صفحه اصلی / مقالات / دانشنامه زبانها و گویشهای ایرانی / رفسنجانی /

فهرست مطالب

رفسنجانی


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : جمعه 7 مهر 1402 تاریخچه مقاله

رفسنجانی / rafsanjānī/ ، گویشی از گونه‌های زبانی استان کرمان. گونه‌های زبانی این استان، ازجمله گویش رفسنجانی، از خانوادۀ گویشهای ایرانی نو، و از گروه گویشهای جنوب غربی ایران است (رزم‌دیده، بررسی ... ، 26، به نقل از حسن رضایی باغ‌بیدی). رفسنجان یکی از مهم‌ترین شهرستانهای استان کرمان است که در شمال غربی این استان، و در جنوب شرقی ایران واقع شده است و از نظر جغرافیایی، در °55 و ´59 و ˝30 طول شرقی و عرض °30 و ´24 و ˝30 جای دارد (جعفری، 615). جمعیت شهرستان رفسنجان، بنابر سرشماری سال 1395 ش/ 2016 م مرکز آمار ایران، برابر 214‘311 تن بـوده است («درگاه ... »، بش‍ ). 

وجه تسمیه: نام رفسنجان نخستین‌بار در متون تاریخی سدۀ 8 ق/ 14 م، در عصر آل‌مظفر (713-795 ق)، در تاریخ آل‌مظفر (تألیف: 744 ق)، اثر محمود کتبی، به‌صورت روسنجان (ص 59)، رودان و رودانِ رفسنجان (ص 46، 64، 132 نیز نک‍ : بهرامی احمدی، 40) آمده است. دربارۀ واژۀ رفسنجان به دو باور عمومی باید اشاره کرد: بنابر باور نخست، واژۀ رفسنجان (معرب رفسنکان) به معنای معدن مس است. این باور درست به نظر نمی‌آید؛ زیرا از سویی در زبان پارسی کاربرد واژۀ رفسن به معنای مس به اثبات نرسیده است و از سوی دیگر، اعراب همیشه برای معرب‌سازی لغات پارسی، کاف را به قاف، و در مواردی نادر، به دال، و گاف را به جیم تبدیل کرده‌اند. براساس باور دوم، فسنگان در رفسنگان، با افشانیدن و عصاره‌گرفتن مربوط است. طبق این نظر، در دورۀ باستان، قومی به نام اَسَه‌گَرتَه در منطقۀ رفسنجان کنونی ساکن بوده، که مهارت خاصی در گرفتن عصارۀ گیاهان جهت استفادۀ دارویی و تجاری و حتى بخشیدن به‌عنوان تحفه دانسته‌اند (همو، 41).

پیشینۀ پژوهش

در مورد گویش رفسنجانی آثار معدودی می‌توان یافت. نگارنده، در پایان‌نامۀ کارشناسی ارشد خود، فرایندهای واجی تضعیف و تقویت را در 15 گونۀ زبانی استان کرمان، که گویش رفسنجانی را نیز شامل می‌شود، در چهارچوب نظریۀ واج‌شناسی زایشی مورد مطالعه قرار داده است (رزم‌دیده، سراسر اثـر). در پژوهشی دیگر، انجم‌شعاع نیز در پایان‌نامۀ کارشناسی ارشد خود جنبه‌های آوایی، واجی، نحوی و ساخت‌واژی این گویش را توصیف کرده است (نک‍ : سراسر اثر). 

ویژگیهای آوایی

در گویش رفسنجانی 24 همخوان و 6 واکه وجود دارد. برخلاف همخوان انسدادی ملازی و واک‌دار / G/ در فارسی معیار، در گویش رفسنجانی، جفت بی‌واک / q/ تلفظ می‌شود. همچنین، این گویش دارای همخوان سایشی ـ ملازی و بی‌واک / ʁ/ ، و ساختمان هجا در آن، همانند ساختمان هجا در فارسی معیار، به‌صورت (CV(C)(C است.

فرایندهای واجی

فرایندهای واجی گوناگونی مانند حذف، درج، همگونی، سایشی‌شدگی، واک‌رفتگی، ناسوده‌شدگی، انسدادی‌شدگی، قلب، ابدال و جز آن در این گویش مشاهده می‌شوند. از میان این فرایندها، حذف، درج و همگونی از بسامد بیشتری برخوردارند (رزم‌دیده، تحقیقات ... ). 

فرایند حذف

برکوئست (ص 169) می‌گوید: «حذف از فرایندهایی است که ساختار هجا را تغییر می‌دهد تا الگوی هجایی یا واژگانی قابل‌ قبولی را در واج‌آرایی آن زبان به دست دهد». فرایند حذف در گویش رفسنجانی، در جایگاههای پایانه و میانۀ هجا رخ می‌دهد و صورتهای متنوعی دارد؛ ازجمله، حذف همخوان در جایگاه پایانۀ هجا، حذف همخوان میانی، حذف همخوان از پایان خوشۀ همخوانی و حذف هجـا (رزم‌دیده، بررسی، 86 بب‍ ؛ نیـز نک‍ : جدول 1). 

گاهی حذف همخوان منجر به کشش واکۀ قبل از خود می‌شود، مانند حذف همخوان انسداد چاکنایی / ʔ/ یا سایش چاکنایی / h/ . در مواردی هم با حذف همخوان چاکنایی، واکۀ قبل از آن کشیده نمی‌شود (رزم‌دیده، تحقیقات؛ نیز نک‍ : جدول 2). 

فرایند درج

افزودن یک یـا چند واحـد واجی بـه یک واژه، «درج» نامیده می‌شود (جم، 59). در گویش رفسنجانی، همخوان انسداد چاکنایی /ʔ/ در جایگاه آغازۀ هجا یا واژه‌هایی که با واکه شروع می‌شوند، درج می‌شود (نک‍ : جدول 3). 

فرایند همگونی

همگونی دو واحد واجی زمانی رخ می‌دهد که یکی از این واحدهای واجی در یک یا چند مشخصه با واحد واجی مجاور همگون شود (آدن، 208). در جدول 4، نمونه‌هایی از انواع فرایند همگونی در گویش رفسنجانی آورده شده‌ است. 

ویژگیهای سـاخت‌واژی

برخـی از ویژگیهای سـاخت‌واژی گویش رفسنجانی به‌صورت زیر است: 
نشانۀ تصغیر یا تحبیب در این گویش، اغلب پسوند / ū/ است که به اسم می‌پیوندد؛ مانند [doxterū] یا [fātū]. افزون‌براین، پسوند / ū/ به برخی از اسمها اضافه می‌شود و صفت می‌سازد، مانند [’ešpešū] یا [reškū]. از دیگر موارد کاربرد پسوند / ū/ ، در ساختمان منادا ست، نظیر [kenīzū] یا .[hasenū] همچنین، نشانۀ معرفه در این گویش، گاهی پسوند / ū/ است، مانند [keŧābū] یا [mīzū]. 

ویژگیهای نحوی

ساختمان جمله در گویش رفسنجانی با ساختمان جمله در زبان فارسی معیار تفاوت چندانی ندارد. گاهی در این گویش، اگر فاعل جمله جاندار باشد و با حرف اضافۀ «با»ی معیت با اسم یا ضمیر دیگری آورده شده‌ باشد، به‌جای حرف اضافۀ «با»، ضمیر «خود» / xod/ می‌آید؛ برای مثال:
رضا با علی رفت. rezā xod ʔalī raft.
(رزم‌دیده، همان). 

مآخذ

انجم‌شعاع، صدیقه، بررسی زبان‌شناختی لهجۀ رفسنجان، پایان‌نامۀ کارشناسی ارشد ادبیات فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد بردسیر، بردسیر، 1392 ش؛ بهرامی احمدی، حمید، شهرهای گمشده، تهران، 1371 ش؛ جعفری، عباس، دایرةالمعارف جغرافیایی ایران، تهران، 1379 ش؛ «درگاه ملی آمار»، آمار (نک‍ : مل‍ )؛ جم، بشیر، فرهنگ توصیفی فرایندهای واجی، تهران، 1395 ش؛ رزم‌دیده، پریا، بررسی تضعیف و تقویت در گونه‌های زبانی استان کرمان (با رویکرد زایشی)، پایان‌نامۀ کارشناسی ارشد زبان‌شناسی همگانی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، 1390 ش؛ همو، تحقیقات میدانی؛ کتبی، محمود، تاریخ آل‌مظفر، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، 1364 ش؛ نیز:

Amar, www. amar. Org. ir/ Default. Aspx? Tabid = 666 (acc. Sep. 2017); Baerquest, D. A., Phonological Analysis: A Functional Approach, Texas, 2001; Odden, D., Introducing Phonology, Cambridge, 2005. 
پریا رزم‌دیده
 

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: