همایش وضعیت فلسفه در ایران در تالار مولوی دانشكده ادبیات دانشگاه شهید بهشتی با پخش كلیپی كه در آن دانشجویان فلسفه مستقیما با دوربین درباره نحوه ورودشان به فلسفه و تجربهشان از دانشگاه سخن میگفتند، آغاز شد. در این كلیپ این دانشجویان چندان از وضعیت نظام آموزشی فلسفه راضی نبودند و آن را واجد نقصهای متعدد میشمردند. بعد از آن سخنرانان كه استادان فلسفه در دانشگاهها و مراكز آموزشی خصوصی بودند، هر یك به ارایه سخنان خود پرداختند.
گوتلوب فرگه استاد دانشگاه ینا در آلمان بود و برخی از کسانی که تاریخ فلسفه تحلیلی را نگاشتهاند مثل هانس گلاک معتقدند پیدایی فلسفه تحلیلی از زمانی جدی شد که فرگه بهمعنا بها داد و از عینیت آن دفاع کرد. دو اثر مهم کلاسیک فرگه که یکی مقاله «اندیشه» و دیگری مقاله «معنا و مدلول» نام دارند، اذعانکننده این مساله هستند. مساله معنا (meaning) از مهمترین مسائلی بود که ذهن فرگه را به خود مشغول کرده بود. مساله اصلی فرگه منطق بود، او میخواست توضیح دهد منطق چیست و فکر میکرد توضیح پیشینیان بهخصوص آنچه در قرن نوزدهم و پیش از آن وجود داشته که منطق را شاخهای از روانشناسی میدانستند، امر ناوجهی بوده است؛ از اینرو در پی تاسیس نظامی عینی بود.
بخارایی گفت: جامعه شناسی از فلسفه جدا نمی شود، در بستر فلسفه می غلتد و به فلسفه نیاز دارد همانطورکه مارکس، وبر و دورکیم پیوند محکمی با فلسفه داشتند و اگر پیوندشان با فلسفه را ببریم چیزی از خود ندارند.
مشهور است كه افلاطون به شاعران بدبین بود و گفته میشود كه میخواست شعرا را از ناكجاآبادش تبعید كند، به این بهانه كه شاعر با واگویه كردن نقشهای روی دیوار به جای رهنمون شدن انسان به حقیقت خورشید او را به نحو مضاعف از حقیقت دور میكند. برای رد این نگرش بدبینانه فیلسوفان به ادبیات اما لازم نیست راه دوری برویم، حتی نیازی نیست به شاگرد شهیر افلاطون یعنی ارسطو اشاره كنیم كه فن شعر (بوطیقا) را نوشت، همان گفتوگوهای سقراطی امروز به عنوان یكی از برجستهترین متون ادبی تاریخ محسوب میشوند كه از قضا از انواع و اقسام شگردهای ادبی بهره گرفتهاند و برای رمزگشایی از آنها گذشته از آشنایی به غوامض استدلالها و مفاهیم فلسفی باید كه پیچشهای زبان یونانی را نیز دانست و به استعارات و مجازهای ادب یونانی نیز آگاه بود. درواقع مرز میان ادبیات و فلسفه مبهمتر از آن است كه در بدو امر به نظر میرسد، برای مثال متنهای نیچه را به راستی آیا باید گزین گویهها و دست نوشتههایی فلسفی خواند یا متونی ادبی؟ تكلیف آثار كی یركگور یا شوپنهاور چه میشود؟ از آن سو بنگریم، آیا كسی كه دركی از فلسفه و فلسفهورزی ندارد، میتواند مدعی شود كه فهم عمیق و دقیقی از آثار نویسندگانی چون داستایوفسكی و بكت دارد؟ با دلالتهای آشكار و پنهان آثار نویسندگانی چون الیاس كانتی و رولان بارت و كافكا چه باید كرد؟ واقعیت آن است كه فلسفه و ادبیات بیش از آنكه فكرش را بكنیم، به یكدیگر وابستهاند و كشیدن مرز فارق مشخصی میان آنها كار سادهای نیست. این نكته را بهتر از هر كسی سیاوش جمادی در كتاب اخیرش «انكار حضور دیگری: درآمدی به تبارشناسی رمان و نقد ادبی» كه به تازگی توسط نشر ققنوس منتشر شده است، نشان داده است. آشنایان به فلسفه و ادبیات میدانند كه سیاوش جمادی مترجم نام آشنای متنهای دشوار فلسفه آلمانی معاصر و آثار گرانسنگی چون هستی و زمان (مارتین هایدگر) سابقهای طولانی در ادبیات دارد. در واقع نخستین آثار منتشر شده از سیاوش جمادی بیش و پیش از هر چیز به حوزه ادبیات تعلق دارد. او خود در گفتوگویی كه چند سال پیش (هشتم خرداد ١٣٩٣) با روزنامه اعتماد انجام داد، میگوید كه در سالهای جوانی رمان هم نوشته است، اگرچه نخستین كتابش با عنوان سینما و زمان درباره سینمای تارانتیو است، اما محبوبترین كتابش «یادبود ایوب در جهان كافكا» است. تحصیلات جمادی نیز بعد از فارغالتحصیلی از رشته حقوق از دانشگاه تهران، با ادبیات شروع میشود.
نشست هفتگی شهر كتاب به بحث و گفتوگو درباره «عرفان و هنر در دوره مدرن» اختصاص داشت. در این نشست دكتر محمدرضا ریختهگران، دكتر سیدمسعود زمانی و دكتر شهرام پازوكی حضور داشتند. پازوكی در ابتدای مباحث خود برخی مختصات كتاب محل بحث را برشمرد. وی گفت: این اثر را نمیتوان كتاب خواند، كتابك یا كتابچه مطلوبتر است، چراكه مجموعه گفتوگوهای من در ١٥یا ٢٠سال اخیر را در بر دارد. برای افراد كمكار در حوزه تالیف، گفتوگو راه مناسبی برای بیان دیدگاههاست؛ حال آنكه اگر طرف مقابل بتواند فرد مخاطب خود را ترغیب كند، این اتفاق در شكلی مطلوبتر صورت میگیرد.
مقدمه: تاریخ اندیشه بی اغراق با یونانیان آغاز می شود. اندیشیدن و آن گونه که امروزه مرسوم است فلسفیدن، دغدغه یونانیان بود و حتی پیش از آن که سقراط دانش را عین فضیلت بخواند و فروتنانه خود را دانا به این دلیل که بر نادانی اش آگاه است بنامد، بسیاری از یونانیان در تلاش برای درک معنای هستی برآمدند. هراکلیتوس، پارمنیدس، زنون، تالس و بسیاری دیگر از پیشاسقراطی ها نخستین خشت های ساختمان بزرگ اندیشه را بنا نهادند و بشریت را مدیون خویش ساختند.
بسیاری از محققان امروزه در مقام همسنجی میان فلسفههای اگزیستانس و نماینده شاخص آن ژانپل سارتر با آرای فلسفی ملاصدرا برآمدهاند. برخی محققان نیز این موضوع را رد میکنند و به هیچ عنوان فلسفه ملاصدرا را با فلسفههای اگزیستانس قابل قیاس و همسنجی نمیدانند.
جهاد دانشگاهی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، نشست نقد و بررسی کتاب «فلسفه در دوره تجدید حیات فرهنگی غرب (از دانته تا کامپانلا)» را با حضور مؤلف و کارشناسان، دوشنبه 8 اردیبهشت ماه برگزار میکند.
فلسفه در جهان اسلام ماجرای غمانگیزی دارد، به همین علت هم بعد از گذشت هزار سال از وفات ابن سینا باز هم بسیاری از کتابهایش ناشناخته مانده است، برخی از آثارش چاپ نشده و برخی با اغلاط همراه است...
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید