صفحه اصلی / مقالات / دانشنامه ایران / ارمیا /

فهرست مطالب

ارمیا


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : پنج شنبه 5 دی 1398 تاریخچه مقاله

اِرْمیا [ermiyā]، از پیامبران بزرگ بنی‌اسرائیل در سده‌های 7 و 6ق‌م. نام این پیامبر در زبان عبری «پِریم یاهو» است، به معنی «یهوه می‌بخشد» یا «یهوه بالا می‌برد». ارمیا در حدود سال 645ق‌م در عَناتوت واقع در شمال شرقی اورشلیم، در خانواده‌ای روحانی زاده شد و در سال سیزدهم (حدود 627ق‌م) از حکومت یوشیا پسر آمون به اورشلیم آمد و تا زمان ویرانی شهر و معبد در 586ق‌م در آنجا ماند.
شروع نبوت ارمیا در آغاز جوانی او، مقارن با زمان سلطنت یوشیا بود. از آنجا که یوشیا مردی پرهیزگار بود، آغاز نبوت ارمیا با مشکل خاصی روبه‌رو نشد. یوشیا سنتهای نادرستی را که منسی پایه‌گذار آنها بود، از میان برداشت و تمامی ظروف و آلاتی را که برای پرستش بعل و دیگر خدایان ساخته شده بود، از میان برد، مذبحها را ویران ساخت و از سوزاندن بخور برای بعل و آفتاب پیش‌گیری کرد و دستور داد که عید فصح را چنان که در تورات مقرر است، برپا دارند.
پس از درگذشت یوشیا، در زمان پادشاهی یهویاقیم، باز بت‌پرستی علنی شد و اعمال مخالف شریعت، جامعۀ یهودیه را فرا گرفت. از این‌رو ارمیا با شدت و سعی بیشتر به تبلیغ احکام و ارشاد قوم پرداخت. نبوت ارمیا بیشتر مبتنی بر اِنذار و وعید بود. ارمیا از قوم یهود می‌خواست که پیش از نزول بلای الاهی توبه کنند. لیکن یهودیان و به ویژه ساکنان عناتوت و خویشان خود او به گفته‌ها و انذارهایش گوش ندادند و با او به مخالفت برخاستند.
ارمیا یهویاقیم و کارگزارانش را از مخالفت با بابل برحذر می‌داشت و پیش‌بینی می‌کرد که به زودی قوم بنی اسرائیل به مدت 70 سال به اسیری به بابل برده خواهند شد، اما گفته‌ها و اعمال او را حمل بر مخالفت با پادشاه کردند و با این اتهام او را به زندان انداختند و تصمیم بر مجازاتش گرفتند. پس از رهایی ارمیا از زندان در 605ق‌م، از سوی خداوند فرمان رسید که گفته‌ها و سخنانی را که به او وحی می‌شود، بنویسد. در این زمان یهویاقیم به گمان ضعف حکومت بابل، به مصر گرایش بیشتری یافت و به رغم سفارشها و توصیه‌های ارمیا، با مصریان برضد بابل هم پیمان شد. در 597ق‌م، یعنی در حدود سال یازدهم از حکومت یهویاقیم، نَبوکد نَصَّر (بخت نصر) متوجه یهودیه شد، سپاه یهویاقیم را شکست داد و به قولی او را به اسیری به بابل برد.
پس از یهویاقیم، فرزند او یهویاکین (یا بهویاخین) و سپس عموی او، صدقیاهو پادشاه یهود شدند. دوران حکومت صدقیاهو پرآشوب‌ترین دوران پادشاهی یهودیه بود و ارمیا که در این هنگام نزد او آمده بود، با شدت به او اعتراض می‌کرد و از او می‌خواست که از تبهکاری دست بردارد و به عدالت حکومت کند و به سخنان درباریان فاسد و پیامبران دروغین گوش ندهد. اما سرانجام به اتهام جاسوسی برای بابلیان به زندان افتاد.
چون، مخالفت صدقیاهو با بخت نصر علنی گشت، بخت نصر به یهودیه لشکر کشید و در 588ق‌م اورشلیم را محاصره کرد. ارمیا که در زندان بود، پیام خود را به مردم رساند و هشدار داد که اگر می‌خواهند خود و خانواده‌شان زنده بمانند، باید تسلیم شوند و دروازۀ اورشلیم را به روی بابلیان بگشایند وگرنه همگی کشته خواهند شد. ارمیا صدقیاهو را نیز از بلای قریب‌الوقوع آگاه کرد و از او خواست که با تسلیم شهر به بابلیان خود و مردم و شهر و معبد را از خطر نابود شدن نجات دهد. اما صدقیاهو به مقاومت در برابر دشمن ادامه داد.
سرانجام اورشلیم در 586ق‌م اشغال شد و بسیاری از مردم آن کشته، و بسیاری نیز به اسیری به بابل برده شدند و شهر و معبد آن ویران گردید. اما پس از فتح و غارت اورشلیم، بخت نصر ارمیا را آزاد کرد و با او مهربانی نمود و اجازه داد که او و گروه کوچکی از مردم یهود در شهر باقی بمانند. از پایان کار ارمیا اطلاعی در دست نیست. برخی برآن‌اند که هنگام حملۀ بخت نصر به مصر، ارمیا و باروخ به بابل رفتند و در آنجا درگذشتند و نیز احتمال داده شده است که ارمیا در حدود سال 585ق‌م در مصر درگذشته باشد. برخی هم گفته‌اند که یهودیان فراری در مصر او را سنگسار کردند.
نام ارمیا در قرآن مجید نیامده است، ولی در روایات و تفاسیر، داستان او به چند صورت متفاوت و جملگی به روایت از وهب بن منبّه نقل شده است. در روایتی داستان ارمیا با داستان عُزیر نبی به هم آمیخته است. 
برخی ارمیا را خضرِ نبی دانسته‌اند. عده‌ای نیز گفته‌اند که زردشت، پیغمبر ایرانی شاگرد ارمیا بوده است.* 

مآخذ

بستانی، بطرس، دائرة المعارف، بیروت، 1876-1900م؛ پورداود، ابراهیم، ادبیات مزدیسنا، تهران، 1342ش؛ شولتس، ساموئل، عهد عتیق سخن می‌گوید، ترجمۀ مهرداد فاتحی، تهران، 1371ش؛ طبری، تاریخ؛ همو، تفسیر؛ عهد عتیق؛ قرآن مجید؛ لوی، حبیب، تاریخ یهود ایران، تهران، 1334ش؛ مقدسی، مطهر، البدء و التاریخ، پاریس، 1903م؛ نیز:

ER; Josephus, Jewish Antiquities, tr. R. Marcus, London,1966; Judaica.
محمدجواد شمس

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: