صفحه اصلی / مقالات / دانشنامه ایران / افسوس /

فهرست مطالب

افسوس


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : چهارشنبه 14 خرداد 1399 تاریخچه مقاله

افسوس \efesūs\، از شهرهای یونان باستان، در ساحل غربی آناتولی، نزدیک لیدیا، در فاصلۀ 9 کیلومتری دریای اژه، و بزرگ‌ترین شهری که مهاجران یونانی در آناتولی تأسیس کرده بودند (سامی، 2 / 1001؛ دبا، 10 / 489؛ نیز نک‍ : مسعودی، 127؛ تاریخ ... ، 2(1) / 331). 
جغرافی‌دانان مسلمان این شهر را با نام اِفسوس (اَفسوس، اُفسوس، یا اَبسُس) در آثار خود ذکر کرده‌اند (نک‍ : لسترنج، 188؛ دبا، همانجا؛ EI1, I / 528)
بیشتر محققان براساس شواهد باستان‌شناختی، تاریخ بنای این شهر را میان سالهای 1500 تا 1000 ق‌م می‌دانند. برپایۀ افسانه‌ای، مهاجران هنگامی که به آناتولی رسیدند، از فرزانگان آن دیار مکانی برای شهر جدید جویا شدند و پس‌از بنای شهر، آندروکلِس نخستین پادشاه شهر شد، اما در نبردی درگذشت و اهالی افسوس بنای یادبودی برای او برپا کردند. در سدۀ 7 ق‌م، کیمِریان به افسوس تاختند، شهر را ویران کردند و ازجمله معبد آرتِمیس را سوزاندند. پس‌از این واقعه، حکومت افسوس در دست فرمانروایانی ستمگر بود. پس‌از مدتی، شهر دوباره رونق یافت و در سدۀ 6 ق‌م کرِزوس، پادشاه لیدیا، معبد آرتمیس را دوباره رونق بخشید و مردم شهر را در اطراف آن سکنا داد (آکشیت، 26). 
درپی شکست کرزوس از کورش، تمام شهرهای ایونی، ازجمله افسوس، به دست هخامنشیان افتاد (ویسهوفر، 50-51). آنچه در این دوره بر اهمیت افسوس افزود و مایۀ پیشرفت بازرگانی آن شد، موقعیت آن به‌عنوان پل ارتباطی میان ساردیس و شوش بود (آکشیت، همانجا؛ هرودت، III / 61). 
اسکندر هنگام عبور از آناتولی افسوس را تصرف، و از دست ایرانیان خارج کرد (بادیان، 427؛ آکشیت، 27-28). 
هُمر در حماسۀ ایلیاد محل تولد آرتمیس (دختر زئوس) را در افسوس ذکر می‌کند. معبد آرتمیس واقع در این شهر، از عجایب هفت‌گانۀ دنیا ست. این معبد گویا در سدۀ 7 ق‌م ساخته شد، اما بارها ازجمله در زمان اسکندر ویران، و بازسازی شد. علاقۀ اسکندر به این شهر را هم به‌سبب وجود این معبد می‌دانند. او نخست می‌خواست در بازسازی معبد آرتمیس شرکت کند، اما اهالی افسوس این کار را بدون کمک اسکندر انجام دادند و اسکندر تنها محوطۀ اطراف معبد را افزایش داد. این مکان بعدها بار دیگر ویران شد تا آنکه در 1869 م باستان‌شناسی انگلیسی آثار برجامانده از معبد را کشف کرد و در پی آن، مطالعات باستان‌شناختی بسیاری دربارۀ این بنا انجام شد (همو، 31). 
پس‌از اسکندر، لوسیماخوس با تلاش بسیار این بندر را بار دیگر تبدیل به یک مرکز بازرگانی کرد و استحکاماتی برای آن ساخت. با ورود مهاجران و گسترش شهر، بناهای مختلفی چون آمفی‌تئاتر و ورزشگاه در آن ساخته شد. در 88 ق‌م، افسوسیها با حاکم پُنتوس برضد رومیان متحد شدند، اما پس‌از آگاهی از توان رومیان، به آنان پیوستند. درنتیجۀ این اتحاد، افسوس پایتخت ایالت آسیایی روم شد (همو، 28, 32 ff.). 
در 262 م، گوتها شهر افسوس و کلیسای آن را ویران کردند، اما این شهر بعدها از نخستین مراکز مسیحیت شد. در 431 م، شورای عالی کلیساها در این شهر به مریم عنوان «مادر خدا» داد و بدعت نسطوریان را محکوم کرد (دبا، 10 / 489؛ دایرةالمعارف ... ، 1 / 178). 
در سدۀ 6 م نیز، امپراتور یوستی‌نیانوس کلیسای جامع سنت‌جان را در این شهر ساخت که ازلحاظ معماری، بنایی درخور توجه است (آکشیت، 28, 30). 
بنابر روایات، در این شهر بود که دقیانوس جبار به تعقیب نصرانیان برخاست، بسیاری از آنان را کشت و جوانان اصحاب کهف از دست او گریختند و به کوههای روم در شرق شهر افسوس پناه بردند (مسعودی، 115؛ خوری، 217؛ یاقوت، 2 / 806؛ لسترنج، 188؛ سامی، 2 / 1001). در اوایل قرون وسطى، شهر بندری افسوس دیگر اهمیت سابق را نداشت، اما در دورۀ حکومت بیزانس بار دیگر اهمیت پیشین را یافت و آباد شد (دبا، همانجا). 
مسلمانان نخستین بار در 36 ق / 656 م تا افسوس پیش رفتند، اما مدت کوتاهی این شهر در دست آنان بود. پس ‌از فتح آسیای صغیر توسط سلجوقیان، این شهر به دست امیران ترک افتاد، اما بار دیگر سپاهیان بیزانسی آن را تحت سلطۀ خود درآوردند (دبا، همانجا؛ EI1, I / 528). 
فیلسوفان و طبیبان مشهوری از این شهر برخاسته‌اند، ازجمله روفس افسوسی که تألیفات بسیاری در طب دارد (مسعودی، 151). 
در اطراف شهر ایاسلوق، ویرانه‌های عظیمی از شهر کهن افسوس برجا مانده است (سامی، همانجا؛ برای دورۀ اسلامی، نک‍ : ه‍ د، ایاسلوق). 

مآخذ

تاریخ تمدنهای آسیای مرکزی، ترجمۀ صادق ملک‌شهمیرزادی، تهران، 1375 ش؛ خوری، سلیم جبرائیل و سلیم میخائیل شحاده، آثار الادهار (القسم الجغرافی)، بیروت، 1291 ق / 1875 م؛ دایرةالمعارف فارسی؛ دبا؛ سامی، شمس‌الدین، قاموس الاعلام، استانبول، 1316 ق / 1898 م؛ لسترنج، گ.، بلدان الخلافة الشرقیة، بغداد، 1373 ق / 1954 م؛ مسعودی، علی، التنبیه و الاشراف، به کوشش عبدالله اسماعیل صاوی، قاهره، 1357 ق / 1938 م؛ یاقوت، بلدان؛ نیز: 

Akṣit, İ., The Civilization of Western Anatolia, Istanbul, 1985; Badian, E., «Alexander in Iran», The Cambridge History of Iran, vol. II, ed. I. Gershevitch, Cambridge etc., 1985; EI1; Herodotus, The History, tr. A. D. Godley, London / Cambridge (Massachusetts), 1957; Wiesehöfer, J., Ancient Persia, tr. A. Azodi, London / New York, 2001. 
ندا اخوان اقدم

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: