استاد عبدالله انوار، حکیم و نسخه شناس برجسته، به دیار باقی شتافت

1401/12/20 ۱۰:۰۴

استاد عبدالله انوار، حکیم و نسخه شناس برجسته، به دیار باقی شتافت

استاد سیدعبدالله انوار نسخه‌شناس، تهران‌پژوه، مورخ، ادیب و منطق‌دان پس از یک دوره بیماری و درمان در بیمارستان، پنجشنبه ۱۸اسفند، در ۹۸سالگی در منزل خود درگذشت.

انوار متولد ۱۸مرداد ۱۳۰۳در تهران بود،. پدرش سیدیعقوب انوار شیرازی از علما و مجتهدان و فعالان مشروطه خواه و نماینده مجلس بود و در حوزه علمیه نیز تدریس می‌کرد. نسب خانواده انوار به فقیه نامدار عصر صفوی سید نعمت‌الله جزایری می‌رسید و نام خانوادگی انوار نیز از کتاب وی انوار نعمانیه گرفته شده‌ است. مادرش دختر عموی میرزا علی خان امین‌الدوله بود.

سیدعبدالله انواراز پیشکسوتان معاصر نسخه‌شناسی در ایران بود. وی همچنین ریاضی‌دان، منطق‌دان، موسیقی‌دان، تاریخ‌دان، فلسفه‌پژوه، تهران‌شناس، حقوقدان، نسخه‌پژوه، نسخه‌شناس، ادیب، فهرست‌نویس، متخصص متون کهن و در یک‌ کلام جامع معقول و منقول ایرانی بود.

زنده‌یاد انوار بیش از ۲۰سال رئیس بخش نسخ خطی کتابخانه ملی ایران بود و در طول دوران کاری خود حدود ۱۰جلد فهرست نسخه‌های خطی به فارسی و عربی را تدوین کرد. انوار یکی از حروف (مجلدات) لغت‌نامه دهخدا را نیز تدوین کرده‌ است. وی مسلط به سه زبان عربی، انگلیسی و فرانسه بود. انوار، دارای تصحیحات بسیاری است که از مهمترین و مشهورترین آنها می‌توان به جهانگشای نادری اشاره کرد.

از جمله اثار زنده یاد استاد انوار می توان به این موارد اشاره کرد: شرح و ترجمه ۲۲جلد کتاب شفای بوعلی‌سینا (غیر از دو دفترِ جوامع علم موسیقی و حساب که بنیاد علمی و فرهنگی بوعلی سینا چاپ کرده، این مجموعه منتشر نشده‌است)، شرح و ترجمه «شرح اشارات» خواجه نصیر، تعلیقه مفصل بر دانشنامه علایی ابن سینا، ترجمه مقاصدالفلاسفه غزالی، ترجمه شرح تلویحات شیخ اشراق، ترجمه و شرح منطق‌الملخص امام فخر رازی، شرح و تعلیقه دره‌التاج علامه قطب‌الدین شیرازی، شرح موسیقی‌الکبیر فارابی، شرح فرائدالاصول شیخ مرتضی انصاری، شرح متافیزیک ارسطو، ترجمه جستارهای فلسفی ویتگنشتاین، متن و تعلیقات اساس الاقتباس خواجه نصیر الدین طوسی.

خیابان «شنگرف» در منطقه۳ پایتخت سال ۱۳۹۷به نام انوار نامیده شد.

جزئیات مراسم تشییع

پیکر استاد سید عبد الله انوار از کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران تشییع خواهد شد.

به گزارش روابط عمومی سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران مراسم تشییع پیکر استاد سیدعبدالله انوار، شنبه ۲۰ اسفندماه از ساعت ۱۰ صبح از ساختمان کتابخانه ملی جمهوری اسلامی برگزار می‌شود.پیکر استاد سیدعبدالله انوار، پس از تشییع برای خاکسپاری به آرامگاه ابن بابویه منتقل خواهد شد تا در جوار پدر آرام گیرد.

او سال‌ها پیش در گفت‌وگویی با ایسنا این‌گونه خود را معرفی کرده بود: «سید عبدالله انوارم، در یک خانواده مذهبی و سیاسی در سال ۱۳۰۳در خیابان صنیع‌الدوله در تهران به دنیا آمدم؛ خیابانی که بعدها نامش را به «سعدی» تغییر دادند. در سال ۱۳۱۰ برای مقطع ابتدایی در مدرسه ابتدایی ثبت نام کردم.

در ۱۳۱۶وارد مدرسه آمریکایی‌ها شدم که امروز کالج «البرز» نام دارد. زبان انگلیسی را آن‌جا یاد گرفتم. در تابستان، ششم ادبی متوسطه را امتحان دادم و در کنکور مدرسه حقوق شرکت کردم و قبول شدم. هم مدرسه حقوق و هم ششم ریاضی را در این دبیرستان اسم نوشتم. با تمام کردن مدرسه حقوق، رشته ریاضیات عالی را خواندم. بعد از فارغ التحصیل شدن، در هنرسرای آلمانی‌هایی که در ایران تاسیس کرده بودند، در همان مدرسه صنعتی قدیم. در دوره مهندسی معلم ریاضی می‌خواستند، در کنکور قبول شدم و چند سال آن جا درس ریاضیات عالی دادم.

انوار معتقد بود: آن‌چه ایران بر پایه‌اش می‌تواند استوار باشد، دانشگاه است؛ هر قدر دانشگاه ما جلوتر برود، خیلی امیدها هست و هر قدر هم عقب‌تر بیفتد، خیلی به بدبختی دچار می‌شویم. دانشگاه را باید طوری درست کرد که بتواند هادی مملکت باشد.

انوار را مترجم، محققِ تهران قدیم، نسخه‌شناس، نسخه‌پژوه، فهرست‌نویس و ریاضی‌دان می‌نامند؛ با صفتی که دوستانش به او داده‌اند «ابن‌سینای زمان». کسی که بیش از ۲۰سال رییس بخش نسخ خطی کتابخانه ملی ایران بود و در طول دوران کاری خود حدود ۱۰جلد فهرست نسخه‌های خطی به فارسی و عربی را تدوین کرد. حتی گفته می‌شود یکی از حروف (مجلدات) «لغت‌نامه دهخدا» را تدوین کرد و ترجمه نقد «خرد ناب » را از روی برگردان انگلیسی آن به «قلم کمپ اسمیت» انجام داد. از مهم‌ترین و مشهورترین تصحیحاتِ او به «جهانگشای نادری» می‌توان اشاره کرد .

او درباره ورودش به کتابخانه ملی و شروع به کار شناسایی و خواندن نسخه‌های خطی گفته بود: «به گمانم سال ۳۸بود که به کتابخانه ملی وارد شدم. من مترجم زبان انگلیسی و فرانسه در اداره نگارش وزارت فرهنگ قدیم بودم که کتابخانه ملی هم زیرمجموعه‌اش بود. آن‌روزها رئیس بخش خطی کتابخانه ملی، دکتر مهدی محقق بود. برای انجام کار نسخه‌شناسی و فهرست‌نویسی چند نفری معرفی شده بودند که صلاحیت‌شان رد شد، چون نسخه‌های خطی گران‌قدرو باارزش بودند و ممکن بود یک آدم ناهنجار در نسخه‌ها دست ببرد. بعد با معرفی ایرج افشار، وقتی سابقه‌ام را پرسیدند، مرا به کتابخانه‌ ملی بردند و به کار شروع کردم.

افشار که سال‌های جوانی‌اش بود، سال ۴۰آمد و رئیس کتابخانه‌ ملی شد. مجتبی مینوی هم آدم فاضلی بود و رفیق ایرج افشار و عاشق کاری که من می‌کردم. او به همراه دکتر معین، چون عضو لغت‌نامه دهخدا هم بودم، از من خواستند و تشویقم کردند که کار را با جدیدت ادامه دهم و مرا، به ویژه مرحوم مینوی، خیلی تشویق می‌کردند تا نسخه‌ها سریع‌تر به صورت کتاب، فهرست و چاپ شوند و اتفاقا کتابخانه ملی در آن زمان تنها کتابخانه‌ای بود که نسخه‌هایش فهرست و چاپ شد؛ در کتابخانه مجلس و کتابخانه ملک هنوز این کار صورت نگرفته بود.

۱۰جلد فهرست نسخه‌های خطی کتابخانه ملی ایران، شش جلد فارسی و چهار جلد عربی، حاصل آن سال‌هاست و به گمانم سال ۵۹تمام شد. البته فهرست دو جلد با حوادث انقلاب و سال ۵۷همراه شد که بعدا آن‌ها را هم کامل کردم و چاپ شدند؛ چیزی نزدیک ۲۰، شاید هم ۳۰هزار نسخه خطی که در این مجلدها فهرست شده‌اند.

انوار می‌گفت: الان خیلی از نقاط ضعف کار فهرست‌نویسی و نسخه‌شناسی مرتفع شده است. یکی از چشم‌های من به علت آلودگی و میکروبی بودن همین نسخه‌ها به مشکل و خون‌ریزی دچار شد، ولی حالا همه نسخه‌ها را تمیز به دست نسخه‌شناس می‌دهند. حتی در برخی نسخه‌ها موجوداتی بود که اگر با بدن تماس می‌گرفت، آن قسمت به‌شدت متورم می‌شد.»

او که با علاقه به نسخه‌شناسی می‌پرداخت و کارهایش سال‌های سال برای چاپ روی زمین می‌مانند و یکی از گله‌هایش چاپ نشدن «شفای بوعلی سینا» بود که به قول خودش خیلی‌ها می‌ترسند به طرفش بروند، می‌گفت: کار علمی تنها با حقوق و پول به‌دست نمی‌آید. شما اگر به شخصی میلیون‌ها هم بدهید، ولی عاشق کار نباشد، نسخه‌ای بی‌ارزش تحویل می‌دهد. نسخه‌شناسی جزو کارهایی است که کشش و علاقه شخصی می‌خواهد. نسخه‌های خطی‌ خودشان راهی هستند که آدم را با گذشته مربوط می‌کنند تا بداند در عصر جدید چه باید کند.

او درباره نسخه‌شناسی گفته بود: «نسخه‌شناسی کار ساده‌ای نیست که با چند فرمول حل شود؛ مقدار زیادی نیازمند ذوق و ویژگی‌های شخصیتی است. حالا که متاسفانه تا بخواهی نسخه‌شناس پیدا شده، چون مسوولیتی از او نمی‌خواهند. نسخه‌شناس مسوول کار است، در نظریه‌ای که می دهد که ممکن است غلط هم باشد و هیچ عیبی هم ندارد و کار علمی اشتباه هم دارد.

نام عبدالله انوار با تهران هم گره خورده و مقاله‌ها و کتاب‌های بسیاری درباره قنات‌ها، باغ و شهر تهران نوشته است: «تهران خانه‌ی من است، وابسته به تهران‌ام و در این شهر زندگی کرده و بزرگ شدم. تهرانی که من در گذشته می‌شناختم، تهران جدید نبود، تهران محدودی بود که شمال آن خیابان انقلاب بود، جنوب آن خیابان مولوی، شرق خیابان ری و غرب آن خیابان سی‌متری بود. حالا تهران آن‌قدر وسیع و گشاد شده که دیگر کارش از تاریخ نویسی هم گذشته است، آن نقاط را تا جایی که توانستم شرح دادم که اگر روزی هم خواستند گذشته تهران را ببینند این مقاله‌ها نسبتا مفید است.»

او درباره شروع تهران‌پژوهی‌اش نیز گفته بود: «یکی از نویسندگان لغت نامه دهخدا بودم، زمانی قرار شد برای دویستمین سالِ نادر شاه، بزرگداشتی برگزار کنند، بنابراین باید دو کتاب «دوره نادره» و «جهانگشای نادری» از میرزا مهدی خان استرآبادی که درباره تاریخ نادر نوشته شده بود را برای چاپ جدید بازبینی می‌کردیم. مرحوم شهیدی رئیس لغت نامه دهخدا «جهانگشای نادری» را برای تصحیح به من داد. مرحوم معین از من خواست تا نقاط جغرافیایی که نادرشاه در چهار نقطه‌ی «ایران»، «عراق»، «افغانستان» و «هندوستان» فتح کرده را مشخص کنم، تا این نشان دادن جغرافیای این نواحی، تاثیر بیشتری در آن مراسم داشته باشد.

این کار باعث شد به فکر تهران بیفتم. تهران در حال گسترش بود. به فکرم رسید که نقاط قدیمی تهران را شناسایی کنم، برای این کار روزی ۳۰کیلومتر هر روز در تهران راه می‌رفتم و محله‌های قدیمی را فیش‌برداری کرده و برای‌شان اسم می‌گذاشتم. مدتی نیز یک خانمِ استاد دانشگاه «کوبان» اسم‌ها را برایم خارج می‌کرد تا من بنویسم.

او تنها زندگی می‌کرد و یکی از ویژگی‌هایش تنهایی و انزوایش بود، او در این باره می‌گفت: این که خودم را در همه امور داخل نکرده‌ام که درست است و یکی از کارهایم بوده و هیچ‌گاه نمی‌خواستم این‌ها را عرضه کنم و اگر هم کارهایی درباره کتاب و کتابداری کردم، به این دلیل بود که کار دیگری از من ساخته نبود. نه اهل مقام بودم و نه اهل ثروت‌اندوزی. کارم این بود که بنشینم و کتاب بخوانم.

پیام های تسلیت

در پی در گذشت استاد عبدالله انوار شخصیت های علمی وفرهنگی در پیام های جداگانه در گذشت وی را تسلیت گفتند.

محمدمهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در پیام خود آورده است: از گنج شایگان دانش و حکمت و معرفت، گوهر نفیسی رفت. روح بلند استاد سید عبدالله انوار، حکیم، فیلسوف، تاریخ نگار، نسخه‌شناس، موسیقی‌دان و ریاضی‌دان برجسته به پیشگاه حضرت دوست و سرای ابدی شتافت. او که دلی پرمهر، سری پرشور و طبعی والا داشت، رخ در نقاب خاک کشید.

استاد انوار به عنوان یکی از مواریث فرهنگی این سرزمین، ضمن احاطه بر دانش قدیم، در علوم نوین نیز چیره دست و صاحب مهارتی زبانزد بود. در جامعیت ایشان در دانش‌های مختلف همین بس که ایشان از منطق، فلسفه، موسیقی و ریاضیات تا تاریخ، نجوم و نسخه شناسی تسلط و تبحر داشتند. کوشش‌ها و فعالیت‌های خالصانه این استاد در حوزه‌های تهران‌شناسی و تاریخ‌نگاری معاصر، نیز از دیگر خدمات ارزنده علمی و فرهنگی وی بشمار می‌رود.

بی‌تردید فقدان این استاد بزرگ برای جامعه علمی و ادبی کشور که از خرمن دانش و معرفت ایشان بهره‌مند می‌شدند، غمی است گران و برای ایران اسلامی ضایعه‌ای جبران ناپذیر و فراموش ناشدنی.

همچنین بنیاد علمی و فرهنگی بوعلی سینا نیز پیام تسلیتی صادر کرد. در این پیام آمده است: از شمار دو چشم یک تن کمر وز شمار خرد هزاران بیش. فقدان دانشمند ذوفنون، حکیم سینوی، فیلسوف، ریاضی‌دان، مورخ، نسخه‌شناس و فهرست‌نویس و ادیب و در یک واژه علامه روزگار، حضرت استاد عبداله انوار داغی است بر دل اندیشه و فرهنگ و دوستداران دانش و دانایی.بنیاد علمی و فرهنگی بوعلی‌سینا این مصیبت را به پیشگاه اهل معرفت و خردمندی تسلیت می‌گوید و برای آن مرحوم رحمت واسعه خداوندی طلب می‌کند.

علی رمضانی، مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات ایران هم در پیامی گفت:کار عظیم ترجمه و شرح شفای ابن سینا را در ۲۲جلد به سرانجام رساند که متأسفانه هنوز به صورت کامل رنگ انتشار به خود ندیده است. «شفا» از برجسته‌ترین منابع در علوم عقلی است و ترجمه و شرح آن یک تیم علمی را می‌طلبد که استاد انوار آن را به تنهایی به سرانجام رساند و حتی اگر همین یک کار را در کارنامه خود داشت، خدمت به فرهنگ و تفکر را تمام کرده بود.

محمود شالویی، رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی با صدور پیامی درگذشت سیدعبدالله انوار را تسلیت گفت.در این پیام آمده است: فعالیت‌های پژوهشی و آثار ماندگار علمی این استاد فقید و چهره ماندگار نسخه شناسی ایران همواره به مثابه چراغ راه استادان و پژوهشگران متون کهن ایرانی – اسلامی است و یاد و نام این محقق گرانقدر همیشه زنده و جاودان خواهد بود.

در پیام علیرضا مختارپور، رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملّی ایران هم آمده است: آن فقید سعید از زمره نادره‌مردانی بود که در حوزه‌های گوناگون ریاضی، منطق، موسیقی، فلسفه، تاریخ، تهران‌شناسی، حقوق، نسخه‌شناسی، فهرست‌نویسی، و ادبیات، صاحب‌نظر و صاحب اثر بود، و از اوان جوانی تا واپسین دم حیاتِ پربارش دست از دانش‌اندوزی و جست‌وجوگری برنداشت.

همچنین دکتر ژاله آموزگار در پی درگذشت عبدالله انوار به ایسنا گفت: من نه نسخه‌شناس هستم و نه تخصصم در تخصص ایشان است، ولی به عنوان فرد بسیار تأثیرگذار در گذشته ایران، برای ایشان احترام قائل بودم و وجود نادره‌ای بودند و متأسفانه فکر نمی‌کنم جانشینی برای خود گذاشته باشد. انوار هم به علوم قدیم آشنا بود و هم علوم جدید. بارها در خدمت ایشان بودم و از گستردگی اطلاعاتش واقعا تعجب می‌کردم و شگفت‌زده بودم. به عنوان فردی که در این قرن زندگی کرده، احترام خاصی برای او قائلم و خودم را خوشبخت می‌دانم که هم‌نسل چنین بزرگانی بودم. آموزگار خاطرنشان کرد: انوار یکی از افراد تأثیرگذار بود و کسی بود که اسمش درخشان است و در قرن گذشته ما می‌درخشد. قرن گذشته ما واقعا بزرگ‌پرور بود و ایشان هم یکی از نادران بود. به قول ایرج‌افشار «نادره‌کاران» [ کتابی از ایرج افشار درباره مفاخر فرهنگی ایران و ایران‌شناسان مدرن غرب] بود. ایشان از نادره‌های روزگار ما بود. همین و بس.

منبع: روزنامه اطلاعات

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: