دکتر دینانی طی یادداشتی در سایت شخصی اش: وقتی انسان می اندیشد، کلمات در ذهن او ردیف می شوند، انسان بدون کلمه فکر نمی کند. مخاطب در این حالت –به یک اعتبار- خود انسان است، یعنی انسان در این حالت به این اعتبار که سخن می گوید، گوینده است و به این اعتبار که حرف خود را می فهمد، شنونده است، پس سخن برای شنیدن است خواه مخاطبی رو به روی ما باشد، خواه انسان با خودش بیندیشد.
همه مثنوی شناسان بزرگ جهان وجود ساختار در مثنوی را رد کرده بودند و حتی نیکلسون پس از 35 سال تحقیق و بررسی مثنوی، را بهتر از هر کس دیگر در غرب می شناخت، حدس زده بود مثنوی، عمیق تر و غنی تر از آنی است که به نظر می رسد؛ اگرچه خود هرگز این عمق را کاملا در نیافت و در مورد چگونگی آن توضیحی نداد.
از نشانههای یک جامعه بیمار، فقدان تعاملات و ارتباطات انسانی عمیق و صحیح میان افراد و گروههای انسانی آن جامعه است. در چنین جامعهای انسانها از برقراری گفتوگو و ارتباط مؤثر، سالم و سازنده انسانی ناتوانند و منازعات و مجادلات اندیشه سوز که در نهایت ممکن است به تخاصم و درگیری بینجامد عرصه را بر مکالمات و مراودات اندیشه ساز تنگ میکند و مانع رشد و تعالی و شکوفایی انسانها و جامعه انسانی میشود. از نشانههای یک جامعه بیمار، فقدان تعاملات و ارتباطات انسانی عمیق و صحیح میان افراد و گروههای انسانی آن جامعه است. در چنین جامعهای انسانها از برقراری گفتوگو و ارتباط مؤثر، سالم و سازنده انسانی ناتوانند و منازعات و مجادلات اندیشه سوز که در نهایت ممکن است به تخاصم و درگیری بینجامد عرصه را بر مکالمات و مراودات اندیشه ساز تنگ میکند و مانع رشد و تعالی و شکوفایی انسانها و جامعه انسانی میشود.
برای پاسخگویی به این پرسش، فلسفه امروزین سؤالی را در کانون كندوكاوهای خود قرار داد که شاید بسیار عجیب به نظر برسد: تفاوت میان انسان و حیوان چیست؟ فیلسوفان سدههای هفدهم و هجدهم مجذوب تعریف آن شدند که حیوان چیست و اعتقاد داشتند که اگر میتوانستند تفاوت میان انسان و حیوان را تبیین نمایند، بهتر میتوانستند «تفاوتهای مشخصی» را که معرف انسان و خاص اوست، تمییز دهند. به گفته ژول میشله ـ تاریخنویس برجسته سده نوزدهم ـ حیوانات «برادران متواضعتر» مایند! این موجودات به ما نزدیکترند؛ به سادگی میتوان دید که چگونه از لحظهای که افول فکر دین آغاز شد و جای خود را به فکر انسان به مثابه مرکز دنیا و موضوع تفکرات فلسفی داد، این پرسش که چه چیزی «مناسب انسان» است، از اهمیتی عقلی برخوردار گردید.
برای نکوداشت بزرگان ادب و هنر ایرانزمین و بزرگمردان پارسیگوی، مسلما یک روز در تقویم کافی نیست. همواره و هرروزه باید از ستارگان ادب ایرانزمین گفت و نامشان را در تمام روزهای سال، زنده نگه داشت اما به هرحال رسم شده که در تقویم هم روزهایی به پاس دستاوردهای بزرگانی نظیر مولانا، فردوسی، خیام، حافظ، سعدی و... اختصاص یابد. باید توجه داشته باشیم که تعدد روزها مسالهای را حل نمیکند؛ یعنی باید بدانیم که فرضا اگر بهجای یک روز، یک هفته به نام این بزرگان بگذارند یا اصلا نه، یک ماه را به هریک از آنها اختصاص دهند، چیزی حل نمیشود؛ چون اهمیت این افراد، با کمیت هویدا نمیشود. کیفیت پرداختن به این بزرگان است که اهمیت دارد.
دکتر دینانی، استاد فلسفه، در یادداشتی تازه در سایت شخصی اش به تفاوت فهم و تصور پرداخته است که متن آن به این شرح است: ابوحامد محمد غزالی در تفسیر آیه شریفه {الله نُور السَّماوات و الارض} معتقد است که نور دارای چهار مرتبه است: مصباح، زجاجه، مشکاه، زیتونه. غزالی در اینجا می گوید که این مراحل قابل فهم است اما قابل تصور نیست. حال سوال اینجاست که تفاوت بین تصور و فهم چیست
انتشارات اطلاعات به تازگی كتاب «تاریخ مختصر اندیشه» را از لوك فری روانه بازار كتاب كرده است كه در دانشگاه دنیس دیدرو (مجموعه دانشگاههای پاریس، سوربن) به تدریس فلسفه اشتغال دارد و جوایز بسیاری را نصیب خود ساخته است؛ از جمله جایزه مِدیسی، جایزه ژانژاک روسو و جایزه اوژوردویی. علاوه بر آن نشان لژیون دونور و نیز نشان شوالیه ادبیات و علوم را به دست آورده است. آنچه در پی میآید، بخشی از فصل چهارم كتاب است.
تعاریفی که اغلب از معماری ارائه میشود، توصیفی از ویژگیهای آن است و کمتر جامعیتش را در بر میگیرد. معنا دادن به فضا و خلق یا دمیدن احساس در آن را شاید بتوان جامع و مانعترین تعریف برای معماری در نظر گرفت.
دبا: در دهة 1320ش، تهران مرکز اصلی انتشار کتاب در ایران بود. در چند شهر دیگر، به ویژه در چند مرکز استان، شماری کتاب منتشر شد، اما رقم انتشار کتاب در شهرستان ها در خور توجه نیست. شهرهایی جز تهران که در آنها کتاب منتشر شده است، این شهرها بودند: اراک، اصفهان، اهواز، تبریز، رضائیه(ارومیه)، شیراز، قم، کرمان، کرمانشاه، مشهد، ملایر، همدان،یزد.
بهنظر نمیآید که امسال، در بیستمین سالمرگ کارل ریموند پوپر، طیفهای روشنفکری خاصی در ایران، مانند دهههای 60 و 70 خورشیدی، به جدل و جدالهای نظری درباره دیدگاهها و نظریههای این فیلسوف نامآشنای اتریشی- انگلیسی بپردازند. در آن سالها مناظره و مناقشه بر سر آرا و افکار پوپر دستاویز مباحث سیاسی شده بود.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید