گفت‌وگو با محمدجعفر یاحقی درباره مناقشه اخیر بر سر صدور مجوز كتاب استاد بلند‌‌آوازه ادب فارسی

1402/10/2 ۰۹:۲۷

گفت‌وگو با محمدجعفر یاحقی درباره مناقشه اخیر بر سر صدور مجوز كتاب استاد بلند‌‌آوازه ادب فارسی

موضوع صدور مجوز انتشار برای كتاب شعر محمدرضا شفیعی‌كدكنی در روزهای اخیر بسیار خبرساز شد. موضوع از آنجا آغاز شد كه مدیركل دفتر توسعه كتاب و كتابخوانی ارشاد در اظهارنظری عجیب به ایسنا گفت: «...كتاب دارد خوانده می‌شود. به چند نفر از اهالی شعر نیز كتاب را داده‌ایم تا بخوانند و نظرشان را بگویند [تا] ان‌شاءالله در مورد كتاب تصمیم‌گیری شود...»

شاید نمی‌دانند اهمیت شفیعی‌كدكنی عالم‌گیر است

موضوع صدور مجوز انتشار برای كتاب شعر محمدرضا شفیعی‌كدكنی در روزهای اخیر بسیار خبرساز شد. موضوع از آنجا آغاز شد كه مدیركل دفتر توسعه كتاب و كتابخوانی ارشاد در اظهارنظری عجیب به ایسنا گفت: «...كتاب دارد خوانده می‌شود. به چند نفر از اهالی شعر نیز كتاب را داده‌ایم تا بخوانند و نظرشان را بگویند [تا] ان‌شاءالله در مورد كتاب تصمیم‌گیری شود...» این حرف‌ها از یك سو به خاطر روش نامتداول بررسی كتاب مورد واكنش‌های افكار عمومی قرار گرفت و از سوی دیگر از این جهت كه با كتاب استادی عالی‌جاه و -به باور بسیارانی از بعضی جهات «یگانه»- مانند شفیعی‌كدكنی چنین رفتاری شده است. در این باره با محمدجعفر یاحقی، پژوهشگر و استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد گفت‌وگو كردیم. یاحقی علاوه بر این، عضو پیوسته شورای فرهنگستان زبان و ادب فارسی است و البته مدیر قطب علمی فردوسی‌شناسی و ادبیات خراسان در دانشگاه فردوسی مشهد.

*********

حتما می‌دانید كه اخیرا مدیركل دفتر توسعه كتاب و كتابخوانی وزارت ارشاد درباره صدور مجوز كتاب شعر آقای دكتر شفیعی‌كدكنی چه گفته. این آقای مدیركل از در دست بررسی بودن كتاب حرف زده و گفته كتاب را داده‌اند چند نفر بخوانند و درباره آن نظر بدهند تا بعد راجع به آن تصمیم‌گیری شود. این اتفاق در مورد هر كسی نیفتاده؛ در مورد محمدرضا شفیعی‌كدكنی افتاده. پیش از هر چیز می‌خواهیم روایت شما را درباره آقای شفیعی و اهمیت علمی و ادبی ایشان بدانیم.

یك مثلی هست كه می‌گویند معرِّف باید اعرف از معرّف باشد. من در مورد دكتر شفیعی چه صحبتی بكنم كه دیگران ندانند! هر كس كه با ادبیات و شعر هنر و فرهنگ و مدنیت آشنایی دارد با شفیعی‌كدكنی هم آشناست. قطعا خیلی از كسانی كه آقای شفیعی‌كدكنی و اهمیت ایشان را نمی‌شناسند، بنده را هو به طریق اولی نمی‌شناسند. بنابراین هر چه بگویم ممكن است زیره به كرمان بردن باشد. با این حال باید بگویم كه دكتر شفیعی‌كدكنی شخصیت ممتازی است در افق زبان فارسی. نه تنها در ایران بلكه در تمام دنیا هر جا سخن از زبان فارسی باشد، سخن از ادبیات باشد نام ایشان هم بر سر زبان‌هاست. بدون تردید ایشان از جنبه‌هایی بی‌رقیب هستند.

مرادتان از آن جنبه‌ها تسلط بی‌بدیل ایشان به گنجینه ادب كلاسیك فارسی و آشنایی با متون كهن است؟

بله، این هم هست. در زمانه ما در این زمینه هیچ‌ كس همتراز و هم‌پایه ایشان نیست. چه در تحقیقات ادبی، چه در شناخت متون و روشن كردن زوایای تاریك ادبیات و چه در دریافت و نقد و تحلیل و به‌روز كردن ارزش‌های نهفته در ادبیات. ایشان با وسعت دانشی كه دارند، به حوزه‌های مختلفی مسلط هستند. تسلط ایشان به عربیت و دانش‌های حوزوی مثال‌زدنی است. این تسلط تا حدی است كه باید بگویم دكتر شفیعی‌كدكنی در این زمینه مجتهد هستند. چنین جایگاهی را باید در زمینه‌های دیگر هم برای ایشان قائل بود. یعنی جدای از زبان و ادبیات فارسی كه زمینه اصلی فعالیت علمی و فرهنگی ایشان است، باید در علوم دینی و به‌طور جامع‌تر در علوم انسانی و اسلامی هم ایشان را برخوردار از مقامی بالا و بسیار مهم بدانیم. ایشان از خیلی از كسانی كه در این زمینه‌ها اظهارنظر كند، صاحب‌نظرتر هستند و دانش جامع‌تری دارند.

با توجه به اینكه ایشان كمتر اهل حرف زدن به معنای شفاهی كلمه هستند، دانشی را توصیف كردید، كجاها بیشتر می‌توان سراغ كرد؟ مثلا در آثار تحقیقاتی و پژوهشی ایشان یا در مواجهات‌شان با متون مختلف كه كار تصحیح و شرح‌نویسی بر آنها را انجام داده‌اند؟

بله، نگاه دكتر شفیعی‌كدكنی به متون ادبی ما نگاهی منحصربه‌فرد است. نگاهی فراتر از معمول. نگاهی برآمده از شخصیت ذوفنون یك دانشمند معاصر. این شخصیت از یك سو برآمده از آشنایی ویژه ایشان با متون ادبی است و از سوی دیگر در پیوند با دانش عربیت ایشان، از جهتی متصل به دانش اسلامیت و متون دینی و مذهبی و... از یاد نبریم كه آقای دكتر شفیعی‌كدكنی سال‌ها در كسوت روحانیت در مدرسه‌های علمیه درس خوانده است. زوایای كار را بررسی كرده است. معرفتی اندوخته است كه كمتر كسی می‌تواند از آن اندوخته‌ها برخوردار باشد. بی‌شك ممكن است آدم‌های حوزوی توانمندتر از ایشان هم داشته باشیم. ممكن است آدم‌هایی هم باشند كه از ادبیاتی هم برخوردار باشند، اما هیچ كدام‌شان دكتر شفیعی نمی‌شوند. دلیلش این است كه ایشان تركیب بی‌بدیلی از دانش عربیت و علوم اسلامی و ادبیات فارسی هستند و هر كدام از این زمینه‌ها را در سطحی قابل ‌اعتنا فراگرفته‌اند. این تركیب به معنای خالص كلمه واژه «بی‌بدیل» را به ذهن می‌آورد. سراغ ندارم این ویژگی‌ها در كسی تا این حد یكجا جمع شده باشد. بنابراین چنین شخصیتی از این زاویه برای ما مغتنم است. تاثیر این ویژگی‌ها شاید بیش از هر جای دیگری در فضای آكادمیك ما مشهود است. آقای دكتر شفیعی با شناختی كه از متون و فضای فرهنگی ما دارند، با پژوهش‌ها و تصحیحاتی كه انجام داده‌اند و با ظرایف و دقایقی كه از گوشه‌وكنار ادب فارسی در آثارشان دیده می‌شود، نهاد دانشگاه را در ایران بسیار از وجود خود بهره‌مند ساخته‌اند.

نهاد دانشگاه در ایران و البته بسیاری دیگر از نقاط دنیا و حتی پژوهشگرانِ خارج از حیطه آكادمی را.

بله، دكتر شفیعی‌كدكنی با آثارش، اعم از تصحیحات و تالیفات و شرح‌هایی كه بر متون مختلف نوشته، دنیایی را متوجه خودش كرده است. راستش نمی‌دانم چرا گفته شده برای صدور مجوز كتاب این آدم آن را داده‌اند «چند نفر از اهالی شعر» بخوانند! شاید متوجه اهمیت عالم‌گیر این استاد بلندآوازه زبان و ادب فارسی نیستند. من معتقدم بخش مهمی از فضای ادبیات ما در تسخیر شفیعی‌كدكنی است و كمتر كسی از نظر علمی می‌تواند در مورد كار ایشان اظهارنظر كند.

به لحاظ نظری چطور؟ جدای از بُعد آكادمیك، جایگاه ایشان را در حوزه نظری ادبیات چگونه می‌بینید؟

به نظر من از جهت ذوق و دریافت فنی و نقد و نظر نیز ایشان ممتاز هستند. حرف‌هایی در حوزه ادبیات زده‌اند كه كمتر كسی تا به حال توانسته بر آنها خرده بگیرد. می‌دانیم كه در حوزه‌های نقد ادبی هم ایشان صاحب‌نظر هستند. بسیاری از كسانی كه بعد از دكتر شفیعی‌كدكنی آمده‌اند، شیفته آرای ایشان هستند. یادم هست در اواخر دهه چهل وقتی كتاب «صور خیال» ایشان منتشر شد، تقریبا همه توجهات را در حوزه‌های دانشگاهی متوجه خودش كرد و ده‌ها رساله دكتری و تحقیق مستقل در این مسیر منتشر شد. كتاب در آن دوره موج گسترده‌ای ایجاد كرده بود. درباره كسی كه تا این اندازه اثرگذار است، توصیف بیراهی نیست اگر بگوییم با «شخصیتی ممتاز و كاریزماتیك» در حوزه ادبیات مواجه هستیم. امروز شفیعی‌كدكنی در جایگاهی ایستاده است كه وقتی در یك زمینه ادبی اظهارنظر می‌كند كمتر پیش می‌آید كسی بالای سخن او سخنی داشته باشد، چراكه او در حوزه‌های كلاسیك و تخصصی ادبیات سنجیده و علمی حرف می‌زند و كسی كه بخواهد با حرف حساب مخالفت كند، عِرض خود را برده است. یعنی روشن می‌شود كه عیب از خود او است و از روی نا آگاهی یا غرض مخالفت می‌كند.

می‌دانیم كه ادیب كسی است و شاعر كسی دیگر. آن عالم است و این هنرمند. با این حال بعضی‌ها این دو حوزه یعنی علم ادبیات و هنر شاعری را با هم پیش برده‌اند. آقای شفیعی‌كدكنی به هر حال شعر هم می‌گوید. نظر شما در مورد این وجه از كار ادبی ایشان چیست؟

در مورد هنر شاعری باید بگویم كه اگرچه ایشان بیشتر به حوزه ادبیات كلاسیك تعلق خاطر دارند و در این زمینه صاحب‌نظر هستند، اما در شعر هم جایگاه ممتازی دارند.كمتر شاعری در دوره معاصر می‌شناسیم كه به اندازه شفیعی در ادبیات كهن تامل و تبحر داشته باشد این را هم باید بپذیریم كه در شعر حتی شعر نیمایی كسی كه حوزه‌های شعر گذشته را بشناسد یك سر وگردن از دیگران جلو‌تر است. شفیعی یك پایش در ادبیات كلاسیك و فرهنگ ملی و اعتقادی ماست و پای دیگرش در ذوق و نگرش جدید و مدرن غربی. آمیزه كلاسیك- مدرن در مورد ایشان خود ویژگی قابل ‌اعتنایی است كه نمونه ندارد. ایشان در شعر رسالتی دارند كه به این آسانی نمی‌شود از آن گذشت. این رسالت به اندیشه و اعتقادات وی بازمی‌گردد كه هم نو است و هم ریشه‌دار. یعنی در وجوش سنت و مدرنیته به تفاهم رسیده است. بنابراین شعر او هم مثل پژوهش‌هایش ماندگار و كم نظیر است. دیدگاه‌های شعری ایشان هم آشكار است از دهه‌های گذشته تا به حال مجموعه شعرهای زیادی از وی منتشر شده و دیدگاه‌های شعری ایشان هم برای جامعه ما ناآشنا نیست .

از اندیشه ایشان سخن به میان آمد و اینكه این اندیشه در شعرشان به بیان درمی‌آید. از خاستگاه فكری آقای شفیعی‌كدكنی مطلعیم و می‌دانیم در میان شاعران معاصر، بالطبع زاویه چندانی با تفكر دستگاه حاكم ندارد. بنابراین چرا صدور مجوز برای كتاب كسی مانند ایشان هم به موانعی برمی‌خورد و محل مناقشه می‌شود؟ تردید و تعلل در صدور مجوز كتاب شفیعی‌كدكنی چه دلیلی می‌تواند داشته باشد؟

بله، همین‌طور است. شنیدم، گفته‌اند اینكه كتاب را بررسی می‌كنیم یا داده‌ایم «چند نفر از اهالی شعر» بخوانند و نظر بدهند! جای تعجب دارد!. ناگفته پیداست كه كتاب از حیث محتوای ادبی و شعری نباید محل تردید باشد، من كتاب را ندیده‌ام و نمی‌دانم چه شعرهایی در آن آمده است، اما اگر حاوی شعرهای سال‌های اخیرشان باشد باید بگویم بسیاری از آنها عمدتا در بخارا چاپ شده و جامعه ادبی ما با آن آشناست. اگر هم شعرهای تازه ایشان باشد نباید از نظر محتوا چندان با بقیه متفاوت باشد . شاعر معمولا مسائل روزگار خود را بازتاب می‌دهد نباید انتظار داشت كه اگر نارسایی یا كاستی می‌بیند، یادآوری نكند. شاعر وجدان روزگار خود است و باید نارسایی‌ها را ببیند و یادآوری كند. اصلاح جامعه به همین یادآوری‌ها و انتقادهای خیرخواهانه بسته است. وقتی چنین وضعیتی در ارتباط با صدور مجوز كتاب كسی مانند شفیعی‌كدكنی پیش می‌آید، بالطبع برای آدم‌های دیگر كه مقبولیت همگانی كمتری دارند بیشتر از ایشان پیش خواهد آمد. وقتی كتابی از شفیعی‌كدكنی منتشر می‌شود، بدون تردید بسیاری از علاقه‌مندان دوست دارند كتاب ایشان را داشته باشند. دل‌شان می‌خواهد كتاب را خریداری كنند و با توجه به گرانی كتاب، اگر توان خرید داشته باشند، چشم‌بسته آن را می‌خرند، چون فكر می‌كنند حرف‌هایی دارد كه باید خوانده و ادراك شود. كتاب‌های شفیعی‌كدكنی، ارزش و اهمیت و شایستگی قرار گرفتن در كتابخانه هر ایرانی را دارد. برای صدور مجوز كتاب‌هایی چنین لازم و همه كس پسند اگر و مگر و تعلل جایز نیست.

فكر می‌كنید كسانی كه این مجوز را صادر نمی‌كنند، چه دلایلی برای این تعلل دارند؟ تعلل در مورد نویسنده و شاعری كه كارش همواره فرهنگ بوده و نه- مثلا- كنش سیاسی.

عرض كردم نمی‌دانم در این كتاب چه مسائلی مطرح است. می‌دانم كه ایشان نه در خصوص رعایت عفت عمومی و نه در ارتباط با سایر موارد چیزی نمی‌نویسند كه خطوط قرمز را نادیده بگیرد. ایشان یك آدم دانشگاهی هستند و هم اكنون دانشجویان انبوهی سر درس ایشان حاضر می‌شوند و بهره می‌برند پس قاعدتا نباید با ارزش‌ها و اصول كلی جامعه و نظام مشكلی داشته باشند، به نظر می‌رسد مشكل در نگاه و سلیقه كسانی است كه این تردیدها را روا می‌كنند. كسی كه زندگی‌اش در فضای اسلامی و فرهنگی گذشته و دلداده این سرزمین و این آب‌ و خاك است، هرگز در موردش شك و شبهه‌ای روا نیست. كسانی كه این تردیدها را روا می‌دارند خودشان مشكل دارند من از مسائل سیاسی و خط قرمزها اطلاعی ندارم. شاید ملاك‌هایی در وزارت ارشاد و جاهای دیگر باشد كه قبلا نبوده. ملاك‌هایی كه در صدور مجوز مدنظر قرار می‌گیرد، ممكن است تغییر كرده باشد. با این حال می‌دانم و یقین دارم كه از نظر فنی و ‌ذوقی و وجاهت دانشگاهی آقای شفیعی‌كدكنی كسی نیست كه بتوان در مورد كتابش تردید كرد و مجوز انتشار آن را منوط به خوانده شدن از سوی «چند نفر از اهالی شعر» كرد. همان‌طور كه گفتید، ایشان عمری در فضای فرهنگ اسلامی و ادبیات و هنر این سرزمین زیسته‌ و با همه نهادها و شخصیت‌های مملكت از مقام رهبری گرفته تا دیگران آشنایی نزدیك و متقابل دارند و تردیدی نیست كه ملاحظات عرفی و قانونی را رعایت می‌كنند. به هر حال امیدوارم این مساله موقتی باشد و هر چه زودتر حل شود و شاهد تكرار آن هم نباشیم.

شما گفتید شاید خط قرمزهایی اضافه شده باشد كه انگار همین‌طور هم هست و این یعنی سیاسی‌كاری در حوزه فرهنگ. حالا پرسش این است كه مگر بنا نیست برای فرهنگ، خود فرهنگ از جنس فرهنگ تصمیم بگیرد؟ بالطبع شما هم موافقید كه خط قرمزهای سیاسی متغیرند و دخلی به اصل فرهنگ ندارند. فكر می‌كنید چرا شاهد چنین رفتارهایی در حوزه فرهنگ هستیم؟

چرایش را من نمی‌دانم، چون اساسا به من مربوط نیست. لابد نظام معیارهایی دارد كه باید رعایت كند! اما این معیارها گاهی خیلی با فرهنگ فاصله دارند. خصوصا آنجاهایی كه گریبانگیر افراد ممتازی چون شفیعی‌كدكنی می‌شود. متاسفانه ملاك‌هایی كه فراتر از ضوابط و مقررات و غالبا سلیقه‌ای باشند، همواره برای فرهنگ مشكل‌‌ساز می‌شوند. به دكتر شفیعی‌كدكنی كسی كه آبروی فرهنگ و دانشگاه ماست، باید به صورت استثنایی نگاه كرد. كسی كه حیثیت ادب و دانشگاه ما به او بستگی دارد. هر گونه اهمال در رعایت شأن و جایگاه این آدم به مجموعه فرهنگ ایران آسیب می‌رساند. راستش بیش از این دیگر نمی‌دانم چه باید بگویم. همچنان امیدوارم تا مطلب شما منتشر می‌شود این قضیه فیصله پیدا كرده باشد.

منبع: روزنامه اعتماد

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: