جنگی که بر صلح رجحان دارد، جنگی است که معشوق با عاشق میکند. ارزش این جنگ بهخصوص از این جهت است که معشوق آن را اختیار کرده است، و چون معشوق آن را اختیار کرده است، باعث محکمتر شدن پیوند عاشق و معشوق میشود. لذا غزالی میگوید که عاشق جنگ و عتابی را که معشوق اختیار کرده باشد «دوستتر از ده آشتی دارد» (سوانح، ص۱۸). حافظ نیز اگرچه به دوست میگوید «مکن عتاب از این بیش و جور بر دل ما»، ولی باز در مصراع بعد گویی میخواهد حرف خود را پس بگیرد، به او میگوید هر چه میتواند، بکند: «بکن هر آنچه توانی که جای آن داری».
حافظ «خاک پای دوست» را روشناییبخش چشم (یا چشمه، یا چنان که در جای دیگر گفته است: «خرگه») خورشید دانسته: گرچه خورشید فلک چشم و چراغ عالم است روشناییبخش چشم اوست خاک پای تو
یکی شدن عاشق و معشوق در مقام مشاهده و نظر، مرتبهای است که در عرفان نوحلاجی وصال خوانده میشود. در این مرتبه اگرچه ناظر و منظور یکی است، ولی با این حال هنوز سایهای از دویی در میان است. به همین دلیل این مرتبه را بالاترین مرتبه در عشق نمیدانند. بالاترین مرتبه که «حقیقت وصال» خوانده میشود، وقتی است که هیچگونه شائبه دویی در میان نباشد
بادهای که در مذهب عشق حرام نیست، همان عشق قدیم است که در ازل نصیب رندان شده است و چون هر چه ازلی است، تا ابد پایدار خواهد بود، پس تا ابد لب رندان از این باده خشک نخواهد بود. در ازل هر کو به فیض دولت ارزانی بوَد تا ابد جام مرادش همدم جامی بود
عشق پس از اینکه با روح نسبتی برقرار کرد و در دل یا جان نشست، با جان به این جهان، یعنی «اینجا» میآید، و درصدد برمیآید تا برای وفای به عهد و میثاق خود سفر بازگشتی همراه همسفر قدیم خود، یعنی «جان» در پیش گیرد. چیزی که عشق را در نشئه اول به «اینجا» آورد، مرکب روح بود، ولی در بازگشت که نشئه دوم و «قوس صعود» نامیده میشود، عشق است که باید جان را به مقصد برساند. کاشانی نسبت عشق و روح را در نشئه دوم چنین به نظم درآورده است:
یکی دیگر از معانیی که احمد غزالی بیان کرده است، این است که عشق در هر جا که باشد، چه در «آنجا» و چه در «اینجا»، در مرتبه ذات(که مرتبه کمون است) و چه در مرتبه ظهور و بروز آن در عالم صنع، مقدس است. پس عشق چه در حق تعالی باشد و چه در خلق، و خواه عاشق و معشوق هر دو ذات مقدس الهی باشند و خواه عاشق خلق باشد و معشوق حق، یا عاشق حق باشد و معشوق خلق، همه مقدس است؛ بنابراین وقتی حافظ سخن از عشق به «شاهد» یا ساقی به میان میآورد، عشق او مقدس است، چه «ندیم و مطرب و ساقی همه اوست».
دربارۀ «عرفان عاشقانه حافظ» فهرستوار مطالبی بیان میگردد تا خواننده با روند عرفان عاشقانه و عشق حافظ آشنا گردد. این مقاله مشتمل بر ۲۲ موضوع میباشد که هر کدام بهصورت خلاصه مطرح گردیده است.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید