1394/5/12 ۰۹:۴۵
ر جامعهای زمانی میتواند از رشد اقتصادی سریع و مطلوب، فضای مناسب زندگی و بهداشت محیط و محیط تربیت سالم برخوردار باشد که افراد آگاه و مؤمن و دارای علم و مهارت کافی، مدیریت منابع تولیدی آن جامعه را به عهده بگیرند؛ افرادی که دانش و قدرت و محبت را با هم داشته باشند و از یادگیری یافتههای علمی جدید لذت ببرند؛ دیدشان بر افق مال و جاه و تجارب و تعصبات، محدود نباشد و پیوند خویش را از معنویت نگسلند و به ضرورت همکاری و تبادل تجربیات برای پیشرفتهای اقتصادی و تکنولوژی همراه با توجه جامع به حفظ سلامت محیط و عزت اخلاق و معنویات که از آن اخلاق حرفهای تعبیر میشود، معتقد باشند. نوجوانان و جوانان هر کشوری باید این نیرو را تشکیل دهند و تربیت سالم است که میتواند این نیرو را به وجود آورد.
مدیریت منابع تولیدی
هر جامعهای زمانی میتواند از رشد اقتصادی سریع و مطلوب، فضای مناسب زندگی و بهداشت محیط و محیط تربیت سالم برخوردار باشد که افراد آگاه و مؤمن و دارای علم و مهارت کافی، مدیریت منابع تولیدی آن جامعه را به عهده بگیرند؛ افرادی که دانش و قدرت و محبت را با هم داشته باشند و از یادگیری یافتههای علمی جدید لذت ببرند؛ دیدشان بر افق مال و جاه و تجارب و تعصبات، محدود نباشد و پیوند خویش را از معنویت نگسلند و به ضرورت همکاری و تبادل تجربیات برای پیشرفتهای اقتصادی و تکنولوژی همراه با توجه جامع به حفظ سلامت محیط و عزت اخلاق و معنویات که از آن اخلاق حرفهای تعبیر میشود، معتقد باشند. نوجوانان و جوانان هر کشوری باید این نیرو را تشکیل دهند و تربیت سالم است که میتواند این نیرو را به وجود آورد.
قطع دارم خوانندگان محترم با من همعقیدهاند که اخلاق سیاسی باید بیمحابا در محافل سیاسی مورد نقد قرار گیرد که اخلاق به عنوان یک علم، با سیاست و بسترهای فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی و حقوقی پیوند دارد و نباید به انتظار نشست که فلان مقام یا سازمان، نقشی از زیبایی فرهنگ محیط اشتغال و زیست را در یکی از گوشههای بازار معرفت جهان عرضه کند. این موضوعی است که همچون موضوع مرگ و زندگی برای انسان عصر حاضر، فراتر از یک دغدغه خاطر و مشغولیت ذهنها در جهان رخ نموده است.
اقتضا میکند متخصصان دانشگاهی و اندیشمندان روشنبین آزاده و وارسته به کمک مقامات رسمی و برنامهریزان سیاست علمی کشور، طرحی بریزند که نهضت دامنهداری بر ضرورت طرح چارهاندیشی عامل در عرصههای صنعت و اشتغال برای حل مسائل شغلی و مناسبات محیط اشتغال و زیست محیطی انسانی و تدوین سیاستها و راهکارها بر محور مسئولیتهای اخلاقی در قبال میراث علمی، فرهنگی و تاریخی ایران زیر نظر دانشمندان تنظیم شود. در مدیریت شهری هیچ کاری بالاتر و هیچ چیزی مهمتر از سلامت و بهداشت جسمی و روانی شهروندان و به کارگیری شاخصها و معیارها و ابزار درست توسعه شهری نیست. فرهنگ محیط زیست را چه در محیط کار و چه در جامعه و نواحی آن باید جامة مناسبی پوشاند و روانة مراکز معرفت ایران و جهان کرد. وارستگی و آزادگی و سلامت فردی و ملی ما در این است که در صف اول علم و فرهنگ و سلامت و اندیشه فرهنگی نیکخواهانه قرار بگیریم و همه با همکاری و مشارکت و اخوت برای اعتلای روزافزون ایران کار کنیم و این هم غیر ممکن نیست؛ همت عالی میخواهد و همکاری و از خود گذشتگی.
از سویی چون اسباب و وسایل تبلیغ همواره با تحولات جوامع و پیشرفت تکنولوژی تغییر کرده و شیوههای تبلیغ همیشه به ساحت انسانی، فرهنگی جوامع متکی بوده است، لذا باید امر تبلیغات و مسائل اخلاق حرفهای را در عرصة ایجاد محیط سالم زیست و در قبال جامعه و منافع عمومی جدی گرفت و با مطالعه سیر تاریخی آن، روشهایی مشترک و پیوسته به هم که مهمترین بازده را داشته باشد، در قالب یک مجموعه برای بسیج کردن و دادن جهت به نیروهای اجتماعی و فردی اتخاذ کرد؛ به طوری که ضوابط جنبههای اثرگذاری پیامهای تبلیغی که میتوان آن را قانون اثرپذیری انسانها نامید، با آنچه در نظام ادارة جامعه میگذرد و فرماندهان و فرمانروایان و کارداران به آن عمل میکنند، تفاوت و تضادی نداشته باشد. به گفته حافظ:
گر انگشت سلیمانی نباشد چه خاصیت دهد نقش نگینی؟
البته اهل فن میدانند که بینش خواص در طول زمان، می خام را از پخته جدا خواهد کرد. دانش و سخنی که ژرفا ندارد، خم رنگرزی یا چراغ کورهای است که برای عوام ممکن است رهنمون باشد، اما نه برای صبحخیزان آفتابشناس٫
فرهنگسازی و فهم حقیقت
در شهرستان علم هیچ کالایی گرانبهاتر از معرفت حقیقی نیست. زمانی پیامهای تبلیغی کارساز است و برای ایجاد فرهنگ سالم شهرسازی و شهرنشینی جلوهگری دارد که با اجتناب از حفظ منافع استعماری و سودجویی نیروهای فشار و عافیتطلب، باعث امکان پرورش نیروی اندیشه و وجدان انسان و تمکین او به حفظ سلامت محیط کار و زندگی بدون اجبار شود. ارعاب و جریمه، فقط تا زمانی کارساز خواهد بود که جامعه به آن سطح از باور رسیده باشد که تخریب محیط زیست مانند دزدی و قتل و سایر جرایم، جرم است و مستلزم کیفر که البته به عنوان عوامل نهایی میتوانند مفید باشند.
در جامعة کنونی، قطب ثروتاندوزان و مقتدران با قطب مردمان عادی نه تنها فاصلهای است عظیم، بلکه به قول تیپورمنده،۱ گودالی است پرنشدنی که روز به روز عمیقتر و گشادهتر میگردد. آنچه این روزها خطرناک است، قدرت سهامداران بزرگ، قدرت تراستها و کارتلهای وطنی و جهانی و مالکیتهای بزرگ منقول و پول و سهام و اعتبارات بانکی و اسکناس است که باید با اهمیتدادن به افکار عمومی و در سایة ایمان و تقوا و اتخاذ جبهههای نبرد تبلیغی با روشی مطمئن که نتیجه فطرت پاک و گرایش ذاتی انسانها به حق باشد، مانع منافع طبقاتی و زورمداری سودجویان شد. و همچنین با استفاده از محرکها و چگونگی تأثیرگذاری آنها در انسان، زنگارهای گوهر پاک درونی انسانها را زدود و افکار عمومی را به کسب فرهنگ و فکر بلند جهت داد.
در این صورت و در شرایط برخورداری همگانی از مزایای اجتماعی است که ادراکها و انفعالها و تأثیرهای درونی بهخصوص در پرتو دین و ایمان با عمق جان میآمیزد، با وجود انسانی یکی میشود و شکل و نمود لذتبخش و دلپذیر میگیرد.
ابزار فرهنگسازی
بهرهگیری از وسایل ارتباطی و رسانههای گروهی و دستگاههای مطبوعات و مخابرات، بنگاههای انتشاراتی، خبرگزاریها و بنگاههای سخنپراکنی و نهادهای ارتباطی مستقیم و مراکز اجتماعات به صورت یک نهضت همگانی میتوانند به عنوان نیرومندترین سیستمهای تبلیغی، کمکی باشند در برداشتن گامهای مؤثر به قصد برنامهریزیهای تبلیغی در جهت مدیریت و هدایت افکار عمومی و ایجاد پندار مطلوب پذیرش ذهنی و عقلی در امر سالمسازی محیط زندگی و اشتغال و روابط صحیح حاکم بر آن، که از مباحث بنیادین اخلاق حرفهای است.
لذا باید سعی کرد با تعلیم و تربیت مداوم، مفهوم درست چگونه زیستن در عمق اجتماع نفوذ کند، دستگاههای مطبوعات و مخابرات و سیاست علمی و برنامهریزی در دست اندیشمندان روشنبین آزاده و وارسته باشد، و الا اگر فقط ناچار به بیان حرف یا تظاهر به تأمین سلامت انسان و سالمسازی محیط او باشیم و در عمل در فکر کسب قدرت و در اندیشة سودجویی و سوداگری مالکیتهای بزرگ منقول و پیگیری اغراض خصوصی. صرفاً سخن گفتن از محیط سالم و اخلاقی تنها لایق شأن مجلسی از رجال است که پس از ضیافتی بنشینند و پرچانگی کنند! آنچه آدمی را میسازد و به انسانیت میرساند فهم حقیقتها، معرفت به جهان و فیض رسانیدن به همة ابنای بشر است و آنچه انحراف میدهد، تغییر معیار ارزشهاست.
رشد لجامگسیخته به ترتیبی که تا کنون در اغلب کشورها تشویق میشده است، دیگر نمیتواند مورد قبول کارشناسان اجتماعی و جامعهشناسان و اندیشمندان آن قرار گیرد. به همین علت بحثی که از اواخر دهه ۱۹۶۰ شروع شده بود، در اواخر دهه ۱۹۷۰ و اوایل دهه ۱۹۸۰ بخش مهمی از مباحثات جامعهشناسان، اقتصاددانان و اکولوژیستها در زمینه چگونگی رشد و توسعه در کشورها را به خود اختصاص داد تا آنکه موافقان و مخالفان رشد نامحدود به مفهوم کاملتری از مقولة توسعه دست یافتند.۲
بر اساس این مفهوم جدید است که هیچ جامعهای مجاز نیست محیط زیست و منابع طبیعی در انحصار را صرفاً برای برآوردن نیازهای خود به گونهای مورد استفاده قرار دهد که ضمن غفلت از آسیبرسانی به نسل خود، نسلهای بعدی را نیز با امکانات طبیعی ناسالم مواجه سازد. احترام به محیط زیست و حفظ آن یک فرهنگ است که اقتضا دارد بهترین روشهای آموزشی متناسب ضمن آنچه شرح آن گذشت، به کار گرفته شوند تا بهرهبرداری اصولی و معقول از سرزمین و منابع زیست محیطی (توسعه پایدار) مهیا باشد.۳
پینوشتها:
۱ ـ جهانی میان ترس و امید، ۱۳۳۹، مقدمه.
۲ ـ شاخص شناسی در توسعة پایدار، ۱۳۷۶، ص۱۴٫
۳ ـ همانر محیط زیست در سوئد، ج۸، ش۲ ص۷۸٫
روزنامه اطلاعات
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید