مهرماه، زمانی برای آغازی نو است. تقویمها با منطق چرخهای که در خود دارند، یک امید هرچند کوچک را حمل میکنند؛ اینکه بتوان دست به بهبود موقعیتها و زمینههایی زد تا زندگی بهتری برای شمار بزرگتری از مردم فراهم آید. اول مهر، یکی از این نقاط چرخهای در تاریخ ماست که یک جامعه مبتنی بر کشاورزی و زایندگی را همیشه به آینده و آغازی دوباره امیدوار میکند. وضعیت امروز در آموزشوپرورش و دانشگاههای ما، وضعیتی بهدور از موقعیتهای آرمانی است و این را هم کنشگران درون آنها میدانند و هم کسانی که این موقعیتها برای تربیت ایشان ساخته شده است
22 وقتی سخن از میراث مردم شناسانه فرانسوی ( و تقریباً همیشه باید اضافه کرد بریتانیایی) برای کشور خود میزنیم و بر نیاز به چرخشی اساسی به سوی مدرن کردن این رشته و سوق یافتن به سمت انسان شناسی میبریم، ابداً با بحثی در مورد دو کلمه روبرو نیستیم. بلکه جهانی از اندیشه این دو واژه را از هم جدا می کند
نیكولو ماكیاولی، در اثر جاودان خود، «شهریار»، به مثابه یكی از مهمترین و نخستین نظریهپردازانی كه امر سیاسی را تحلیل میكند و بر اساس اسناد و تجربه خویش از دربارهای سلطنتی اروپا و نه تمایلات شخصیاش، كنش سیاسی را تبیین كرده است. بدین ترتیب، زمانی كه او در برابر این پرسش سهمگین قرار میگیرد كه برای یك شهریار یا یك حاكم، «عشق» (یا به عبارتی، محبوبیت) باید مهمتر باشد، یا «ترس» (یعنی نظمی كه از قانون و از الزامات و مجازات ناشی میشود) تا بتواند بر مردم خود حكومت كند؟
ماه رمضان به شهر تعریف جدیدی میدهد و نمیتوان آن را از شهر جدا دانست. در كشورما به نسبت فرهنگها و سبكهای زندگی مختلف، رمضان به شكلهای متنوعی خود را در سطح شهر نشان میدهد.
حاشیه نشینی شهری ، پدیده ای خاص ایران نیست، از لحاظ تاریخی با شروع انقلاب صنعتی در کشورهای اروپایی در قرن نوزدهم، که با فقر روستاها همراه بود، جمعیت های روستایی روانه شهرها شدند و چون در شهر نمی توانستند مسکنی بیابند در حاشیه های شهرهای بزرگ برای خود مسکنی اغلب بسیار نامناسب و با کمترین امکانات می ساختند و در آن ساکن می شدند.
تاریخنگاری کلاسیک که عمر آن در اروپا در اوایل قرن با مکتب آنال به پایان رسید، در ایران همچنان زنده است. در این رشته، پاسخهایی اغلب کلیشهای برای پرسشهایی کلیشهایتر اصل متن را میسازند. درست برعکس تاریخشناسی مدرن که برپایه الگوی آنال و پساآنال در جهان آغاز شد، و پاسخهایی همواره متفاوت برای پرسشهایی همیشه گوناگون عرضه میکند.
«آنچه كه ممكن است نجاتدهنده كشورمان باشد، اندیشه آزادیبخشی است كه از درون خلاقیت هنری بیرون میآید.» اینها را «ناصر فكوهی» - رییس موسسه ایرانشناسی- در بزرگداشتِ «پرویز كلانتری» گفت. او همچنان بیمار است؛ همچنان قدرت تكلم و راهرفتن ندارد و همچنان روی بومش، هیچ قلمی نمیكشد؛ اما چهارشنبهای كه گذشت، دوستدارانش برایش مراسم بزرگداشتی در خانه هنرمندان برگزار كردند و در رثای او و هنرش، سخن گفتند. «ناصر فكوهی» - استاد انسانشناسی دانشگاه تهران و رییس موسسه انسانشناسی و فرهنگ – اما به شیوهای دیگر از كلانتری گفت.
یکی دیگر از این موارد پیش پا افتاده که دخالتهای بیجا را نشان میدهد، چگونگی ابراز احساسات و شادی است که باز هم بنا بر تصدیگری دولتی نباید از حدی «شدیدتر» و «غیر متعارف» باشد. به همین دلیل است کهگاه میبینیم سادهترین رفتارهای عمومی به بهانه اینکه مخالف عرف هستند زیر فشار قرار میگیرند و از کاهی، کوهی ساخته میشود
انقلاب های دموکراتیک و صنعتی در قرن نوزدهم این معادله را بر هم زدند و سبب شدند که هنر مردمی هر چه بیشتر به رسمیت شناخته شده گسترش یابد و به صورت انبوه تولید و مصرف شود. انقلاب اطلاعاتی و شبکه های اینترنتی باز هم این حرکت را تشدید کردند و امروز دیگر کمتر می توان مرزهای دقیقی میان این دو گونه هنر بکشد و هر چند هنوز هستند کسانی که می خواهند آنها را در قالب «هنر فاخر» و «هنر مبتذل» از یکدیگر جدا کنند، اما این سخن و این شیوه ارزش گزاری، دستکم از دیدگاه علوم اجتماعی چندان ارزشی ندارد...
رئیس انجمن انسانشناسی و فرهنگ، معتقد است بازگشت به واژه مردمشناسی، سقوط به ورطه استعماری و تفکر اروپا محور و هدر رفتن بیش از سی سال تلاش برای بیرون آمدن از نگاه بالا به پایین به فرهنگ است.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید