقۀ فعل با فاعل جمله از نظر شخص و شمار، و نظام حالت مفعولی و اضافی، رابطۀ میان هستهها و وابستهها را مشخص میکند. لاهیجانی به تقسیمبندی معرفهگی و جانداری حساس نیست. مفعول مستقیم با نشان / ә-/ بهصورت یک پساضافه عمل میکند (همان):
bǝm-a ؛،titiمفرد. سومشخص. گذشته (آمدن) اسم خاص. مفرد«تیتی آمد.»
.doxond-ə ،؛noruz-ə ،؛titiمفرد. سومشخص.گذشته اسم خاص. مفعولی (را)(صدازدن)«تیتی نوروز را صدا زد.»
.bušustǝ ؛،livâson-ǝ ،؛titiمفرد. سومشخص.گذشته اسم جمع. مفعولی(شستن)«تیتی لباسها را شست.»
bәdә ،؛noruz-ə ،؛titiمفرد.سومشخص. گذشته اسم خاص. مفعولی(دیدن)«تیتی نوروز را دید.»
benvištǝ ؛،gulistân-ǝ ،؛sa'diمفرد. سومشخص.گذشته اسم. مفرد. مفعولی(نوشتن)«سعدی گلستان را نوشته است.»
hadenin? ؛،ma ،؛ kitâb-ә ،؛uجمع. دومشخص. ضمیرمفعولی اسم.مفرد.مفعولی حرف اشارهحال (دادن)«آن کتاب را به من میدهید؟»در لاهیجانی، جملهها از نظر ساختاری میتوانند ساده و تنها از یک محمول تشکیل شده باشند، زیرا لاهیجانی ضمیرانداز است؛ به این معنا که فاعل جمله میتواند حذف شود چون از طریق شناسۀ فعل، شخص و شمار آن شناسایی میشود ( اطلاعات): furšani? «میفروشی؟»،nānam. «نمیآیم.» buxon «بخوان».اما جملههای ساده عموماً از یک محمول و موضوع یا موضوعاتش تشکیل شده اند (همان): ine nomә bәnan bumâni «نامش را بمانی گذاشتند.»، mu ta dus danam «من تو را دوست دارم.»، noruz γazâ čakādarә «نوروز غذا درست میکند».
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید