1401/6/12 ۱۴:۳۷
متأسفانه اخیراً باز قصد تخریب چاپخانۀ روزنامه توفیق را کردهاند. «چاپ رنگین» روزنامۀ توفیق تنها یک ساختمان نیست. تنها یک ساختمان اصیل قدیمی نیست. تنها «یک نمونه از معماری سنتی زیبای ایران» نیست. «چاپ رنگین» بخش اصیلی از «تاریخ پرداختنی مطبوعات طنز مردمی ایران در قرن گذشته» است.
عباس توفیق (سردبیر و رییس هیأت تحریریۀ توفیق):
متأسفانه اخیراً باز قصد تخریب چاپخانۀ روزنامه توفیق را کردهاند. «چاپ رنگین» روزنامۀ توفیق تنها یک ساختمان نیست. تنها یک ساختمان اصیل قدیمی نیست. تنها «یک نمونه از معماری سنتی زیبای ایران» نیست. «چاپ رنگین» بخش اصیلی از «تاریخ پرداختنی مطبوعات طنز مردمی ایران در قرن گذشته» است. نشریهای استثنائی نیم قرن در این سرزمین منتشر شد و چند دهه در این محل به چاپ رسید که محل هیأت تحریریۀ روزنامۀ معروف توفیق بود.
«خیابان باغ سپهسالار» (خیابان «صف» کنونی) که «شرکت چاپ رنگین» در آن قرار دارد نیز یک محل تاریخیست که میرزا حسین خان مشیرالدوله «سپهسالار» صدراعظم ایران در آن میزیسته است.
خود «چاپ رنگین» نیز یک چاپخانۀ تاریخی است چون نخستین چاپخانۀ زنگی ایران است. مؤسسان «شرکت سهامی چاپ رنگین» نیز کسانی چون تاجر خوشنام خسروشاهی و عدهای از مستشاران دیوان عالی کشور بودند. از 70 سال پیش روزنامۀ توفیق در این محل به چاپ میرسید و در 60 سال پیش برادران توفیق اکثریت سهام این چاپخانه را خریدند.
«چاپخانۀ رنگین» از جهات دیگری نیز یک محل تاریخی است و اتفاقات تاریخی مهمی در آن یا دربارۀ آن رخ داده است. در روز 28 مرداد 1332 تمام نسخههای روزنامه توفیق که در آن روز به چاپ رسیده بود و تمام اصل مقالهها و اشعار آن شماره و تمام گراورها و کلیشههای آن شمارۀ توفیق بهوسیله کارگران چاپخانه به چاه این چاپخانه ریخته شد. در دورۀ سوم توفیق که از نوروز 1337 آغاز شد این چاپخانه پاتوق هر هفتۀ «محمدعلی خان» مأمور معروف قدیمی ادارۀ سانسور آن زمان بود که روزهای چاپ روزنامۀ توفیق میآمد که نخستین نسخهای از چاپ درآمده روزنامۀ توفیق را برای سانسورچیها ببرد.
«چاپ رنگینِ» روزنامۀ توفیق آنقدر چاپخانۀ مهمی بود که حتی نخستوزیر قدرتمندی مانند هویدا نمیتوانست آن را ببندد و فقط شاه میتوانست دستور بستن آن را بدهد. در 11 اردیبهشت 1351 ده ماه بود که هویدا روزنامۀ توفیق را با کسب دستور شاه توقیف کرده بود ولی نشریات دیگر غیر سیاسی توفیق مثل ماهنامۀ توفیق، سالنامۀ توفیق و کتابهای صرفاً فکاهی توفیق در «چاپ رنگین» به چاپ میرسید. هویدا برای اینکه آخرین تیر خلاص را هم به توفیق بزند نقشه کشید که چاپخانه توفیق را هم بنندد. او تصمیم گرفت برای تحریک شاه و گرفتن اجازۀ بستن «چاپ رنگین» به او به دروغ بگوید: اعلیحضرتا، با وجود اینکه دستور توقیف روزنامۀ توفیق را داده بودید، چون چاپخانۀ رنگین مال خود برادران توفیق است امر ملوکانه را زیر پا گذاشته تمرد از امر ملوکانه کرده و در آنجا مخفیانه روزنامۀ توفیق را بازچاپ کردهاند! ... او برای اینکه این دروغ را مستند به گزارش مقامات مطبوعاتی و اطلاعاتی کند دستور داد وزیر دادگستری، وزیر اطلاعات، وزیر مشاور، معاون وزیر اطلاعات، مدیر کل مطبوعات وزارت اطلاعات، رئیس ادارۀ اطلاعات شهربانی، معاون ادارۀ اطلاعات شهربانی و رئیس بخش مطبوعات ساواک در کاخ نخستوزیری جلسهای علیه روزنامۀ توفیق و چاپخانۀ آن تشکیل دهند و گزارشی با امضای کلیه آن آقایان مبنیبر تمرد برادران توفیق و چاپ دوبارۀ روزنامۀ توفیق در «چاپرنگین» تهیه کنند «تا در اسرع وقت توسط نخستوزیر از شرف عرض مبارک همایونی بگذرد».
چاپخانۀ توفیق آن قدر مهم بود که نخستوزیر تنها با اینچنین گزارش دروغین توانست اجازه بستن آن را بگیرد.
«چاپ رنگین»: «موزه طنز ایران»
حتماً در کشورهای جهان سوم به تاریخ مطبوعات خود ارج مینهند و بهویژه قدر نشریات طنزآمیز عمومی خود را گرامی میدارند. به عنوان فقط یک نمونه: در اواخر دوران روسیۀ تزاری و شروع روسیۀ شوروی توسط چند ایرانی مهاجر یک روزنامۀ فکاهی به نام «ملانصرالدین» به زبان آذری در قفقاز منتشر شده بود. بیشتر مندرجات این روزنامه دربارۀ ایرانیان مهاجر و انقلاب مشروطیت ایران بود. پس از فوت مدیر و سردبیر و تعطیلی روزنامۀ ملانصرالدین، دولت و مردم گرجستان چاپخانۀ آن را که در گرجستان بود موزه کردهاند و در کشور آذربایجان مجسمههای بزرگ متعدد مدیر و سردبیر آن را در شهرهای مختلف نصب نمودهاند و چند مدرسه و کتابخانه و باشگاه و پارک و خیابان را به نام آنان نامگذاری کردهاند. آنوقت در کشور خودمان متأسفانه مقامات محترم میراث فرهنگی و شهرداری تهران هنوز در کش و قوس حفظ این میراث فرهنگی یا به امان خدا رها کردند «چاپ رنگین» و تخریب آن توسط مالک سودجوی فعلی آن هستند در حالیکه وقتی شهرداری از میراث فرهنگی میپرسد «مشخص میشود ملک واجد ارزش و تخریب آن ممنوع است» و «شورای میراث فرهنگی» رأی به ثبت آن در فهرست میراث فرهنگی داده است. سازمان میراث فرهنگی متأسفانه هنوز آن را «ثبت میراث ملی» نمیکند و کار به صورت همان «رأی شورای میراث فرهنگی» باقی میماند... و مالک به صورت غیر مجاز مشغول قدمبهقدم تخریب سقف و دیوار این بنای تاریخی است!
درستترین تصمیمی که «میراث فرهنگی» و «شهرداری تهران» میگیرند: جلوگیری از تخریب و بازسازی این بنای تاریخی زیبای سنتی تقریباً صد ساله ایران و تبدیل آن به «موزۀ طنز ایران» و محلی برای تجمع طنزنویسان، طنزسرایان و طنزپردازان ایران است به ویژه اینکه 30 اردیبهشت ماه سال آینده یکصدمین سالگرد «انتشار نخستین شماره روزنامه توفیق» در 30 اردیبهشت 1302 است و این موزه را میشود به آن مناسبت افتتاح کرد.
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید