1400/9/30 ۱۱:۱۲
امشب شبی است که خورشید در نیمهی آن دوباره زاده میشود و از صبحِ فردا، یعنی نخستین روز زمستان، با جلوه و درخششی تازهتر طلوع خواهد کرد و هر روز که از فصلِ سردِ سال میگذرد، تابشش بیشتر رخ عیان میکند.
امشب شبی است که خورشید در نیمهی آن دوباره زاده میشود و از صبحِ فردا، یعنی نخستین روز زمستان، با جلوه و درخششی تازهتر طلوع خواهد کرد و هر روز که از فصلِ سردِ سال میگذرد، تابشش بیشتر رخ عیان میکند. هرچه به پیش میرویم روشناییِ روزها فزونی میگیرد و از تاریکیِ طولانیِ شبها کاسته میشود؛ و این همه با «یلدا» آغاز میشود، با جشن بلندترین شبِ سال. پربیراه هم نیست که این واژه سُریانی – که تولد معنا دارد – بر آن نهاده شده، چرا که جشن زایش دوباره آفتاب است.
اما این شب و این جشن نام دیگری هم دارد که که دیرسالی است در زبان و گویش مردم مناطق مختلف ایران ساری و جاری بوده است و اهالی ایرانزمین آن را «چله» نام گذاشتهاند. نامی وامیافته از گاهشماری دهقانی که در آن زمستان را به دو چلۀ بزرگ و کوچک تقسیم میکردند؛ شب چله اولین روز از چلۀ بزرگ بود که در 10 بهمن یا همان جشن سَده پایان مییافت و از آن روز، چلۀ کوچک شروع میشد که 20 روز بود و تا ابتدای اسفند ادامه داشت.
نام شب چله از معدود اسامی است که مثل نوروز، در همۀ زبانها، یا اگر با احتیاط بخواهیم بگوییم، در بیشتر زبانها، گویشها و لهجههای ایرانی کاربرد دارد و ایرانیان همه بهاتفاق بلندترین شب سال را شب چله مینامند، تنها تفاوت در ترجمۀ این ترکیب در گویشها و زبانهای ایرانی است؛ مثلاً، در نیشابور (خراسان رضوی): چیله کُلو و چیله خوردی، بجنورد (خراسان شمالی): بِهی چله و کِیچِی چله، اهر (آذربایجان شرقی): بُیوک چله و کیچیک چیله، رودبار الموت (قزوین): پِلا چله و کوچکا چله، خرمآباد (لرستان): چِلَه کَلِنَه یا چله گَپَه و چله کُشکَه، کازرون (فارس): چله گُتو و چله کوشکو و بیجار (کردستان): چله گَورَه و چله بُوی چِک، که در همهشان، بهترتیب چلۀ بزرگ و چلۀ کوچک معنا دارد.
یکی از رسوم ثابت این شب در همه دورانها، شاهنامهخوانی بود و در کنار کتابهایی چون خمسۀ نظامی، داستان امیرارسلان نامدار، حسین کرد شبستری، هزارویکشب، چهلطوطی و... هم خوانده میشد.
آیینهای این شب البته گوناگون است و محدود و مختصر در خوانش متون ادبی نیست؛ قصه میگویند، آواز میخوانند، نذر و قربانی میکنند، تنقلات و خوراکهای آیینی میخورند، تفأل میزنند – که مقبولترینشان فال حافظ است و جز این، فالگوش ایستادن، فالِ مهره و چهلسرود هم رواج دارد – و بازی میکنند – که از میان آنها به جوراببازی، فنجانبازی، تخممرغبازی و بازیهای نمایشی میتوان اشاره کرد.
جشن طولانیترین شبِ سال یکی از گرامیترین آیینهای مردم ایران است که از هزارههای کهن پاس داشته میشود و هنوز و همچنان، حالوهوایش شیرین است و ایرانیان خود را برای آن آماده میکنند و آدابش را بهتمامی برپا میکنند.
*مصراعی سرودۀ پروین اعتصامی.
منبع: روزنامه شهروند
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید