اینکه پرسیده شود: «چرا در تاریخ اندیشه ما، جای زنان خالی یا نسبتا خالی است؟» پرسشی است که به نادرست مطرح شده و با حرکت از این پرسش نادرست شاید هرگز نتوانیم به پاسخی درست برسیم. پرسش، هنگامی باز هم جهت نادرستتری به خود میگیرد که در پی آن باشیم که؛ آیا «اندیشه» میتواند جنسیت داشته باشد؟ و آیا وضعیت تاریخ سرزمین ما باید در پهنهای جدا از دیگر محیطها، تحلیل و ادراک شود؟
تهران یک «شهر سیاسی» است؛ اصولاً شهر در ایران یک مفهوم سیاسی است. شهر ایرانی با شهر یونانی تقریباً همعصر است، اما اگر به خاستگاه هر یک توجه کنیم، درخواهیم یافت که شهر یونانی حاصل یک قرارداد عمدتاً خویشاوندی است در حالی که شهر در ایران برآمده از یک تصمیم سیاسی است و از این رو، واژه شهر از «شاه» گرفته شده است؛ به این معنا که شهر شدن یک فضای برآمده از یک تصمیم فردی است که این تصمیم توسط شاه گرفته میشود.
پرسشهایی كه این روزها برای بسیاری از روشنفكران و اهل مطالعه مطرح میشود، این است كه چرا دیگر مردم روشنفكران را به خوبی نمیشناسند و چرا سلبریتیها تاثیر بسیار شگرفی در جامعه پیدا كردهاند. همچنین شاهد هستیم كه فضای مجازی عرصه قدرت بسیاری از بازیگرها و هنرمندان مشهور شده است و دنبالكنندههای فراوانی هم دارند.
عوامل متعددی در شكلگیری جوامع دخیل هستند اما برای دوام یك جامعه همبستگی اجتماعی از اهمیت بسیار بالا و استثنایی برخوردار است؛ عاملی كه هرچند از علل موجبه آن محسوب میشود اما در علل مبقیهاش نیز نقش بیبدیلی را ایفا میكند؛ نقشی كه البته در بزنگاههای حساس، پررنگتر هم میشود.
شهر مدرن ایرانی را بدون دانشگاه نمیتوان تصور كرد. ناصر فكوهی، استاد انسانشناسی دانشگاه تهران در گفتوگوی حاضر با بیان این سخن به بررسی نسبت دانشگاه و جامعه ایرانی میپردازد و ضمن بیان سیر تطور دانشگاه در جهان غرب و در ایران، به نقاط سایه و روشن حضور دانشگاه در جامعه ایران میپردازد. مدیر موسسه انسانشناسی و فرهنگ معتقد است...
مهاجرت در تمدن و تاریخ انسانی به مفهوم برخاستن از جایی با هدف رفتن به جایی دیگر، پیشینه دراز دارد؛ آغاز آن شاید با زیست انسان بر کرهخاکی پیوند داشته باشد. بسیاری از دگرگونیهای تمدن انسانی در مهاجرتها و کوچهای خواسته یا ناخواسته پدید آمده، سرچشمه کنشها و واکنشهای گوناگون در زندگی انسان و جامعههای گوناگون در روزگاران پیدرپی شده است.
آیا به روایتهای جهانگردان تاریخی درباره وجود نمودهایی از خشونت اجتماعی در تاریخ جامعه ایران میتوان اعتماد کرد ظرفیتها و بسترهای خشونتزا در تاریخ یک سرزمین چگونه پدیدار میشوند
فکوهی در نشست نقد و بررسی کتاب «دانشگاهی که بود» گفت: دانشگاه ما در یک حرکت تدریجی روبهنابودی و خودکشی آرام است و این نظام با انواع داروهای مسکن مانند مقالات I.S.I شرکت در کنگرههای بینالمللی، افزایش بدون توجیه دانشجو و ... خود را تسکین میدهد.
نشست نقد و بررسی کتاب «دانشگاهی که بود» نوشته ناصر فکوهی سهشنبه 7 آذرماه در سرای اهل قلم برگزار میشود.
روزگاری نه چندان دور، روزنامهها پایگاه روشنفکران و روزنامهنگاری کاری روشنفکرانه بود، اما آنچه این روزها شاهد هستیم گسست ارتباط برخی گروههای مرجع از جمله نخبگان فرهنگی و روشنفکران با روزنامهها است،البته بسیارند صاحبنظرانی که با این تجربه زیسته ما، موافق نیستند و منتقد چنین قضاوتی هستند؛ همچون میهمانان ما در این میزگرد که معتقدند رابطه بین روشنفکران و رسانهها نه تنها کمرنگ نشده بلکه در شرایط رسانهای امروز حتی ریشههای محکمتری هم پیدا کرده است، همین اختلاف دیدگاه به چالش این میزگرد بدل شد.بر این باوریم اگر قرار باشد ارتباط سازنده و اثربخش بین روشنفکران و روزنامهها شکل گیرد باید این تعامل بر چهار ستون استوار شود؛ نخست، «مخاطبان» باید این تقاضای اجتماعی را داشته باشند
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید