خورشید خوشنویسی / دکتر محمدعلی سلطانی – بخش نهم

1394/10/29 ۱۲:۱۱

خورشید خوشنویسی / دکتر محمدعلی سلطانی – بخش نهم

علاوه بر کتابها و قطعات و رسالات و مرقعات مذکور، کتیبه‌ای با رقم «میر»، در تکیه میرفندرسکی، در اصفهان است که در اتاقی مجاور آرامگاه میرفندرسکی، اکنون موجود است. چون این کتیبه بر روی گچ تعبیه شده، به‌تدریج فرسوده گردیده است و زشت‌تر آنکه، چون برای تعمیر آن کوشیده‌اند رنگ سیاهی روی آن کتیبه کشیده و به‌کلی آن را مسخ کرده‌اند! شاید اگر با دقت رنگ مشکی آن گرفته شود و خوشنویسی که آشنایی به شیوه میرعماد داشته باشد، دوباره آن را رنگ کند، از صورت نازیبا و اسف‌آور کنونی بیرون آید.

علاوه بر کتابها و قطعات و رسالات و مرقعات مذکور، کتیبه‌ای با رقم «میر»، در تکیه میرفندرسکی، در اصفهان است که در اتاقی مجاور آرامگاه میرفندرسکی، اکنون موجود است. چون این کتیبه بر روی گچ تعبیه شده، به‌تدریج فرسوده گردیده است و زشت‌تر آنکه، چون برای تعمیر آن کوشیده‌اند رنگ سیاهی روی آن کتیبه کشیده و به‌کلی آن را مسخ کرده‌اند! شاید اگر با دقت رنگ مشکی آن گرفته شود و خوشنویسی که آشنایی به شیوه میرعماد داشته باشد، دوباره آن را رنگ کند، از صورت نازیبا و اسف‌آور کنونی بیرون آید. این کتیبه، به قلم دو دانگ کتیبه، غزل معروف حافظ شیرازی است که مطلعش این است:

روضه خلد برین خلوت درویشان است

مایه محتشمی‌ خدمت درویشان است‏

و رقم صریح «میرعماد الحسنی» را دارد.۱‏

 

نگاهی به کتاب‌شناسی در احوال و آثار میرعماد

از جمله منابع مهم درباره میرعماد، «گلستان هنر» تألیف قاضی احمد قمی (متولد ۹۵۳) که به صراحت متن گلستان هنر تا ۱۰۱۵ در قید حیات بوده و پس از آن نشانی از او نیست، دارای تألیفات متعدد و مفید است. وی درباره میرعماد که معاصر او بود، می‌نویسد: «از سادات سیفی دارالسلطنه قزوین‌اند. از خوشنویسان مقرر گردیدند هم جلی و هم خفی را خوب می‌نویسد؛‌ خطش در ربع مسکون دوید و خود نیز تا حجاز رفت. بعد معاودت از آنجا چند سال در سلک کاتبان کتابخانه مرحومی فرهادخان قرامانلو انتظام یافت و در خطه سمنان به سر می‌برد. بعد از قتل خان مشارالیه، در دارالسلطنه قزوین که وطن مألوف و مسکن مشعوف ایشان است، به کتابت و قطعه‌نویسی اشتغال دارند و از خدمت سلطان محترز است.‏» (گلستان هنر، ص۱۲۱)

احمد سهیلی خوانساری در توضیح نوشته صاحب گلستان هنر پس از درج احوال میرعماد آورده است: «… اینکه بعضی نوشته‌اند میر به دربار رفت و از مقربان و ندیمان شاه‌عباس شد و نوازش یافت، صحیح به نظر نمی‌رسد؛ چه، با صفت آزادمنشی و احتراز او از خدمت شاه و قتل وی این نظر تأیید نمی‌گردد. به هر تقدیر میرعماد در سال ۱۰۲۴ به تحریک شاه‌عباس و به دست استاد مقصود مسگر به قتل رسید و پس از او بازماندگانش هر یک به سویی سفر کردند. برخی چون عبدالرشید خواهرزاده‌اش به هند رفتند و بعضی به خاک عثمانی پناه بردند. مولانا ابراهیم پسر میرعماد و گوهر شاد دخترش در خط نستعلیق استاد بوده‌اند.» (همان، ‌ص۱۲۲ـ۱۲۱)

و دیگر از منابع معتبر و موثق بعد از عالم آرای عباسی اسکندر بیگ منشی، در زمره تذکره‌های هنری و ادبی با تذکره ریاض‌الشعراء تألیف علیقلی خان واله داغستانی است که فاصله چندانی با زمان حیات میرعماد ندارد، و گزارش او آیینه تمام‌نمای واقعه شهادت میرعماد است.۲ در ریاض‌الشعرا، علیقلی خان واله درباره میرعماد می‌نویسد:‌

«میرعماد خوشنویس در نوشتن خط نسخ تعلیق شهره آفاق و در خوشنویسی در عالم طاق است. خوشنویسان زمان در استادی او اتفاق دارند و الحق تا آن خط وضع شده، احدی را مجال آن نشد که دم از همسری او تواند زد. راقم حروف خط میر مزبور را بر خط میرعلی مرحوم ترجیح می‌نهد و در این باب شرکای واثق دارد و البته چنین است. خلاصه میر مرحوم بیشتر در اصفاهان می‌بوده و چون آزاده وضع و درویش مسلک بوده است، اعتنایی که باید به امرا و پادشاه نمی‌کرد. چنان‌که شاه‌عباس مغفور ماضی هفتاد تومان به جهت میر فرستاده، خواهش نوشتن شاهنامه کرده، بعد از یک سال کس را فرستاد که: اگر کتاب تمام شده باشد، بیاورد و میر هفتاد بیت از اول شاهنامه نوشته بود، پیغام کرد که وجه سرکار زیاده بر این کفاف نکرد. شاه را این معنی ناخوش آمده، آن اوراق را واپس فرستاده، مطالبه زر نمود و میر ابیات مزبور را زر نمود، به هفتاد کس از شاگردان خود تقسیم کرد؛ هر یک یک تومان حاضر کرده در یک لحظه آن وجه را تسلیم محصل شاهی نمود. این معنی هم به خاطر شاه گران آمد و چون میر مرحوم متهم به تسنن بوده و شاه‌عباس مغفور به این فرقه کمال سرگرانی داشته، این حرکت نیز علاوه آن گردید تا آنکه روزی شاه به مقصود مسگر فرمود که: کسی نیست که این مغرور را بکشد. در شب همان روز که وقت دمیدن صبح میر برای غسل جمعه به حمام می‌رفته، آن مسگر سنگدل کمین کرده به زخم کارد، میر را به درجه شهادت رسانید و خود پنهان شد. صبح که این خبر به شاه رسید، در ظاهر به جهت رعایت انتظام ملکی فرمود که تفحص نمایند که قاتل کیست. نعم ما قیل:

خوش آنکه شب کُشی و روز آیی‌ام بر سر

که: ‌آه ‌این‌چه کس است و که کشته است این را؟

و چون مردم قاتل را می‌شناختند که چگونه قاتلی است، به عرض رسانیدند که در کوچه تاریک خلوتی کشته شده است، قاتل معلوم نمی‌شود. شاه نیز خاموش مانده؛ خون میر پامال شد و به زبان حال این بیت را به عرض می‌رسانید:

نشان خون شهیدان عشق می‌طلبند

حذر کن ‌ای گُل و منمای دست رنگین را

این رباعی از اوست:

جان از من و بوسه از تو، بستان و بده

زین داد و ستد مشو پشیمان و بده

شیرین سخنی است، نیست دشنامی تلخ

گرد لب شکّرین بگردان و بده»۳

مأخذ معتبر متأخر درباره احوال و آثار میرعماد که محققان صاحب‌نظر از جمله مرحوم دکتر مهدی بیانی و شادروان استاد حبیب‌الله فضائلی به آن رجوع داشته‌اند و مورد استفاده قرار گرفته است، کتاب امتحان‌الفضلا تألیف میرزا محمد علی قوچانی معروف به سنگلاخ از هنرمندان قلندر مشرب مشکل‌پسند که عمری بالغ بر ۱۲۰ سال را بی‌یار و همسر و عیال و اغیار در سفر و حضر گذرانید

(۱۱۷۴ ـ ۱۲۹۴ق) به هند و افغانستان و ماوراءالنهر و عثمانی و… مسافرت کرد، کتیبه‌های متعدد نوشته و مورد عنایت و احترام رجال و اعاظم و سلاطین کشورهای اسلامی بوده، مرحوم علامه قزوینی در «وفیّات معاصرین» او را به دانایی و هنر و تبحر در خط‌شناسی و خوشنویسی و مرحوم دهخدا به واژه‌دانی و واژه‌سازی معرفی کرده‌اند، اهمیت تذکره‌الخطاطین (امتحان الفضلاء) از آن جهت است که احوال و آثار خوشنویسان به‌ویژه میرعماد را بر اساس تذکره محمد صالح اصفهانی فرزند ابوتراب (ترابا) شاگرد و خلیفه میرعماد به رشته تحریر در آورده و نکته‌ای را از نثر احوال و نظم اشعار و مجموعه آثار از قطعه و چلیپا و مرقع و رساله و کتاب فروگذار نکرده و در سال ۱۲۹۱ق در تبریزی منتشر ساخته و نظر به قرابت زمانی و آگاهی از کیفیت زندگانی میرعماد در مأخذ اوّلیه (تذکره محمد صالح اصفهانی)؛ امتحان‌الفضلا در بررسی احوال و آثار میرعماد مرجعی ارزشمند به شمار است.

محمدعلی کریم‌زاده تبریزی ـ هنرشناس و مجموعه‌دار ایرانی مقیم لندن ـ که در سالهای اخیر با تألیف آثاری چون «احوال و آثار نقاشان ایران» در چند مجلد گامی مؤثر در شناسایی و معرفی هنرمندان ایران در عرصه نگارگری و خوشنویسی برداشته، اثری مستقل نیز با عنوان احوال و‌ آثار میرعماد الحسنی السیفی القزوینی تألیف و منتشر ساخته است۴ که کتابی ارزشمند از روایات مکتوب در منابع و مأخذ به‌ویژه در نوشته‌های تذکره‌نویسان ترک (عثمانی) درباره میرعماد می‌باشد؛ از جمله ابراهیم نفس‌زاده در گلزار صواب، مستقیم‌زاده در تحفه‌الخطاطین و حکاک‌زاده در میزان‌الخط که مؤلف محترم متون ترکی را به فارسی ترجمه کرده‌اند.

 

[محمدعلی کریم‌زاده تبریزی اثری مستقل با عنوان احوال و‌ آثار میرعماد تألیف و منتشر ساخته است که کتابی ارزشمند از روایات مکتوب در منابع و مأخذ به‌ویژه در نوشته‌های تذکره‌نویسان ترک (عثمانی) درباره میرعماد می‌باشد]این تألیف که به مناسبت چهارصدمین سال شهادت میرعماد منتشر شده است؛ با ارائه مطالبی، نوشته‌های نویسندگان یادشده را در انتساب مرگ میرعماد به شاه‌عباس صفوی مردود می‌داند؛اما علی‌رغم رساله حاضر اثبات توجیهی امر بدون بررسی تحلیلی اوضاع سیاسی و اجتماعی عصر میرعماد5 و گذشتن از مدارک معتبر بازمانده و استناد به آثار بدیهی و میرعماد را فقط خوشنویسی پیشرو دانستن، شاید ابعاد بسیط شخصیت هنرمندی بی‌همتا را در غبار ابهام بگذارد. در این نوشتار میرعماد در عصر صفویه به عنوان مصلح و پرچمدار اتحاد جهان اسلام با نبوغ بی‌نظیر در خوشنویسی و خط رسمی ایرانی (نستعلیق) برای نیل به اهدافی متعالی مورد بحث است، تا چه قبول افتد.

آنچه بیشتر در کتاب «احوال و آثار میرعماد…» قابل توجه است، بررسی گسترده‌ای می‌باشد که آقای کریم‌زاده درباره آثار موجود میرعماد اعم از نسخه خطی، چاپی، عکسی (قطعه، سیاه مشق، چلیپا، رساله و کتاب) به انجام رسانیده‌اند.6

می‌دانیم که قدیم‌ترین آثار موجود از میرعماد بر اساس پژوهش دکتر مهدی بیانی مربوط به سال ۹۷۲ق است و شاهد امر نسخه سبحه‌الابرار جامی به قلم کتابت خفی عالی با رقم (عماد الحسنی و تاریخ ۹۷۲ق) در کتابخانه رامپور هند است متعدد به همین تاریخ مورد اشاره، ایشان بوده است، ولی آقای کریم‌زاده با ارائه دلایلی کتابت چنین رساله‌ای را در یازده‌سالگی میرعماد مردود می‌دانند؛ اما به این نکته نیز باید توجه داشت که سال تولد میرعماد دقیقاً مشخص نیست، دوم اینکه با عنایت به ویژگیهای هنری و نبوغ استعداد میرعماد، با چند سال اختلاف سن می‌توان رفع تردید نمود. چنانچه نظریه مرحوم دکتر بیانی را بپذیریم و آخرین آثار میرعماد – را که با زمان شهادتش فاصله‌ای ندارد- یعنی در سال ۱۰۲۴ق خوشنویسی شده‌اند، به حساب آوریم، وی بالغ بر نیم قرن (۵۲ سال قمری) فعالیت مستمر هنری داشته است.

در مورد مرقع سن پترزبورگ موزه ارمیتاژ روسیه و معرفی آن، گزارش جالب و ارزنده‌ای آورده‌اند و می‌نویسند:‌ مرقع ارمیتاژ که ۲۵۲ قطعه‌ می‌باشد، تنظیم صفحات مرقع به طرز شایسته‌ای فرجام پذیرفته و ذیل آن دو قطعه خط میرعماد و در صفحه آبرنگ مینیاتورهای ایرانی و هندی نیز علاوه گشته و به همین ترتیب تا انتها ادامه یافته است، از جمع خطوط مرقع دویست و سیزده ۲۱۳ قطعه آن در صفحات ۴ـ۱ قطعه‌ای و ۳۹ قطعه مشق تفننی در صفحات ۳ـ۱ جلب نظر می‌نماید، عمده مینیاتورها از نقاشان هندی و در جمع آنها شاهکارهایی هم از محمدزمان اول و حاجی محمد بن حاجی یوسف قمی، حواشی صفحات با تذهیب و حل کاری و گل و مرغ اثر مذهبان و نقاشان نامی از قبیل محمدهادی و محمد باقر است. جلد مرقع شاهکار استاد علی اشرف معروف است.(ص۱۶۴)

این مجموعه نفیس نخست به همت میرزامهدی خان استرآبادی منشی دانشمند نادرشاه افشار از قطعات میرعماد در ایران و هند و… فراهم آمده است، در عصر ناصری به کتابخانه سلطنتی رسیده و در عهد مظفرالدین شاه و محمد علیشاه (در انقلاب مشروطیت) از کتابخانه سلطنتی خارج و به روسیه فروخته شده است.(ص۱۳۹)در این مجموعه بر اساس فهرست تنظیمی مؤلف، آثار میرعماد اکثریت با رقم اما بدون تاریخ است و قطعات دارای تاریخ را می‌توان به این ترتیب ملاحظه کرد: ۱۰۰۲ق (یک قطعه)، ۱۰۰۳ق (۱)، ۱۰۰۷ق (۵)، ۱۰۰۸ق (۱)، ۱۰۱۰و ۱۰۱۱ق (۱)، ۱۰۱۲ق (۲)، ۱۰۱۵ق (۱)، ۱۰۱۶ق (۴)، ۱۰۱۷ق (۳)، ۱۰۱۸ق (۳)، ۱۰۱۹ق (۲)، ۱۰۲۰ق (۴)، ۱۰۲۱ق (۱)، ۱۰۲۲ق (۴)، ۱۰۲۳ق (۵) و ۱۰۲۴ق (۲ قطعه)؛ دوازده مورد بدون تاریخ در آخر دارای تاریخ ۱۰۱۹ق فهرست شده و نیز شانزده مورد با رقم، بدون تاریخ از همین مجموعه.‌(ص۱۶۱ـ ۱۵۹)

آلبومی که جمعی از خطوط میرعماد مضبوط در موزه ارمیتاژ را چاپ و انتشار داده کتابی به نام ‏THE ST PETRSBURG MURAaaAبه سال ۱۹۹۶ که از طرفARCH FOUND ATION LUGANO‏ انتشار یافته که شامل هفتاد و دو قطعه از خط میر عماد است.نسخه عکسی مرقع ارمیتاژ را که در عصر ناصری توسط عبدالله عکاسباشی قاجاریه عکسبرداری آن انجام گرفته است، انتشارات یساولی در مجموعه‌ای به نام «مرقعات خط» در تهران چاپ و منتشر نمود.7 (ص۱۹۰ و ۱۹۷)

جز این از مرقعی که در ۲۳ جون ۱۹۸۲م در حراج اسلامی پاریس به فروش رسیده است، شامل هیجده قطعه از میرعماد و دو قطعه عبدالجبار و رشیدا و حدود هیجده آبرنگ و مینیاتور از آثار هنرمندان هندی و ایرانی از جمله محمد زمان، علیقلی جبادار و محمد باقر را در برداشته و از لحاظ تزیین و تذهیب مشابه قطعات مرقع سن پطرزبورغ با مُهر میرزا مهدیخان استرآبادی بوده که گویا بخشی از مجموعه مرقع مزبور بوده؛ از قطعات مرقع، چهارده قطعه دارای رقم و دو مورد ۱۲ و ۱۳ به ترتیب تاریخ ۱۰۱۷ و ۱۰۲۳ را دارند. (صص ۱۴۳ و ۱۶۱ و ۱۸۱ تا ۱۸۳)

مرقع شامل شانزده قطعه با رقم میرعماد مربوط به کتابخانه محمودخان ملک‌الشعرا موجود در مجموعه مؤلف (کریم‌زاده تبریزی) که آثار آن با تاریخهای‌(۲)ـ۱۰۰۴قر (۴) ۱۰۲۱قر (۷)ـ۱۰۱۰ق و مابقی بدون تاریخ است.(ص۱۹۱)

قطعه‌ای با رقم ابجدی (۳۶۵ = میرعماد) تاریخ ۱۰۱۱ق (ص۱۹۲) یک قطعه با رقم و تاریخ ۹۹۹ق (عکسی) (ص۱۹۸)

سه قطعه در حراج سابتی لندن ۲۳ آوریل ۱۹۹۷ ارائه شده هر سه مورد به تاریخ ۱۰۱۸ق (ص ۱۹۶) دو نسخه یکی درایران و دیگری افغانستان به تاریخ ۱۰۱۲ق(ص‌۱۹۳)

رباعیات‌ خیام به‌خط میرعماد رقم ۱۰۱۶ق که به اهتمام شادروان دکتر محسن صبا (از سوی انجمن دوستداران کتاب) به چاپ رنگی ممتاز به سال ۱۳۳۱ش. در چاپخانه بانک ملی ایران – تهران چاپ و منتشر شد. (ص۱۸۹)

تحفه‌الوزراء به خط میرعماد به تاریخ ۱۰۰۵ق فروخته شده در حراج آوریل ۱۹۹۷ در سابیتی لندن (ص۱۹۴)8

مناجات خواجه عبدالله انصاری، به خط میرعماد، تاریخ ۱۰۱۰ق و دیگری تاریخ ۹۹۰ق دارالسلطنه تبریز که در حراج کریستی لندن در سال ۲۰۰۰ به فروش رسید و نیز مناجات خواجه عبدالله انصاری کتابت به مدینه حلب الشهبا ۱۰۰۴ق (عکسی)، میرعماد مناجات حضرت علی‌بن ابیطالب(ع) و مناجات خواجه انصاری علیه‌الرحمه را مکرر کتابت فرموده است؛ (ص۱۹۴ و ۱۹۵ و ۱۹۷ و ۱۹۸)9

‏ آثار رقم‌دار و بی‌رقم میرعماد در موزه‌های معروف کشورهای گوناگون از قبیل موزه توپقاپو سرای و کتابخانه تورک و اسلام اثرلری در استانبول، کتابخانه‌ها و موزه‌های لندن و پاریس و نیویورک و ژنو و قاهره و ارمیتاژ و غیره مضبوط می‌باشند که فهرست و مشخصات آنها جزو کاتالوگهای مربوط آن مؤسسات منتشر گشته‌اند. آثار شناخته‌شده و ناشناس میرعماد که در کتابخانه‌ها و موزه‌های هند و پاکستان و افغانستان قرار دارد، معدودی از آنها معرفی شده و باقی نامعلوم می‌باشد.

درباره کتیبه‌ها جز آنچه در تکیه میرفندرسکی نقر شده،10 دو نمونه دیگر را آقای کریم‌زاده یادآور شده‌اند:

۱- به نقل از میرزای سنگلاخ آورده‌اند که امیر گونه حمامی در قزوین ساخت و میرعماد کتیبه ذیل را بر سر در آن نوشت:

بر امیر گونه بیک میمون باد‏ این عمارت به حق آل رسول

هر که در وی رود، صفا یابد به دعا گوئیش شود مــشغول

‏ ۲- به نقل از سفرنامه میرزا حسین فراهانی از کتاب قزوین آورده‌اند: از دو قطعه سنگ به خط میرعماد که در صحن شاهزاده حسین قزوین یاد شده و اکنون از این سنگها نشانی نیست. (ص۱۴۳- ۱۴۴ و ۱۹۷)

درباره میرثانی که قریب پنجاه سال پس از میرعماد می‌زیسته و قطعات متعدد به رقم میرعماد حسینی (میرثانی) دارد، توضیح لازم داده‌اند11٫(۲۸ – ۲۷)

دو نمونه ارزنده دیگر نیز از آثار هنری میرعماد در ایران (تهران) چاپ و منتشر شده است:

۱ـ «مرقع خطوط‏»: خط درشت میرعماد (عماد الحسنی)، غبارنویسی: باباشاه اصفهانی بر اساس نسخه کاخ گلستان، سیزده صفحه، قطع بیاضی، به اهتمام علیرضا انیسی مدیر وقت کاخ گلستان، ۱۳۷۷

۲ـ «منتخب استاد بزرگ خط نستعلیق»‏ (میرعماد الحسنی سیفی قزوینی) شامل یکصد و سی و هفت قطعه از میرعماد، با مقدمه استاد غلامحسین امیرخانی، قطع رحلی، انتشارات یزدانی، ۱۳۸۲ قطعات این منتخب نسخه رنگی مرقع ارمیتاژ است. ‏

 

پی‌نوشتها:

‏1.  مهدی بیانی، همان، ص ۵۳۸ – ۵۳۳‏

‏۲‏‎‎‏. این تذکره با مشخصات زیر در مخزن نسخ خطی کتابخانه ملی ایران موجود است. از خانم زینت بابک فرد که استفاده و مطالعه نسخه مزبور را برایم میسر کردند، تشکر می‌کنم.

3. علیقلی خان واله داغستانی، ریاض‌الشعرا، نسخه خطی کتابخانه ملی، ص۵۴۴٫

۴ . محمد علی کریم‌زاده تبریزی، احوال و آثار میرعماد الحسنی السیفی القزوینی، لندن، مهرماه ۱۳۸۰٫در کتاب «‌احوال و آثار میرعماد»… چون مؤلف در زمینه تصوف اسلامی و به تبع طریقت نقشبندیه مطالعه نداشته‌اند، مسئله نقشبندی بودن میرعماد را نپذیرفته‌اند هرچند در کتاب مزبور تصویر سند معتبر پیروی میر از طریقت یادشده مندرج است، (ص ۲۶۴) این سند مراتب آداب سلوک نقشبندیه را به خط میرعماد بدین مضمون ارائه داده است: «هو المعز هوش دردم و نظر بر قدم، خلوت در انجمن، سفر در وطن، اللهم ارزقنا. فقیر عماد الحسنی غفر ذنوبه جهت فرزندی مشق شد.» نسخه‌ای نیز از این متن برای نورالدین محمد لاهیجی ـ شاگرد معروف خود ـ خوشنویسی کرده‌اند که در موزه هنرهای تزیینی تهران نگهداری می‌شود، این مراتب سلوک طریقتی همچنان سرمشق‌ شاگردان و تبار میرعماد بوده‌ است.

رشیدا نیز همین متن را خوشنویسی و قطعه کرده است. (ر.ک: روی جلد پیش شماره نشریه انجمن خوشنویسان ایران، ویژه‌نامه نهمین مجمع نمایندگان انجمن خوشنویسان ایران، دی ماه ۱۳۸۲ مشهد مقدس).

سند دیگر این بیت است: چون تو فانی شوی ز ذکر به ذکرر ذکر خفیه که گفته‌اند آن است. (ر.ک: مرقعات خط، ص ۵۳)

و دیگر آنکه «عمادالملک» لقب طریقتی میرعماد است و این القاب در بین بزرگان اهل سلوک، پیشینه مشخص دارد.

درباره مذهب میرعماد و خاندان سیفی قزوینی که قبل از میرعماد نیز در عهد شاه طهماسب صفوی عده‌ای از بزرگان آنان مجبور به مهاجرت هندوستان شده‌اند و با سلسله صفویه تعارض کلی داشته‌اند (ر.ک: تاریخ تذکره‌های فارسی، احمد گلچین معانی، ج۲، ص ۳۸۹ـ ۳۶۴ یا تاریخ قزوین، دکتر پرویز ورجاوند، ص۹۹۴)

درباره مرگ میر جز آنچه تذکره‌نویسان ترک نوشته‌اند، ر.ک: تذکره روز روشن، مولوی محمد مظفر حسین صبا، به تصحیح محمدحسین رکن‌زاده آدمیت، انتشارات رازی، طهران، ۱۳۴۳؛ ریاض الشعرا، علی‌ قلی خان واله گرجستانی؛ تذکره حسینی و نامه رشیدا به پادشاه تیموری هند (اکبر) حبیب‌الله فضائلی،‌ اطلس خط، ص۵۲۹۱٫

5. ر.ک: جلال آل احمد، غرب‌زدگی، انتشارات رواق، تهران ۱۳۵۷٫

6. معرفی آثاری از میر که پس از این می‌آید برگرفته از کتاب احوال و آثار میرعماد (کریم‌زاده تبریزی) است که در بررسی شادروان دکتر بیانی قرار نگرفته است.

7. ٫ یساولی، مرقعات خط، تهران، ۱۳۵۹‏‎ ‎

‏8.  نسخه تحفه الوزراء به اهتمام مهدی فلاح در سال ۱۳۷۳ در تهران منتشر شد.

‏‏9. ‌مناجات نامه خواجه عبدالله انصاری، به خط میرعماد، به اهتمام مهدی فلاح و دکتر حسین عمومی در سال ۱۳۷۳ در تهران منتشر شد.

10. ‌پیش از این بر اساس بررسی دکتر بیانی از آن یاد شد.

11. دکتر مهدی بیانی، احوال و‌ آثار خوشنویسان، ص ۵۳۹ – ۵۳۸٫‏

منبع: روزنامه اطلاعات

 

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: