صفحه اصلی / مقالات / دانشنامه ایران / آذر /

فهرست مطالب

آذر


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : یکشنبه 13 بهمن 1398 تاریخچه مقاله

آذَر [āzar]، ایزد نگهبان آتش و یکی از مهم‌ترین ایزدان آیین زردشتی. بدون تردید آذر از دیرباز یکی از ایزدان ایرانیان بوده است و سابقۀ آن را می‌توان تا دوران مشترک هند و ایرانی پی گرفت. گزارش هرودت (II/23) یکی از کهن‌ترین اشاره‌هایی است که به این ایزد شده است. او می‌گوید که ایرانیان به آتش به چشم یک ایزد می‌نگرند و هرگز آن را نمی‌آلایند. در تشریفات حرکت کورش از اردو نیز قرار گرفتن حاملان مجمرهای آتش پیش از شاه، گواه نقش و اعتبار ایزد آتش است (گزنفن، II/355). شواهد تصویری باستانی، خبر هرودت و گزنفن را تأیید می‌کنند: در نقوش سنگ‌نگاره‌ها و سکه‌ها همواره کسانی‌که جلو آتشدان ایستاده‌اند، برای پیشگیری از برخورد نفسشان با آتش، با پنام جلو دهان خود را پوشانیده‌اند. نمونه‌هایی از این نقوش را می‌توان در آرامگاه قیزقاپان در درۀ شهر زور، نزدیک سلیمانیه و مقبرۀ دکان داوود در 3 کیلومتری جنوب شرقی سر پل زهاب، و نقش برجسته‌های تخت جمشید با آتشدان جلو شاه مشاهده کرد. 
در «گزیدۀ اعمال شهدای ایرانی به روایت منابع سریانی» نیز اشاره‌ای به ایزد آذر دیده می‌شود (ص 35): وقتی در سال  بیست و دوم حکومت یزدگرد از کشیشی به نام هَشو پرسیده می‌شود که چرا آتشکده‌ای را خاموش کرده، و به آیین ایرانیان احترام نگذاشته است، پاسخ می‌دهد، نه آتشکده خانۀ خداست و نه آذر دختر خدا. در این گزارش، اگر به جای «پسر خدا»، «دختر خدا» آمده است، باید ناشی از این باور ارمنیان باشد که آذر را مؤنث می‌پنداشتند. 
در اوستا (یسن 25، بند 7؛ وندیداد، جم‍‌) آذر مقدس در مقام پسر اهوره‌مزدا ستوده می‌شود. ارجمندی ایزد آتش در روایت پهلوی (نک‍ : ص 29 بب‍ ، 55) تبلوری ویژه یافته است: اورمزد آتش را از اندیشه آفرید و فروغش را از روشنایی بی‌کران. 
ایزد آذر را ستایشگران برای گشایشِ بی‌درنگ، پناه فوری، زندگی آسوده، دانایی، پاکی، زبان شیوا، روان هوشیار، خرد بزرگ فراگیرندۀ پایدار، دلیری و مردانگی، ونیز برای فرزندان کارآمد، آیین‌گستر،نگهبان کشور، انجمن آرا، بالنده، نیک‌اندیش و افزایش‌دهندۀ آوازۀکشورمی‌طلبند( اوستا،یسن62، بندهای4-5).
ایزد آذر در سراسر اوستا با دیوان و اهریمن در نبرد است. چون اهریمن درصدد به دست آوردن فرّ دست نیافتنی برآمد، ایزدآذر به خواست سپند مینو با یاران اهریمن جنگید و اژی ـ دهاک و دیوان را شکست داد و فراری ساخت ( اوستا، زامیاد یشت، بندهای 46-48)؛ نیز هنگامی که اهریمن به ضدیت با آفرینش نیک برخاست، امشاسپند بهمن و آذر به مقابله با او پرداختند و دشمنی اهریمن را درهم شکستند. یکی از راهنمایان ارداویراف برای گردش در بهشت و دوزخ، در شب نخست ایزد آذر بود («ارداویراف نامه»، فصل 4، بندهای 1, 4) و ارداویراف به یاری سروش و آذر، آسان و بی‌باک از پل چینود گذشت (همان، فصل 5، بند 2). ایزد آذر در جای جای بهشت و دوزخ به پرسشهای ارداویراف پاسخ داد (مثلاً نک‍ : همان، فصل 6، بندهای 2-3، فصل7، بند 43). آذر وسیلۀ نزدیکی آفریدگان به آفریدگار است ( اوستا، یسن 36، بند 1). زردشتیان بر این باورند که صبح چهارم پس ازمرگِ‌کسی، بایدچربی‌گوسفند برآتش بهرام بریزند، تا در پل چینود ایزد آذر حاضر شود و کارِ گذر روان را آسان کند (روایات داراب هرمزدیار، 2/457). 
گشتاسپ، نخستین گروندۀ زردشت نیز به یاری ایزد آذر به زردشت ایمان‌می‌آورد. ایزدآذر بر گشتاسپ تجلی‌می‌کند و او را به پذیرفتن آیین زردشت وامی‌دارد و از او می‌خواهد که در پراکندن دین نو کوشا باشد. با همۀ اهمیتی که ایزد آذر در آیین زردشت دارد، یشتی به نام او دردست نیست. یسن 62 ویژۀ این ایزد است و آتش نیایشِ خرده اوستا نیز که بیشتر آن از یسن 62 گرفته شده، از آنِ این ایزد است. در آتش نیایش (بند 4) از ایزد آذر به عنوان بزرگ‌ترین ایزدان یاد شده است. این ایزد از همکاران امشاسپند اردیبهشت است (بندهش، 112). 
داستان عقوبت گرشاسپ، پهلوان نامدار و افسانه‌ای ایران باستان نیز حکایت از اهمیت آتش، و اعتبار ایزد آذر دارد. گرشاسپ به هنگام نیمروز بر پشت اژدهایی شاخدار که اسبها و آدمیان را فرو می‌بلعید و زهرش به بلندی یک نیزه روان بود، خوراک می‌پخت که اژدها از تَفِ آتش از جای جست و دیگ آهنین گرشاسپ را بر زمین انداخت و آب جوشان دیگ را پراکند. گرشاسپ از سر خشم اژدها را بکشت و به ناچار دیگ خود را بر آتشی از هیزم نهاد. چون آتش دیر شعله‌ور شد، باز گرشاسپ برآشفت و در حضور اورمزد با گرز خود بر سر آتش کوفت. این کار سبب شد تا آتش مقدس از ورود گرشاسپ به بهشت جلوگیری کند، در حالی که می‌توانست در شمار جاودانان باشد. اورمزد به این گناه که گرشاسپ پسر او، آذر را کشته است، او را به دوزخ انداخت. سرانجام، اورمزد روان سرگردان گرشاسپ را به زردشت نمایاند و از او خواست تا از گناه گرشاسپ درگذرد. زردشت پذیرفت و به ایزد آذر نماز برد. آتش از بزرگواری او را بخشید و از آن پس، روان گرشاسپ در همیستگان (اعراف) قرار گرفت ( اوستا،یسن 9، بند 11؛ روایت پهلوی، 29 بب‍ ؛ کریستن سن، 100-101). 
در تقویم مزدیسنی روز نهم هر ماه روز آذر است و برپابۀ سنت، آن روزی که نامش با نام ماه برابر است، جشن ویژۀ آن ماه است. ابوریحان بیرونی می‌نویسد که در این روز آتش می‌افروزند و این روز عید آتش است و به نام فرشته‌ای است [ایزد آذر] که موکل همۀ آتشهاست و زردشت امر کرده است که در این روز به زیارت آتشکده‌ها بروند و برای آتش قربانی کنند (ص 225). 

مآخذ

بندهش، ترجمۀ مهرداد بهار، تهران، 1369ش؛ بیرونی، ابوریحان، الآثارالباقیة، به کوشش زاخاو، 1923م؛ روایات داراب هرمزدیار، به کوشش رستم اونوالا، بمبئی، 1922م؛ روایت پهلوی، ترجمۀ مهشید میرفخرایی، تهران، 1367ش؛ نیز: 

Auszüge aus Syrischen Akten persischer Märtyrer, tr. G. Hoffmann, Leipzig, 1880; Avesta, tr. F. Wolff, Strassburg, 1910; Christensen, A., Les Kayanides, Copenhagen, 1931; Herodotus, The History, tr. A. D. Godley, London, 1957, vol. II; Le Livre dʾArdā Vīrāz, tr. Ph. Gignoux, Paris, 1984; Xenophon, Cyropaedia, tr. W. Miller, London, 1968. 
پرویز رجبی

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: