صفحه اصلی / مقالات / دانشنامه ایران / ارگ /

فهرست مطالب

ارگ


آخرین بروز رسانی : یکشنبه 13 بهمن 1398 تاریخچه مقاله

اَرْگ [arg]، یا اَرْک، دژ یا قلعه‌ای استوار که درون شهر یا قلعه‌ای بزرگ‌تر بر بلندی بنا می‌شد و مقر حکمرانان، یا محل پادشاهان و خدم و حشم ایشان بود. 
«ارگ» در زبانهای هند و اروپایی ریشۀ کلماتی به معنای حفاظت کردن، بستن، مقاومت کردن، پس راندن و مانع ایجاد کردن است. دربارۀ این واژه که تا دورۀ اسلامی همواره به صورت اسم مرکب اَرْگْبَد یا اَرْگْبَذ آمده است، برخی بر آن‌اند که در بخش نخستِ نام کوهی که از آن در سنگ نبشتۀ بیستون داریوش به صورت «اَرَکَدْری» یاد شده است، می‌توان واژۀ ارگ را بازیافت. برخی معتقدند که ارکدری از ترکیب ارگ و واژۀ هندی باستان «اَدْری» به معنی صخره درست شده است. در کتیبۀ داریوش آمده است که گئومات از «پَئْیشیاخْوادا» در کوهی به نام ارکدری قیام کرد. به این ترتیب احتمالاً پئیشیاخوادا (خاندان ـ خدای ـ خوان) یا مقر رئیس خانـدان ــ خاندانی کـه گئومات متعلق به آن یا رئیس آن بوده ــ در ارکدری قرار داشته است. از سوی دیگر، گئومات با اقدامی که برای به دست آوردن فرمانروایی هخامنشیان کرده، به ظن قوی از خاندان بزرگ بوده که ارگی در اختیار داشته‌اند و بعید نیست که این ارگ یکی از ارگهای دولتی بوده باشد. 
پس از ارکدری در کتیبۀ بیستون داریوش، در قراردادی باقی مانده از 121م از دورا اروپوس، در عنوان خواجه‌ای به نام فرهاد به اَرْگْپتِس (ارگبد)، قدیم‌ترین ضبط واژۀ «ارگ» که تا کنون به دست آمده است، برمی‌خوریم. در چند نبشته در پالمیر (تدمر) نیز سپتیمیوس اورُدِس (ارد) علاوه بر عنوان رومی خود، عنوان ارگپتس را نیز دارد.٭

مآخذ

طبری، تاریخ؛ نیز: 

Bartholomae, Ch., Altiranisches Wörterbuch, Berlin, 1961; Frye, R. N., «Some Early Iranian Titles», Oriens, Leiden, 1962, vol. XV; Harnack, D., «Die Parther», Geschichte Mittelasiens im Alterum, Berlin, 1970; Hinz, W., Neue Wege im Altpersischen, Wiesbaden, 1973; Justi, F. Iranisches Namenbuch, Hildesheim, 1963; Kent, R.G., Old Persian, New Haven, 1953; Levy, M. A., «Die palmyrenischen Inschriften», ZDMG, 1964, vol. XVIII; 1971; Mayrhofer, M. & W. Brandenstein, Handbuch des Altpersischen, Wiesbaden, 1964; Nöldeke, Th., «Beiträge zur Kenntniss der aramäischen Dialecte», ZDMG, 1870, vol. XXIV; Pokorny, J., Indogermanisches etymologisches Wörterbuch, Bern, 1959, vol. I. 
پرویز رجبی 

ارگ در دورۀ اسلامی

واژۀ فارسی ارگ، به همین صورت در فارسی میانه وجود داشته است و در متنهای تورفان نیز به چشم می‌خورد. ارگها را در متون اسلامی بیشتر با نام «کُهن دژ» یا «قهندز» می‌یابیم. آنها گاهی در میان شارستان (شهرستان) قرار گرفته، و زمانی در کنار افتاده‌اند. 
ارگ را معمولاً بر فراز پشته‌ای طبیعی بنا می‌کردند و اگر چنین جایی در شهر نبود، با ریختن خاک، پشته‌ای به وجود می‌آوردند. در این نوع پشته‌ها نقب زدن و سُمج گرفتن کاری مشکل بود، زیرا خاک دستی ریزش می‌کرد. اگر رودخانه‌ای از نزدیک ارگ می‌گذشت آن را برای محافظت ارگ مانع طبیعی قرار می‌دادند. گاهی نیز خندقهایی عظیم برای محافظت طرف ضعیف ارگ حفر می‌کردند. ارگ تهران که در زمینی هموار قرار داشت، از این گروه بود. این ارگ خندقی داشت که بخش شرقی آن در جای خیابان ناصر خسرو کنونی واقع شده بود و نام «بازار کنار خندق» یادآور آن است. 
در ارگ معمولاً محلهایی برای اداره‌کنندگان شهر و اتاقهایی برای نشیمن و پذیرایی حکام و خانوادۀ ایشان، زندان، طویله، باره‌بند، چاه آب، آب‌انبار، و انبارهایی برای آزوقه و دیگر احتیاجات می‌ساختند. ارگ را بارویی بلند و استوار در بر می‌گرفت و یک‌یا دو دروازۀ مستحکم آن را به شارستان مرتبط می‌کرد. در شارستان خانه‌های مردم و محله‌های عمومی مانند بازار، حمام، مسجد و جز آن بنا می‌شد. برگرد شارستان بارویی دیگر با برجهایی در فواصل مختلف می‌ساختند. دروازه‌های اصلی شهر در این بارو جای داشت و شمار آنها به نسبت بزرگیِ شهر یا طرز ساختمان بارو متفاوت بود. باروی بیشتر شهرستانها مربع شکل بود و در میان هر ضلع آن دروازه‌ای قرار داشت. بیرون بارو، خندق شهر کنده می‌شد و پس از آن «رَبَض»، شامل باغها و کشتزارها و آسیابها، قرار داشت.*

مآخذ 

ابن‌حوقل، محمد، صورة الارض، به کوشش دخویه، لیدن، 1939م؛ ابن فقیه، احمد، مختصر کتاب البلدان، به کوشش دخویه، لیدن، 1967م؛ اصطخری، ابراهیم، مسالک الممالک، به کوشش دخویه، لیدن، 1927م؛ مسالک و ممالک، ترجمۀ فارسی، به کوشش ایرج افشار، تهران، 1347ش؛ جیهانی، محمد، اشکال العالم، ترجمۀ علی بن عبدالسلام کاتب، به کوشش فیروز منصوری، تهران، 1368ش؛ حدود العالم، به کوشش منوچهر ستوده ، تهران، 1340ش؛ مصطفوی، محمدتقی، «ارگ تهران»، اطلاعات ماهانه، تهران، ج 6، شم‍ 9؛ مقدسی، محمد، احسن التقاسیم، به کوشش دخویه، لیدن، 1906م؛ نرشخی، محمد، تاریخ بخارا، ترجمۀ احمد بن محمد قباوی، تلخیص محمد بن زفر، به کوشش مدرس رضوی، تهران، 1351ش؛ وزیری، احمدعلی، جغرافیای کرمان، به کوشش باستانی پاریزی، تهران، 1354ش؛ یادداشتهای مؤلف؛ نیز: 

Pribytkova, A. M., Masterpieces of Architecture in Central Asia, Moscow, 1971; Wilber, D. N., The Architecture of Islamic Iran, the Il-Khānid Period, Princeton, 1955. 
منوچهر ستوده

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: