ارزش و معنا / سیدمسعود رضوی

1398/2/9 ۰۹:۴۳

ارزش و معنا / سیدمسعود رضوی

اول اردیبهشت ماه جاری، دکتر محسن جهانگیری استاد دانشگاه، نویسنده، مترجم آثار فلسفی در نودسالگی درگذشت. او یکی از بهترین استادان دوره‌ای پربار در دانشگاه تهران بود و علاوه بر آثار ارزشمند، شاگردان دانشور و پژوهشگران زبده‌ای در حکمت و اخلاق تربیت کرد. برای آرامش روح بلند و نجیب این استاد که تمام عمر در تعلیم حکمت و اشاعۀ اخلاق و فلسفه کوشید، حکیمانه زیست و خرقۀ دانایی را با هیچ جبه‌ای عوض نکرد، دعا می‌کنیم. یادش گرامی باد و هست، زیرا آثارش همواره خوانندگان و پژوهندگان خاص خود را خواهد داشت. خاصه دربارۀ اسپینوزا که استاد جهانگیری شیفتۀ فکر و شیوۀ سلوکش بود و به فخر و فخامت نامش را می‌برد.

 

درباره دکتر محسن جهانگیری و «مجموعه مقالات»

اول اردیبهشت ماه جاری، دکتر محسن جهانگیری استاد دانشگاه، نویسنده، مترجم آثار فلسفی در نودسالگی درگذشت. او یکی از بهترین استادان دوره‌ای پربار در دانشگاه تهران بود و علاوه بر آثار ارزشمند، شاگردان دانشور و پژوهشگران زبده‌ای در حکمت و اخلاق تربیت کرد. برای آرامش روح بلند و نجیب این استاد که تمام عمر در تعلیم حکمت و اشاعۀ اخلاق و فلسفه کوشید، حکیمانه زیست و خرقۀ دانایی را با هیچ جبه‌ای عوض نکرد، دعا می‌کنیم. یادش گرامی باد و هست، زیرا آثارش همواره خوانندگان و پژوهندگان خاص خود را خواهد داشت. خاصه دربارۀ اسپینوزا که استاد جهانگیری شیفتۀ فکر و شیوۀ سلوکش بود و به فخر و فخامت نامش را می‌برد.

 

خوشبختانه در دوران حیات استاد فقید، ارجنامه‌ای با این مشخصات به چاپ رسید و به ایشان تقدیم شد: «جشن‌نامه محسن جهانگیری، سیداحمد هاشمی، محمد رئیس زاده، فاطمه مینایی، تهران:انتشارات هرمس، ۱۳۸۶». علاوه بر این زندگینامه و خدمات علمی و فهرست آثار استاد به همت انجمن آثار و مفاخر فرهنگی منتشر شد که هر دو اثر برای آشنایی با استاد و آثارش مفید و مکفی است.

 

استاد بزرگوار فلسفه و فرهنگ، دکتر جهانگیری، بی‌شک یکی از بافضیلت‌ترین و بهترین آموزگاران فلسفه غرب و تفکر اسلامی در دانشگاه بود. او دانشجویان و پژوهشگران بسیار تربیت کرد و آثارش در زمره بهترین و موثق‌ترین کتب و مقالات فلسفی و کلامی در میان ایرانیان معاصر است. البته دایره آثار جهانگیری به کلام و فلسفه ـ اعم از اسلامی و غربی ـ محدود نمی‌شود. وی دستی بلند در عرفان و تصوف هم داشت و در این زمینه نیز اثرهای جامع و مهمی تحریر و تألیف نموده است.

 

جهانگیری معلم کارآزموده و سختگیری بود و در زمینه آموزش و پژوهش به سنتهای تحصیلی وفادار بود. همچنان که وقار و ادبی خاص داشت و در ظاهر و رفتار نیز به‌وضوح آثار تربیت حکمی در او دیده می‌شد. یکی از دوستان من که رساله خود را در دوره کارشناسی ارشد (فوق لیسانس) با او گذراند، حدود چهار یا پنج سال پژوهش می‌کرد و راضی بود و خود به استادی آزموده و مترجمی خبره بدل شد. راقم این سطور نیز در پای درسهای دکترجهانگیری حاضر بوده و به‌خصوص درباره باروخ اسپینوزا حکیم و متألّه بزرگ هلندی، نکته‌ها و نکته‌سنجی‌ها از استاد شنیده و آموخته است.

 

دانشگاه تهران که بذرهای تعالیم آکادمیک، از حدود هشتاد سال پیش در آنجا کاشته شد، برکات و ثمرات زیادی در عرصه علوم انسانی برای فرهنگ معاصر ایران داشته است. دانشوران و استادان بافضیلتی در دو دانشکده ادبیات و علوم انسانی، و علوم معقول و منقول (یا الهیات) درس حکمت داده‌اند: از فاضل تونی و سیدکاظم عصّار، هومن، فردید، همایی، حائری یزدی، مطهری، نصر، کُربن، پورجوادی و طباطبایی و امثال آنها که برخی به دیار سرور شتافته و برخی خوشبختانه حضور دارند و هم درس حکمت و اندیشه می‌دهند و هم درس تواضع و فروتنی تا دل بدین چند روزه و وجیزه نبندیم و جهان را در همین حدود و محدوده حقیر و اندک نبینیم. در مدرسه سپهسالار پیشین و دانشگاه تهران، پس از حکیمانی مثل ذکاءالملک فروغی و میرزامهدی آشتیانی و عصار و رفیعی قزوینی و سرانجام علامه طباطبایی قدّس الله نفسهم الزکیه، مکتب تهران نضج و اعتلایی گرفت و به‌تدریج آشنایی با فلسفه غرب هم پیدا شد. درواقع تنها در این دوره بود که به‌‌راستی با فلسفه و کلام و فرهنگ حکمی غربیان به طور جدّی سر و کار یافتیم.

 

در دوران ماقبل مشروطیت و عصر قاجار، کوشش دانشوران ما بیش از ترجمه «کتاب دیاکرت» به دست ملا العاذر و گوبینو و امثالهم نبود و آثار و آرای کانت و هگل و فیلسوفانی نظیر ایشان، اصلا وارد فضای فکر ما نشد. آنچه می‌شناسیم و در دوران قاجار حاصل مفاهمه با فرهنگ غربی محسوب می‌شود، هیچ مایۀ مباهات نیست و برای مثال مطالب و تحریرهای بازمانده از حکیم برجسته‌ای چون زنوزی که حکمای غرب را نام برده، نشان می‌دهد چه اندازه در داد و ستد فلسفه جدید انزوا گزیده و ناکارآ بوده‌ایم.

 

شگفت آنکه ورود کانت به ایران، که بیش از همه بدو نیاز داشتیم، دیرتر از همه صورت گرفت و خلاصه پس از آشنایی اولیه با فلسفه و کلام غربیان، به‌تدریج بخشی از دانشجویان و پژوهشگران ایرانی به خود آمدند و کوشیدند درس فلسفه و مدرسه حکمت را سامان بهتری بخشند و منابع عالی‌تری در اختیار دانشجویان ایرانی قرار دهند. پس از فروغی و کارهای بی‌مانندش در این زمینه، در دانشگاه تهران، علی‌مراد داوودی، منوچهر بزرگمهر، محمود شهابی، مرتضی مطهری،‌ یحیی مهدوی، مهدی حائری، حمید عنایت و عده پرشماری از استادان به تألیف و ترجمه آثار مفید پرداختند و الحق و الانصاف طلایه‌دار نهضت ترجمه و پژوهش‌های دانشگاهی در عرصه کلام نوین و حکمت، همین‌ها بودند.

 

استاد عزیز و دانشور ما، دکتر جهانگیری نیز یکی از همین افراد و در برخی زمینه‌ها، از جمله پیشگامان تألیف و تدریس و ترجمه دانشگاهی بود. آثارش درباره ابن‌عربی، اسپینوزا و فرانسیس بیکن درجه اول است و به‌خصوص در باب حکیم هلندی و علم اخلاق در فلسفۀ غرب، مطالب مفید و مراجع درجه اولی از قلم استاد صادر شده که مایه قدردانی و موجب روشنی اندیشه‌ بوده و هست.

 

اخیراً نیز مقالات پراکنده محسن جهانگیری در سه مجلد و به صورت مضبوط و موضوع‌بندی شده به همت انتشارات حکمت منتشر گردیده و در اهمیت آنها کافی‌ است بگوییم که همه این مقالات مهمند و در زمره منابع مفید کلام، فلسفه، عرفان و دین‌پژوهی محسوب می‌شوند. در هر دو حوزة فکر اسلامی‌ـ ایرانی و غربی نیز اهمیت دارند. سپس‌تر که فهرست مقاله‌های هر جلد ذکر می‌شود، خوانندگان بر این اهمیت صحّه خواهند نهاد.

 

ناشر بسیار کار به‌جایی کرده، زیرا این مقاله‌ها مدتها از دسترس علاقه‌مندان دور بود. برخی در نشریات نایاب دانشگاهی ماقبل انقلاب چاپ شده و چند تا نیز در مجلات کم نام و نشان که اینک اثری از هیچ یک نیست. ما گاهی نسخه زیراکسی آنها را می‌یافتیم و به‌دشواری مورد بهره‌برداری قرار می‌دادیم. اینک مجموعه‌های مفید از مقاله‌های استاد فاضل در سه جلد یکجا در دسترس است و این هدیه خوبی برای همه کسانی است که قدر و اهمیت کارهای جهانگیری را می‌شناسند. پیش از معرفی کتاب‌ مقاله‌ها، ذکری از زندگی استاد بایسته است:

 

محسن جهانگیری، در سال ۱۳۰۸ در شهر قزوین زاده شد. وی علاوه بر تحصیلات حوزوی، دارای دکتری فلسفه محض از دانشگاه تهران است که در سال ۱۳۵۲ گرفته. او استاد ممتاز دانشگاه تهران بود و کار تدریس حکمت و فلسفه را از همان سالها که دکتری می‌خواند، آغاز کرد؛ یعنی اواخر دهه چهل. از سال ۱۳۶۹ مقام استادی یافت و در سال ۱۳۸۱ در دومین همایش «چهره‌های ماندگار» به عنوان چهره ماندگار در رشته فلسفه برگزیده و معرفی شد.

 

جهانگیری در محضر علامه طباطبایی حکیم و مفسر بزرگ شیعه تحصیل کرد و همدرس نامدارانی چون امام موسی صدر، آقا سید جلال‌الدین آشتیانی، شهید مطهری و دیگر بزرگان حکمت بود. وقتی به دانشگاه آمد برای گرفتن دکتری، موضوع رساله خود را «مقایسه وحدت وجود در عرفان ابن‌عربی و وحدت جوهر در فلسفه اسپینوزا» برگزید. این رساله با راهنمایی احمد فردید و مشاوره دکتر سیدحسین نصر و دکتر جلیلی در سال ۱۳۵۳ بحث شد و با درجه ممتاز تصویب گردید. محسن جهانگیری پیش از اخذ لیسانس تا سال ۱۳۳۶ در دبیرستان‌های تهران تدریس می‌کرد.

 

همزمان از دانشوران روزگارش بهره می‌گرفت و در قم و اصفهان و تهران در درسهای ادبیات و حکمت و منطق و کلام و اصول فقه… حاضر می‌شد و تلمّذ می‌کرد. استادان برجسته و چهره‌های درخشان و یگانه‌ای همچون آیات‌ عظام: خوانساری، کوه‌کمره‌ای، بروجردی و علامه طباطبایی در حوزه علمیه قم، آقای مفید در اصفهان و استادان شهابی، مشکوه، حمیدی سبزواری، هوشیار، جلالی، شعرانی، فردید و یحیی مهدوی در تهران به گردن او حق آموزگاری داشته‌اند. از سال ۱۳۵۲ به بعد، جهانگیری نه تنها در دانشگاه تهران، بلکه در دانشگاه شهیدبهشتی نیز به تدریس پرداخت و تا پایان عضو هیأت علمی گروه فلسفه آنجا نیز بود.

 

آثار علمی

آثار او متعدد است و به‌ویژه درباره اسپینوزا و ابن‌عربی کتب مهمی تألیف و ترجمه کرده است. از جمله: «احوال و آثار و آرای فرانسیس بیکن» فیلسوف تجربه‌مذهب انگلیسی، ترجمه کتاب «اخلاق» باروخ اسپینوزا، و «محیی‌الدین بن عربی» که تک‌نگاری منحصر به فرد و جالبی درباره عارف بزرگ و نامدار دوره میانه در سرزمین‌های غرب اسلامی است. اجمالا فهرست برخی از آثار دکتر جهانگیری بدین شرح است:

 

ـ شرح اصول فلسفه دکارت و تفکرات مابعدالطبیعی: بندیکت اسپینوزا، محسن جهانگیری (مترجم)، ناشر: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه‌ها (سمت).

ـ اخلاق: بندیکت اسپینوزا، محسن جهانگیری (مترجم)، اسماعیل سعادت (ویراستار)، ناشر: مرکز نشر دانشگاهی.

ـ اسپینوزا، فیلسوفی جاودانه.

ـ احوال و آثار و آرای فرانسیس بیکن: محسن جهانگیری، ناشر: علمی و فرهنگی.

ـ کسر اصنام الجاهلیه: محمد بن ابراهیم صدرالدین شیرازی، محسن جهانگیری (مترجم) ناشر: بنیاد حکمت اسلامی صدرا، ۱۳۸۱.

ـ محیی‌الدین ابن‌عربی چهره برجسته عرفان اسلامی: محسن جهانگیری، ناشر: دانشگاه تهران، ۱۳۸۳

ـ رابطه اجتهاد و اخباری‌گری: محسن جهانگیری، ناشر: صبرا.

ـ بررسی تمایزهای فقهی زن و مرد: محسن جهانگیری، ناشر: بوستان کتاب قم.

ـ تاریخ فلسفه اسلامی: زیر نظر حسین نصر، جلد یک و دو، انتشارات حکمت، ۱۳۸۳.

ـ در عرفان ابن‌عربی؛ مرکز گفتگوی تمدن‌ها، ۱۳۸۴٫

 

اما اثر سه جلدی «مجموعه مقالات» مرحوم استاد شامل اینهاست: ۱ـ کلام اسلامی، ۲ـ عرفان و فلسفه اسلامی، و ۳ـ فلسفه غرب.

 

در مجموعه کلام اسلامی، این مقاله‌ها در بین دو پرانتز کتاب یعنی مقدمه و نمایه در ابتدا و انتهای اثر دیده می‌شود: مذهب ارجای دین سیاسی و کلامی، فلسفی در اسلام و ظهور، واصل بن عطا، ابوالهذیل علاف، نظام؛ متکلّم متأدّب معتزلی، نظام متکلّم متفلسف، آرای کلامی جاحظ، ابوالحسن اشعری، پیدایش علم کلام و منزلت آن در میان علوم، کلام قدیم، کلام سنّی و منازعات الهیاتی، قدریان نخستین، جبر و اختیار.

 

جلد دوم به همین ترتیب، اما در دو فصل متفاوت‌الموضوع تنظیم شده است. ابتدا بخشی به نام فلسفه اسلامی، شامل این فصول یا مقاله‌ها: سقراط حکیم از دید حکمای ایرانی، خرده‌گیران ابن سینا، غزّالی: مابعدالطبیعه، حکمت اشراق. و سپس عرفان اسلامی، در بر دارندة این سرفصل‌های و مطالب: عرفان ابن‌سینا و یا نظر ابن‌سینا درباره عرفان، ابن‌عربی، مکتب ابن‌عربی، معرفی کتاب «ترجمان الاشواق» ابن‌عربی، مقام زن در عرفان ابن‌عربی در حدود شریعت، وحدت دین و اختلاف شرایع از دیدگاه ابن‌عربی، ملاصدرا شارح متفلسف ابن‌عربی، مفهوم انسان کامل و مصادیق آن در عرفان نظری محیی‌الدین بن عربی، شرح احوال و ذکر آثار و نقل افکار شیخ بهایی، و محیی‌الدین ابن عربی.

 

و سرانجام واپسین کتاب نیز شامل مقاله‌هایی درباره استادان و شخصیت‌ها و مسائل و موضوعات فلسفه فرنگی و جدید است و این مقاله‌ها و عناوین در آن به چشم می‌خورد: دکتر کریم مجتهدی آن طور که من می‌شناسم، فرانسیس بیکن و طبقه‌بندی علوم، روش فرانسیس بیکن، شرح اصول فلسفه دکارت، زندگی‌نامه اسپینوزا (دو مقاله)، روشهای اسپینوزا، اقسام علم و مسایل مربوط به آن از نظر اسپینوزا، علیّت الهی در فلسفه اسپینوزا، علت غایی و غاییّت در نظام فلسفی اسپینوزا، طبیعت به صورت نظام حالات در فلسفه اسپینوزا، اختیار و مسائل مربوط به آن در فلسفه اسپینوزا، مفاهیم و مسایل اخلاقی در فلسفه اسپینوزا، اینشتین پیرو اسپینوزا، و جوهر.

 

به این ترتیب ۱۲ مقاله کتاب کلام اسلامی و ۱۴ مقاله عرفان و فلسفه اسلامی و ۱۵ مقاله کتاب فلسفه غرب، مجموعه ۴۱ مقاله بسیار مفید و مهم و ارزشمند را در اختیار خوانندگان علاقه‌مند به مباحث معنوی و حکمی و عرفانی در جهان ایرانی و تمدن اسلامی و سپهر تفکر غربی قرار می‌دهد.

 

«نثر» جهانگیری روشن و «طریقت پژوهشی» او دوری از حاشیه‌پردازی و زیاده‌گویی است. کارش در اسپینوزاپژوهی که بخش اعظم مقاله‌های جلد سوم را تشکیل می‌دهد، بسیار ممتاز و در زمینه کلام اسلامی نیز نکته‏سنجی‌ها و تازه‌یابی‌ها دارد که نشان‌دهندة ذهن جستجوگر و دقت عالمانه اوست. مجموعه مقالات استاد جهانگیری، اثری خواندنی و پرمایه است و اتفاقاً در سنوات اخیر در ناشر این کتاب (انتشارات حکمت) هم تحولی چشمگیر به وجود آمده که اگر در غلط‌گیری کتاب‌هایی نظیر همین سه‌گانه ارزشمند، دقت بیشتری مبذول دارند، اعتبار شایانی به دست خواهند آورد.

 

مقالات کتب استاد جهانگیری را می‌توان جداگانه یا به ترتیب خواند؛ اما مسلّم است که وجود آنها در کتابخانه پژوهشگران و دانشجویان علاقه‌مند به این مباحث، منبع موثق و مطمئنی است که ضمناً نیازمند صرف وقت بسیار برای یافتن و مطالعه موضوع نیز نخواهد بود. سرفصل‌ها و موضوعات روشن است و در مقاله‌ها به قدر کفایت بحث شده است و حاشیه و اطاله کلام هم در آنها نیست.

 

خداوند استاد بزرگوار حکمت و فلسفه، جناب دکتر جهانگیری را بیامرزاد و در عالم جاودانگی آرامش و بخشایش عنایت فرماید.

منبع: روزنامه اطلاعات

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: