درباره فردوسى و اثرش، شاهنامه، از متقدمان و متأخران ایرانى و غیر ایرانى تحقیقات گوناگون و ماندگارى انجام داد ه اند. در این مقاله کوشش شده خردمندان و بى خردان شاهنامه شناخته و دلیل خردمندى و بى خردى آنها و اینکه چه کسى آنها را خردمند یا بى خرد خطاب کرده، به ترتیب الفبائى مجموعأ صد و پانزده نفر، تحلیل شود. از این تعداد صد و چهار نفر یعنى4/90 % آنها خردمند و یازده نفر دیگر یعنى 6/9% آنها از جانب دوستان یا دشمنان خود خردمند یا بى خرد توصیف شده اند. خردمندى مورد نظر شاهنامه بیشتر حکمت عملى یا خرد شرقى است.
درشاهنامه فرزانه بزرگ، فردوسی توسی، ازنام کسان در داستان ها بسیار یادشده است، این نام ها گاه اشاره به سرزمین و گاهی ، تیره هایی از مردمان و زمانی اشاره به دوره هایی از تاریخ ایران و جهان باستان و یاجنبه های دیگر دارد.یکی از این نامها«جانوسپار» یا «جانوشیار»است که در داستان جنگ اسکندر به نام کشنده دارا از آن یاد شده است که در این جستار به آن می پردازیم.
شاهنامه، اثری حماسی و حکمی، و متعلق به زمانی است که در کانون پربارترین زمانهای تلاقی فرهنگهای شرق و غرب در ایران قرار دارد. در این کتاب، حکمت و اساطیر و حماسه و تاریخ چنان در هم تنیده شده که اثری جاودانی و تحسین برانگیز به وجود آمده است. حکمت فردوسی را هم از مضمونهای داستانهای شاهنامه می توان استنباط کرد و هم از آنجا که به صورت پندهای حکیمانه آشکار در پایان داستانها تجلی می کند. برخی از این داستانها به جنگهای افراسیاب مربوط است. افراسیاب در شاهنامه از دیدگاه حکمت، نماینده دو نیروی بالقوه شرانگیز مفطور در سرشت انسان، خشم و شهوت است.
در بیتی از دیباچۀ شاهنامه، دربارۀ جوهر ِ آسمان آمده است: ز یاقوت سرخ است چرخ کبود / نه از آب و باد و نه از گرد و دود. مصراع دوم در بردارندۀ اندیشۀ مفسران اهل سنت است که آفرینش آسمان را از آب، باد، گرد (برق ِ لطیف حاصل از برخورد بخارهای دخانی) و دود (بخار آب) می انگارد که فردوسی آن را نمی پذیرد؛ اما او تحت تأثیر باورهای موجود در فرهنگ باستانی ایران و مذهب اسماعیلی، محتملاً آسمان (یاقوت سرخ) را در بیانی مجازی، گوهر ِ آتش پنداشته است
عادت ها، حصارهای بلند و دیوارهای عبوسی هستند که فرصت تماشای تازه را از انسان می گیرند، این مقاله نگاهی است تازه به سرافرازترین و با صلابت ترین آیت خدا، یعنی کوه شاهنامه.
تقدیرگرایی (فاتالیسم) یکی از ویژگی های جوامع سنتی شرقی و اعتقادی است که طبق آن، سرنوشت انسان از قبل مقدر شده و تمامی امور براساس مقدرات رخ می دهد و جای گاهی برای انتخاب و اختیار انسان وجود ندارد. در این مقاله، پس از ریشه یابی عنصر تقدیرگرایی در ایران، نشانه های آن، از جمله: ستاره پرستی و اخترشناسی، بخت، نذر و صدقه و اعتقاد به نیروهای ماوراءالطبیعی، در شاه نامه و چهار اثر حماسۀ مذهبی دیگر (علی نامه، حملۀ حیدری باذل مشهدی، حملۀ حیدری راجی کرمانی و تازیان نامه؛ خلاصۀ خاوران نامه) مورد بحث و بررسی قرار گرفته، مشخص گردید
در نزد جغرافی نویسان قدیم ایران و عرب، سرزمین سند بر منطقۀ وسیعی اطلاق می شده است. حدود العالم که کهن ترین متن جغرافیائی زبان فارسی است حدود سند را چنین تعیین می کند: «ناحیتی است، مشرق وی رود مهران است و جنوب وی دریای اعظم است و مغرب وی ناحیت کرمان است و شمال وی بیابان است، کی به حدود خراسان پیوسته است...»
به زعم بسیاری از محققین، نگارش شاهنامه بزرگ ایلخانی یکی از روشهایی بوده که ایلخانان با هدف مشروعیت بخشی به حکومت خود از طریق برقراری پیوند میان ایلخانان و شاهان اساطیری ایران در نگارخانههای دربار از تولید آن حمایت کردند.
در شمارۀ بهار فصلنامۀ دریچه مقاله ای از دانشمند گرامی، جناب جویا جهانبخش، در باب معنای مصراع ثانی بیتی از مؤخرۀ شاهنامه خواندم و به حسن سلیقه و دقت نظر و حدت ذهن آن دوست دانشمند آفرین گفتم.
دیباچه ی شاهنامه درباره ی خداوند، ستایش خرد و چگونگی آفرینش جهان و انسان است. همچنین، چگونگی آغاز کردن نظم کتاب را فردوسی ضمن اشاره به کار دقیقی و اوضاع عصر خود بیان کرده است. دیباچه ی شاهنامه و مقدمه های رستم و سهراب، رستم و اسفندیار یا بیژن و منیژه نوعی بیان درد یا تطبیق شاعر و روزگار خود با متن است
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید