ر جامعهای زمانی میتواند از رشد اقتصادی سریع و مطلوب، فضای مناسب زندگی و بهداشت محیط و محیط تربیت سالم برخوردار باشد که افراد آگاه و مؤمن و دارای علم و مهارت کافی، مدیریت منابع تولیدی آن جامعه را به عهده بگیرند؛ افرادی که دانش و قدرت و محبت را با هم داشته باشند و از یادگیری یافتههای علمی جدید لذت ببرند؛ دیدشان بر افق مال و جاه و تجارب و تعصبات، محدود نباشد و پیوند خویش را از معنویت نگسلند و به ضرورت همکاری و تبادل تجربیات برای پیشرفتهای اقتصادی و تکنولوژی همراه با توجه جامع به حفظ سلامت محیط و عزت اخلاق و معنویات که از آن اخلاق حرفهای تعبیر میشود، معتقد باشند. نوجوانان و جوانان هر کشوری باید این نیرو را تشکیل دهند و تربیت سالم است که میتواند این نیرو را به وجود آورد.
برجستهشدن یک گفتمان در نتیجه تناسب میان عرضه و تقاضا شکل میگیرد، مقصود از عرضه، وجود گفتمانهای ممکن و منظور از تقاضا خواست شهروندان است. بنابراین، در کنار «خواست» شهروندان، «ممکنها» روی دیگر سکه است. نکتهای که نباید از نظر دور داشت این است که در مرحله عرضه، یکسری محدودیتها وجود دارد و نمیتوان تمام خواستههای شهروندان را تحقق بخشید
مسائل مهم جهان امروز در همهجا به مسائل توسعه و تجدد بستگی پیدا کرده است. توسعه سه راه داشته است و دارد: اول توسعه به اصطلاح درونزا؛ چنانکه در کشورهای توسعهیافته کنونی با سیر طبیعی و به نحو کم و بیش ارگانیک (سازوار) اتفاق افتاده است. دوم توسعه از راه تقلید دانسته و برنامهریزی حساب شده و سوم توسعه تقلیدی محض. راه اول راه طبیعی و اصلی تاریخ تجدد است. دومی تقلید جامع و کم و بیش هماهنگ برای بیرون کشیدن پای خود از گلیم توسعهنیافتگی است که البته پایانش معلوم نیست و این راهی است که بعضی از کشورهای آمریکای لاتین و شرق آسیا پیمودهاند و میپیمایند و بالاخره سوم تقلید جزئی و موضعی بدون توجه به تناسب و رعایت موقع و مقام کارهاست.
اروپاییان داعش پرسش مهم این است که چرا اروپا تبدیل به یکی از منابع تأمین نیرو برای القاعده و سایر جریانهای بنیادگرا شده است؟ این پرسش زمانی اهمیت مییابد که به تحلیل جوهرگرایانهی برخی از نظریهپردازان غربی مبنی بر استعداد ذاتی جوامع خاورمیانه و مسلمان به پرورش بنیادگرایی توجه کنیم!
فلسفهٔ دانشگاهی غربی در سالهای آینده کاملاً محدود خواهد شد، مگر اینکه راهی برای ارتباط با فلسفههای غیرغربی بیابد که از وضعیت صوری فعلی، جدیتر و ارجمندتر باشد. مدتهاست که در محافل فلسفی دانشگاهی از نیاز به گشودن درها به روی سنتها و نگرشهای غیرغربی سخن گفته میشود. در این راستا دو روش مطرح شده است: اول تغییر دروس دانشگاهی و دوم تغییر در ترکیب خود گروههای فلسفه. این دو جنبه با یکدیگر ارتباط دارند؛ زیرا به نظر میرسد که حضور بیشتر فلسفههای غیرغربی بتواند به تنوع بیشتر در جامعهٔ فلسفی غرب کمک کند. وقتی فلسفهٔ سنتی هندی تدریس میکردم
مهرداد ملکزاده، باستانشناس و پژوهشگر سازمان میراث فرهنگی در یادداشتی درباره کتابسازی نوشته است: کتابسازی یک فرآیند کاملا عامدانه و عالمانه است. گاهی فرد کتابساز باهوشتر از این حرفهاست و به اصطلاح جنس بنجل خودش را در یک لفافه گول زَنَک میپیچد و به خواننده ارائه میدهد.
نخستین امتیاز مهمی که در سال ۱۸۷۳ (۱۲۵۲خ) لغو شد، امتیازی بود که یک سال پیش از آن، یعنی در سال ۱۸۷۲ (۱۲۵۱خ)، دولت یک تبعه بریتانیایی به نام بارون ژولیوس رویتر (ulius de Reuter) واگذار کرده بود. «ساختن راهآهن و جاده، نظام آبیاری و تشکیل یک بانک ملی از جمله بندهایی بودند که در آن قرارداد گنجانده شده بودند. واگذاری این امتیاز، انتقادات فراوانی هم در درون (ایران) و هم در خارج در پی داشت.»به دنبال اعمال فشار بریتانیا، قرارداد امتیاز دیگری در سال ۱۸۸۹ (۱۲۶۸خ) جایگزین قرارداد پیشین شد و این بار تأسیس بانک شاهنشاهی ایران توسط رویتر به دیگر بندهای قرارداد افزوده شد.
فیلسوفان حوزة اخلاق و جامعهشناسان در نقد و بررسی رفتارهای اجتماعی، بر این نکته اتفاق نظر دارند که اساساً اخلاق از اعمال و رفتار اختیاری انسان و از صفات و ملکاتی که مبدأ اختیاری دارند، گفتگو میکند و در حوزة مطالعات اخلاقی، دینی و عرفانی، مراد از «عمل اخلاقی»، عمل خوب است؛ عملی که پاداش و ثواب اخروی در پی دارد و علاوه بر مفاهیم اخلاقی که در متون توصیف شده، راهبردهای عملی و منبع اصلی آن خردورزی مورد توجه و تأکید قرار گرفته است.
آرمانشهر یا دنیا به شکل آرمانیاش، همیشه در ذهن متفکران بهویژه انسانهایی که به شکلی خود را مسئول اصلاح جامعه میدانستند، بوده است. از افلاطون گرفته تا متفکران حوزههای دیگر تلاش داشتند در نظریاتشان، جهانی آرمانی برای مخاطب بسازند. در این گفتار این موضوع را در ٣ فرم صورتبندی میکنم.
یکبار در هوایپما به کسی گفتم من در دانشکده عمومی فلسفه درس میدهم، برگشت و گفت: «پس شما به لولهکشها، افلاطون درس میدهید؟» گفتم آره، اما به کمکپرستاران، سربازان، کلاهبرداران پیشین، آموزگاران موسیقی پیشدبستانی، سرایداران، پناهندگان سودانی، تکنسینهای توربینهای بادی آینده و یکعالمه دانشجویان دیگری که احساس میکنند به دیپلمی بهعنوان بلیت ورودی به کارناوال اقتصادیمان نیاز دارند. بهخاطر کارم، موقعیتی بیهمتا دارم تا به گفتوگوهای کنونی درباره ارزش علومانسانی- که به گمانم راهش را گم کرده- بیندیشم. طبق معمول، برای دلنگرانی، چیزهای فراوانی هست: دودشدن یکریز موقعیتهای آموزشی تماموقت،
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید