جمشید کیانفر در همایش یك روزه بزرگداشت دکتر عبدالحسین نوایی كه با عنوان «نوای تاریخ در مجموعه آثار نوایی» چهارشنبه 16 مهرماه در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد گفت: دکتر نوایی دانشآموخته تاریخ نبود اما یک تاریخدان بهشمار میآمد. او بیش از 80 سال زیست و بیش از 100 سال قلمفرسایی کرد.
آثار مودیانو را میتوان به سه بخش تقسیم كرد. در دوره اول آثارش به جنگ جهانی دوم و اشغال فرانسه و به ویژه شهر پاریس میپردازد. البته مودیانو متولد 1945 است و جنگ را ندیده اما به گونهای خاطرهسازی میكند و به شیوهای، گذشته جنگ را به عنوان خاطره تعریف میكند كه گویی خودش در جنگ حضور داشته. البته رمان «محله گمشده» كه من آن را به فارسی برگرداندم و سال 1389 از سوی انتشارات افراز به چاپ رسید، در بخش دوم آثار او میگنجد. اما به طور مثال در رمان بلوارهای «كمربندی» كه در حال ترجمهاش هستم این ویژگی وجود دارد یا كارهای دیگرش مانند «گشت شبانه» و «میدان اتوآل» كه جزو نخستین آثارش است، این ویژگی به چشم میخورد.
تاکنون حداقل شواهد ارائه شده درباره نام بابُل، مربوط به منابع مکتوب کهن غیرقرآنی بوده که در مقاله حاضر سعی شد شواهدی از متون کهن فارسی در زمینه تفسیر آیات و قصص قرآن کریم آورده شود. نگاهی به این متون- در تفسیر آیه 102 سوره بقره که مربوط به قصه دو فرشته الهی به نام های «هاروت و ماروت» در «بابِل» عراق است- وجود جاینام «بابُل» در حوالی کوه دماوند (مازندران) را تائید کرده آن را همتراز نام «رود باول» در قرن چهارم قرار میدهد. شهرستان بابُل در استان مازندران در گذشته بارفروش، بارفروشده و مامطیر بود و رودخانهای که از آن میگذشت- براساس کتاب قرن چهارمی حدودالعالم- «رود باول» نام داشت که هم اکنون «رود بابُل» نامیده میشود.
آذربایجان آن چنان نقش ممتاز و ارزشمندی در تمامی طول تاریخ ایران در ابعاد مختلف نظامی و سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و هنری در سرنوشت ایران و حفظ تمامیت ارضی و سیاسی آن داشته كه لازم است در ابعاد مختلف به آن بپردازیم. در این راستا ابتدا به سراغ آثار باستانی و فرهنگی آذربایجان و حوادث مهم اساطیری و تاریخی كه در این مكان رخ داده میرویم و در ادامه، مقولههای دیگر را مورد بررسی و كندوكاو قرار خواهیم داد
ادیسون الیس(Addison Ellis) دانشجوی دکترای فلسفه در دانشگاه ایلینوی امریکاست. او دوره کارشناسی ارشد فلسفه را در دانشگاه کلرادو و کارشناسی فلسفه و روانشناسی را در دانشگاه ایلینوی گذراندهاست. الیس آثاری در حوزه فلسفه ذهن (بخصوص مسائل مربوط به حیث التفاتی)، معرفتشناسی (بویژه نقش شهود فلسفی در کار فلسفی)، فلسفه کانت و فلسفه پساکانتی دارد. او در سه مقاله مجزا به مسأله «ایدهآلیسم فلسفی» پرداختهاست که مقاله حاضر یکی از این سه گانه است.
سهراب سپهری به جهتی تامّ و تمام، شاعر رنگها و صیاد واژههاست که در چشمانداز جهانی از ادبیات و عرفان، آموزههای این دو وجه را در کنار هم به داوریِ مخاطبانش فرا میخواند. وی بهگونهای همواره به کشف روزها و لحظهها پیش میراند و از منظر «هستی» به سمت خلاقیّتهای فردی خویش، به صید خلقتهای انسانی و عاطفی پا میگشاید.
از این مفهوم که به نظر سارتر طبیعت انسانی وجود ندارد، که هستی انسان مقدم بر جوهر اوست، به بحث بیپاسخی پیرامون نژادپرستی و تبعیض جنسیتی میرسیم. نژادپرستی چیست؟ تبعیض جنسیتی چیست؟ فکری است که مطابق آن جوهری انحصاری برای هر نژاد یا هر گونه وجود دارد، و فردفرد اعضایش کاملاً در آن محصورند. نژادپرستان میگویند «آفریقایی مانند بچه است»، «یهودیان هوشمندند»، «اعراب تنبلاند»؛ و به دلیل استفاده از حرف تعریف معین، میفهمیم که با نژادپرست سر و کار داریم؛ یعنی کسی که به اعتقاد او همه افراد یک گروه همان خصائص یا «جوهر» را دارند. به همین ترتیب، برای طرفدار تبعیض جنسیتی که اعتقاد دارد این بخشی از گوهر طبیعی زنان است که بیشتر عاطفی باشند تا عاقل، بیشتر مهربان باشند تا دلیر، وظیفه زنان داشتن فرزند و ماندن در آشپزخانه است.
انسانشناسی فلسفی مدرن(Modern Philosophical Anthropology) به عنوان یکی از رشتههای علوم انسانی در اروپا در دهه 1920 با توجه به نگرشهای اگزیستانسیالیستی و پدیدارشناختی رواج یافت، اگرچه با این رویکردها تفاوت داشت و از اصول آنها تبعیت نمیکرد اما وابستگی بسیاری به پراگماتیسم و انسانشناسی علم داشت. این شاخه معرفتی در دهه 1940 میلادی به عنوان یکی از شاخههای فلسفی آلمان مطرح شد و با توجه به اینکه از نظر تاریخی بر سنتهای فلسفی آلمان بنا نهاده شده بود اما پیدایش آن در سطح گسترده، مرهون پیشبینیهای علوم انسانی در قرن نوزدهم میلادی است.
همۀ رسانه های ارتباطی بدون استثنا به اشکال و درجات مختلف با نشر پیوندهای انداموار دارند و هرگونه سیاست حاکم بر رسانه های ارتباطی تاثیرهای مستقیم و غیر مستقیم خود را بر نشر باقی می گذارد. رسانه ها در عین حال از نیروهای تخصصی یکدیگر بهره می گیرند. گاه که رسانه ای با محدودیت هایی رو به رو می شود، نیروهای تخصصی آن رسانه، معمولاً به نزدیک ترین و شبیه ترین رسانه مهاجرت می کنند. به همین سبب در اینجا بر پیوندهای میان رسانه ها تاکید می شود.
مارتین هایدگر در سال 1919 در فرایبورگ وارث جنبشی در فلسفه شد به رهبری ادموند هوسرل به نام «پدیده شناسی». هدف این جنبش آن بود که تا جایی که ممکن است پدیدار و ساختار تجربه آگاهانه را بدون توسل به پیشفرضهای علمی یا فلسفی توصیف کند.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید