1404/3/12 ۱۱:۱۰
حمید احمدی: همه ما دغدغه ایران را داریم و در شرایط دشوار عصر کنونی که مساله ایران به حاشیه رفته است و به مادر ما ایران ظلم شده همه دوست داریم که از ایران دفاع کنیم. ایراندوستی و وطندوستی جزو ذات و بحث فطری ماست اما مهینپرستی ایرانیها رنگ و بوی نژادپرستانه نداشته است.
آناهید خزیر: هشتصد و پنجاه و دومین شب از شبهای مجله بخارا به بزرگداشت حمید احمدی اختصاص داشت. این نشست یکشنبه چهارم خردادماه ۱۴۰۴ با سخنرانی گارنیک آساطریان، علیاشرف صادقی، سعیده لطفیان، روزبه زرینکوب، نسرین مصفا، احمد بستانی و علی دهباشی در تالار فردوسی خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.
احمدی؛ هویت و ملیت ایرانی و گسترش حس میهنپرستی
در ابتدا علی دهباشی به معرفی حمید احمدی پرداخت و گفت: احمدی در آموزش پژوهشهای علمی مربوط به هویت و ملیت ایرانی و گسترش حس میهنپرستی در میان دانشجویان رشتههای علوم انسانی و اجتماعی در چند دهه اخیر مؤثر بوده است. او که متولد مشهد و استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران است، در دهه ۱۳۶۰ به مدت یک دهه همزمان با تحصیل علوم سیاسی به ترجمه و تألیف کتاب در زمینه خاورمیانه و ایران مشغول بود.
وی افزود: مجموعه سه جلدی موسوم به «سهگانههای خاورمیانهشناسی» چاپ نشر نی و مجموعه چهار جلدی تألیف و ترجمه درباره بنیادگرایی اسلامی معاصر از جمله پژوهشهای او در این رابطه است. با این همه، حمید احمدی دوره دکتری خود را در خارج از کشور که همزمان با پایان جنگ سرد و آغاز دور تازهای از تهدیدات و چالشهای فراروی ایران و هویت و ملیت آن بود، به حوزه ایرانشناسی سیاسی، بهویژه مباحث مربوط به هویت و همبستگی ملی و چالشهای فراروی آن تغییر گرایش داد و کتابها و مقالات متعددی به زبان فارسی و انگلیسی در این رابطه منتشر کرد. دو کتاب «بنیادهای هویت ملی ایرانی»، «قومیت و قومگرایی در ایران» و کتاب «هویت ایرانی» احمد اشرف که بارها به چاپ رسیدهاند از زمره تألیفها و ترجمههای او هستند.
تمرکز بر مسائل ایران و عرق ایراندوستی احمدی
سپس علی اشرف صادقی، زبانشناس ایرانی و استاد بازنشسته دانشگاه تهران با اشاره به اینکه محور اصلی بحثهایش هویت ایرانی، اقوام و قومیتگرایی است، گفت: مادها نخستین حکومت شاهنشاهی آریایی را تاسیس کردند و هیچ خط و نوشتهای از خود باقی نگذاشتند. هخامنشیان که آمدند به دلیل اینکه در فارس بودند جانشین عیلامیها شدند و عیلامیها در خوزستان و فارس ۳۴۰۰ سال پیش از میلاد نخستین شاهنشاهی خود را تاسیس کردند و زبانشان با هیچ زبانی در دنیا خویشاوندی ندارد و بسیاری از کتیبهها به زبان عیلامی است.
وی افزود: هنگامی که زبان رسمی شاهنشاهی فارسی باستان شد و در کتیبههای داریوش و بیستون و همدان و مصر میبینیم مردم به زبان عیلامی سخن میگفتند و دوگانگی وجود داشت بین قوای حاکم و مردم همچنین اسناد رسمی اقتصادی تخت جمشید همه به زبان عیلامی است و حتی یک کتیبه نیز به زبان فارسی باستان نیست. این زبان تا سده سدوم هجری وجود داشته است.
صادقی به دوره اشکانی و ساسانی نیز اشاره کرد و گفت: اشکانیان یکی از اقوام ایرانی بودند که در خراسان نیشابور فعلی و قلعه نسا در خاک ترکمنستان زندگی میکردند اینها قوم بیابانگرد و دوستدار یونانیان بودند. اینها حکومت ملوکالطوایفی داشتند و به تدریج در اقوام آریایی حل شدند. در دوره ساسانی نام غیر از آریایی را در نوشتهها و کتیبه شاپور نمیبینیم و وحدتی بین آنها ایجاد شده بود که تا اواخر دوره ساسانی همین مساله را میبینیم.
وی افزود: سغدیها قوم ایرانی بودند و منطقه سغد مستقل بود و کتیبهها و نوشتههایشان نیز در این منطقه پیدا شد. با فتوحات اعراب سرزمینهای ماوراءالنهر فتح میشود و چون سپاهیان اعراب ایرانی زبان بودند و از خراسان به آن سو رفته بودند و به زبان خراسانی به آنها تازی، تاجیک و تازیک میگفتند که تا امروز این نام باقی مانده است.
وی به روزگار کنونی نیز اشاره کرد و گفت: در دورههای اخیر ناسیونالیسم پیدا شد و دکتر احمدی کتابهایی در این باره دارند و بحث ما هم همین هویت ایرانی است و عرق ایراندوستی که استاد دارد باعث شد که بیشتر در این زمینه تمرکز کند.
سخن درباره اقوام به یک ژست روشنفکری تبدیل شده
سپس گارنیک آساطریان، رئیس هیئت علمی ایرانیشناس دانشگاه دولتی ایروان در کلیپی به قومگرایی ایرانی اشاره کرد و گفت: بسیاری از افرادی که فاقد معلومات اولیه لازم در این زمینه هستند درباره این موضوعات مینویسند و سخن درباره اقوام تبدیل به یک ژست روشنفکری و پیشرفته شده است. خوشبختانه در جامعه ایران شخصیتهایی مانند دکتر احمدی وجود دارند و مسائل قومی میتوانند نه تنها برای جوانان دانشپژوه بلکه برای مقامات دولتی و اجتماعی سرمشقی برای سیاست باشد.
ایران همواره در شمال کشورهایی بوده که از انسجام جمعیتی کم نظیر برخوردار بوده است. در طول چند هزار سال در این سرزمین پهناور هویت واحد و فرهنگی در طول تاریخ هیچ گاه تغییر محسوسی نکرده است. جابجایی جمعیت همواره در ایران رواج داشته است و امروز در ایران میبینیم همه کرد، لر، بلوچ و غیره حضور دارند و بنابراین هیچکس به اصطلاح اقوام یا خرده فرهنگها یا ساکنان از مناطق ایران نمیتواند ادعا کنند که این سرزمین از تاریخ مختص به ماست.
مردم ایران از نظر تکوینی و فرهنگی یک کل واحد را تشکیل میدهند و زبان مادری همه آنها فارسی است. خرده فرهنگهای محلی گوناگون به زبانهای گهواره مناطق مختلف صحبت میکنند و نه زبان مادری. مردم زبان گهواره را هیچگاه با زبان مادری نباید اشتباه بگیرند. اینکه در اصطلاح زبان مادری واژه مفهوم مادر نهفته است عامه مردم را به اشتباه انداخته و گمان میکنند که این زبان باید از مادر به کودک منتقل شود در صورتی که چنین چیزی واقعیت ندارد.
درباره کتاب مهم «قومیت و قوم گرایی در ایران» حمید احمدی باید بگویم که یکی از مهمترین و جامعترین آثاری است در حوزه مطالعات قومی که در ایران منتشر شده و نگاه انتقادی تاریخی و جامعهشناختی به بررسی ریشهها تحولات و واقعیتهای مربوط به مسئله قومیت و قومگرایی دارد و با بهرهگیری از گسترده اسناد تاریخی و تحلیلی تحلیل نظری میکوشد تصویری واقعیگرایانه از وضعیت اقوام در ایران ارائه دهد و بسیاری از تصورات رایج کلیشهای در این زمینه را به چالش بکشد. در این کتاب نویسنده از همان آغاز با تاکید بر تمایز میان مفهوم قومیت در غرب و آنچه در بستر تاریخی ایران وجود داشته تلاش میکند نشان دهد که اطلاق مفاهیم قوم قومیت و گروههای قومی به جوامع ایرانی نتیجه تامین نادرست نظریات غربی به شرایط خاص و پیچیده است.
استادانی که به مسئله ایران میاندیشند
سپس روزبه زرینکوب، استاد تاریخ دانشگاه تهران گفت: وقتی دانشگاه تهران افتتاح شد شاید بنیادگذارانها نمیدانستند دیواری که به دور دانشگاه کشیده شده است در آیندهای نه چندان دور چه معنا و کاربردی خواهد داشت و کسانی که با عنوان استاد دانشگاه در محوطه درونی این دیوار آمد و شد کردند چه ویژگیها و عملکردی از خود نشان خواهند داد. دیوار دانشگاه خود موضوع جالب توجهی است این دیوار به دلیل وظیفهای که لابد از وجه لغوی دارد میتوان دریافت میبایست حکم ممیز داشته باشد.
وی سپس ادامه داد: از دانشگاه بهشت زمینی ساختهاند همان صاحبان رودهای کوچک که سرزمین رویایی خود را محدود در میان دیوار حصارها یافتند برخلاف این تصور ناراست دانشگاه اگر بتوان بهشت زمینیاش خواند چند دیوار دارد این دیوار نه برای محدود کردن آنکه برای نگاهبانی از گنجهای درون آن است اندیشهها و اندیشمندان بزرگ میدانند دیوار دانشگاه ظاهری است نه واقعی و گذر از این دیوار برای روحهای بزرگ ساکن آن نه تنها ممکن است بلکه دیوار گذر بودن یکی از ویژگیهای این روحهای بزرگ است این روحهای بزرگ و این ذهنهای زیبا استادان واقعی دانشگاه هستند آنها که در پی انتشار گسترش و تعمیق دانایی تفاهم و تسامحاند.
چنین استادانی با نگاه و نگارش کتاب و مقاله و با سخنرانی و گفتوگو دانش را به شکلی گسترده عمیق و البته انتقادی به میان ساکنان آن سوی دیوار میبرند صاحبان روحهای بزرگ و ذهنهای زیبا قلمرو درونی ندارند و تمامی اقوام، زبانها، گویشها، دینها، مذاهب و آداب و رسوم ایرانیان را در برمیگیرد. ایراندوستی آگاهانه نیز به درون قلمرو دانشگاه محدود نمیشود و همواره امواج حاصل از آن به آن سوی دیوار دانشگاه تسری مییابد اما آن کسی که این موجها را به سوی دیگر دیوار دانشگاه هدایت میکند استاد واقعی است مشتاق واقعی دانشگاه از آنجا که تاریخ و فرهنگ ایرانیان را به درستی میشناسد مردم آن سوی دیوار را نیز در این آگاهی عالمانه شریک و همراه میکند.
چنین استادانی به مسئله ایران میاندیشند و این مسئله را میتوان از دیدگاههای گوناگون با روشهای علمی مختلف و در حوزههای دانشی متفاوت در بیان آورد از تاریخ و ادبیات فارسی گرفته تا جامعهشناسی و علم سیاست. استاد واقعی دانشگاه آن هم در حوزه علوم انسانی که به ایران و ایرانی و به فرهنگ ایرانی میاندیشد و زندگانی او وقف تفکر در باب ایران و تأمل در باب گذشته و حال و آینده ایرانیان است بزرگداشت استادی که در آن سوی دیوار دانشگاه سرافراز ایستاده مایه مباهات است. دکتر حمید احمدی به ایران و مسئله ایران میاندیشد خدایش حفظ کند که وجود همچون اویی برای ایران و ایرانی مایه افتخار است.
ایران را با درک تاریخ، فرهنگ و تمدن بهتر بشناسیم
حمید احمدی، استاد دانشگاه، پژوهشگر و نظریهپرداز علوم سیاسی نیز در سخنانی گفت: در قدیم نشریههایی مثل مجله سخن، یغما، فردوسی، آینده دکتر افشار منتشر میشد و نشریههای بسیار گرانبهایی بوده که در تاریخ مانده و از آنها ستایش بسیار شده است و بعدها خواهید دید بخارا در دورهای منتشر شده که شرایط بسیار سخت بوده است. در گذشته شرایط برای چاپ مجله مهیا بوده است اما علی دهباشی در عصری وارد کار شد که این فعالیتهای فرهنگی کار هر کسی نبود و مرد میدان بوده و یک تنه با کمک دوستان این کار را پیش بردند و امروز یکی از ستونهای مستحکم فرهنگ و تاریخ ایران است.
وی با اشاره به سخنان ارزشمند علیاشرفصادقی افزود: استاد صادقی سخاوتمندانه پژوهشگران را درباره زبان فارسی و ملیت ایرانی همراهی میکردند و با بلندنظری یاری میرساندند و بحثها را منتقل میکردند. همچنین آساطریان اینقدر نگران کشور ایران است و حتی دور از ایران نیز به این سرزمین میاندیشد. وی ایرانشناس بزرگ و بزرگترین کردشناس جهان در حال حاضر بهشمار میآید. کتابهای علمی مینویسد که یکی دوتای آن ترجمه شده است و بیشترین نوشتههایش درباره ایران است. زرینکوب که میراث عموی بزرگش در دانشگاه تهران است و در رشته تاریخ ایران باستان تدریس میکند و گاهی درباره چارهجویی بحثهای تفرقهافکن به او مراجعه میکردیم و پاسخهای درخوری ارائه میدادند. همچنین از احمد بستانی تشکر میکنم و قدردان خانمها سعیده لطفیان و نسرین مصفا هستم.
احمدی ادامه داد: همه ما دغدغه ایران را داریم و در شرایط دشوار عصر کنونی که مساله ایران به حاشیه رفته است و به مادر ما ایران ظلم شده همه دوست داریم که از ایران دفاع کنیم. ایراندوستی و وطندوستی جزو ذات و بحث فطری ماست اما مهینپرستی ایرانیها رنگ و بوی نژادپرستانه نداشته است.
وی به دلبستگیاش به خاورمیانه نیز پرداخت و گفت: در دوره روزنامهنگاری علاقه به خاورمیانه داشتم و بحث اسلامگرایی و جنبشهاس اسلامی برایم اهمیت داشت زیرا ما در ایران و خاورمیانه زندگی میکنیم و این جریان مسلط منطقه است و باید آن را بشناسیم. بحث ملیت مظلوم و نادیده گرفته شده و در حیات روشنفکری ما دو جریان روشنفکری مسلط بودند چپ مارکسیستی و اسلام سیاسی و هر دو مروج فراملیگرایی بودند یکی غم و غصه کارگران جهان را میخورد و دیگری گرایش به فراملیگرایی اسلام داشت و دین اسلام را سیاسی کرد.
احمدی بیان کرد: وقتی ایرانیت نادیده گرفته شد و ایران و اسلام مطرح شد که کدام بر دیگری ارجح است، دورهای که بحث دموکراسی و جامعه مدنی مطرح شد من در دهه ۷۰ تا ۸۰ وارد این بحثها شدم. امروزه تلاشهایی شده است و ایراندوستی و ایرانگرایی به معنای عقلایی و عقلانی گسترش پیدا کرده و تبدیل به اندیشه و گرایش مسلط جامعه ایرانی چه در داخل و چه در خارج شده است. امیدوارم جنبههای احساساتی میهندوستی از بین برود و جنبههای عقلانی آن کارساز برای آینده باشد. امروز حس وطندوستی و ایرانپرستی همه جا را گرفته است. امیدواریم سیاستمداران هم به فکر بیفتند و بتوانیم این دوره گذار را پشت سر بگذاریم و ایران مورد هجمه نظامی قرار نگیرد.
وی افزود: ایران از این مشکلات زیاد دیده است و پدیده خاص خودش است. ایران را خوب درک نخواهیم کرد مگر تاریخ و فرهنگ و تمدن آن را خوب بشناسیم به خصوص میراث زبان پارسی. اندیشه ایرانشهری که مکانیزم خاص خودش را دارد باید بهتر بشناسیم. شرایط امروز بسیار سختتر از دوران گذشته است. امیدوارم بر این سختیها غلبه کنیم. وطنپرستی ایرانیها فطری و خدایی است و در همه بشریت وجود دارد. وطندوستی در ادبیات مزدیسنی ریشه دارد و در کتاب وندیداد در فرگرد آغازین اهورامزدا میگوید من ایرانویچ را چنان آفریدم که اگر چندان فرهبخش و شاد نباشد به چشم مردمانش خوش آید.
این یعنی میهنپرستی؛ هر چند که شرایط مطلوب نباشد باید آن را دوست داشته باشیم و برای بهبود آن تلاش کنیم. کشور ما تازه به وجود نیامده و ریشه کهن دارد و نام ایران در ادبیات قدیم بسیار کهن است و یک سرزمین خدایی است. وقتی میگوییم سرزمین اهورایی و به متون کهن مراجعه میکنیم در کتاب وندیداد و در فرگرد یکم اهورامزدا میگوید نخستین سرزمین و کشور نیکی که من اهوره مزدا آفریدم ایرانویچ بود بر کنار رود دایتیای نیک. پس آن گاه اهریمن همه تن مرگ بیامد و به پتیارگی اژدها را در رود دایتیا بیافرید و زمستان دیو آفریده را بر جهان هستی چیرگی بخشید. زمستان نشانه دشمن و سختیهای بسیاری است. ایرانیها باید با آگاهی با این سختیها مقابله کنند. سختیها پیش میآید اگر ما فر و شکوه ایرانی داریم باید مبارزه کنیم در راه اشه و راستی و علیه هر چه نشانههای اهریمنی باشد.
سپس سعیده لطفیان، نسرین مصفا و احمد بستانی نیز در سخنانی خاطراتی از استاد بیان کردند. همچنین کلیپی از عکسهای جوانی احمدی و معرفی کتابهایش برای حاضران در جلسه پخش شد.
منبع: ایبنا
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید