صفحه اصلی / مقالات / دانشنامه ایران / آرال، دریاچه /

فهرست مطالب

آرال، دریاچه


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : شنبه 30 آذر 1398 تاریخچه مقاله

آرال، دَرْیاچه -ye ārāl](a)[daryāče، یا دریای آرال، نیز دریاچه یا دریای خوارزم، دریاچۀ آب شوری که در مرز دو کشور قزاقستان و ازبکستان قرار دارد. قزاقستان از شمال، و جمهوری خودگردان قَراقالْپاقستان(بخشی از ازبکستان) از جنوب، دریاچۀ آرال را دربر گرفته‌اند. این دریاچۀ کم‌عمق در گذشته چهارمین منبع بزرگ آبی واقع در خشکی در جهان به‌شمار می‌آمد. دریاچۀ آرال در قلب آسیای مرکزی، و شرق دریای خزر قرار دارد که از نظر اقلیمی، منطقه‌ای نامساعد است. ویژگی این منطقه اقلیمی ـ بیابانی همراه با نوسان شدید دمای هوا، زمستانهای بسیار سرد، تابستانهای بسیار گرم و بارش پراکنده است. میزان بارش سالیانه که متوسط آن در مجموع 100 میلی‌متر است، در مقایسه با مقدار تبخیر آب دریاچه بسیار اندک است. عوامل اصلی مؤثر در تعادل آب دریاچۀ آرال عبارت‌اند از جریان رودخانه‌ای (حدود  5/ 4 جریان آب ورودی) و تبخیر که در گذشته کم‌وبیش برابر همان مقدار آب ورودی از رودخانه‌ها به دریاچه بود. دریاچۀ آرال به سبب کاهش چشمگیر مساحت و حجم آب آن طی نیمۀ دوم سدۀ 20م، در کانون توجه دانشمندان قرار گرفته است. این کاهش در درجۀ نخست به سبب تغییرجهت‌آب‌رودهای آمودریاو سیردریا ــ برای آبیاری‌زمینهای کشاورزی ــ بوده است.
در 1960م سطح آب دریاچۀ آرال 53 متر بالاتر از سطح دریا، و مساحت آن 68 هزار کم‍ 2 بود. بیشترین گسترۀ این دریاچه از شمال به جنوب حدود 435 کم‍ ، و از شرق به غرب بیش از 290 کم‍ بود. میانگین عمق آن نیز حدود 16 متر بود که در کرانۀ غربی به 69 متر می‌رسید. دلتاهای عظیم سیردریا در کرانۀ شمالی، و آمودریا در کرانۀ جنوبی دریاچه قرار داشت و در طول کرانۀ غربی دریاچه، دشت مرتفع اوسْت اورْت (یورت) به صورتی پیوسته امتداد یافته بود.
گودال دریاچۀ آرال در آغاز دور پلایستوسِن (حدود 000‘600‘1 سال پیش)، به هنگام فرونشست پوستۀ زمین و پرشدن آن از آب ــ که بخشی از این آب از سیردریا می‌آمد ــ تشکیل شد. آمودریا که به‌طور موقت جهت جریان خود را از دریای خزر به سوی دریاچۀ آرال تغییر داده بود، برای نخستین‌بار در اواخر دور پلایستوسن (حدود 140 هزار تا 100 هزار سال پیش) به این دریاچه سرازیر شد. از این دوران به بعد، جریان پیوستۀ این دو رودخانه موجب محفوظ ماندن سطح بالای آب دریاچه شد.
از حدود 1960م به بعد، در پی اقدامات حکومت اتحاد شوروی در بهره‌گیری از آب رودهای آمودریا و سیردریا برای تبدیل مرتعها یا زمینهای بایر به کشتزارهای آبی در ازبکستان، قزاقستان، ترکمنستان و جاهای دیگر، مقدار آب ورودی این رودها به دریاچۀ آرال کاهش یافت، به طوری که این دو رود بزرگ در دهۀ 1980م، در طول ماههای تابستان، پیش از رسیدن به دریاچه عملاً خشک می‌شدند. در پایان دهۀ 1980م، بیش از نیمی از حجم آب دریاچه از دست رفته، و میزان نمک و کانیهای موجود در آن به شدت افزایش یافته بود. به این ترتیب، هم‌اکنون آب این دریاچه برای‌مصارف آشامیدنی غیرقابل استفاده شده است و آبزیان آن، مانند ماهیهای اوزون برون و کپور که زمانی به فراوانی یافت می‌شدند، از میان رفته‌اند. بدین‌سان ماهیگیری در دریاچۀ آرال تعطیل شده است و بندرهای آرالْسْک در شمال شرقی، و مویْنوق در جنوب آن، هم‌اکنون کیلومترها از ساحل دریاچه به دور مانده‌اند. این رخدادها در نواحی واقع در طول خط پیشین ساحلی، جمعیت‌گریزی نسبی را به دنبال داشته است. همچنین کاهش وسعت دریاچۀ آرال موجب نامساعدتر شدن چشمگیر وضعیت اقلیمی، همراه با زمستانهای ناملایم‌تر و تابستانهای گرم‌تر شده است. 
این دریاچه در 1989م به سبب کاهش حجم آب، به دو بخش مجزا تقسیم شد: «دریاچۀ بزرگ» در جنوب و «دریاچۀ کوچک» در شمال که میزان شوری آب در هر دو آنها به 3 برابر این مقدار در 1950م رسیده بود. کشورهای پیرامون دریاچۀ آرال در سالهای اخیر کوشیده‌اند تا با اتخاذ سیاستهایی فعالیتهای کشاورزی نواحی جنوبی و شرقی دریاچه را به سوی مصرف کمتر آب سوق دهند تا با جریان بیشتر آب آمودریا و سیردریا به سمت دریاچه، سطح آب آن تثبیت شود. البته این‌گونه سیاستها تا اندازه‌ای موجب کاهش مصرف آب شده است، اما نه در حدی که بتواند تأثیر چشمگیری بر مقدار آب ورودی به این دریاچه بر جای گذارد. این کشورها (قزاقستان، قرقیزستان، ترکمنستان، تاجیکستان و ازبکستان) در 1994م به منظور هماهنگی اقدامات خود برای نجات دریاچۀ آرال، کمیتۀ مشترکی برپا داشتند، اما تاکنون موفقیت چندانی نداشته‌اند.
دریاچۀ آرال نام خود را از واژۀ قرقیزی «آرال دِنْگیز» به معنای «دریای جزیره‌ها» گرفته است، چراکه بیش از هزار جزیره که هریک حدود یک هکتار وسعت داشتند، از آبهای آن سر برآورده بودند. بسیاری از این جزیره‌ها در پی کاهش آب دریاچه، به خشکی متصل شدند. تا 1999م آن‌چنان از وسعت این دریـاچه کاسته شد که جزیـرۀ وُزْروژْدِنیا تا خشکی تنهـا 10کمـ فاصله داشت. این امر توجه ویژه‌ای را برانگیخت، زیرا این جزیره در دورۀ جنگ سرد، میدان آزمایش سلاحهای بیولوژیکی شوروی به‌شمار می‌رفت و صدها تُن باکتری زندۀ سیاه‌زخم در دهۀ 1980م در آن دفن شده بود. در 1999م هاگهای (اِسپورهای) فعال سیاه‌زخم در این محل کشف شد و دانشمندان نگران‌اند که اگر زمانی این جزیره به خشکی بپیوندد، جانوران مهره‌دار خشکی می‌توانند این بیماری را به نواحی مسکونی منتقل کنند.
دریاچۀ آرال در پایان سدۀ 20م به 3 دریاچۀ مجزا تقسیم شد. سطح آب آن تا 36 متر بالاتر از سطح دریا، و حجم آن نسبت به 1960م تا 75٪ کاهش یافت. هم‌اکنون تقریباً هیچ آبی از سیردریا و آمودریا به این دریاچه نمی‌ریزد و اگر اقدامی جدی در این زمینه صورت نگیرد، ممکن است دریاچۀ آرال در عرض 20 تا 30 سال آینده کاملاً محو شود و بیابان بزرگی به جای آن پدیدار گردد. از سوی دیگر، هزینه‌های درمانی ساکنان منطقه رو به افزایش است. بیش از همه قراقالپاقها که در بخش جنوبی ناحیه زندگی می‌کنند، در معرض آسیب قرار دارند. بستر خشک‌شدۀ دریاچه موجب وزش طوفانهای گرد و غبارشده است که در سرتاسرناحیه می‌وزند و گرد و غبار سمی آلوده به نمک، کود شیمیایی و آفت‌کُشها را با خود جابه‌جا می‌کنند. بیماریها به شکلی غیرعادی افزایش یافته‌اند، ازجمله سرطانهای ناحیۀ گلو، کم‌خونی و بیماریهای کلیه. آمار مرگ و میر کودکان در این منطقه جزو بیشترین آمارها در سطح جهانی است.    (105)

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: