شرح قبسات میرداماد / دکتر مهدی محقق - بخش اول

1393/10/28 ۰۷:۳۶

شرح قبسات میرداماد / دکتر مهدی محقق - بخش اول

مقدمه‌ای بر شرح قبسات از میرسید احمد علوی عاملی از برجستگان مکتب اصفهان یکی از بدبختی‌هایی که در چند قرن اخیر گریبانگیر جهان اسلامی گردید، این بود که مسلمانان میراث علمی خود را که در بردارنده فرهنگ توانا و توانمند آنان بود، به باد فراموشی و نسیان سپردند. نسواالله فأنساهم أنفسهم!۱ و این درست مقارن با زمانی بود که غریبان پی به ارزش آن میراث بردند و به تحقیق و جستجو و بررسی و نشر و بهره‌برداری از آن پرداختند و در نتیجه مسلمانان را خلع سلاح و نیازمند خود گردانیدند.

 

مقدمه‌ای بر شرح قبسات از میرسید احمد علوی عاملی از برجستگان مکتب اصفهان

یکی از بدبختی‌هایی که در چند قرن اخیر گریبانگیر جهان اسلامی گردید، این بود که مسلمانان میراث علمی خود را که در بردارنده فرهنگ توانا و توانمند آنان بود، به باد فراموشی و نسیان سپردند. نسواالله فأنساهم أنفسهم!۱ و این درست مقارن با زمانی بود که غریبان پی به ارزش آن میراث بردند و به تحقیق و جستجو و بررسی و نشر و بهره‌برداری از آن پرداختند و در نتیجه مسلمانان را خلع سلاح و نیازمند خود گردانیدند.

توماس ارپنیوس ـ کشیش مسیحی استاد کرسی درس عربی و عبری دانشگاه لیدن هلند ـ در نخستین روز تدریس درس عربی خود در پنجم نوامبر ۱۶۲۰ پس از ذکر فصل مشبعی از اهمیت و ارزش آثار علمی دانشمندان اسلامی و فوائد مادی و معنوی که مترتب بر آن آثار گرانبهاست، تلویحاً خاطرنشان می‌سازد که: «بی‌توجهی مسلمانان به ذخایر ارزشمند علمی و فرهنگی خود، فرصت مناسبی است که جوانان دانش‌پژوه اروپا بتوانند این ذخایر را از گوشه‌های فراموشی کتابخانه‌های بلاد اسلامی بیرون آورند و مورد تحقیق و بررسی قرار دهند و از منافع آن برخوردار گردند.»۲

و از همین جهت است که ما می‌بینیم که آثار علمی مسلمانان خاصه پزشکی و داروشناسی و ریاضیات و نجوم و تاریخ و جغرافیا نخست به‌وسیله خاورشناسان و دانشمندان اروپایی شناسایی و مورد تصحیح و مقابله و تحقیق و بهره‌برداری قرار گرفت. این بی‌توجهی و بی‌اعتنایی مستمر نسبت به آثار بزرگان شیعه که پایه‌گذاران کاخ اندیشه و تفکر در کشور ما بودند، سرایت پیدا کرد که تا هم‌اکنون ادامه دارد.

مثلاً همین میرداماد که زمانی آثارش (همچون قبسات و افق المبین) تا قلب شبه قاره هند پیش رفت، چنان که طلاب و دانشجویان هندی را شیفته و فریفته خود ساخت تا آن اندازه که یکی از استادان آنان می گوید: «فحسبوا مصنفانه (میرداماد) فی اعلی مقام بین ما صنف الاقوام و تخیّلوا ان منزلتها فوق ما اتی به اولوالافهام»،۳ مورد احترام دانشمندان غربی قرار می‌گیرد و مقالات متعددی درباره تحلیل و بررسی اندیشه‌های علمی او به عنوان «مؤسس مکتب الهی اصفهان» نوشته می‌شود؛ ولی وقتی که پیشنهاد می‌شود که مجلس علمی در همان شهر اصفهان به‌وسیله دانشگاه برای میرداماد برگزار شود تا نسل جوان آن دیار پی به ارزش و اهمیت مقام علمی او و مزایای مکتب‌الهی اصفهان ببرند، با بهانه‌های مختلف رد می‌شود و این در حالی است که درباره موضوعاتی همچون زنبور عسل و زیتون و زرشک و بادام و پسته به آسانی سمینارهای متعدد برقرار می‌گردد و آن وقت فریاد ما به آسمان بلند است که: فرهنگ غرب جامعه ما را تهدید می‌کند، در صورتی که ما با بی‌توجهی به فرهنگ غنی خود، زمینه را برای پذیرش ابعاد منفی فرهنگ غرب آماده می‌سازیم!

دیو پیش توست پیدا، زوحذر بایدت کرد

چند می‌نالی چو دیوانه ز دیو ناپدید؟۴

 

مجموعه دانش ایرانی

راقم این سطور از دیرباز معتقد بود که متون علوم اسلامی باید با اسلوبی علمی به جهان علم به‌ویژه نسل جدید از طلاب و دانشجویان معرفی گردد و خود با نشر کتاب «وجوه قرآن» حبیش تفلیسی و «لسان‌التنزیل» (فرهنگ واژه‌های قرآن به زبان فارسی) آغازگر این امر مهم گردید۵ و پس از آن، همت خود را بر احیای آثار فلسفی و کلامی و سایر علوم اسلامی معطوف ساخت؛ ولی همان بی‌توجهی و بی‌ اعتنایی به میراث علمی که پیش از این از آن سخن رفت، او را از این مأمول باز می‌داشت، تا آنکه او در سال ۱۳۴۴ برای تدریس به دانشگاه مک‌گیل کانادا دعوت شد و این فرصت پیش آمد تا آنچه را که انجام آن در ایران دشوار می‌نمود، با استفاده از موقعیت و نفوذ علمی که در آنجا به‌دست آورده بود، در آنجا تحقق بخشد:

و فی الارض منای للکریم عن الاذی

و فیها لمن خاف القلی متعزل۶

او مجموعه‌ای را تحت عنوان «دانش ایرانی» که اقتباس از تعبیر «حکمه‌الفرس» یا «حکمت خسروانی» شیخ شهاب‌الدین سهروردی است، بنیان نهاد که هدف آن نشر آثار دانشمندان بزرگ اسلامی ـ ایرانی و سهم آنان در گسترش علم و معرفت در سطح جهانی بود. این مجموعه که با نشر غررالفرائد (شرح منظومه حکمت) حاج ملاهادی سبزواری و ترجمه انگلیسی آن۷ آغاز گردید، مورد توجه دانشگاهها و مراکز مهم ایران‌شناسی و اسلام شناسی قرار گرفت و تعداد مجلّدات آن روز‌به‌‌روز افزون گشت.

آنان که وجودشان موجب خاموش گشتن چراغ علم و معرفت در مراکز علمی است، ما را بر این هدف تشنیع کردند و با طرق مختلف مانع از ادامه این حرکت شدند؛ ولی خوشبختانه حمایت و همراهی بسیاری از اهل فضل و تقوا ما را بر ادامه راهی که در پیش گرفته بودیم، تشویق کرد؛ چنان که مجموعه دیگری تحت عنوان «تاریخ علوم در اسلام»، بنیان نهادیم که مجموعه نخستین اختصاص به فلسفه و کلام و منطق و عرفان و اصول فقه داشت و مجموعه دوم خاص پزشکی و داروشناسی و دامپروری و کشاورزی در اسلام بود و هم‌اکنون در مراکز علمی جهان این دو مجموعه از بهترین مجموعه‌هایی به ‌شمار می‌آید که موجب معرفی و نشر فرهنگ غنی و توانگر اسلامی ـ ایرانی در جهان شده است.

در جریان همین هدف یادشده، نگارنده در سال ۱۳۵۶ هجری شمسی موفق گردید کتاب قبسات میرداماد را با همکاری پروفسور توشی هیکو ایزوتسو و دکتر سیدعلی موسوی بهبهانی و دکتر ابراهیم دیباجی به صورت مطلوب و عالمانه به عنوان هفتمین مجلد از «سلسله دانش‌ ایرانی» در جزو انتشارات مؤسسه مطالعات اسلامی منتشر سازد و در حالی که پیش از آن فقط چاپ سنگی کتاب وجود داشت که فاقد مقدمه و فهارس و واجد اغلاط چاپی و غیرچاپی فراوان بود. چاپ ما که مصدّر و موشّح به مقدمه انگلیسی همکار از دست‌رفته‌ام پروفسور ایزوتسو درباره فلسفه میرداماد بود، به‌سرعت از دروازه‌های مرز و بوم ما بیرون رفت و نام میرداماد زینت‌بخش فرهنگ‌نامه و دائر‌ه‌‌المعارفهای جهان گردید و مقالات معتددی در مجلات علمی غرب براساس این چاپ درباره آن نگاشته شد که از میان آنها می‌توان از مقاله دانشمند فقید و پروفسور فضل‌الرّحمن استاد دانشگاه شیکاگو تحت عنوان «مفهوم حدوث دهری میرداماد»۸ نام برد.

مقاله ایزوتسو و مقاله فضل‌الرحمن به وسیله دوستان دانشمندم آقایان بهاء‌الدین خرمشاهی و کامران فانی به زبان فارسی ترجمه و در چاپهای دوم و سوم کتاب قبسات که به وسیله دانشگاه تهران انجام شد، منتشر گردید. در پیشگفتار چاپ دوم که در سال ۱۳۶۷ صورت گرفت، نگارنده یادآور گردیده بود که او می‌خواسته در چاپ دوم متن کتاب را همراه با منتخباتی از شروح و حواشی قبسات از جمله شرح سیّداحمد علوی عاملی و شرح محمّدبن علی‌رضا بن‌آقاجانی بیاورد و نسخه بدلهای کتاب را نیز برآن بیفزاید، ولی به قول معروف «عوائق زمان و مصادمات دهر خوّان» از یک سوی و یک‌تنه بودن او در این میدان که «إذاعظم المطلوب قلّ المساعد»، از سوی دیگر انجام این امر را به تعویق انداخت و کمیابی کاغذ و کاستی امکانات مادی مؤسّسه نیز ضغث‌ علی‌ ابّاله گردید. از این روی نشر شروح و حواشی و نسخه بدلهای این کتاب شریف را به فرصتی دیگر موکول کرد.۹

خوشبختانه در پنج‌سال گذشته که او سالی سه ماده در «مؤسسه بین‌المللی اندیشه و تمدن اسلامی مالزی» تدریس کرد، توجه و عنایت اولیای آن مؤسسه را به فرهنگ پرتوان اسلامی ـ ایرانی جلب نمود و با مساعدت آنان مجموعه‌ای را تحت عنوان «اندیشه اسلامی» بنیان نهاد که نشر این کتاب یازدهمین مجلد از آن مجموعه است و این گشایش مصادف گردید باتوجه و عنایت مدیریت دانشگاه تهران که در سال ۱۳۷۴ محل مناسبی در اختیار مؤسسه گذاشت که بدین‌وسیله منابع و مآخذ تحقیق که در جاهای مختلف پراکنده گردیده بود، در یک‌ جا متمرکز گردید.۱۰

از این‌روی وقتی که فاضل محترم جوان آقای حامد ناجی‌اصفهانی به من اطلاع داد که او موفق شده است شرح قبسات میرسیّداحمد علوی را تصحیح و برای چاپ آماده سازد و دفتر نشر میراث مکتوب نیز او را در فراهم آوردن مقدمات آن یاری کرده است، من این بشارت را به فال نیک گرفتم که:

بُشری فقد انجزَ الاقبالُ ما وَعَدا

و کوکبُ المجد فی افق العُلی صَعَدا۱۱

و آمادگی مؤسسه را در نشر آن در مجموعه «اندیشه اسلامی» اعلام داشتم؛ چه، آنکه نشر این کتاب آرزوی دیرینه او را تحقق می‌بخشید. در اینجا برذمّه خود می‌داند که از کوشش و زحمات پروفسور فقید هانری کربن و استاد سیدجلال‌الدین آشتیانی ـ بقیه‌المضامین و ثمال الباقین ـ‌که برای نخستین‌بار ارزش علمی این کتاب را با نقل بخشی از آن در کتاب «منتخباتی از آثار حکمای الهی ایران»۱۲ را به اهل علم عرضه داشتند، قدردانی کند و به فضل تقدّم فضل آن دو دانشمند بزرگ اعتراف نماید به قول شاعر:

فلو قبلَ مَبکاها بَکیتُ صَبابهً

بسُعدی شَفیتُ النفْسَ قبلَ التَّندُّمِ

و لکن بَکت قبلی فهیَّجَ لی البُکا

بُکاها فقلتُ: «الفضلُ للمتقدِّم»۱۳

از شرح حال و زندگی میرسید احمد علوی اطلاعات روشنی در دست نیست. مصحح محترم این کتاب براساس منابع موجود شرح حالی از او آورده‌اند؛ ولی پیش از این دانشمند محترم حجت‌الإسلام سیدمحمدعلی روضاتی در فهرست کتب خطی کتابخانه‌های اصفهان اطلاعات گرانبهایی درباره خاندان او و فرزندنش عبدالحسیب و فرزندفرزندش میرمحمد اشرف (مؤلف علاقه‌التّجرید) در ذیل آن کتاب و درباره خود او و آثارش در ذیل «لوامع ربّانی» به اهل علم تقدیم داشته‌اند۱۴ و نیز دانشمند محترم حجت‌الإسلام آقای رسول جعفریان در مقاله خود تحت عنوان «ادبیات ضد مسیحی در دوران صفوی» که در ضمن کتاب «مقالات تاریخی» آورده شده، منابع موجود درباره شرح احوال و آثار و افکار این حکیم بزرگ را یادآور شده‌اند.۱۵

ارباب تراجم همگی بر فضل و زهد و قدرت او در علم کلام و مناظره اتفاق دارند۱۶ و اجازاتی که از استادان خود میرداماد و شیخ بهائی دریافت داشته‌، نشانه احترام وافری است که آنان نسبت به شاگرد خود داشته‌اند و تعبیر «فهومن جبال ‌العلم»۱۷ الحق شایسته و سزاوار آن حکیم تواناست. او که پسرخاله و داماد میرداماد بوده، بیش از هرکس به او نزدیکی داشته واز افکار و اندیشه‌های او بهره‌مند شده است و از همین روی در کتاب حاضر می‌گوید: «روزگار درازی از آتش قبسات صحبت او و از جذوات ملازمت او برخوردار بودم» و در خطاب با «العلماء القدیسون» می‌گوید: «من هم همچون استادم شهاب قبسی را به شما تقدیم می‌دارم که از روشنی و گرمی آن بهره‌مند شوید.»

فیض روح‌القدس ار باز مدد فرماید

دگران هم بکنند آنچه مسیحا می‌کرد۱۸

سید احمد در این کتاب همان روش استاد خود میرداماد را دنبال می‌کند و در طرح «حدوث دهری» از آراء شیخین یعنی فارابی و ابن‌سینا استمداد می‌جوید و جای جای به کتاب‌التحصیل،۱۹تلمیذ ابن‌سینا یعنی بهمنیاربن مرزبان و کتاب شاگرد بهمنیار یعنی بیان‌الحق بضمان‌الصدق۲۰ ابوالعباس لوکری ارجاع می‌دهد.

 

اقسام حدوث

او حدوث را به سه نوع تقسیم می‌‌کند: اول اینکه وجود مسبوق به عدم محض (لیس مطلق) باشد، در مرتبه ذات و به نحو مسبوقیت ذاتی نه مسبوقیت انفکاکی و این را «حدوث ذاتی» گویند. دوم اینکه بعد از عدم زمانی باشد، به نحو بعدیت متکمم انفکاکی و آن را «حدوث زمانی» گویند. سوم اینکه وجود بعد از عدم صریح باشد، به نحو بعدیت متکمم غیر انفکاکی و این را «حدوث دهری» گویند و در پایان این تقسیم نتیجه می‌گیرد که حدوث زمانی و حدوث دهری برحسب معنی و مفهوم مختلف ولی بر حسب تحقق وجودی متلازم‌اند.۲۱

او احترام فراوانی برای ابن سینا قائل است و دیگران را در برابر او در مرتبه فروتری قرار می‌دهد۲۲ و در موارد متعددی به کتاب مفتاح‌الشفا والعروه‌الوثقی که شرح کتاب‌الشفای ابن‌سیناست، ارجاع می‌دهد.۲۳ و در مورد فخرالدین رازی برخلاف استاد خود میرداماد که او را «امام ‌المتشککین» و «امام ‌المتشکک ‌المشک» می‌خواند، از او به عنوان «الامام ‌الرازی» و «الفاضل‌الرازی» یاد می‌کند.۲۴ او در بیان و شرح ‌الفاظ به روش معمول خود تفسیر به رأی نمی‌کند، بلکه همیشه گفتار خود را به آنچه ائمه لغت آورده‌اند، مستند می‌سازد و از میان آنان بیشتر به «قاموس» فیروزآبادی و «نهایه» ابن‌اثیر و «اساس‌اللغه» زمخشری و «مجمل‌اللغه» ابن‌فارس ارجاع می‌دهد، هرچند در برخی از موارد در شرح برخی از کلمات غیرعربی، وجه اشتقاق عربی را می‌جوید۲۵ و این گونه مسامحات در ضبط برخی از نامهای غیرعربی نیز مشاهده می‌شود؛ مانند «آغاثاذیون» و «انکسیمایس»!۲۶

 

منابع و مآخذ

۱ـ سوره الحشر ۵۹ر۱۹

۲ـ خطابه توماس ارپنیوس(۱۶۲۴ـ۱۵۸۴) درباره ارزش زبان عربی، ترجمه شده از لاتین به انگلیسی بع وسیله ربرت جونز، مجله نسخه‌های خطی خاورمیانه، ج۱(لیدن ۱۹۸۶م)، ص۲۵ـ۱۵

۳ـ مقدمه نسخه خطی شرح تجرید، شماره ۷۶۸۶ مؤسسه تحقیقات اسلامی اسلام‌آباد، پاکستان.

۴ـ دیوان ناصرخسرو،(چاپ مینوی و محقق، تهران ۱۳۵۳ش)، ص۵۲٫

۵ـ وجوه قرآن در سال ۱۳۴۰ش با سرمایه استاد دکتر یحیی مهدوی به وسیله دانشگاه تهران منتشر گردید و سپس چاپهای متعددی از آن صورت گرفت که آخرین آن در سال ۱۳۷۱ش بوده است. لسان‌التنزیل در سال ۱۳۴۴ش به وسیله مؤسسه‌ انتشارات علمی و فرهنگی صورت پذیرفت.

۶ـ اعجب‌العجب فی شرح لامیّه‌‌العرب، جارالله زمخشری (بیروت، دارالوراقه، ۱۳۹۲ق)، ص۱۸٫ لامیّه‌العرب از شنفری شاعر عرب است.

۷ـ شرح غررالفرائد(به اهتمام ت. ایزوتسو و م. محقق) در سال ۱۳۸۴ش در تهران و ترجمه‌ انگلیسی آن به وسیله نامبردگان در سال ۱۹۷۷م در نیویورک منتشر گردید و سپس چاپهای متعددی از هر دو کتاب در تهران صورت گرفت.

۸ـ این مقاله در سال ۱۹۸۰م در مجله مطالعات خاور نزدیک، جلد ۳۹، شماره ۲ به وسیله دانشگاه شیکاگو منتشر گردید.

۹ـ پیشگفتار چاپ دوم قبسات، مهدی محقق(تهران ۱۳۶۷ش)، ص هـ .

۱۰ـ مؤسسه مطالعات اسلامی دانشگاه تهران، دانشگاه مک‌گیل، تهران،‌ خیابان انقلاب، میان رازی و خارک، شماره ۱۰۷۶، طبقه هفتم.

۱۱ـ از ابومحمد خازن در تهنیت صاحب‌بن‌عبّاد به جهت ولادت نوزاد و از شواهد کتاب مختصر و مطوّل سعدالدین تفتازانی در صنعت براعت استهلال،‌ انوارالرّبیع فی علم البدیع، السید علی صدرالدین‌بن معصوم‌المدنی(نجف اشرف ۱۳۸۸قر۱۹۶۸م)، ج۱، ص۵۷٫

۱۲ـ جلد۲، صفحه ۵ تا ۱۱۷(تهران ۱۳۵۴ شر۱۹۷۵م) تحت عنوان حکیم فاضل سید احمد علوی عاملی اصفهانی(زنده در سال ۱۰۴۶ق).

۱۳ـ مقامات حریری(قاهره ۱۳۴۸قر۱۳۲۹م)، ص۸٫

۱۴ـ فهرست کتب خطّی کتابخانه‌های اصفهان سید محمد علی روضاتی،(اصفهان،‌ ۱۳۴۱شر۱۳۸۲ق)، ج ۱، ص۱۵۷و ۱۶۹٫

۱۵ـ مقالات تاریخی، رسول جعفریان (قم ۱۳۷۵شر۱۴۱۷ق)، ص۲۲۰٫

۱۶ـ ریاض‌العلماء، (قم،۱۴۰۱ق)، ج۱، ص۳۹٫ امل‌الآمل، شیخ حرّ عاملی (نجف ۱۳۸۵ق)، ج۱، ص۳۳٫

۱۷ـ تکمله‌ امل‌الآمل، سید حسن صدر (قم، ۱۴۰۶ق)، ص ۶۹٫

۱۸ـ شرح کتاب القبسات، میر سید احمد علوی (تهران، ۱۳۷۶).

۱۹ـ این کتاب به وسیله مرحوم شهید مرتضی مطهری تصحیح و با تعلیقات در سال ۱۳۴۹ش بوسیله دانشگاه تهران چاپ شده است و ترجمه‌ای کهن از این کتاب تحت عنوان «جام جهان‌نمای» به وسیله مرحوم محمدتقی دانش‌پژوه و استاد شیخ عبدالله نوری تصحیح و به وسیله مؤسّسه مطالعات اسلامی دانشگاه تهران ـ دانشگاه مک گیل در سال ۱۳۶۲ش منتشر شده است.

۲۰ـ این کتاب به وسیله دکتر ابراهیم دیباجی تصحیح و در سال ۱۳۷۳ش به وسیله مؤسسه مطالعات اسلامی دانشگاه تهران با همکاری مؤسسه بین‌المللی اندیشه و تمدن اسلامی مالزی چاپ شده است.

۲۱ـ شرح کتاب القبسات‌، ص۹۴٫

۲۲٫ ماخذ پیشین، ص۱۱۷٫

۲۳٫ ماخذ پیشین، ص۱۱۴ و ۲۳۲٫

۲۴٫ ماخذ پیشین، ص۲۲۶ و ۴۱۱٫

۲۵٫ مانند توضیحاتی که درباره لغت «میمر» در ص۱۲۸ داده و ریشه آن را در عربی جستجو کرده است، در حالی که این کلمه سریانی است mèmrâ که دزی آن را در متمم فرهنگنامه‌های عربی (پاریس، ۱۹۲۷)، ج۲، ص۶۳۱ ذکر کرده است.

۲۶٫ شرح کتاب قبسات، ص۱۶۲٫ ضبط درست این نام «آغاثودمون» است، مرکب از «آگائوس» (به معنی نیک) و «دمون» (به معنی بخت) در زبان یونانی. مختارالحکم ابوالوفاء مبشر بن فانک (مادرید، ۱۹۵۸)، ص۸ و ضبط صحیح «انکسمایس»، «انکسیمنس» است. فرهنگ کلاسیک اکسفورد (اکسفورد ۱۹۴۹)، ص۵۱٫

روزنامه اطلاعات

 

 

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: