اخبار

نتیجه جستجو برای

اسطوره یک شکل ادبی از نمود های زیبا شناسانه فرهنگ قومی مردم جامعه های ابتدایی کهن و امروز است. این نمود فرهنگی افزودن بر ارزش ادبی، که ارزش صوری و ثانوی اسطوره است. ارزش مهم اجتماعی و قوم نگارانه تاریخی دارد. بسیاری اسطوره را برابر با افسانه و به معنای داستان خیالی و واهی و نادرست انگاشته و به کار برده اند. در فرهنگ و ادب اسلامی اسطوره صورتی از روایت ها ی افسانه ای آمیخته با دروغ و خرافه به شمار رفته است

( ادامه مطلب )

فردریک فایوی بروس یکی از محققان کتاب مقدس و طرفدار نظریه اعتبار تاریخی عهدجدید است. او در این مقاله ضمن بررسی سطوح مختلف معنایی اسطوره به روش،‌‌ اهداف و نتایج اسطوره‌زدایی متالهان برجسته مسیحی مانند بولتمان و مارتین دیبِلیوس و ر.رایتسنشاین اشاره می‌کند و تا جایی که بولتمان اسطوره‌زدایی را در معنای زبان‌شناختی آن به کار برده و آن را معادل‌یابی صحیح اصطلاحات استعاری کتاب مقدس بداند با او همنوایی می‌کند. بروس بر این باور است بولتمان به این سطح بسنده نمی‌کند و اسطوره را به معنای گزارش یک واقعه یا حادثه‌ای می‌داند که در آن نیروهای ماوراءالطبیعی و ماوراءبشری اثرگذار هستند.

( ادامه مطلب )

به دلیل اهمیت آب در باروری و زایندگی طبیعت، بخش مهمی از اساطیر به این عنصر حیاتی اختصاص یافته است. آب و ابرهای باران زا در گستره اساطیر، گاه به شکل زن و گاو پدیدار شده است که اژدهایی (نماد خشکسالی) با حبس آنها، مانع طراوت و زایندگی طبیعت می شود. سپس پهلوانی با شکست اژدها و آزادی گاوها یا زن های در حبس (آب و ابرهای باران زا) دوباره زایندگی و سرسبزی را به طبیعت باز می گرداند.

( ادامه مطلب )

قصه های عامیانه جلوه گاه فرهنگ هر ملت است و از آرزوها و تخیلات توده مردم شکل می گیرد. درواقع سرچشمه این قصه ها باورها و آیین های آغازین انسان هاست. باتوجه به اینکه اسطوره ها نیز جزیی از فرهنگ هر ملت به شمار می آیند، بنابراین یکی از عناصر سازنده این قصه ها، اسطوره ها هستند و باید گفت هر کدام به نوعی از یک ریشه تغذیه می شوند، اما با سمت و سویی متفاوت.

( ادامه مطلب )

اسطوره های زردشتی مثل تمام اسطوره ها از دوره ای به دورۀ دیگر دستخوش تغییر و تحولاتیشده اند. این تغییرات به دلایل متعددیصورت گرفته است؛ ازجمله تغییر ساختار اجتماعی، شیوه های تولیدی و نوع ادارۀ حکومت. این عوامل در ارتباطی دوسویه با باورهای دینی قرار دارند؛ یعنی هم از آنها تأثیر گرفته اند و هم بر آنها تأثیرگذاشته اند. اسطورۀ نخستین انسان نیزکه بخشی از اسطورۀ آفرینش است، تغییر یافته است.

( ادامه مطلب )

از ورای قرن ها تمدّن بشری، آنچه امروز از مراسم شگفت داوری ایزدی برای ما به جا مانده است، تنها عبارت «سوگند خوردن» است، درحالی که این رسم در میان اقوام و ادیان در گذشته امری معمول و آخرین محک برای تعین گناهکاری یا بی گناهی متهمان بوده است. با وجود اینکه نمونه های بسیاری از اجرای این مراسم در آثاری چون ویس و رامین، مثنوی، سلامان و ابسال، مخزن الاسرار و... به چشم می خورد، آشناترین نمونه از این نوع داوری در حافظة جمعی ما ایرانیان «گذر سیاووش از آتش» است.

( ادامه مطلب )

بسیاری از باورها و آیین های باستانی ملل مختلف در حکایت ها و افسانه های کهن آنان تجلّی یافته اند. هدف پژوهش حاضر بررسی بن مایه های اسطوره ای حکایت خیر و شرّ در هفت پیکر نظامی گنجه ای و پیوند آن با شاهنامه فردوسی است. در این راستا، با روش توصیفی و کتابخانه ای و تحلیل محتوا، ارتباط حکایت خیر و شرّ در هفت پیکر با داستان کاوه و ضحاک در شاهنامه و پیوند این دو با یکی از باورهای بنیادین آریاییان، یعنی باور به اصل خوبی و بدی که برخاسته ازنبرد اهریمن وهرمزد دراسطوره آفرینش است بررسی شده است.

( ادامه مطلب )

هر جامعه ایی دارای اسطوره و آرمان های خاص خود است. اما وقتی ما مشتاق پیوند زدن این اسطوره ها به تاریخ هستیم ناچاریم آن ها را در رمان مدرن جست و جو کنیم. در رمان، نویسنده قادر است از قهرمان ازلی شخصیت بسازد تا خواننده برای پیدا کردن خود در زندگی با آن همذات پنداری کند. به گفته ی زرفا در جایی که اسطوره به پایان می رسد، داستان شروع نمی شود.

( ادامه مطلب )

هدف من در اين مقاله بررسي داستان‌هاي گوناگون درباب چگونگي آفرينش آدم از خاک است، که نمونه‌اي از فعاليت اسطوره‌اي-‌شاعرانه در اسلام به شمار مي‌رود. مقايسة اطلاعاتي که از منابع يهودي، اسلامي و گنوسي درباره آفرينش آدم در دست داريم، حاکي از اين است که اسلام، که صراحتاً اسطوره را رد مي‌کند، در حقيقت در‌ ميانة زنجيره‌اي واقع است که دين يهود (که عموماً فاقد اسطوره است) يک طيف آن و آيين گنوسي (که به شدت اسطوره‌اي است) طيف ديگر آن مي باشد.

( ادامه مطلب )

رویکردی ریشه‎‎‎شناختی به بحث عدالت در کتاب پنجم اخلاق نیکوماخوس ارسطو؛ مبحث عدالت در اخلاق نیکوماخوس ارسطو، در ارتباطی وثیق با دو شاخصه‌ی «فضیلت و قانون» مطرح شده است. از آنجایی‎‎‎ که یکی از مهم‎‎‎ترین دغدغه‎‎‎های این نوشتار تفکیک نسبی بین انواع قانون (ثمیس، ثسموس، نوموس، پسیما و کریگما) و نیز انواع عدالت (dike, dikaiosyne) است، قبل از ورود به بحث عدالت در اخلاق نیکوماخوس، به این مقوله می‎‎‎پردازیم.

( ادامه مطلب )

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: