اخبار

نتیجه جستجو برای

استخدام بیگانگان: ایران انتظار داشت همان گونه که در قرارداد ۱۹۳۳ آمده بود، شرکت نفت انگلیس به تعهدات خود در مورد آموزش و استخدام ایرانیان پایبند باشد؛ اما این شرکت با نقض مفاد قرارداد، نه تنها تعداد کارمندان خارجی خود در ایران را کاهش نداد، بلکه استخدام آنها سیر صعودی پیمود. برای نمونه در سال ۱۹۳۴ (۱۳۱۳خ)، این شرکت تعداد کارکنان انگلیسی خود را ۷۴۰ نفر گزارش کرده بود،

( ادامه مطلب )

پایان جنگ اول جهانی آغاز حل اختلافات انگلیس و فرانسه بر سر سوریه و لبنان بود. از پیامدهای سازش آنها، ایجاد یک کشور مسیحی، لبنان (برای برآوردن خواسته‌های فرانسه) و پدید آوردن اسرائیل (یک کشور یهودی برای خشنود کردن بریتانیا) بود. اجرای این توافق بین انگلیس و فرانسه، بدون کوچکترین توجهی به آمال و آرزوهای اکثریت قاطع مردم سوریه و فلسطین صورت گرفت

( ادامه مطلب )

یکی دیگر از نهادهایی که در گسترش انقلاب ایران و نیز در پاسداری از نهادهای دمکراتیک سهم به‌سزایی داشت، انجمن‌ها بودند. براون در گزارش خود به وجود دو نوع انجمن اشاره دارد: انجمن‌های رسمی (دولتی) و غیر رسمی (غیردولتی). انجمن‌های رسمی به آن دسته از انجمن‌هایی اطلاق می‌شود که تشکیل آنها براساس یک نظامنامه قانونی صورت گرفته است؛ مانند شورای شهرداری‌ها، شورای استانها و انجمن‌های (شورای) روستایی (ایالتی) و اما انجمن‌های غیررسمی (غیردولتی)، آنهایی هستند که خود مردم به وجود آورده‌اند و هدفشان پیشبرد و پرداختن به مسائل مربوط به امور سیاسی یک جغرافیای محلی، بشردوستی و به طور کلی دیگر موضوعاتی می‌باشد که به موجب ماده ۲۱ متمم قانون اساسی هفتم اکتبر ۱۹۰۷ (۱۵ مهر ۱۲۸۶) تصویب شده است.

( ادامه مطلب )

یکی از ویژگیهای دولت مشروطه، به گفته این نماینده پارلمان بریتانیا، «این خواهد بود که مثلاً روسها ناگزیر از معامله و کنار آمدن با مردم خواهند شد و نه فقط با شخص شاه… در آن صورت فاسدکردن تمام افراد بسیار دشوارتر از به فساد کشاندن یک فرد است…» از آنجایی که سیاست خارجی بریتانیا در مورد با ایران و یا هر نقطه دیگری از جهان، اساساً بر پایه معامله و کنار آمدن با یک فرد و یا معدودی از افراد بنا شده و از معامله با جمع پرهیز می‌شد، دولت بریتانیا همچنان که وقایع پس از جنگ جهانی اول نشان می‌دهند، هرگز موافق یک نظام دمکراتیک در ایران (یا هیچ نقطه دیگری از جهان) نبود. سیاست بریتانیا در ایران همان قدر، اگر نگوییم بیشتر، ضد دمکراتیک بود که سیاست روسیه.

( ادامه مطلب )

پشتیبانی آشکار روسها از کودتای شاه که با حمایت و مهر تأیید بریتانیا همراه بود و مشارکت فعال آنها در تخریب و نابودی نهادهای قانونی و نیز اعدام طرفداران حکومت مشروطه، انتقاد شدیدی را در بخش گسترده‌ای از اروپا به همراه داشت. بریتانیا تنها کشور اروپایی بود که تلاش می‌کرد از پشتیبانی و مشارکت فعال روسها در کودتای محمدعلی شاه دفاع کند. دولت بریتانیا ادعا می‌کرد که افسران روسی در خدمت شاه هستند و بنا بر این عملیات آنها «هیچ گونه مسئولیتی بر دوش دولت روسیه نمی‌گذارد.»

( ادامه مطلب )

در ۲۹ نوامبر ۱۹۱۱ (هشتم آذر ماه ۱۲۹۰) روسها با تسلیم یک «اولتیماتوم دیگر به دولت ایران ۴۸ ساعت فرصت دادند: ۱ـ شوستر و لوکفر (Lecoffre) را اخراج کند،

( ادامه مطلب )

توافقنامة ۱۹۰۷ انگلیس ـ روسیه، به گفته سر پرسی سایکس (Sir Percy Sykes)، «منعکس‌کنندة یک تفاهم فراگیر و واپسین تلاش آنها در پرداختن و رسیدگی به رقابتهای خود در ایران می‌باشد…» این توافقنامه «در جهت برطرف کردن کلیه عواملی که گمان می‌رفت در آینده مناقشه‌آمیز باشد و برخورد بین این دو کشور را به وجود بیاورد، تنظیم شده بود.»

( ادامه مطلب )

نخستین امتیاز مهمی که در سال ۱۸۷۳ (۱۲۵۲خ) لغو شد، امتیازی بود که یک سال پیش از آن، یعنی در سال ۱۸۷۲ (۱۲۵۱خ)، دولت یک تبعه بریتانیایی به نام بارون ژولیوس رویتر (ulius de Reuter) واگذار کرده بود. «ساختن راه‌آهن و جاده، نظام آبیاری و تشکیل یک بانک ملی از جمله بندهایی بودند که در آن قرارداد گنجانده شده بودند. واگذاری این امتیاز، انتقادات فراوانی هم در درون (ایران) و هم در خارج در پی داشت.»به دنبال اعمال فشار بریتانیا، قرارداد امتیاز دیگری در سال ۱۸۸۹ (۱۲۶۸خ) جایگزین قرارداد پیشین شد و این بار تأسیس بانک شاهنشاهی ایران توسط رویتر به دیگر بندهای قرارداد افزوده شد.

( ادامه مطلب )

انحطاط و فروپاشی ایرانیان در زمینه‌های فکری و نظامی با آغاز پیشرفت بریتانیا و روسها همزمان شد. از دید‌گاه روسیه، ایران هرچه ناتوانتر باشد برای آنان بهتر خواهد بود. ایران قدرتمند حتی در زمان پتر کبیر هم مانع و سد بزرگی در راه توسعه‌طلبی روسها بود. پتر کبیر همیشه در آرزوی دست‌یافتن به خلیج‌فارس بود؛ آرزویی که از طریق سرزمین ایران می‌توانست برای او آسانتر محقق شود.

( ادامه مطلب )

تلاش دیرینه ایرانیان برای دستیابی به جامعه‌ای آزاد و آباد، علاوه بر مخالفان مستبد داخلی، با مخالفان زورمند خارجی نیز مواجه بود که با روشهای گوناگون و ازجمله اعمال نفوذ در ارکان حکومت، سعی در سنگ‌اندازی داشتند و به همین جهت بارها و بارها موانعی جدی بر سر راه ملت ایجاد کردند. ناکام کردن جنبش مشروطیت و روی کار آوردن رضاخان یک نمونه آن است و کودتای ۲۸ مرداد و سرنگونی دولت ملی مصدق، نمونه دیگر آن. در مقاله مفصل حاضر، بخشهایی از این ظلم تاریخی به طور مستند مرور می‌شود.

( ادامه مطلب )

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: