ناهمزمانی در جهان کنونی، زمینه‌سازخلط مسائل سیاسی و تاریخی / دکتر رضا داوری اردکانی - بخش دوم‏

1393/10/22 ۰۸:۰۱

ناهمزمانی در جهان کنونی، زمینه‌سازخلط مسائل سیاسی و تاریخی / دکتر رضا داوری اردکانی - بخش دوم‏

همه اقوام و ملل جهان توسعه‌نیافته در اوضاعی شبیه به مراحل گذشته کشورهای توسعه‌یافته به سر می‌برند و می‌خواهند در آینده به وضع کنونی آن جهان برسند. آنها از گذشته تاریخی خودشان دور شده‌اند یا رویکرد به تجدد پیوندشان را با گذشته سست کرده است. در این وضع نیز وجهی از ناهمزمانی پیداست؛ ولی مگر ممکن است که دو یا چند کشور مثلاً در قرن بیستم ناهمزمان باشند؟

 

 

همه اقوام و ملل جهان توسعه‌نیافته در اوضاعی شبیه به مراحل گذشته کشورهای توسعه‌یافته به سر می‌برند و می‌خواهند در آینده به وضع کنونی آن جهان برسند. آنها از گذشته تاریخی خودشان دور شده‌اند یا رویکرد به تجدد پیوندشان را با گذشته سست کرده است. در این وضع نیز وجهی از ناهمزمانی پیداست؛ ولی مگر ممکن است که دو یا چند کشور مثلاً در قرن بیستم ناهمزمان باشند؟

اگر زمان را صرفاً زمان تقویم بدانیم، ناهمزمانی مردمی که در یک زمان تقویمی به سر می‌برند، بی‌معنی خواهد بود؛ مثلاً چگونه بگوییم ملاصدرا و دکارت که معاصرند، ناهم‌زمانند؟ اگر ابن سینا و دکارت را در زمان تاریخ‌نگاری با هم بسنجیم، پیداست که آنها ناهم‌زمانند. در مقابل دکارت و ملاصدرا که هر دو به قرون هفدهم میلادی و یازدهم هجری (که فی‌الجمله تطابقی با هم دارند) متعلقند باید همزمان باشند؛ ولی وقتی به آثارشان نظر می‌کنیم، می‌بینیم ملاصدرا و ابن‌سینا کم و بیش هم‌زبان و هم‌زمانند یا به یک عهد تعلق دارند؛ اما این دو فیلسوف به فاصله یک دوران تاریخی از دکارت دورند.

 

دو معنی متفاوت همزمانی

در اینجا باید به دو معنی متفاوت همزمانی توجه کرد. وقتی می‌گوییم ملاصدرا و ابن‌سینا همزمانند، مراد این است که آنها به یک دوران تاریخی و به اصول و مبادی خاص آن دوران بستگی دارند و وقتی دکارت و ملاصدرا را همزمان نمی‌دانیم، زمان و دورانشان را متفاوت یافته‌ایم. دکارت در آغاز جهان متجدد قرار دارد و فیلسوف بنیانگذار دوران خویش است؛ اما ملاصدرا فیلسوف عالم اسلام و به اعتباری ختم فیلسوفان دوره اسلامی است. پس دکارت و ملاصدرا زبان و زمان مشترک ندارند و دیدیم که حتی از وجود یکدیگر با خبر نشدند. آنها ناهمزمان بودند و ناهمزمانی‌شان به بیگانگی میان دو زمان بازمی‌گردد.

اکنون نمی‌دانیم آیا در کنار زمان تجدد که دوران تکنیک و زمان پیشرفت است، زمان و دوران دیگری وجود دارد و جایی هست که در آن از اصولی جز اصول تاریخ و تجدد غربی پیروی شود؟ مسلماً آداب و رسوم و آیینها و ادیان در مناطق گوناگون جهان پیروان پایدار در اعتقاد خود دارند؛ اما دورانهای تاریخی با آداب و رسوم ظاهر تعیّن پیدا نمی‌کنند، بلکه تعین‌شان به اندیشه و نگاهی است که در آنها به جهان و به غایات زندگی می‌شود. اکنون مردم جهان اعم از دیندار و غیر دیندار، سفید و زرد و سیاه (از سرخها که قربانی قدرت طلبی و خودبینی آمریکای شمالی شدند چه می‌توان گفت) خواهان توسعه و پیشرفت علم و رفاه و برخورداری از امکانهای توسعه تکنولوژی‌اند. آنها مدرسه و دانشگاه می‌خواهند تا به جهان تکنولوژیک راه پیدا کنند. دین هم منافاتی با توسعه ندارد و حتی گاهی چنان تفسیر می‌شود که غایتی جز رسیدن به مقاصد جهان متجدد نداشته است و ندارد!

بحث در درستی و نادرستی این قبیل تفسیرها نیست؛ مراد این است که همه جهان در طلب رسیدن به مال و مقصدی است که غرب در قرن هیجدهم میلادی فرا روی آدمی قرار داده است. معنی تعلق به زمان جدید نیز همین است. منتها این تعلق، شدت و ضعف دارد و گاهی اصلاً تعلق عهدی یا تعلقی در کار نیست، بلکه زمان اکنون ساکن است. آنان که به باطن تجدد پیوسته‌اند، تعلقشان از تعلق کسی که به ظاهر علاقه دارد، شدیدتر است و کسی که صرفاً به ظاهر تجدد تعلق دارد و در زمان و تاریخ آن وارد نشده، با ساکنان اصلی جهان متجدد همزمان نیست. هرچند که هر دو در طلب غایات جهان متجددند.

این دو گرچه به یک زمان و دوران تعلق دارند، از آن جهت همزمان نیستند که یکی در مرحله پیشرفته‌تری است و دیگری می‌خواهد (که به دشواری می‌تواند) به آنجا برسد. اگر این فاصله در مدت زمانی معین پیموده می‌شد، اختلاف کمّی و مادّی بود؛ اما فاصله صرفاً کمّی نیست و با گذشت زمان تقویمی طی نمی‌شود. به این جهت ناهمزمانی را با روز و ماه و سال نمی‌توان محاسبه کرد؛ مثلاً نمی‌توان گفت اندونزی پنجاه سال با هلند فاصله دارد و ترکیه بیست سال دیگر به آلمان می‌رسد. مع‌هذا نظر شایع این است که همه مناطق و اقوام جهان به یکدیگر نزدیک شده و به شیوه متجددان زندگی می‌کنند و دیگر فاصله‌ای میان پیشرفته‌ترین کشور جهان و آن که عقب‌مانده‌اش می‌خواندند، وجود ندارد؛ زیرا مردم هر کشور می‌توانند از آخرین وسایل ارتباطی و مخابراتی استفاده کنند.

 

دو رأی نیندیشیده و افراطی

کسانی هم می‌گویند جهان توسعه‌یافته از راه پیشرفت بازمانده است و به‌زودی به سرازیری خواهد رسید و سقوط خواهد کرد. این هر دو رأی نیندیشیده و افراطی است؛ زیرا جهان توسعه‌نیافته نشان داده است که در ساختن و پرداختن بسیار ضعیف و ناتوان است و گاهی حتی از تدبیر کارهای بسیار کوچک امروز و فردای تقویمی‌اش هم عاجز است. هرچند که او در کار مصرف می‌تواند با تولیدکنندگان و صاحبان تکنولوژی رقابت کند و از آنها سبقت بگیرد، اما در این هم که جهان پیشرفته و توسعه‌یافته ممکن است از پا درآید و نابود شود، باید بیشتر تأمل کرد و اگر چنین شود، نمی‌دانیم بر سر بقیه جهان چه می‌آید و کشورهایی که تکنولوژی و مدیریت و حتی شیوه زندگی‌شان مجموعه‌ای از سرهم‌بندی‌ها و تقلیدهاست، با اینکه مدام سخن از عقل و عقلانیت می‌گویند و از عقل جهان پیش از تجدد دور شده و به عقل تکنیک پیوسته‌اند، چه می‌توانند بکنند.

یک لحظه در نظر آوریم که قدرتهای نظامی ـ سوداگری جهانی ناگهان از هم بپاشند و قلم محو بر نامشان کشیده شود. در این صورت آیا کار دین و دنیای مردم جهان به صلاح خواهد آمد؟ بسیاری از مخالفتهایی که با تجدد و وضع توسعه‌یافته کنونی‌اش می‌شود، نه از روی درک و دانایی و عدالت‌طلبی، بلکه وجهی از توجیه ضعفها و ناتوانیها و ندانم‌کاری‌ها و پریشانی‌ها و درماندگی‌هاست، گویی اگر حتی به فردای خود نمی‌توان اندیشید و امور اداری عادی هر روزی دستخوش نابسامانی است و عمر و وقت صرف کارهای زائد و بیهوده می‌شود، مسئولش دیگرانند و گناهش به گردن آنهاست. این وضع، وضع استعفا از اندیشیدن به مسائل و اعراض از سامان بخشیدن به کارهاست و وقتی مسئله نباشد، آینده هم نیست؛ زیرا بی‌مسئله بودن یعنی اکنون تهی یا پر از مشغولیتهای بیهوده را تکرار کردن. مسئله که نباشد، همه کارها عادی و تکراری می‌شود و حتی علم در حدّ علم آموختنی و رسمی محدود می‌ماند و اقتصاد در هم می‌ریزد و فرهنگ و تربیت به حرف و لفظ و عملهای بی‌ثمر مبدل می‌شود و سیاست با ابتلا به سودای همه توان‌بودن، کارهای اصلی خود را رها می‌کند و قدم در وادیهای محال می‌گذارد.

 

علم و سیاست

۳ـ سیاست در جهان متجدد دستخوش تحولی بزرگ و اساسی شده است. در دوران پیش از تجدد سیاست به اقتصاد و معاش مردم کاری نداشت؛ زیرا اقتصاد، اقتصاد خانه و تدبیر منزل بود و حکومت در تعلیم و تربیت دخالت نمی‌کرد و اگر دخالت می‌کرد، دخالتش نادر و استثنایی بود؛ چنان که در هنگامه جنگ اعتقادات بود که اسماعیلیان در مصر «الازهر» را تأسیس کردند تا در آنجا آرا و عقاید خود را بیاموزند و ترویج کنند. نظام‌الملک هم «نظامیه»‌ها را تأسیس کرد تا در دایرة جغرافیایی و سیاسی بسیار وسیع با آنها مقابله کرده باشد، وگرنه حکومت در دوران پیش از تجدد کاری به علم و درس و مدرسه نداشته است و این در تاریخ تجدد بود که آموزش و حتی توسعه فرهنگ در دایره کار حکومت و سیاست قرار گرفت.

وقتی آموزش امر ضروری باشد و چرخ زندگی بدون آن نگردد، حکومت نمی‌تواند به آن بی‌اعتنا باشد و با اجباری شدن آموزش، حکومت باید شرایط سوادآموزی را برای همه کودکان و بی‌سوادها فراهم سازد و هزینه آن را بپردازد. علم و سیاست دو رکن جامعه جدیدند که به دشواری می‌توان یکی را بر دیگری مقدم دانست. سیاست با نظارتی که بر آموزش و پژوهش دارد، گرچه نمی‌تواند در کار علم دخالت کند، بر تندی و کندی سیر آن و در توجهش به این یا آن حوزه و قلمرو پژوهش اثر می‌گذارد و حتی گاهی می‌تواند ـ چنان که در شوروی اتفاق افتاد ـ آموزشها و پژوهشهایی را محدود یا ممنوع سازد و پژوهشهایی را با پشتیبانی‌هایش رونق بخشد. معهذا حکومت نمی‌تواند ماهیت علم و راه و روش آن را تغییر دهد یا معین کند.

در مقابل، علم و به‌خصوص علم تکنولوژیک نه فقط گاهی محدودیتهایی برای سیاست ایجاد می‌کند، بلکه آن را به دنبال خود می‌کشد. مع هذا نسبت میان علم و سیاست چندان روشن نیست و به این جهت است که معمولاً سیاست و علم را مستقل از یکدیگر در نظر می‌آورند. در وضع کنونی اگر سیاست نتواند بدون تکیه بر علم راه خود را بپیماید، علم لااقل در ظاهر به سیاست نیازی ندارد و اگر نیاز داشته باشد، نیاز به تأمین هزینه‌های پژوهش و قرار ندادن مانع سیاسی در برابر بعضی پژوهشهاست. در جامعه جدید علم و فرهنگ و سیاست سه رکن تاریخ جدیدند که در تناسب با یکدیگر و با تحولی که در تفکر و فلسفه پدید آمده است هر یک تعین خاص پیدا کرده‌اند. اینها حوادث تاریخی‌اند و با تصمیم این و آن به وجود نیامده‌اند که با میل آنها از میان بروند و دگرگون شوند.

روزنامه اطلاعات

 

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: