دلبسته فرهنگ ایران / نادره جلالی

1401/11/1 ۱۱:۳۹

دلبسته فرهنگ ایران  / نادره جلالی

در دوران ما، در باب تاریخ و فرهنگ ایران، پژوهشگرانی پا به عرصه نهادند که با وجود خدمات بسیار، قدر ایشان متاسفانه چنان که باید و شاید در زمان حیات آنان دانسته نشد.

دبا: در دوران ما، در باب تاریخ و فرهنگ ایران، پژوهشگرانی پا به عرصه نهادند که با وجود خدمات بسیار، قدر ایشان متاسفانه چنان که باید و شاید در زمان حیات آنان دانسته نشد. یکی از افراد شاخص‌ و برجسته و نمونه، دکتر ابوالفضل خطیبی بود. از کارنامۀ زرین پژوهشی او نیک پیداست که در زمینة شاهنامه‌پژوهی و ادبیات فارسی آثار ارجمندی به یادگار گذاشت، اما نباید فراموش کرد که خطیبی نخست دانش‌آموختة تاریخ بود و بعدها، به سبب علائق خود، به فرهنگ و زبان‌های باستانی ایران و زبان و ادبیات فارسی روی آورد. در هر حال، خطیبی هرگز به کلاس و درس‌های دانشگاه بسنده نکرد و همواره درصدد افزایش دانش و آگاهی خود بود. او با توجه به اینکه ادبیات و تاریخ هر ملت، رابطه‌اي انکارناپذیر با یکدیگر دارند و میان دو این فن یا دانش اشتراکات بنیـادي بسیار است، پیوسته به موضوع تاریخ در زبان وادب فارسی توجـه داشت و با نگاه میان‌رشته‌ای، به مقولۀ ادبیات و تاریخ و غور در آثـاری همچون تاریخ بلعمی، تاریخ بیهقی، راحـه‌الصـدور، تاریخ جهانگشای جوینی، ذهن جستجوگرش معطوف به دبیران و وزرای عصر غزنوی و سلجوقی و نقش آنان در مسائل سیاسی و فرهنگی شد. زیرا در دورة غزنویان، وزارت منصبی بود که برترین مقام را بعد از شاه یا سلطان داشت و اغلب قدرت و شوکت وزیران به حدّی بود که «شریک مُلک» خوانده می‌شدند. از سوی دیگر، علاوه بر نقشی که در جایگاه سیاسی خود ایفا می‌کردند، اهمیت اجتماعی و فرهنگی خاصی نیز داشتند تا حدی که جایگاه وزارت آنها را تحت‌الشعاع خود قرار داده است. بدین‌ترتیب، او مقالات متعدد و ارزشمندی درباره وزرا و کارگزاران و سرداران قرن چهارم تا قرن هفتم هجری قمری در دایره‌المعارف بزرگ اسلامی نوشت. از این‌رو، به منظور پاسداشت یاد و خاطره آن پژوهشگر نامی از منظری دیگر یعنی تاریخ و شناخت او از متون تاریخی و آراء و مقالاتش در زمینه تاریخ که کمتر بدان پرداخته شده است، نگریستم تا خوانندگان بدانند چگونه با اشرافی که بر متون تاریخی چون تاریخ بیهقی، آثارالوزراء، نسائم االاسحار، تاریخ یمینی و ... داشت، مقالات خود را متعهدانه براساس منابع و مآخذ دست اول نوشت و تحلیل‌های خود را نیز بر خواننده عرضه کرد. به اعتقاد او مهم‌ترین و كهن‌ترین منابع موجود دربارۀ زندگانی احْمد بن حسن میمندی ملقب به شمس‌الكفاه‌، دیوان‌سالار و وزیر مشهور سلطان محمود و مسعود غزنوی، تاریخ یمینی و تاریخ بیهقی است، اما چون عتبی كه اثر خود را در زمان وزارت میمندی، به روزگارحكومت سلطان محمود نوشته، از ندیمان خاص میمندی بوده، در كتاب خود بیشتر به ستایش‌های مبالغه‌آمیز از او پرداخته است، ازاین‌رو باید به اطلاعات تاریخی اندكی كه او از زندگانی وزیر به دست داده، به دیدۀ تأمل نگریست. خاصه اینكه وی پس از تقدیم كتاب به میمندی، مقامی نیز یافت. او حتی به یاری ادبیات و با توجه به اشعار فرخی نوشته است که پیروزی‌ها و كشورگشایی‌های سلطان محمود به تدبیر احمد بن حسن میمندی بوده است.

یا آنجا که درباره ابونصر‌كاشی ملقب به مختص‌الملك، دیوان‌سالار و وزیر سلطان سنجر سلجوقی که دوران وزارت او را «عبداكبر» خوانده‌اند، می‌نویسد: معزی شاعر مشهور دورۀ سجلوقی، در قصیده‌ای خدمات سی‌سالۀ او را به روزگار سلاجقه برشمرده و بنداری نیز وی را بزرگ مردی دانسته كه پناهگاه و تكیه‌گاه نیازمندان بوه و به آبادانی شهرها و روستاها علاقۀ بسیار داشته است و به دستور وی بود که مدارس، مساجد و رباط‌های بسیاری در مناطق مختلف تأسیس شد.

ابونصر مشکان، ملقب به شیخ عمید، ادیب، دیوان‌سالار و مشاور بانفوذ سلطان محمود و مسعود غزنوی که در فن دبیری، شعر و ادب نیز بلندآوازه بود و بیهقی، وی را در فن دبیری «امام روزگار» خوانده است. یا ابوسهل زوزنی ملقب به شیخ‌العمید دبیر و دیوانسالار عصر غزنوی که بیهقی مطالبی دربارۀ مال‌اندوزی، جاه‌طلبی، باده‌گساری و خلقیات وی بیان داشته که او در برابر سر بریدۀ دشمن (حسنك وزیر)، كنار مطربان و آوازخوانان به باده‌گساری پرداخت و در گیرودار جنگ با تركمنان سلجوقی، زمانی كه برخی از بیم شكست آرزوی مرگ می‌كردند، همراهان را به شراب‌خواری و خوشگذرانی فرا خواند، در حالی که به نظر خطیبی، به همه آنها باید به نظر تأمل نگریست. انوشیروان بن خالد، دیوانسالار و وزیر شیعی سلجوقیان عراق و المسترشد خلیفۀ عباسی، ابوالقاسم کثیر، ابونصر مستوفی دیوان‌سالار برجسته و از كارگزاران متنفذ دربار سلجوقیان عراق که هنرپرور و شعردوست بود و شاعران بسیاری از نقاط مختلف نزد او می‌آمدند و اشعاری در مدح وی می‌سرودند و صله دریافت می‌کردند و خود نیز شعر می‌سرود و ابیاتی چند از سروده‌های او در منابع آمده است، از جمله وزرایی است که خطیبی دربارة آنان تحقیق کرده است.

باری، خطیبی سالها بی‌ادعا نوشت و مجموعه تالیفات و پژوهش‌های وی مشحون از نکته‌های بدیع است. او عاشق ایران بود و به هویت خود می‌بالید و عمر گرانمایه را صرف شاهنامه صرف کرد. آیا مرگ در انديشه او پايان‌بخش زندگي بود يا ارزش‌بخش زندگي؟ او دلبسته دنیا و خودشیفته نبود، رنج‌های زندگی را تجربه‌ کرد، اما اخلاق‌مدارانه زندگی را به پایان آورد. پس بر این اساس زندگی او معنادار بود.

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: