اولین هواپیما در تهران / احمد مسجدجامعی - بخش اول

1393/11/19 ۰۹:۳۴

اولین هواپیما در تهران / احمد مسجدجامعی - بخش اول

حدود ۱۲۰ سال پیش نخستین پرنده آهنی در ایران به پرواز درآمد. از این رو یک هوانورد فرانسوی برای نمایش بالن به ایران آمد و در سال ۱۲۷۰ش(۱۸۹۱م) در تهران و چند شهر بزرگ به پروازهای نمایشی با بالن دست زد. در این زمان حدود ۱۰۸ سال از اولین پرواز بالن در جهان (توسط «پلاتر دوروزیه» فرانسوی در سال ۱۷۸۳م) می‌گذشت. بالن او «مونگلیفه» نام داشت. میدان مشق تهران اولین جایی در پایتخت بود که قرار شد بالن از آنجا به پرواز درآید. در کتاب «طهران قدیم» می‌خوانیم: «چند تن خارجی از اتباع فرانسه در تهران ادعا می‌کنند که چیزی اختراع کرده‌اند که می‌توانند با آن به هوا پرواز کنند و قرار نمایش آن را برای روزی در میدان مشق می‌گذارند و مردم هم که این امر بعد از قصه شاهنامه و هوا رفتن کیکاوس که از دهان نقالها شنیده بودند، برایشان عجیب بوده برای تماشا هجوم می‌بردند تا هنگام عمل می‌رسد.

 

 

حدود ۱۲۰ سال پیش نخستین پرنده آهنی در ایران به پرواز درآمد. از این رو یک هوانورد فرانسوی برای نمایش بالن به ایران آمد و در سال ۱۲۷۰ش(۱۸۹۱م) در تهران و چند شهر بزرگ به پروازهای نمایشی با بالن دست زد. در این زمان حدود ۱۰۸ سال از اولین پرواز بالن در جهان (توسط «پلاتر دوروزیه» فرانسوی در سال ۱۷۸۳م) می‌گذشت. بالن او «مونگلیفه» نام داشت. میدان مشق تهران اولین جایی در پایتخت بود که قرار شد بالن از آنجا به پرواز درآید. در کتاب «طهران قدیم» می‌خوانیم: «چند تن خارجی از اتباع فرانسه در تهران ادعا می‌کنند که چیزی اختراع کرده‌اند که می‌توانند با آن به هوا پرواز کنند و قرار نمایش آن را برای روزی در میدان مشق می‌گذارند و مردم هم که این امر بعد از قصه شاهنامه و هوا رفتن کیکاوس که از دهان نقالها شنیده بودند، برایشان عجیب بوده برای تماشا هجوم می‌بردند تا هنگام عمل می‌رسد.

فرنگیها چادر برزنتی بسیار بزرگی را بر سر حفره ای که قبلاً دستور حفر آن را داده در آن کاه فراوان انباشته بوده‌اند گشوده، اطراف آن را با میخها و طنابهای مخصوص به زمین محکم کرده در کاهها آتش افکنده (کاه دود) می‌کنند و چون دود در زیر چادر جمع می‌شود، کم‌کم بالا آمده بزرگ و بزرگتر تا هیولائی کروی شکل گردیده، سرپا می‌شود و آنگاه دهانه‌اش را به هم آورده سبدی به زیرش بسته، یک نفر در آن می‌رود و در یک لحظه طنابهای آن را بریده، رهایش می‌کنند و بالن در مقابل دیدگان حیرت‌زده مردم، مسافر را برداشته به هوا می‌برد؛ اما هنوز چند دقیقه از صعود آن نمی‌گذرد که ترکیده، سرنگون شده سرنشین آن پخش زمین می‌شود و مردم که آرزوی چنین اتفاق و گوشمالی فرنگی را که می‌خواسته «سر از کارخانه خدا درآورد!» می‌کرده‌اند، غرق شادی و شعف گردیده این شعر را بالبداهه سروده دهن به دهن می‌کنند:

فرنگی آمد و بالون هوا رفت

نشست در توش و تا پیش خدا رفت

می‌خواس سر دربیاره از کار سبحون

خدا زد تو سرش افتاد تو میدون»

این بالن به رنگ فیلی بود و رهگذرانی که به جمع می‌پیوستند، در جواب سؤالشان که چه اتفاقی افتاده است؟ می‌شنیدند: «فیل هوا کرده‌اند» از این به بعد بود که ضرب‌المثل«مگه می‌خواهی فیل هوا کنی» به ادبیات تهرانی‌ها وارد شد!

بعد از این، کار بادبادک‌سازی و بادباک هوا کردن در تهران رونق گرفت. البته از تاریخ دقیق بادباک‌سازی در تهران اطلاعات دقیقی در دست نیست؛ ولی برخی چون جعفر شهری معتقدند که بعد از هوا رفتن بالن در تهران و برای اینکه بگویند چیزی از فرنگیها کم ندارند، به ساخت بادبادک پرداخته‌اند. به هرحال در اواخر دوره قاجار، به غیر از بادبادک معمولی، بادبادکهای دنباله‌دار و یک گوشواره و دوگوشواره و فرفره‌دار و دم طاووسی و فانوس‌دار، از انواع بادبادکها بود. بادبادک‌بازی یکی از تفریحات پرطرفدار بچه‌های تهرانی بود که از اول بهار تا اواخر پاییز رونق داشت. در آن زمان هر کسی برای خود بادبادکی می‌ساخت و از روی پشت‌بام خانه آن را هوا می‌کرد. در این میان همیشه رقابتهایی نیز بین بچه‌ها شروع می‌شد و هر کسی بادبادکش را بیشتر از سایرین بالا می‌برد و نقطه می‌کرد، برنده این رقابت بود. در این میان هوا کردن بادبادکهای فانوس‌دار در آسمان جلوه ای دیگر داشت. این بادبادکها را از اول غروب به هوا می‌فرستادند. در هنگام پرواز این بادبادکها در شب، اینطور به نظر می‌رسید که آسمان را چراغانی کرده‌اند.

در این این بادباکها معمولاً فانوسی کاغذی که به صورت چراغ بود می‌ساختند و شمعی داخل آن قرار داده، آن را روشن می‌کردند و به جای دنباله به بادبادک، به نخ آن می‌بستند. این بادبادکها که به صورت چراغهایی در آسمان شب به این سو و آن سو می‌رفتند، ممکن بود بر اثر شعله شمع آتش بگیرند و مانند شهابی به سوی زمین سقوط کنند. بادبادک‌بازی تا سالهای دهه ۶۰ اگرچه خیلی کم رونق‌تر شده بود، اما هنوز انجام می‌گرفت. این کار در سالهای بعد کم‌کم فراموش شد. چند سالی است که اهالی تهران به جای پشت بام خانه‌ها، به بادبادک‌بازی در بوستان پردیسان رو آورده‌اند. نوع بادبادکها هم نسبت به گذشته عوض شده است. این بادبادک‌ها بیشتر به صورت آماده خریداری می‌شوند و جنسشان دیگر از کاغذ نیست. بادبادکهای امروزی بیشتر به «کایت» معروفند. اگر در روزهای آخر هفته سری به این بوستان بزنید، بادبادکهای بساری را خواهید دید که در حال پرواز در آسمانند و علاوه بر کودکان و نوجوانان، بزرگترها نیز مشغول این تفریح هستند.

به هر حال بعد از پرواز اولین وسیله پرنده در تهران در میدان مشق، یعنی همان بالن، در یکی از روزهای آخر سال ۱۲۹۲ش و در دوره احمدشاه، مردم تهران برای اولین بار شاهد پرواز هواپیما یا طیاره در آسمان بودند. این هواپیما در ارتفاع پایینی پرواز می‌کرد. مردم با شنیدن صدای این پرنده آهنی با شتاب خود را به حیاط خانه‌ها، کوچه‌ها و بامهای منزل رسانیده و با شگفتی به تماشای آن پرداختند. هواپیما چند دقیقه‌ای در آسمان شهر در پرواز بود. در تهران آن زمان فرودگاهی وجود نداشت. خلبان مدتی را در آسمان تهران به دنبال محل مناسبی جهت فرود به جستجو پرداخت و نهایتاً میدان مشق را مناسب تشخیص داد.

در آن سالها میدان مشق، محدوده وسیعی بود که محل تمرین نیروهای نظامی بود. این میدان مستطیل شکل، بسیار وسیع بود و دیوار‌ها و ساختمانهایی اطراف آن را محصور می‌کرد. هواپیما برفراز میدان چرخی زد و فرود آمد و در هنگامه نشستن با لوله توپی که در میدان قرار داشت تصادف کرد و آسیب دید ولی به خلبان آن صدمه‌ای نرسید. مردم شهر برای تماشای طیاره هجوم آوردند. ازدحام برای دیدن این پرنده آهنی چند روزی ادامه داشت. خلبان این هواپیما، کوزمینسکی نام داشت که از کشور روسیه بود. نوع طیاره او از مدل «بلریو» بود. هواپیمای آسیب‌دیده را به تعمیرگاه قشون که در آن زمان به صورت اتاقکی در محل باشگاه افسران امروزی در خیابان سرهنگ سخایی قرار داشت، بردند. خود کوزمینسکی به تعمیر هواپیما پرداخت. در آن ایام خلبانان به تمام امور فنی هواپیما وارد بودند. بعد از تعمیر، هواپیما آماده پرواز شد. اما کوزمینسکی پس از بررسی جوانب امر به این نتیجه رسید که میدان مشق فاقد فضای کافی برای پرواز هواپیماست و نمی‌تواند از این میدان به پرواز درآید. به همین منظور به دنبال جای مناسبی برای پرواز هواپیما گشتند.

بعد از بررسی فراوان، بخش شمالی قصر قاجار در بیرون از شهر تهران را، برای این منظور مناسب یافتند. قصر قاجار و زمینهای آن در محدوده سمت شرق خیابان شریعتی امروزی، حدفاصل بین خیابان پلیس قرار داشت. در زمان پهلوی اول، بخش شمالی این مجموعه به اداره بی سیم و رادیو تبدیل شد و در بخش جنوبی آن هم زندان قصر ساخته شد. بخش میانی نیز از همان اواخر دوره قاجار تبدیل به قزاقخانه گردید و بعدها به پادگان و مجموعه‌های ارتش تبدیل شد. بعد از انتقال هواپیما به آنجا، از این محل به پرواز درآمد و تهران را ترک کرد. بنابراین نام میدان مشق به عنوان اولین محل فرود و شمال قصر قاجار به عنوان نخستین محل پرواز هواپیما در تهران به ثبت رسید. عکسهای زیبایی از این ماجرا به یادگار مانده است. بدین ترتیب تهرانیها بعد از حدود ۱۰ سال از اولین پرواز در تاریخ توسط برادران رایت، توانستند این مرغ آهنی را از نزدیک ببینند.

تا سال ۱۳۰۱ اطلاعات چندانی از هواپیما در تهران وجود ندارد. از این سال در روزنامه «ایران» اطلاعاتی درباره پرواز به چشم می‌خورد. در شماره ۲۶ فروردین این روزنامه می‌خوانیم: «آئروپلانی که ۱۵ فروردین از روسیه به تهران آمده، عصر دیروز و پریروز در آسمان تهران پرواز کرد و پس از تماشای مردم فرود آمد.» پس از استقرار هواپیما، خلبان روسی آن، پروازهای نمایشی برفراز شهر تهران ترتیب داد. استقبال عمومی برای مشاهده این پروازها بسیار بود. تعدادی نیز داوطلب سوار شدن به هواپیما بودند. برای جلب نظر و اطمینان مردم، وزیر مختار روسیه داوطلب نخستین پرواز گردید. در اولین مرحله تعدادی از ایرانیان نیز همراه وزیر مختار روسیه شدند و نامشان به عنوان اولین ایرانیهایی که پرواز را تجربه کرده‌اند، در تاریخ ثبت شد. روزنامه ایران در سوم اردیبهشت همین سال می‌نویسد: «روز پنج شنبه گذشته (۳۰ فروردین ۱۳۰۱) آئروپلانی که از مسکو به تهران آمده بود برای اولین دفعه مسافرینی برای گردش در هوای تهران همراه برد. دفعه اول شاهزاده محمدحسین میرزا و سرهنگ رضاقلی خان خزانه دار و مسیو شومبانسکی وزیر مختار روسیه در هوای تهران پرواز نمودند. پس از آنها سرتیپ امان‌الله میرزا، سرتیپ مرتضی‌خان، سرتیپ جعفرقلی‌خان، و سرهنگ مساعد نظام پرواز نمودند. در دفعه سوم برای اولین بار دو نفر از نمایندگان ملت، آقای تدین و آقای شیخ‌العراقین‌زاده و سرهنگ مساعدالدوله مدت بیست دقیقه در فضای تهران مشغول سیاحت بودند از قرار اظهارات آقایان و جنابان فوق، در اتاق آئروپلان خیلی راحت بوده و در موقع صعود و نزول حرکات عنیفی در آئروپلان دیده نشده و مثل این بوده است که آدم در کشتی نشسته باشد. در اتاق آئروپلان صدا هم خیلی جزوی بوده و آقایان می‌توانستند خوب صحبت کرده و صدای یکدیگر را بشنوند.» از قراین چنین برمی‌آید این هواپیما به نسبت هواپیمای کوزمینسکی، دارای امکانات افزونتری بوده و می‌توانسته تعداد بیشتری از افراد را در خود جای دهد.

روزنامه اطلاعات

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: