سیاست ادبیات نظیر چیزی شبیه به سیاست نویسندگان نیست. به تعهدات شخصی نویسندگان در کشمکشهای اجتماعی یا سیاسی دورانشان نمیپردازد. به شیوهای نیز نمیپردازد که نویسندگان ساختارهای اجتماعی، جنبشهای سیاسی، یا هویتهای گوناگون را در کتابهایشان بازنمایی میکنند. تعبیر «سیاست ادبیات» حاکی از آن است که ادبیات به صرف ادبیاتبودنش سیاست میورزد.
در جستجوهای خود به برگه و سند و منبعی که حاکی از حضور حماسه ملی ایران در متون اعتقادی علویان ترکیه باشد، برخورد نکردهام، هر چند علویان ترکیه از لحاظ اعتقادی و آیینی نزدیکتر از علویان سوریه به نحلة علویان اهل حق (یارسان) هستند (رک: سلطانی، محمدعلی، درونمایههای مشترک در سرانجام، ولایتنامه، بویوروق) و ترک، کُرد و فارس و بلوچ و عرب خوزی و طبری و گیلک و مازنی و تاجیک و پشتو و هزاره و… همه با هم در سرودههای حماسه ملی ایران شریک هستند؛ اما با اینکه سلاطین عثمانی خود شاهنامه میخواندند و شاهنامهخوانان مشهور و زبردستی داشتند و در مکاتبه با پادشاهان صفوی، خودشان را فریدون و منوچهر و… و شاهان صفوی را ضحاک و افراسیاب خطاب میکردند، ولی از هر گونه ترویج شاهنامه در جامعه مردمی و محافل و مجالس عمومی قلمرو آل عثمان اندیشناک بودند!
چرا هایدگر در سال ۱۹۳۳ گام درست را برداشت؟ هایدگر ژیژک اگر شر ریشه در پیچیدگیهای خود هستی داشته باشد، آیا این امر سرانجام انسان را از مسئولیت شر انضمامی معاف نمیکند؟ بهعبارتدیگر، پرسش ازاینقرار است که «آیا هایدگر در نسبت دادن منشأ شر به یک منفیبودگی در خود هستی، صراحتاً شر را بهعنوان یک انحراف ضروری انتولوژیک توجیه نمیکند؟» اگرچه حساسیت بیاندازه و تقریباً فوبیایی هایدگر به اخلاق میتواند به سادگی مبین پذیرش ضمنی رفتار اخلاقیِ زنندهی خود وی و فقدان رویکردهای ابتدایی اخلاقی باشد، اصرار معارضان وی بر همین ویژگیهای هایدگر بهمثابه یک شخص نیز نادرست است، چنانکه گویی با نشان دادن کمبود شخصی استانداردهای ابتدایی اخلاقی نزد هایدگر میتوان از تکلیف دشوار مواجهه با موضوعاتی که اندیشهی هایدگر اقامه میکند پرهیز کرد
نگاهی به تاریخنگاری اندیشهی جان پوکاک و کوئینتن اسکینر؛ اسکینر- پاکاک مکتب کمبریج در تعارض با مکاتب تاریخنگاری رایج مارکسیستی و تحت تأثیر مکاتب نئوایدئالیستی شکل گرفت؛ بهعنوان مثال، کوئینتن اسکینر تحت تأثیر سخن مشهور کالینگوود که هر تاریخی نهایتاً «تاریخ اندیشه» است، بر این باور بود که تاریخنگار اندیشه باید تلاش کند که اندیشهی نویسندگان گذشته را مورد تأمل قرار دهد تا بتواند اغراض آنها را به زبان معاصر بیان کند و معاصرت ببخشد.
فوگلین آرزوی هر نوع جامعهی ایدهآل و آرمانی را از آنجا که مطالبهی سعادتی معادشناختی است، باید نوعی رویکرد عرفانی به سیاست تلقی کرد. اندیشهی عرفانی در این رویکرد خود یک «متا-سیاست» است که کیفیت و سیطرهی الهی، الهام و وحی رسالت و قدرت زمامدار را در خود یکجا گرد آورده است. شخص حاکم تبلور ارادهی الهی است و بهعنوان عارف تمامعیار یا کسی که معارف مطلق نسبت به جان و جهان دارد، از اختیاراتی همپای ذات الوهی برخوردار است. نقل است استادی که «اخلاق تجارت» تدریس کرده، خود توصیه میکرد یا اخلاق بخوانید یا تجارت. این حکایت پیوند ظاهر عرفان و سیاست است. در نگاه اول عرفان (ما واژهی عرفان را در این نوشتار مختصر و با توجه به بافتار غربی/اسلامی آن با تسامح فراوان و به معنای کلی معرفتی الهی یا آگاهی معنوی به کار گرفتهایم)، حوزهای کاملاً مستقل از سیاست است؛ مقولهای درونگرایانه که با تأملات وجودی و انفسی ارتباط دارد.
درباره ماهیت مفهوم زمان مفهوم زمان از ديرباز فکر بشر را به خود مشغول کرده و از قديم تا به حال نظرات فلسفي و فيزيکي متفاوت و گاه متناقضی درباره مفهوم و تعريف زمان ارایه شده است. سه مسأله مهم در مبحث زمان عبارتند از: وجود زمان، ارتباط ميان زمان و حرکت و پيوستگي زمان. از نظر واژهشناسی ایرانی، «زم» یکی از فرشتگان دین زرتشت بوده است که با پسوند «ان» زمان و با پسوند «ین» زمین را در زبان پارسی بهوجود آورده است. جهان مادی توأم با کنش و واکنشهای متفاوتی است که اینها تحت بردارهای خاصی تغییر میکنند.
درباره بيسوادي گريبانگير اين روزها اگر يك سنگ را امروز پرتاب كنيم، در نظام آموزش ١٠ سال بعد به زمين مينشيند و نتيجه را معلوم ميكند. درست مثل اينروزها كه ميبينيم، جوانان و نوجوانان ما، برخلاف تمام آن برنامههايي كه گفته ميشد يا خواست مديران بود، اطلاعات عمومي و سطح سواد چنداني ندارند. بارها و بارها، پاياننامههايي در مقطع كارشناسي ارشد خواندهام كه پر غلطهاي املايي بوده و نميشود پذيرفت كه دانشجويي كه تا اين مقطع پيش آمده، املاي كلاس دوم و سوم دبستان را هنوز بلد نيست. در واقع ماجرا از اين قرار است كه نظام آموزش در دستگاههاي آموزشي، آموزشدهنده مدنيت نبودهاند. البته هر نظام آموزشي مدرني موظف است كه مدنيت را به نسل آينده دانشآموز بياموزد.
چنان که در آغاز این نوشتار آوردیم، نخستین ترجمه حماسه ملی ایران به زبان بیگانه، در عهد امپراتوری ایوبیان و به پشتیبانی ملک معظم عیسی ـ پسر ملک عادل ـ از ایوبیان کُرد ایرانیتبار و به اقدام فاضلانة بنداری اصفهانی به عربی ترجمه شد و علاوه بر اینکه بخشی از سوریه و مناطق علوینشین آن قلمرو جغرافیایی زیستگاه آبایی و اجدادی کردهای ایرانیتبار بود، بسیاری از لشکریان صلاحالدین ایوبی را نیز کردها تشکیل میدادند۱۰۸ و آن سرزمین را در تصرف خویش داشتند.
شیخالرئیس بوعلیسینا نابغهای جهانی و از اعاظم دانشمندان خدمتگزار بشریت در طول تاریخ است. نقش بیهمتای حضرت شیخ در پیشرفت علوم بشری به ویژه طب و دانشهای مرتبط با فلسفله و حکمت، چنان پرآوازه است که آثار و اندیشههای او با گسترة وسیعی از مخاطبان، جهانیان را در هزاره گذشته به تحسین و درسآموزی از محضر بلند او کشانده است. او با نبوغ ویژه، جهد علمی و ابداعات بیبدیل خود نحلههای فلسفی، عرفانی، پزشکی و سایر شعب علمی را پس از خویش وامدار و دنبالهروی خود نمود. اکنون پس از گذشت هزار سال از چهره در نقاب خاک کشیدن ابوعلی سینای بزرگ، جهان دانش و معرفت، او را عزیز میدارد و از مردهریگ علمیاش برای رشد و تعالی خود همچنان توشه برمیدارد.
شب دراز است و قلندر بیدار! یکی از ضربالمثلهای مشهور است که درمیان مردم، از حضور قلندران در تاریخ ایران حکایت دارد؛ حضوری که بهگونهای با نگهبانی از حقوق مردم گره خورده است. قلندران با حضور در کوچههای شب و حفظ خانه و اموال مردم و انتشار اخبار امنیت یا تجاوز و دزدی، خاطراتی را در ذهنها حک کردهاند.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید