«پیرهری» غیر از «خواجه عبدالله انصاری» است! / مهران نیکخواه

1394/1/16 ۰۹:۳۳

«پیرهری» غیر از «خواجه عبدالله انصاری» است! / مهران نیکخواه

دکتر محمد رضا شفیعی کدکنی، محقق، مصحح، مترجم و شاعر معاصر(متخلص به م. سرشک) در نوزدهم مهر ماه 1318 شمسی در کدکن، از توابع تربت حیدریه خراسان، دیده به جهان گشود. وی علوم و دانشهای متداول عصر، از جمله زبان و ادب فارسی و عربی، فقه، کلام و اصول را نزد پدر ـ و آنگونه که خود دکتر شفیعی یاد میکند: «آن شیفته بوسعید و عطار» ـ و استادان جلیل القدری چون مرحوم ادیب نیشابوری دوم، شیخ هاشم قزوینی و آیت الله میلانی فرا گرفت.

 

دکتر محمد رضا شفیعی کدکنی، محقق، مصحح، مترجم و شاعر معاصر(متخلص به م. سرشک) در نوزدهم مهر ماه 1318 شمسی در کدکن، از توابع تربت حیدریه خراسان، دیده به جهان گشود. وی علوم و دانشهای متداول عصر، از جمله زبان و ادب فارسی و عربی، فقه، کلام و اصول را نزد پدر ـ و آنگونه که خود دکتر شفیعی یاد میکند: «آن شیفته بوسعید و عطار» ـ و استادان جلیل القدری چون مرحوم ادیب نیشابوری دوم، شیخ هاشم قزوینی و آیت الله میلانی فرا گرفت. سپس به پیشنهاد مرحوم دکتر علی اکبر فیاض در کنکور دانشگاه فردوسی مشهد در رشته زبان و ادبیات فارسی نام نویسی کرد و به عنوان نفر اول به آن دانشگاه راه یافت و موفق به اخذ مدرک کارشناسی از آن دانشگاه شد. وی بعدها تحصیلات خود را در دانشگاه تهران تا مدرک دکترا در رشته مذکور ادامه داد و تا به امروز در مقام استاد ممتاز دانشگاه تهران به تدریس، تحقیق و تصحیح اشتغال دارند. دکتر شفیعی کدکنی آثار عدیده ای در زمینه عرفان ایران و زبان و ادب پارسی و تازی پدید آورد که در این شماره از«ستون تحقیقات آکادمیک در آیینه ایران» به معرفی یکی از مقالات دکتر کدکنی با عنوان «پیر هری غیر از خواجه عبدالله انصاری است» پرداخته ایم.

کشف الاسرار و عدئ الابرار، یکی از تفاسیر ارزشمند و در واقع یکی از نمونه های نثر فاخر عرفانی فارسی به شمار می رود که برای سده ها مورد استناد عالمان و مفسران و عارفان پارسی نویس و محل توجه ادبا، حتی شاعرانی نکته دان و سخن شناس چون حافظ شیرازی، بوده است. با این وصف، مؤلف نامدار کشف الاسرار، رشیدالدین ابوالفضل میبدی نیز در تألیف کتاب خود از منابع و مآخذ گوناگون بهره برده است و از آن میان، چنانکه خود در دیباچه کتاب تصریح کرده، تفسیر شیخ الاسلام عبدالله بن محمد بن علی انصاری، اساس تألیف کتاب مذکور بوده است.

همین اشاره آغازی سبب شده که در سده اخیر و به واسطه نشر تفسیر کشفالاسرار به کوشش مرحوم علی اصغر حکمت در سال 1344ش برخی به این گمان خطا درافتند که خواجه انصاری تفسیری داشته و آن تفسیر مبنای نگارش کشفالاسرار واقع شده است. اما، شگفت اینکه، خواجه انصاری تفسیری نداشته است تا اساس تفسیر میبدی قرار گیرد. در واقع، در هیچ یک از کتب رجال و حدیث و تصوف که نویسندگان قدیم تألیف کرده اند، کوچکترین نشانه و قرین های از کتاب تفسیری به نام خواجه انصاری، که سوانح احوال و دقایق زندگانی و تألیف او در منابع و مآخذ کهن از روزگار قدیم ثبت شده است، وجود ندارد.

حال پرسش اینجا است که پس آن «پیرهری»، که میبدی در نگارش تفسیر خود از اثر او بهره عمده برده است، کیست؟ پاسخ این پرسش مهم، «حرف تازه»ای است که دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی، محقق، مصحح و شاعر گرانقدر و ممتاز معاصر در مقاله «پیرهری غیر از خواجه عبدالله انصاری است» (مجله نامه بهارستان، 1388، سال دهم، پیاپی15، ص185-192) مطرح کرده است.

باری، سخن تازه دکتر شفیعی «کشف سری» است از اساس تألیف کشفالاسرار، حاکی از اینکه آن «پیرهری» که میبدی تفسیر او را مبنای نگارش کتاب خود قرار داده، نه خواجه عبدالله انصاری بلکه شخصی بوده است به نام ابواحمد عمر بن عبدالله بن محمد الهروی معروف به«پیرهری» که در ناحیه کُشانیه سغد سمرقند میزیسته و در حدود 400ق و نهایتاً 420ق و سالها پیش از تولد خواجه انصاری (396-481ق) یا در روزگار خردسالی و نوجوانی او درگذشته است.

نجم الدین عمر نسفی، که کتاب گرانقدر او، <القند فی ذکر علماء سمرقند>، اطلاعات سودمند درباره این مفسر به دست می دهد، از پیرهری با عنوان «صاحب التفسیر» یاد میکند. همچنین حاجی خلیفه (1017-1067ق) در کتابشناسی مشهور خود، <کشف الظنون>، در دو جا به تفسیر هروی اشاره میکند که به رأی دکتر شفیعی، منظور از هروی باید که همین شخص باشد.

بنابراین، این اندازه معلوم است که میبدی به نسخه ای از تفسیر این پیرهری سمرقندی، یعنی «عمربن عبدالله بن محمد الهروی المعروف به پیرهری» دسترسی یافته و از آنجا که نام «پیرهری» «عمر بن عبدالله بن محمد» است و نام خواجه انصاری نیز «عبدالله بن محمد» به خطا گمان برده است که این پیرهری همان خواجه انصاری است و از همین روی، مدعی شده است که کشف الاسرار را بر اساس تفسیر انصاری شکل داده است.

اهمیت مقاله دکتر شفیعی، بجز برملا کردن خلط و خطای میبدی، در این امر نیز میتواند باشد که مصححان خبره را به تصحیح انتقادی دقیق این اثر سترگ برانگیزاند. چرا که در چاپ انتقادی این اثر بعید نیست که مصحح با موارد و مطالبی مواجه شود که نقل قولهای صریح میبدی از مؤلف اصلی، یعنی عمربن عبدالله هروی را بازنماید و شاید از این رهگذر بتوان تفسیر پیرهری واقعی را از نو ساخت.

 

پی نوشتها:

1. دراین باره، نک: بهرامیان، مسیح، «حافظ و کشفالاسرار»، یادنامه ابوالفضل رشیدالدین میبدی، به کوشش یدالله جلالی پندری، یزد، 1378، ج1، ص145-162؛ نیز، نک: آشوری، داریوش، عرفان و رندی در شعر حافظ، تهران، 1391، صفحات متعدد.

2. میبدی، رشیدالدین ابوالفضل، کشفالاسرار و عدةالابرار، به کوشش علی اصغر حکمت، تهران، 1344ش، ج1، ص1.

3. نسفی، نجمالدین عمر بن محمد بن احمد، القند فی ذکر علماء سمرقند، به کوشش یوسف الهادی، تهران، 1420ق، ص483، ش836.

4. حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون عن اسامی الکتب و الفنون، به کوشش محمد شرفالدین یالتقایا و رفعت بیگله الکلیسی، استانبول، 1360ق، ج1، ص449، 451.

5. به گفته دکتر شفیعی، جستوجو در منابع تاریخی نشان میدهد که اطلاق پیرهری بر خواجه انصاری حدود 300 سالی بعد از وفات او پیشینه دارد و ظاهراً از اوایل قرن هشتم کهنتر نیست.

روزنامه ایران

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: