1401/8/24 ۱۰:۲۶
ابراهیم پورداود در 20 بهمن 1264 در رشت چشم به جهان گشود. تحصیلات مقدماتی فارسی و عربی را در این شهر فرا گرفت. از خردسالی به سرودن شعر علاقه نشان داد و زمانی كه در مدرسه حاجی میرزا حسن در سلك طلاب درس میآموخت، به مرثیهگویی پرداخت و دوستانش به وی تخلص «لسان» دادند.
محمود فاضلی: ابراهیم پورداود در 20 بهمن 1264 در رشت چشم به جهان گشود. تحصیلات مقدماتی فارسی و عربی را در این شهر فرا گرفت. از خردسالی به سرودن شعر علاقه نشان داد و زمانی كه در مدرسه حاجی میرزا حسن در سلك طلاب درس میآموخت، به مرثیهگویی پرداخت و دوستانش به وی تخلص «لسان» دادند. در 1284 در 20 سالگی به همراه برادر و استادش، عبدالرحیم خلخالی به تهران رفت و به آموختن طب قدیم پرداخت.
در سال 1287 از راه قم، سلطانآباد، كرمانشاه، بغداد و حلب به لبنان رفت. در بیروت در مدرسه لاییك به فرا گرفتن زبان و ادبیات فرانسه پرداخت و نام پورداود را برای خود برگزید، درحالی كه برادرانش شهرت داودزاده داشتند. پس از دو سال و نیم اقامت در بیروت برای دیدار خانواده به رشت برگشت و پس از مدتی در شهریور 1289 راهی فرانسه شد. در فرانسه نخست خود را برای ورود به دانشكده حقوق آماده ساخت و آن گاه در دانشگاه پاریس به تحصیل در رشته حقوق پرداخت و از محضر استادان بنامی مانند شارل ژید و پلانیول بهره برد. در انجمن ادبی پاریس با علامه محمد قزوینی آشنا شد و دوستی آنها پایدار ماند. در آبان 1293 به همراهی محمد قزوینی و اشرفزاده تبریزی روزنامه «ایرانشهر» را منتشر كرد. ظاهرا پیش از این، روزنامهای با عنوان «پیك دهل» منتشر میكرد، اما به عللی از جمله نامطلوب دانستن شیوه گزینش واژههای فارسی به كار رفته در آن و نیز تحول فكری از ادامه نشر آن منصرف شد. روزنامه ایرانشهر كه مشی سیاسی داشت و مطالبی ارزنده درباره فجایع استبداد و سیاست قاجاریه در آن درج میشد، با آغاز جنگ جهانی اول پس از 3 شماره تعطیل شد.
در 1294 با شروع جنگ از فرانسه، سوییس، آلمان، اتریش، رومانی، بلغارستان، استانبول و حلب گذشت و در بغداد اقامت گزید و با همكاری محمدعلی جمالزاده و با نام مستعار «گل» دومین روزنامه خود، یعنی رستخیز یا رستاخیز را منتشر كرد. با پیشروی انگلیسیها و تسخیر كوتالعماره، به كرمانشاه رفت و به نشر روزنامه خود ادامه داد. پس از چند ماه كه روسها كرمانشاه را گرفتند، از راه قصرشیرین به بغداد بازگشت و همچنان این روزنامه را منتشر میكرد و اشعار میهنی خود را با تخلص «گل» در آن درج مینمود. سرانجام تركان عثمانی به سبب سیاست سانسور شدید خود، روزنامه را تعطیل كردند. آنگاه پورداود برای اقامت در سوییس از راه بالكان به برلین رفت، اما آلمانیها از خروج او جلوگیری كردند و او در همان سرزمین اقامت كرد و در سال 1295 در دانشگاه برلین و سپس در دانشكده ارلانگن به ادامه تحصیل در رشته حقوق پرداخت.
در این سرزمین با سیدحسن تقیزاده آشنا شد و در نشر مجله «كاوه» با او همكاری كرد. همكاری با تقیزاده و نیز با محمد قزوینی و آشنایی با خاورشناسان آلمانی ازجمله یوزف ماركوارت تاثیری ژرف بر اندیشه او نهاد و او را بیش از پیش به تحصیل و تحقیق درباره ایران باستان علاقهمند كرد. وی در شهریور 1299 با دختر یك دندانپزشك آلمانی ازدواج كرد و در 1303 به همراه خانواده به ایران بازگشت. در مهر 1304 به دنبال دعوت پارسیان هند به هندوستان رفت و دو سال و نیم در آنجا ماند و به انتشار بخشی از ادبیات مزدیسنا و گزارش اوستا پرداخت و چند سخنرانی درباره تمدن ایران باستان ازجمله شرح آتش بهرام، پیشوایان دین مزدیسنا، تقویم و فرق دین مزدیسنا، زبان فارسی، فروردین، دروغ، و ایران قدیم و نو ایراد كرد.
در 1307 بار دیگر به آلمان بازگشت. در 1311 به دنبال درخواست تاگور از سوی دولت ایران برای تدریس فرهنگ ایران باستان به هند رفت و به تدریس پرداخت و به دستیاری یكی از استادان آنجا به نام ضیاءالدین، 100 بند از اشعار تاگور را از بنگالی به فارسی برگردانید. در 1312 در هفتمین كنگره شرقی هند در گروه اوستاشناسی عضویت یافت و ریاست شعبه عربی - پارسی را نیز بهعهده داشت.
زردشتیان هند بسیار به او ارادت داشتند تا جایی كه هنگام مراسم مذهبی مزدیسنا كه به آن یزشن میگویند و به جز زردشتیان فرد دیگری را به آن مراسم راه نمیدهند، از پورداود دعوت كردند و او پس از خاورشناس امریكایی، جكسن؛ خاورشناس آلمانی، هاوگ و بانوی خاورشناس فرانسوی منان، چهارمین غیرزردشتی بود كه تا آن روز به چنان مراسمی دعوت میشد. در فروردین 1313 از بمبئی به آلمان رفت و تا هنگامی كه دولت ایران از فرستادن ارز به خارج از كشور جلوگیری كرد، در آن كشور اقامت داشت و به كار ترجمه و گزارش اوستا پرداخت. سرانجام در دانشكده حقوق و دانشكده ادبیات دانشگاه تهران به تدریس پرداخت.
پورداود به سبب مقام بلند علمی به عنوان نماینده دانشگاه تهران به بسیاری از كنگرههای فرهنگی و ادبی دعوت میشد و از اعضای اصلی بسیاری از انجمنها و موسسات ادبی و فرهنگی بود و به احترام او محافل بزرگداشت بسیاری برگزار میشد. وی از اعضای شورای فرهنگی سلطنتی ایران و نیز از اعضای هیات امنای كتابخانه بزرگ پهلوی بود. در 1324 دانشگاه تهران شصتمین سال تولد او را جشن گرفت و به همین مناسبت در 1325 یادنامهای مشتمل بر شرح احوال و آثار او به كوشش محمد معین در دو جلد به زبان فارسی و زبانهای اروپایی انتشار یافت. در این مراسم بدیعالزمان فروزانفر، پرویز ناتل خانلری و محمد معین درباره نظر دانشمندان درخصوص آثار او به ایراد سخنرانی پرداخت. پورداود در 1342 از دانشگاه تهران بازنشسته شد و در 1346 عنوان استاد ممتاز دانشگاه را به دست آورد. از زمان بازنشستگی، به مطالعه و پژوهش گذراند و كمتر در مجامع دیده شد و در 26 آبان 1347 درگذشت و در آرامگاه خانوادگی خود در رشت به خاك سپرده شد.
منبع: روزنامه اعتماد
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید