صفحه اصلی / مقالات / دانشنامه ایران / افغانستان /

فهرست مطالب

افغانستان


آخرین بروز رسانی : جمعه 16 خرداد 1399 تاریخچه مقاله

نوآوریهای‌ عصر امیر حبیب‌الله‌ در حوزۀ آموزش‌ و فرهنگ‌، البته‌ محدود بود و نمی‌توانست‌ تغییری‌ عمده‌ در ادب‌ و فرهنگ‌ ایجاد كند. خود امیر هم‌ دوران‌ نوجوانی‌ را در بخارا، آن ‌هم‌ در مركز فعالیت‌ ادیبانی‌ كه‌ ادب‌ را در شعر بیدل‌ خلاصه‌ می‌كردند، سپری‌ كرده‌ بود (نك‍ ‍: شهرستانی‌، 18)؛ به‌ این‌ اعتبار، وی‌ كه‌ شعر بیدل‌ می‌خواند و آن‌ را می‌پسندید، خواه‌ ناخواه‌ به‌ ادبیاتی‌ كه‌ به‌ رنگ‌ و گونۀ هندی‌ شعر و ادب‌ فارسی‌ برمی‌آمد، توجه‌ می‌كرد. با این‌همه‌، ظهور محمود طرزی‌ در قلمرو ادب‌ و فرهنگ‌ این‌ دوره‌، نقطۀ عطفی‌ به‌ شمار می‌رود كه‌ تحول‌ و تجدد نسبی‌ را در حوزۀ ادب‌ و فرهنگ‌ كشور در دهه‌های‌ پس‌‌ از 1320 ش‌ معطوف‌ به‌ خود كرده‌ است‌. 
محمود طـرزی در 1302 ق با پدرش‌ غلام‌ محمد طرزی‌ ــ كه‌ از افغانستان‌ تبعید شده‌ بود ــ به‌ بغداد، استانبول‌ و سپس‌ به‌ دمشق رفت‌، مدتها در آن‌ سرزمینها زندگی‌ كرد و ضمن‌ آموختن زبانهای‌ تركی‌ و فرانسه‌، با ادب‌ و فرهنگ‌ غربی‌، عربی‌ و تركی‌ آشنا شد. او در عصر امیر حبیب‌‌الله‌ به‌ كابل‌ بازگشت‌ و فعالیتهای‌ فرهنگی‌ خود را پی‌ گرفت‌. از محمود طرزی‌ چندین‌ اثر ادبی‌، سیاسی‌، جغرافیـایی‌ و دینـی‌ بـازمانده‌ است‌ (نك‍ ‍: روان‌ فرهادی‌، 12 بب‍ ‍؛ آهنگ‌، 75- 78). 
مقاله‌های محمود طرزی‌ در سراج الاخبار از‌جملۀ پیش‌‌زمینه‌های‌ اندیشۀ تجدد‌طلبی‌ در افغانستان‌ محسوب‌ می‌گردد (روا، 33). او كه‌ از اعضای‌ گروه‌ «اخوان‌ افغان‌» بود، همراه‌ با دیگر جوانان‌ افغانستان‌ به‌ زمینه‌های‌ تجدد در ایران‌ و تركیه‌ نظر داشت‌ و رواج‌ زمینه‌های‌ مدنی‌ تركیه‌ و ایران‌ را در افغانستان‌ آرزو می‌كرد (نك‍ ‍: آهنگ‌، 45). 
درپی‌ به‌ حكومت‌ رسیـدن‌ شـاه‌ امان‌الله‌ (حك‍ 1298- 1308 ش‌)، كه‌ به‌ كوشش‌ جمعی‌ از نخبگان‌ فرهنگی‌ تحقق‌ یافت‌، آرزوهای‌ «اخوان‌ افغان‌» مورد توجه‌ قرار گرفت‌. در دورۀ امان‌الله،‌ نزدیك‌ به‌ 23 روزنامه‌، مجلۀ هفتگی‌، ماهنامه‌، فصلنامه‌ و سالنامه‌ در سرتاسر كشور منتشر می‌شد. امان‌ افغان‌ از مهم‌ترین‌ آنها بود كه‌ در كابل‌ به‌ چاپ‌ می‌رسید. افزون‌ بر آن‌، نشریات‌ اصلاح‌، طلوع‌ افغان‌، اتفاق‌ اسلام‌، الغازی‌، ابلاغ‌، ارشاد النسوان‌، آیینۀ عرفان‌، نوروز و امثال‌ آنها در مركز و مراكز استانهای‌ كشور نشر می‌یافت‌ (نك‍ ‍: مایل‌، معرفی ‌... ، 4 بب‍ ؛ نیز نك‍ ‍: جاوید، 142-156؛ غبار، 789). نشریۀ دو‌هفتگی‌ انیس‌ به‌ مدیریت‌ محیی‌الدین‌ انیس‌، نخستین‌ نشریۀ سیاسی‌، فرهنگی‌ و اقتصادی‌ كشور به‌ شمار می‌آمد كه‌ پس‌ ‌از مدتی، به‌ روزنامه‌ تبدیل‌ شد (آهنگ‌، 83 -84). در بعضی‌ از نشریه‌های‌ این‌ دوره‌ میزان‌ قابل‌ توجهی‌ شعر از اشعار معاصران‌ به‌ چاپ‌ رسیده‌ است‌، مانند حقیقت‌ كه‌ می‌توان‌ مجموعۀ دوره‌های‌ آن‌ را تذكرة الشعرایی‌ به‌ شمار آورد كه‌ شعر آن‌ روزگار را در بر دارد (نك‍ ‍: مایل‌، همان‌، 64- 65؛ آهنگ‌، 181). 
آنچه‌ در دورۀ مورد بحث‌، قابل‌ ملاحظه‌ و تأمل‌ بسیار می‌نماید، مطرح‌‌شدن‌ گونۀ افغانستانی‌ زبان‌ پشتو به‌‌عنوان‌ زبان‌ ملی كشور است‌. روزنامه‌های‌ اتحاد مشرقی، حقیقت‌ و امثالِ آنها در این‌ دوره‌، پاره‌ای‌ از رخدادهای‌ سیاسی‌، و گاهی‌ هم‌ قصیده‌ یا غزلی‌ را به‌ زبان‌ پشتو منتشر می‌كردند (همو، 111، 181). از مطالب‌ و اشارات‌ انتشار‌یافته‌ در سراج‌ الاخبار افغانیه‌ چنین‌ برمی‌آید كه‌ توجه‌ به‌ زبان‌ پشتو، در حوزۀ نظام‌ ارتشی‌ افغانستان‌، در عهد امان‌الله‌ مطمح‌ نظر بوده‌ است‌ (نك‍ ‍: مایل‌ هروی‌، تاریخ‌ ... ، 53). پیش‌ ‌از آن نیز در حدود سال‌ 1290 ق‌ / 1873 م فرهنگ‌نامه‌ای‌ حاوی‌ اصطلاحات‌ نظامی‌، از زبان‌ انگلیسی‌ به‌ پشتو ترجمه‌ شده‌ بود (همان‌، 52 -53؛ نائل‌، سیری‌، 21)، اما در دورۀ مورد بحث‌ توجه‌ به‌ گونۀ افغانستانی‌ زبان‌ پشتو، صبغۀ سیاسی‌ یافت‌ و برخی‌ نشریات‌ مانند مجلۀ پَشتونْ ژَغ‌ دقیقاً با هدف‌ احیای‌ زبان‌ پشتو، با طرح رواج‌ دوزبانگی‌ در افغانستان‌ منتشر شد (نك‍ ‍: آهنگ‌، 191- 192). تغییر نام‌ مجلۀ پیام‌ تندرستی‌ به‌ معادل‌ پشتوی‌ آن‌ روغْتِیا زِیرِی‌ (همانجا) هم‌ با توجه‌ به‌ طرح‌ مزبور صورت‌ گرفت‌. 
تجدد‌طلبی‌ امان‌الله‌ خان‌، خصوصاً پس‌‌از سفر هفت‌‌ماهۀ او به‌ غرب‌ (1306 ش‌ / 1927 م‌)، آشنایی‌ تحصیل‌‌كرده‌های‌ افغانستان‌ را با زبانها و ادبیات‌ غربی‌ بیشتر كرد. شاعران‌ و نویسندگان‌ این‌ دوره‌ به‌ مضامین‌ و مسائل‌ اجتماعی‌ روی‌ آوردند و در دفاع‌ از استقلال‌ ملی‌ و ملیت‌ سرودند و نوشتند؛ با‌این همه‌، در این‌ دوره‌، نه‌ صُوَری‌ جدید از شعر مجال‌ طرح‌ یافت‌، و نه‌ جانی‌ تازه‌ در كالبد شعر سنتی‌ و رایج‌ كشور دمیده‌ شد. بعضی‌ از شاعران‌ این‌ دوره‌ چون محمود طرزی‌ فقط توفیق‌ یافتند تا در نظم‌ جای‌ كلمات‌ شاعرانۀ می‌، پیاله‌، لاله‌ و خط و خال‌ شعر كهن‌ را با واژه‌های‌ نا‌شاعرانۀ توپ‌، تفنگ‌، الكتریك‌، تلگراف‌ و جز آنها پر كنند (نك‍ : طرزی‌، 111؛ نیز نك‍ ‍: ژوبل‌، 50 -53؛ كهزاد، 378- 379). همین‌ مقدار دگرگونی‌ هم‌ در شعر روزگار امان‌الله‌، گامی‌ به‌ پیش‌ تصور‌می‌‌شد. شاعرانی‌ چون‌ عبدالعلی‌ مستغنی‌ (1252-1312 ش‌) هواخواه‌ رأی‌ و نظر محمود طرزی‌ در شعر بودند و مسائل‌ روز را وارد شعر كلاسیك‌ كردند (نك‍ ‍: دیوان‌، كابل‌، 1334 ش‌؛ نیز نك‍ ‍: ژوبل‌، ‍50 بب‍ ‍؛ صدقی‌، 13). مستغنی‌ با ملك‌‌الشعرا بهار و شعر وی‌ آشنایی‌ داشته‌، و ظاهراً متأثر از وی‌ بوده‌ است‌. بهار نیز مستغنی‌ و مدایح‌ او را در ستایش‌ پیامبر اكرم‌ (ص‌) و پیشوایان‌ دین‌ می‌شناخته‌، و در سوگ او مرثیه‌ گفته‌ است‌ (نك‍ ‍: 2 / 1277- 1278). از دیگر شاعران‌ ممتاز و دارندۀ دیوان‌ شعر در این‌ دوره‌ می‌توان‌ از عبدالهادی‌ داوی‌، متخلص‌ به‌ پریشان‌ نام‌ برد كه‌ به‌ پیروی‌ از سبك‌ عراقی،‌ قصیده‌ می‌گفت‌. وی‌ اشعار اقبال‌ لاهوری‌ (به‌ زبان‌ اردو) را با عنوان‌ لآلی‌ ریخته‌ به‌ نظـم‌ فارسی‌ ترجمـه‌ كرد (نك‍ ‍: خسته‌، معاصرین‌ ... ، 84 -87؛ كهزاد، 381؛ حنیف‌، 184). حافظ عبدالله‌ قاری‌ (د 1322 ش‌ / 1943 م‌) نیز از دانشمندان‌ ادیب‌ عصر امانی‌ است‌ كه‌ در شعر، خود را «شیفتۀ طرز بیدل‌ و كلیم‌» معرفی‌ می‌كرد (دیوان‌، كابل‌، 1302 ش‌). 
در میان‌ ادیبان‌ نقاد و طنزنویس‌ این‌ دوره‌ باید از محمد اسماعیل‌ سیاه‌، متخلص‌ به‌ گوزك،‌ یاد كرد. او شاعری‌ مردمی‌ بود و طنزهایش به‌ نظم‌ و نثر ورد زبان‌ مردم‌ افغانستان‌ است‌. وی‌ افزون‌ بر دیوان‌ (هرات‌، 1348 ق‌) مطایباتی‌ دارد كه‌ به‌ پیروی‌ از عبید زاكانی‌، البته‌ فراخور عصـر و زمانۀ خود، ساخته‌ است‌ (نك‍ ‍: آرزو، 57؛ حنیف‌، 648- 650). مهم‌ترین‌ اثر منظوم‌ او مثنوی‌ سگ‌ و شغال‌ (1348 ق‌) است‌ كه‌ زمینه‌های‌ تجدد‌طلبی‌ عصر امان‌الله‌ را مورد نقد و ایراد قرار داده‌ است‌ (نك‍ ‍: ص 216 بب‍ ). 
انتقادهایی‌ از نوع‌ یاد‌شده‌ از یك‌سو، و تسلط‌یافتن‌ حبیب‌الله‌ كلكانی‌ از تاجیكان‌ افغانستان‌ بـر كابل‌ (1307 ش‌) از سوی‌ دیگر، مجموعۀ تجدد‌طلبیهای‌ عصر امان‌الله‌ را بـه‌ فراموشی‌ سپرد (نك‍ ‍: ایرانیكا، I / 555). با قـدرت‌‌یافتـن‌ نادر شـاه‌ (سل‍ 1308-1312 ش‌) درهای‌ اصلاح‌‌طلبی‌ بر روی‌ مردم‌ بسته‌ شد و با آمدن‌ محمدظاهر شاه‌ (سل‍ 1312-1352 ش‌) با آنكه‌ افغانستان‌ به‌‌عنوان‌ كشوری‌ بی‌‌طرف‌ در جهان‌ سوم‌ شناخته‌ می‌شد، ضعف‌ دولت‌ مركزی‌ و ناتوانیهای‌ اقتصادی‌، به‌ حیثیت‌ ملی‌ كشور لطمه‌ وارد كرد. در عرصۀ ادب‌ و فرهنگ‌ نیز در سالهای‌ نخست‌ حكومت‌ ظاهر شاه‌ چیزی‌ جز تقلید و تتبع‌ عرضه‌ نمی‌شد. با‌این همه‌، بعضی‌ از نویسندگان‌ و ادیبان‌ كشور كه‌ به‌ اصلاح‌‌طلبی‌ و تجدد‌خواهی‌ كشورهای‌ همسایه‌ و دیگر فرهنگهای‌ جهان‌ نظر داشتند، همچنان‌ به‌ مبارزۀ قلمی‌ و فرهنگی‌ ادامه‌ دادند. 
در میان‌ سالهای 1330-1334 ش، عبدالحی حبیبی در پاكستان‌ حزب‌ سیاسی‌ آزاد افغانستان‌ را تأسیس‌ كرد. این‌ حزب‌ كه‌ به‌ ریاست‌ وی‌ اداره‌ می‌شد، نشریۀ آزاد افغانستان‌ را در پیشاور پاكستان‌ منتشر می‌كرد. در این‌ نشریه‌ از اوضاع‌ جهان‌، مسائل‌ جهان‌ اسلام‌ و روابط فرهنگی‌ ایران‌ و افغانستان‌ سخن‌ می‌رفت‌، ادبیات‌ گذشتۀ فارسی‌ معرفی‌ و تبلیغ‌ می‌شد و با نشر اشعار طنزآمیز و شعر مقاومت‌ و انقلابی‌ به‌ زبانهای‌ فارسی‌ و پشتو از اختناق‌ و بی‌قانونیهای‌ حكومت‌ انتقاد می‌شد (نك‍ : آزاد ... ‌، شم‍ 1، ص‌ 8، شم‍ 3، ص‌ 5) و دولتمردان‌ به‌ درك‌ اصول‌ حقوق‌ بشر و رعایت‌ دموكراسی‌ و رواج‌ آزادی‌ در كشور فراخوانده‌ می‌شدند (نك‍ : همان‌، شم‍ 80، ص‌ 1). 
در این‌ دوره‌، طریقه‌های‌ صوفیانه‌ و خانقاهی‌ در افغانستان‌ ادب‌ صوفیانه را به‌‌صورت‌ سنتی‌ و تكرار تجربه‌های‌ عرفانی‌ مشایخ‌ گذشته‌، چونان‌ خواجه‌ عبدالله‌ انصاری‌، سنایی‌، جامی‌ و به‌‌ندرت‌ مولوی‌، پی‌ می‌گرفتند. در افغانستان‌ این‌ دوره‌ كه‌ سلسله‌های چشتیه‌، قادریه‌، نقشبندیه و مجددیه‌، حلقه‌های‌ صوفیانه‌ را رسمیت‌ می‌دادند (نك‍ ‍: روا، 70-74)، صوفی‌ عبدالحق‌ بیتاب‌ (نقشبندی‌) شعر صوفیانه‌ می‌سرود و تصوف‌ را در دانشگاه‌ كابل‌ تدریس‌ می‌كرد (نك‍ ‍: ژوبل‌، 26-27؛ خسته‌، همان‌، 72)؛ محمد سرور دهقان‌ هم‌ به‌تبع‌ سعدی‌ و حافظ نظم‌ صوفیانه‌ می‌ساخت‌ (نك‍ : همان‌، 108- 109)؛ صوفی‌ غلام‌ نبی‌ عشقری‌ (د 1358 ش‌) نیز به‌ پیروی‌ از بیدل‌، صائب‌، حافظ و مولوی‌، تجربه‌های‌ عارفانۀ خود را به‌ نظم‌ می‌كشید (نك‍ : وجودی‌، 13 بب‍ ؛ خسته‌، همان‌، 109). 
با‌این‌ همه‌، 3 رخداد مهم‌ در این‌ دوره‌، سبب‌ رشد و قوام‌ تحقیقات‌ ادبی‌، تاریخی‌ و فرهنگی‌ در زبان‌ فارسی‌ دری‌ شد: 
رخداد نخست‌ تأسیس‌ «انجمن‌ تاریخ‌ افغانستان‌» بود كه‌ در 1321 ش‌ در كابل‌ آغاز به‌ كار كرد. این‌ انجمن‌ كه‌ در زمینۀ ادب‌، تاریخ‌ و فرهنگ‌ افغانستان‌ تحقیق‌ می‌كرد، در سالهای‌ نخست‌، توسط احمد‌علی‌ كهزاد (1287-1362 ش‌) اداره‌ می‌شد؛ سپس،‌ عبدالحی‌ حبیبی‌ سرپرستی‌ آن‌ را برعهده‌ گرفت‌. انجمن‌ تاریخ تا واپسین‌ سالهای‌ دهۀ 1360 ش‌ به‌ فعالیتهای‌ خود ادامه‌ داد. عده‌ای‌ از ادیبان‌، مورخان‌ و هنرمندان‌ خبیر كشور در آنجا به‌ تحقیق‌ و پژوهش‌ می‌پرداختند. در‌واقع‌، منشأ رواج‌ مبانی‌ و مبادی‌ تحقیقات‌ دانشگاهی‌ در زمینۀ ادب‌ و فرهنگ‌ همین‌ مركز بود. رئیـس سالهای نخـست آن ــ احمدعلی كهزاد ــ از جملۀ‌ مورخان‌ ادب‌شناس‌ كشور به‌ شمار می‌آمد. وی‌ تاریخ‌ ادبیات‌ افغانستان‌ (كابل‌، 1330 ش‌) را با همكاری‌ میرغلام‌ محمد غبار و دیگران‌ تألیف‌ كرد. تاریخ‌ افغانستان‌ مشتمل‌ بر دو جلد (كابل‌، 1323- 1325 ش‌) از‌جملۀ آثار او ست‌ (برای‌ آگاهی‌ از دیگر آثار او، نك‍ ‍: نائل‌، كهزاد ... ، 13- 88). عبدالحی‌ حبیبی‌ نیز از مورخان‌ كتاب‌شناس‌ این‌ دوره‌ بود كه‌ افزون‌ بر تحقیقات‌ تاریخی‌، ادبی‌ و هنری‌، اهتمام‌ وی‌ در تصحیح‌ چندین‌ متن‌ دیرینۀ فارسی‌ مانند طبقات‌ الصوفیۀ خواجه‌ عبدالله‌ انصاری‌ (كابل‌، 1341 ش‌)، طبقات‌ ناصری‌ (كابل‌، 1325 ش‌) و فضائل‌ بلخ‌ (تهران‌، 1350 ش‌) پایۀ تحقیق‌ متون‌ را در افغانستان‌ استوار ساخت‌. فصلنامۀ آریانا كه‌ نزدیك‌ به‌ 3 دهه‌ از سوی‌ انجمن‌ تاریخ‌ انتشار یافت‌، تحقیقات‌ ادبی‌، تاریخی‌ و هنری‌ محققان‌ و ادیبان‌ این‌ دوره‌ را به‌ جهان‌ معرفی‌ می‌كرد. 
رخداد دیگر برقراری‌ روابط دوستانه‌ و پیوندهای‌ بسیار صمیمانه‌ میان‌ ادیبان‌ و محققان‌ ایران‌ و افغانستان‌ بود، به‌‌طوری‌‌كه‌ این‌ روابط سبب‌ آمد‌و‌رفت‌ آنان‌ به‌ كشورهای‌ همدیگر، و تبادل‌ رأی‌ و نظر در میان‌ آنان‌ شد و زمینۀ اهدا و اتحاف‌ آثار موردنظر را در میان‌ آنان‌ فراهم‌ آورد. این‌ پیوندهای‌ دوستانۀ فرهنگی‌ كه‌ در میان‌ ادیبان‌ و دانشمندان‌ ایران‌ و افغانستان‌ بسیار صمیمانه‌ می‌نمود، نه‌تنها در پیشرفت‌ تحقیقات‌ ادبی‌ و تاریخی‌ در افغانستان‌ مؤثر افتاد، بلكه‌ به‌ ذهنیت‌ وطن‌ فرهنگی‌ فارسی‌‌زبانان‌ در این‌ دوره‌ مجال‌ طرح‌ داد. همكاری‌ فرهنگی‌ دولت‌ ایران‌ با دولت‌ ظاهرشاهی‌ هم‌ صورتی‌ یافت‌ كه‌ بیشتر نشریات‌ هفتگی‌ ایران‌ در سطحی‌ گسترده‌، در بازار مطبوعات‌ كابل‌ عرضه‌ می‌شد. رایزنی‌ فرهنگی‌ سفارت‌ ایران‌ در كابل‌ نیز روابط فرهنگی‌ ادیبان‌ و دانشمندان‌ دو كشور را پخته‌، استوار و سازنده‌ گردانیده‌ بود. نشر برخی‌ از تحقیقات‌ ادیبان‌ و محققان‌ افغانستان‌ در فصلنامه‌های‌ منتشر‌شده‌ در تهران‌ مانند راهنمای‌ كتاب‌، یغما، وحید، سخن‌ و هنر و مردم‌، نیز انتشار بعضی‌ از آثار ادبی‌، تاریخی‌ و هنری‌ ادیبان‌ و محققان‌ افغانستان‌ توسط بنیاد فرهنگ‌ ایران‌ و دانشگاه‌ تهران، در رشد و شكوفایی‌ ادب‌ و فرهنگ‌ در افغانستان‌ عصر مورد بحث‌ مؤثر و مفید بود. 
پیوند فرهنگی‌ دو کشور با اشتغال به تحصیل‌ شماری‌ از دانشجویان افغانستانی‌ در دانشگاههای‌ ایران‌، از دهۀ 1340 ش‌ به‌ كمال‌ مطلوب‌ رسید. این‌ دانشجویان‌ در دانشگاههای‌ ایران‌، بیشتر در زمینۀ علوم‌ انسـانی‌ ــ اعم‌ از ادبیـات‌ فارسی‌ و تـاریخ‌ ــ به‌ تحصیل‌ اشتغال‌ داشتند. آنان‌ افزون‌ بر آنكه‌ خاطرات‌ تاریخ‌ یگانۀ دو كشور را احیا كردند، در انتقال‌ تجربه‌های‌ ادبی‌، پژوهشی‌ و آموزشی‌ ایران‌ به‌ افغانستان‌ كوشیدند و اكثر آنان‌ در زمینه‌های‌ ادب‌ و تاریخ‌، آثاری‌ تحقیقی‌ پدید آوردند و منتشر كردند. 
اما رخداد سوم‌ این‌ دوره‌ آزادی‌ نسبتاً مطلوبی‌ بود كه‌ در 1344 ش‌ در حوزۀ مطبوعات‌ اتفاق‌ افتاد. با فاصلۀ اندكی،‌ مطبوعات‌ آزاد حزبی‌ در كشور شروع‌ به‌ كار كرد. نشریۀ خلق‌ و سپس‌ پرچم‌ از‌سوی‌ احزاب‌ كمونیست‌ كه‌ با حزب‌ تودۀ ایران‌ نیز رابطه‌ داشتند، منتشر شد. نشریۀ هفتگی‌ افغان‌ ملت‌ هم‌ توسط عده‌ای‌ كه‌ در پی‌ ملیت‌ افغان‌ بودند، انتشار یافت‌. شعلۀ جاوید نیز نشریه‌ای‌ حزبی‌ به‌ همین‌ نام‌ بود كه‌ از آرمانهای‌ چین‌ كمونیست‌ دفاع‌ می‌كرد. در كنار اینها، دولت‌ هم‌ نشریاتی‌ به‌ نامهای‌ انیس‌، اصلاح‌ و كابل‌ تایمز (به‌ زبان‌ انگلیسی‌) منتشر می‌كرد (نك‍ ‍: دوپری‌، 59 -66؛ مشعوف‌، 70). آنچه‌ در میان‌ نشریات‌ ایدئولوژیك‌ دولتی‌ و آزاد در واپسین‌ سالهای‌ دهۀ 1350 ش‌ جلب‌ توجه‌ می‌كرد، هفته‌‌نامۀ هنری‌ و طنزآمیز ترجمان‌ بود كه‌ چون‌ به‌ ابتكار ادیب‌ معاصر، علی‌اصغر بشیر هروی،‌ فراهم‌ می‌آمد، سهم‌ آن‌ در رشد ادبیات‌ سیاسی‌ در افغانستان‌ قابل‌ تقدیر است‌ (نك‍ ‍: دوپری‌، 66). نشریه‌های‌ یاد‌شده‌ از یك‌سو، و مجله‌های‌ فصلی‌ و ماهیانه‌ مانند كابل‌، عرفان‌، ادب‌، پیام‌ حق‌، ژُوِنْدون‌ (زندگی‌) و پُشتون‌ ژَغ‌ (آواز پشتون‌) از سوی‌ دیگر، و نیز تألیف‌، ترجمه‌ و انتشار دائرة‌المعارف‌ آریانا (كابل‌، 1328- 1348 ش‌) سطح‌ تحقیقات‌ و اطلاعات‌ ادبی‌ و فرهنگی‌ را در كشور گسترده‌تر كرد و رویكردهای‌ ادبی‌ جدید و تازه‌ای در حوزۀ ادب‌ فارسی‌ در افغانستان‌ فراهم‌ آورد. 
شعر نو كه‌ در ایران‌، پیش‌‌از 1325 ش‌، توسط نیما یوشیج‌ مجال‌ ظهور یافت‌، بعضی‌ از شاعران‌ دهه‌های‌ 1330 و 1340 ش‌ را در افغانستان‌ تحت‌‌تأثیر قرار داد. البته‌ در افغانستان‌ ادیبانی‌ بودند كه‌ با شعر نو در زبانهای‌ انگلیسی‌، فرانسه‌ و شاید عربی‌ و تركی‌ نیز آشنایی‌ داشتند، با‌این همه‌، در دو دهۀ یاد‌شده‌ سخنورانی‌ مانند خلیل‌الله‌ خلیلی‌، عبدالحسین‌ توفیق‌، غلامرضا مایل‌ و دیگران‌ كه‌ در شعر نو كلاسیك‌ تجربه‌های‌ موفق‌ شاعرانه‌ داشتند، به‌ شعر نو نیمایی‌ روی‌ آوردند (برای‌ نمونه‌های‌ شـعر نو آنان‌، نك‍ ‍: مولایی‌، برگزیده‌، 59؛ مایل‌، امواج ‌... ، 18، 32، جم‍ ‍؛ غواص‌، 13 بب‍ ؛ مایل‌ هروی‌، سایه ‌... ، 69 -70)، البته رویكرد آنان‌ به‌ شعر نو ابتدایی‌ و نارسا بود. به‌ همین‌ سبب‌، برخی‌ از آنان‌ مانند خلیلی‌ به‌‌سوی‌ شعر سنتی‌ و كلاسیك‌ فارسی‌ بازگشتند و عده‌ای‌ دیگر به‌ هر دو گونه‌ شعر، سنتی‌ و نو فارسی‌، پرداختند. شاعرانی‌ كه‌ از اواخر دهۀ 1340 ش و تمام‌ دهۀ 1350 ش‌ سرودن‌ شعر نو را تجربه‌ می‌كردند، موفق‌ شدند كه‌ این‌گونۀ شعر فارسی‌ را در حوزۀ ادبیات‌ افغانستان‌ به‌ پیش‌ ببرند و شعر نو را در آن‌ كشور شكوفا سازند. بارق‌ شفیعی‌ از 1335 ش‌ به‌ بعد، نمونه‌های‌ استواری‌ از این‌ نوع‌ شعر عرضه‌ داشت‌ (ستاك‌، كابل‌، 1342 ش‌؛ شهر حماسه‌، كابل‌، 1358 ش‌). محمود فارانی‌ ( آخرین‌ ستاره‌، كابل‌، 1342 ش‌؛ رؤیای‌ شاعر، كابل‌، 1346 ش‌)؛ غلام‌ مجدد لایق‌ (بادبان‌، كابل‌، 1360 ش‌) و واصف‌ باختری‌ (در كوچه‌های‌ سرخ‌ شفق‌، كابل‌، 1360 ش‌) از‌جملۀ‌ نوپردازانی‌ هستند كه‌ در عرصۀ تجربه‌های‌ شعر نو فارسی‌ دری‌ در این‌ دوره‌، سهمی‌ چشمگیر و درخور توجه‌ دارند. 
گفتنی‌ است‌ كه‌ تجربۀ شعر نو در افغانستان‌ به‌ هیچ‌ روی‌ تا پایان‌ دورۀ ظاهر شاه‌، هم‌سنگ‌ و هم‌وزن‌ شعر سنتی‌ و كلاسیك‌ فارسی‌ نشد. هیچ‌گونه‌ نظریۀ شعر‌شناسانه‌ای‌ هم‌ دربارۀ شعر نو ــ كه‌ باعث‌ رهیافت‌ دقیق‌ سخنوران‌ و ادیبان‌ آن‌ كشور به‌ این‌ موضوع‌ شود ــ عرضه‌ نگردید. از این‌ روی‌، شعر سنتی‌ با همان‌ حدود شناختۀ كهن‌ و با موازین‌ پذیرفتۀ پیشین‌، معیار شاعری‌ و سخنوری‌ تلقی‌ می‌گردید. انبوهی‌ از شاعران‌ این‌ دوره‌ با شناختهای‌ عادی‌ همچنان‌ به‌ تقلید و تتبع‌ آثار استادان‌ پیشین‌ شعر فارسی‌، خصوصاً سعدی‌، حافظ، مولوی‌، جامی‌، بیدل‌، صائب‌، پروین‌ اعتصامی‌، رهی‌ معیری‌، ملك‌‌الشعرا بهار و جز آنها‌، غزل‌ ساخته‌اند كه‌ نام‌ و نشان‌ آنان‌ را می‌توان‌ در تذكره‌های‌ ادبی‌، مانند پر طاووس‌ (تدوین‌ حنیف‌ بلخی‌)، سیماها و آواها (تدوین‌ نعمت‌ حسینی‌)، معاصرین‌ سخنور و یادی‌ از رفتگان‌ (تدوین‌ خستۀ بخارایی‌) بازیافت‌. از این‌ خیل‌ گستردۀ شاعران‌، بعضی‌ نه‌ به‌‌اعتبار دفترهای‌ منظومشان‌، كه‌ به‌‌سبب‌ ورودشان‌ به‌ قلمروهای‌ تحقیق‌ و ترجمه‌، در تاریخ‌ ادب‌ و پژوهشهای‌ ادبی‌ و فرهنگی‌ درخور طرح‌اند و آثارشان‌ مورد توجه‌ است‌؛ از این‌ جمله‌اند: خال‌ محمد خستۀ بخارایی‌؛ صلاح‌الدین‌ سلجوقی‌ مترجم‌ اخلاق‌ ارسطو (كابل‌، 1346 ش‌) و مؤلف‌ نقد بیدل‌ (كابل‌، 1343 ش‌)؛ عبدالغفور روان‌ فرهادی‌ مترجم‌ گیت‌ آنجلیِ رابیندرانات‌ تاگور به‌ نظم‌ (كابل‌، 1354 ش‌)، سرگذشت‌ پیر هرات‌ اثر دو بوركوی‌ (كابل‌، 1350 ش‌) و قوس‌ زندگی‌ منصور حلاج‌ اثرِ لویی‌ ماسینیون‌ (كابل‌، 1952 م‌)؛ عبدالرئوف‌ فكری‌ سلجوقی‌ مؤلف‌ خیابان‌ (هرات‌، 1344 ش‌)، گازرگاه‌ (هرات‌، 1345 ش‌) و ذكر برخی‌ از خوشنویسان‌ و هنرمندان‌ (كابل‌، 1349ش‌)؛ رضا مایل‌ مؤلف‌ شرح‌ حال‌ و زندگی‌ و مناظرات‌ امام‌ فخر رازی‌ (كابل‌، 1343 ش‌)، میرزایان‌ برناباد (كابل‌، 1347 ش‌)، اصطلاحات‌ فن‌ كتاب‌سازی‌ (تهران‌، 1353 ش‌) و طریق‌ قسمت‌ آب‌ قلب‌ هرات‌ (تهران‌، 1348 ش‌)؛ و محمدعلی‌ كهزاد كه‌ پیش‌تر به‌ آثارش‌ اشاره‌ شد. 
البته‌ در میان‌ این‌ گروه‌ از شاعران‌، كسانی‌ هم‌ بودند كه‌ هرچند در حوزۀ نقد ادبی‌ و پژوهشهای‌ تاریخی‌ اهتمام‌ كردند، اما شعر و شاعری‌ را ركن‌ ركین‌ زندگی‌ فرهنگی‌ خویش‌ محسوب‌ می‌داشتند و شعر سنتی‌ را با جان‌ و روان‌ نو می‌سرودند. خلیل‌الله‌ خلیلی‌ به‌ این‌ مناسبت‌، بزرگ‌ترین‌ شاعر این‌ دوره‌ به‌ شمار می‌رود كه‌ شعر سنتی‌ فارسی‌ را در افغانستان‌ به‌ سطح‌ شعر نوكلاسیك‌ ارتقا داد. تجربه‌های‌ شاعرانۀ او در قصیده‌، غزل‌ و مثنوی‌ ــ كه‌ متأثر از ویژگیهای‌ شعر استادان‌ سبك‌ خراسانی‌ و مشخصه‌های‌ شعر مولوی‌ است‌ ــ به‌ دوام‌ و استمرار حیات‌ شعر سنتی‌ و كهـن‌ فارسی‌ در افغانستان‌ كمك‌ كرده‌ است‌ (نك‍ ‍: مایل‌ هروی‌، برگ‌ ... ، 830؛ خلیلی‌، 36 ‌بب‍ ). 
 

صفحه 1 از8

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: