مشکل احزاب در کشور ما/ ارائه پیشنهادهای عملی

1394/2/20 ۱۱:۵۸

مشکل احزاب در کشور ما/ ارائه پیشنهادهای عملی

یگانه راه رهایی از این چرخه­ بی‌برکت، آن است که مجموعه‌ای از اندیشمندان و کارشناسان و سیاست­گذاران دلسوز، دست به دست هم بدهند و بر اساس سند نهایی چشم‌انداز بیست‌ساله‌ کشور دست به کارشناسی بزنند.

یگانه راه رهایی از این چرخه­ بی‌برکت، آن است که مجموعه‌ای از اندیشمندان و کارشناسان و سیاست­گذاران دلسوز، دست به دست هم بدهند و بر اساس سند نهایی چشم‌انداز بیست‌ساله‌ کشور دست به کارشناسی بزنند.

 متن پیش رو یادداشتی است از دکتر سیدیحیی یثربی استاد بازنشسته فلسفه دانشگاه تهران در مورد مشکل احزاب در کشور ما که اکنون متن کامل آن از نظر شما می گذرد.

براي تحقق یک انتخابات کارآمد و درست و برای سامان­دهی مدیریت دولت­ها و نظارت بر عملکرد آنان، ما بايد دست­کم در جامعه‌مان دو حزب اصلي داشته باشيم. چنان‌كه مي‌دانيم در جامعه‌هاي پيشرفته با گذر از مراحل مختلف تكاملي، چند حزب اصلي بر اساس كارشناسي، عهده‌دار تدبير علمي جامعه‌اند. ما نيز كه جمهوريت را به عنوان قالبي براي محتواي اسلامي نظام، پذيرفته و انتخابات را به عنوان يك عامل كارآمد براي ارزيابي كاركردها و انتقال قدرت، برگزيده‌ايم بايد از شرايط ضروري و لازم آن انتخابات غفلت نكنيم و دست­کم دو حزب يا جمعيت اصلي تشكيل دهيم تا بتوانند دو هدف اصلي را دنبال كنند:

الف: خروج جامعه از حالت زیان‌بار «دولت- اپوزيسيون» سنتي و ورود آن به وضعيت مقبول و منطقي «دولت- ملت» و مبارزات حزبي. ب: سامان­دهی یک نظام کارشناسی علمی و کارآمد.

روشن است که با تشكيل دو حزب و جمعيت، در حقيقت ستاد كارشناسي و هدايت علمي جامعه فراهم می­آيد. حزب يا جمعيت سياسي، عامل اسارت مردم نيست، بلكه ستاد كارشناسي و آگاهي و هدايت علمي آنان است. چنان‌كه جراحي قلب را نمي‌توان مستقیماً به مردم ارجاع داد، بلکه باید تیمی از متخصصان، این کار را برعهده گیرند، تدبيرهاي جامعه را نيز نمي‌توان از توده‌ي مردم انتظار داشت. توده‌ي مردم انگلیس و آلمان، سیاست­های داخلی و خارجی آن كشور را تعيين نمي‌كنند، بلكه ستادهاي كارشناسي احزاب و مراكز قدرت هستند كه تدبير كار را بر عهده دارند.

در کشور ما از استقرار مشروطیت تاکنون، حزب­های گوناگونی تشکیل شده‌اند که هنوز هم تشکیل حزب در جامعه ما کاری است رایج. اما این احزاب نتوانسته­اند کارآیی داشته باشند یعنی مدیریت جامعه را سامان­دهی کنند و بر رفتار کارگزاران نظارت داشته باشند، زیرا بیشتر حزب­های ما به وسیله­ی کسانی تشکیل می­شوند که درک دقیقی از حزب ندارند و حزب را نه به خاطر ملاحظات دقیق علمی، بلکه به خاطر مصلحت­های سیاسی خودشان تشکیل می­دهند. به همین دلیل احزاب در کشور ما ویژگی‌هایی دارند که مواردی از آن‌ها را به اختصار مطرح می‌کنیم:

۱-­ احزابی که آن­ها را به طور مستقیم یا غیرمستقیم، دولت‌ها به وجود می‌آورند، نه کارشناسان علمی و بی­طرف؛ این‌گونه حزب­ها پدید می‌آیند، عضو می‌گیرند و هر وقت هم که شرایط عوض شد، منحل می‌شوند و از یاد می‌روند. از نمونه‌های بارز این‌گونه حزب­ها پیش از انقلاب اسلامی می‌توان از حزب ایران نوین، مردم و رستاخیز نام برد که حزب را تشکیل می‌دادند، سپس مردم را وادار می‌کردند که در آن­ها ثبت‌نام نمایند.

۲-­ احزابی که در تعارض با قدرت پدید آمده‌اند؛ این‌گونه حزب­ها هم مانند حزب توده، جبهه­ی ملی، از هرگونه کمک به پیشرفت امور کشور ناتوان بوده و هستند. تنها کاری که از آن‌ها برمی‌آید همان مخالفت و ایجاد تشنج و بحران است که سرانجام هم به نتیجه مطلوبشان نرسیده، با تغییر شرایط از بین رفته و فراموش شدند.

۳-­ احزابی که بصورت مقطعی در اثر ضعف قدرت مرکزی، یا تسامح مصلحتی آن، یا شرایط خاص بحرانی، یا جوسازی‌های سیاسی، فعالیت‌های انتخاباتی، اقدامات فردی و غیره پدید می­آیند. ما پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز شاهد این‌گونه احزاب بودیم. مانند حزب جمهوری اسلامی، خلق مسلمانان ایران، آرمان مستضعفان، جمهوری اسلامی ایران، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، کارگزاران و غیره.

۴-­ در این‌گونه شرایط علاوه بر احزاب جدید، احزاب منحل شده یا فروپاشیده سابق هم، دوباره سربلند کرده و دست بکار می‌شوند. مانند فعالیت دوباره جبهه­ی ملی و حزب توده در اواخر رژیم پهلوی.

ما به خاطر گنجایش مقاله، دراین‌باره بیش از این توضیح نمی­دهیم. اینک به شرايط اصلي یک حزب علمی و کارآمد می­پردازیم:

الف) هر دو حزب یا جمعيت، اولاً اصول و چهارچوب اصلي نظام سياسي كشور را بپذيرند و ثانياً برنامه‌ي كلان جامعه را بر پايه‌ي كارشناسي علمي قبول كنند، زیرا اين اصول بر پايه‌­ي باورها و آرمان‌هاي جامعه استوارند. و اين برنامه‌ي كلان علمي بر كارشناسي علمي استوار است كه متن سياست مدیریتی جامعه را تشكيل مي‌دهد. بنابراین هر حزبي نيز به نوبه‌ي خود باید بر استقرار و پایداری آن اصول و نیز براي اجراي هرچه بهتر آن برنامه‌ي كلان تلاش كند. بديهي است كه پيشنهادها و تلاش‌هاي هر حزبي در چهارچوب همان برنامه‌ي كلان خواهد بود.

چنین احزابی حتماً پایبند آن اصول و این برنامه خواهند بود. و نیز در برابر مردم برای همیشه مسئول و پاسخ‌گو خواهند ماند. و هر کس که به مسئولیتی برگزیده شود، چهارچوب رفتار خود را خواهد دانست و به این اصول و آن برنامه وفادار خواهد ماند.

ب) هر دو حزب بر اساس باورهاي درست و برنامه‌هاي عملي هماهنگشان از مشروعيت برخوردار بوده و بدون شك و ترديد و نگراني، امكان دست‌يابي به حاكميت جامعه را داشته باشند. و چنین نباشد که یک رییس‌جمهور پس از هشت سال خدمت، کار را رها کند و برود و هیچ نهاد پاسخ‌گویی وجود نداشته باشد.

ج) هر دو حزب از حق مبارزه و امكانات لازم آن بهره‌مند باشند؛ يعني هر دو حزب با تبليغات و تلاش قانوني بتوانند با جلب آرای مردم به قدرت برسند.

د) هر دو حزب با هم در تعامل و تبادل اطلاعات مستمر باشند و هر حزبي حاكم شد، كارشناسان و مديران حزب ديگر به صورت دولت سايه، در كنار حزب حاكم بوده و با مراكز مديريت در ارتباط دائم باشند.

هـ) هر دو حزب با تكيه بر آگاهي و عقلانيت مردم، با  منطق و استدلال به نقد طرف مقابل پرداخته و از رفتارهاي متكي بر احساس و عواطف توده و تخريب و تحريم طرف مقابل و تندروي و خشونت بپرهيزند و نیز برنامه و طرح‌های جانشین خود را با دلایل و اسناد به طور دقیق به اطلاع مردم برسانند.

و) احزاب بايد مدت‌هاي طولاني فعال باشند تا مردم از برنامه‌هاي آنان باخبر گردند. احزاب، با سابقه‌ي ده‌ها يا صدها ساله مي‌توانند با مردم رابطه برقرار كنند، نه احزاب و جمعيت‌هاي مقطعي و خلق‌الساعه.

متأسفانه ما از روزی که کوشیده­ایم تا حزب داشته باشیم، هیچ‌گاه به تأسیس حزبی که دارای شرایط لازم باشد، موفق نشده­ایم. آن­چه در این مدت به نام حزب، جمعیت، جبهه، جناح، تشکل و جامعه تأسیس کرده‌ایم، هیچ یک درون‌مایه و اوصاف و لوازم یک حزب در جامعه­ی مدنی را نداشته‌اند. برای اینکه:

یک-­ قدرت محورند نه دانش‌محور: و لذا بیش از آنکه به برنامه‌های ریز عملی بپردازند، به قدرت رسیدن خود را هدف قرار می‌دهند.

دو-­ نداشتن طرح و برنامه­ی عملی. این احزاب و تشکل‌ها غالباً اساسنامه و مرامنامه ندارند تا چه رسد به برنامه­ی عملی. بیشتر اظهارات اینان در مسائل فرهنگی، سیاسی و اقتصادی در حد یک کلی‌گویی و شعار است نه ارائه­ی برنامه­ی کارشناسانه. هر یک از این گروه‌ها دم از عدالت اجتماعی، مبارزه با فساد و خودکفایی و غیره می‌زنند، بی­آن‌که یک برنامه‌ی علمی داشته باشند.

سه-­ برخاستن از نگرش‌های غیرعملی. وقتی‌که اساس پدیداری یک حزب، جمعیت و تشکل برنامه­ی کارشناسانه نباشد، دخالت هر عامل دیگری از داخل و خارج امکان خواهد داشت. البته در۴۰ سال اخیر، با گذشت زمان، به تدریج از دخالت عوامل خارجی کاسته شده است. مخصوصاً پس از پیروزی انقلاب اسلامی که از طرفی احزاب و گروه‌های وابسته به خارج، از میدان سیاست حذف شدند و از طرف دیگر با فروپاشی بلوک شرق و کاهش دخالت مستقیم قدرت‌های غرب، استقلال قدرت‌های داخلی در تصمیم‌گیری بیشتر شد. اما به هر حال اگر عامل و انگیزه­ی حزب، کارشناسی علمی در رابطه با برنامه­ی کلان کشور نباشد، هر عامل و انگیزه­ی داخلی یا خارجی دیگر، تنها جنبه­ی شعار داشته و نتیجه‌ای جز تحریک و فریب، و پیچیده‌تر کردن کارها نخواهد داشت.

و لذا این‌گونه حزب‌ها مقطعی بوده و از حوادث و جریان‌های سیاسی و اجتماعی و شرایط ملی و بین‌المللی اثر می‌پذیرند. می‌بینیم که در این صد سال اخیر با فضاهای بازی که به دلایل مختلف پدید آمده، احزاب گوناگون پا به میدان فعالیت گذاشته و به مجرد تغییر فضا، از میدان خارج شده‌اند.

چهار-­ بی‌اعتنائی به درون‌مایه­ یک حزب جدی. چون تشکل‌ها در جامعه­ی ما، در قالب یک حزب جدی نیستند، به عناصری که ارکان و درون‌مایه­ یک حزب را تشکیل می‌دهند، توجه نمی‌کنند و لذا عملاً حزبشان بصورت یک شیر بی‌یال و دم درمی‌آید. از ارکان و درون‌مایه‌های یک حزب می‌توان عوامل و عناصر زیر را نام برد:

-­ مرامنامه و اساسنامه. که غالب احزاب و تشکل‌های ما فاقد آن هستند.

-­ کادر و عضو. غالب حزب‌های ما، فقط به مؤسسان آن‌ها منحصرند و عضو دیگری ندارند.

-­ شبکه سراسری. غالب حزب‌های ما شبکه­ای در سراسر کشور ندارند و با توده­ی مردم کشور مرتبط نیستند.

-­ موضع ثابت و سیاست مشخص. موضع حزب‌های ما مقطعی و سیاست‌های آن‌ها تابع جریانات روزانه است؛ و حتی در درون یک تشکل، افکار و عقاید مختلفی هست که صرفاً بر اساس یک موج و طیف، دور هم جمع شده‌اند.

-­ انسجام غالب حزب‌ها. جمعیت‌ها و تشکل‌های ما، از یک دیدگاه منسجم در همه­ی جهات و شئون جامعه برخوردار نیستند. برای اینکه به مرحله­ی عملی و اجرائی کار توجه ندارند و تضادها هم در حرف و ادعا، خود را نشان نمی‌دهند.

پنج-­ وابستگی به اشخاص. چون محور تشکل‌ها، برنامه­ی علمی نیست، این حزب‌ها به اشخاص قائم‌اند.

و این قائم به شخص بودن، عوارض زیانباری دارد از جمله:

-­ تصمیم‌ها محصول فکر یک شخص خواهند بود، نه نتیجه­ی مطالعات کارشناسی.

-­ افراد، خام و بی‌خبر می‌مانند چون در تصمیم و تحلیل‌های مربوط به تصمیم حزب دخالت ندارند.

-­ آینده برای دیگران قابل پیش‌بینی نیست.

-­ اهداف حزب با مرگ، انحراف، یا کناره­گیری آن فرد در معرض خطر قرار می‌گیرد.

شش-­ عدم امکان ائتلاف. تشکل‌ها و جناح‌ها به خاطر علمی نبودنشان امکان ائتلاف به معنی درست کلمه را ندارند. برای اینکه مجموعه‌ای از اصول و برنامه‌ی اساسی را در نظر ندارند، بلکه هر یک به دنبال منافع خویش‌اند. اگر هم زمانی ائتلافی مشاهده شود، مبنایی و پایدار نخواهد بود، بلکه به مصلحت خودشان نه بر اساس اصول و برنامه­ی کشور، مدتی در کنار هم قرار می‌گیرند. اما با کوچک‌ترین بهانه‌ای از هم جدا می‌شوند.

و در نهایت همه­ی این‌گونه تشکل‌ها و جناح‌ها در سه چیز مشترک‌اند:

الف- عدم توجه جدی به برنامه­ عملی اداره­ی کشور. این عدم توجه، خود به دو صورت انجام می‌پذیرد: یکی تأیید مطلق اعمال و برنامه‌های داخلی و خارجی دولت، از طرف احزاب دست نشانده و همسو؛ و دیگری مخالفت مطلق با کلیت این اعمال و برنامه‌ها از طرف احزاب مخالف. در چنین شرایطی، طبعاً نقد و تحلیل جدی هم در کار نخواهد بود. و لذا با حضور این‌گونه احزاب در صحنه­ی سیاسی کشور، چیزی بر آگاهی و اطلاعات مردم از برنامه‌ها و اقدامات مربوط به تدبیر جامعه، افزوده نخواهد شد.

آنچه تجربه نشان داده است این است که در چنین شرایطی، تشکل‌های همسو صرفاً جنبه­ تشریفات داشته و نقش جدی نخواهند داشت و مورد توجه مردم هم قرار نمی‌گیرند. احزاب مخالف هم کاری به جزئیات برنامه نداشته، کلیت و سران کشور را هدف می‌گیرند.

ب – اعضای هر حزبی، غالباً مؤسسان و بانیان آن حزب‌اند. این بانیان حزب‌اند که دست به تبلیغات می‌زنند اما با توده‌های مردم نمی‌توانند ارتباط حزبی به معنای دقیق کلمه ایجاد کنند. و این‌گونه احزاب با کنار رفتن همین بانیان فرومی‌پاشند.

ج – ظهور بر محور حاکمیت. چنانکه گفتیم در این‌گونه تشکل‌ها و جناح‌ها، اساس و محور همه­ی تلاش‌ها و تنش‌ها، قدرت و حاکمیت است. در نتیجه برخی تلاش  می‌کنند که از قدرت حمایت کنند و تشکل‌هایی هم بر آن می‌کوشند تا حاکمان را تحقیر و تخریب کرده  و از صحنه بیرون کنند و خود قدرت را به دست گیرند. آری هدف آن است که قدرت را به دست بگیرند، اما چه کنند، مهم نیست.

پیشنهاد:

به نظر من، یگانه راه رهایی از این چرخه­ بی‌برکت، آن است که مجموعه‌ای از اندیشمندان و کارشناسان و سیاست­گذاران دلسوز، دست به دست هم بدهند و بر اساس اصول اعتقادی جامعه و قانون اساسی از طرفی و سند نهایی چشم‌انداز بیست‌ساله‌ کشور و برنامه­ پنج ساله دولت و شرایط و امکانات کشور و عوامل دیگر از طرفی، دست به کارشناسی زده، دو مجموعه پیشنهاد را که حاصل جمع‌بندی دیدگاه‌های کارشناسانه باشد، به عنوان مرامنامه‌های دو جمعیت رسمی کشور مطرح کرده، آن­گاه به تشکیل این دو جمعیت به وسیله­ سیاست­مداران و دانشمندان و محققان کشور یاری رسانند، آن گاه این دو جمعیت به وسیله­ رسانه‌ها، دیدگاه‌های خود را برای مردم توضیح داده و مردم را در جریان کارهای اجرائی کشور قرار دهند و در ضمن به عضوگیری نیز بپردازند.

بدیهی است که با تشکیل این دو جمعیت رسمی و مورد قبول و تأیید همه‌ مراکز جامعه، ما به نتایج زیر دست خواهیم یافت:

۱-­ با اطلاع‌رسانی این دو جمعیت و رقابت سالم و سازنده‌ی آنان، مردم در دراز مدت آگاهی خوبی از جریان مدیریت و امکانات کشور خواهند داشت.

۲-­ این دو جمعیت مسئول شرایط کشور خواهند بود و در برابر مشکلات مردم و کاستی‌ها و ضعف مدیریت‌ها پاسخ‌گو خواهند بود.

۳-­  هر دو جمعیت با رأی مردم، حاکمیت کشور را به نوبت به دست می‌گیرند و در جهت پیشرفت و آسایش مردم جامعه با هم رقابت علمی خواهند داشت و در نهایت هر دو یک هدف را دنبال خواهند کرد.

با این اقدام سرانجام به جایی می‌رسیم که به جای درگیری داخلی و حذف بخشی از مردم به وسیله­ی بخش دیگر و نالایق و خائن خواندن یکدیگر، همه با هم در یک رقابت سالم و علمی در اعتلای کشور و حل مشکلات آن شریک باشیم و براساس کارشناسی علمی دقیق، مدیران جامعه را معرفی کرده و با هدایت جمعیت‌ها و رأی مردم بهترین‌ها را برگزینیم.

مهر

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: