شاهنامه یادگار جاویدان فردوسی، دریایی زرف و منبعی بس بزرگ برای پژوهش در زمینه های مربوط به زبان و فرهنگ و معنویات قوم ایرانی است. در این اثر عالیقدر همه جا عشق سرشار فردوسی به آئین و سنتهای اصیل باستانی جلوه گر است. آیین و سننی که تار و پور آن با احساس و اندیشۀ مردم این مرز و بوم پیوند ناگسستنی دارد و ریشه های آن در اعماق روح نسلهای ایرانی نهفته است. سنتهایی چون نوروز و سده و مهرگان که هر یک در خلال سخن دلنشین فردوسی مقامی بس ارجمند است...
تربیت و پرورش کودکان در شاهنامه به عنوان سند دیرپای فرهنگ ایرانی، جایگاه خاصی را به خود اختصاص داده است. برابر روایت شاهنامه، کودکان را پس از تولد، طی مراسمی نامگذاری می کردند. این نامگذاری بر اساس ویژگیهای ظاهری و یا حسب و نسب صورت می گرفت. سپس کودکان را به دایه یا دایگانی می دادند تا شیر دهند.
واژۀ پری، بازماندۀ پئیریکا pairikā- اوستایی است که از ریشۀ فعلی هندواروپاییper- «زاییدن، به وجود آوردن» مشتق شده است و پئیریکا را می توان «زاینده و بارور» معنی کرد. پریان که در گذشته ای دور ایزدبانوان قابل ستایش باروری بودند، پس از تحولی که زرتشت در باور ایرانیان به وجود آورد، به تمامی تبدیل به موجوداتی منفی گردیدند که در سپاه اهریمن با اغوای قهرمانان، نقش بس فعالی در برابر اهورامزدا و پیروانش بر عهده داشتند.
«شب قصههای شاهنامه» به مناسبت انتشار کتاب «از کیومرث تا همای» (قصههای شاهنامه به روایت محمد محمدعلی)، برگزار میشود.
شاهنامه و رامایانا از نوع حماسه های طبیعی و نخستینه محسوب می شوند. خاستگاه مشترک و همزیستی اقوام هند و ایرانی در ادوار مختلف تاریخی باعث شباهت هایی در خصوص جایگاه مادر در این دو منظومه شده است. مادران در این دو اثر پیوسته دلسوز، رازدار، مورد اعتماد و طرف مشورت فرزندان هستند و تعامل عاطفی مادر و پسر نسبت به مادر و دختر بیشتر است.
داستان سیاوش، داستان زندگی و مرگ مظلومانه شاهزاده ای است ایرانی که با اعمال و گفتار خود اخلاق عملی و الگوی پاک زیستن و جاودانه ساختن نام را به خواننده می نماید.
کنایه یکی از شاخه های مهم علم بیان و از برجسته ترین ترفندهای زیباآفرینی در کلام است.در این جستار به تحلیل کارکردهای کنایه درمقدمۀ شاهنامه پرداخته ایم . زیرا دراین بخش ،ساختار کنایی، نسبت به دیگر شگردهای بلاغی، بیشترین بسامد را دارد.کنایه های استخراج شده ، به ترتیب از نوع کنایۀ فعلی، کنایه از صفت و موصوف اند که بالاترین بسامد، مربوط به کنایه فعلی و از گونۀ ایماست.
در مورد شخصیت های شاهنامه بسیار گفته اند و بسیار نوشته اند، اما شاید در مورد کودکی این شخصیت ها قلمی نزده اند؛ حتی در مورد شخصیت های برجسته شاهنامه. این مقاله بر آن است تا نشان دهد کودکان در شاهنامه فراتر از یک کودک هستند و این به دلایلی مانند نقش ویژه آنها در آینده ای است که در شاهنامه ایفا می کنند. چه، نحوه رشد و رفتار ایشان در این سیر با کودکان دیگر بسیار متفاوت است.
شاهنامه میدان عمل پهلوانان و سرکردگان است. در اینجا، هر کاری نتیجه ای منطقی در پی دارد. نقش آفرینان و اسطوره، پاداش و پادافراه کارهای خویش را بر پایه ی منطق اسطوره و حماسه دریافت می کنند.
موضوع اصلی این مقاله بررسی رجز و رجزخوانی در شاهنامه فردوسی است. در بخش نخست، پس از بحث از معنای لغوی و اصطلاحی رجز و رجزخوانی، به اختصار پیشینه تاریخی آن در ادبیات یونان، عرب و ایران باستان و ادبیات سده های چهار و پنج هجری بیان شده است. در بخش دوم، هنر فردوسی در پرداخت فن رجزخوانی پهلوانان شاهنامه بررسی شده است و کارکردها و ارزش بلاغی رجز در داستانسرایی فردوسی مورد ارزیابی قرار گرفته است.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید