1400/5/11 ۱۴:۳۷
جلال ستاری (1400-1310) اسطوره اسطورهشناسی در ایران در نود سالگی در گذشت. او در سوییس و نزد ژان پیاژه (1980-1896) روانشناس صاحبنام، تحصیل كرده است. او عمده علاقهاش به اسطورهشناسی بود و شمار قابلتوجهی از صد كتابی كه تالیف و ترجمه كرد، به اسطورهشناسی اختصاص دارد.
محسن آزموده: جلال ستاری (1400-1310) اسطوره اسطورهشناسی در ایران در نود سالگی در گذشت. او در سوییس و نزد ژان پیاژه (1980-1896) روانشناس صاحبنام، تحصیل كرده است. او عمده علاقهاش به اسطورهشناسی بود و شمار قابلتوجهی از صد كتابی كه تالیف و ترجمه كرد، به اسطورهشناسی اختصاص دارد. آشنایی ایرانیان با اندیشههای اسطورهشناختی متفكران بزرگی چون كارل گوستاو یونگ، ژرژ دو مزیل، گاستون باشلار، فریتیوف شوان، ماسائو یاماگوشی، جیمز دارمستتر، روژه كایوا، الكساندر كراپ، روژ باستید، میرچا الیاده، كلود لوی استروس و... مدیون اوست. دكتر ستاری در كنار معرفی اسطورهشناسان برجسته جهان، به پژوهش و تحقیق اسطورهشناسانه در آثار ادبی و فرهنگی ایرانی هم پرداخت و كوشید رد و نشان اساطیر كهن ایرانی را در آثاری چون هزار و یك شب، بوف كور صادق هدایت، آثار مولانا جلالالدین، قصههای قرآنی و... نشان دهد. از دید ستاری، اسطورهشناسی، كاری نه برای نبش قبر و بیرون كشیدن چند بشقاب شكسته یا ابریق ترك خورده، بلكه كوششی «برای شناخت ریشههای كهن و قوی بنیاد فرهنگ مردم است یا به تعبیری دیگر، تنه درخت برومندی است كه قصه و افسانه و حتی حماسه از آن چون شاخههایی روییده و بالیدهاند. در اسطوره، ارباب انواع و خدایان یا قهرمانان و پهلوانان فرهمند و ابرانسان، سرنوشت بشر و جهان را در گذشتهای بس دور در فجر زمان، رقم میزنند.» (جهان اسطورهشناسی، صص نه و ده). بر همین مبنا او به بازتاب اسطورههای قدیم و جدید در آثار هنری توجه ویژه داشت و حضور امروزین اساطیر را در زندگی روزمره مردم مورد بررسی قرار میداد. به باور ستاری «اسطورهشناسی برای شناخت عناصر فناناپذیر فرهنگ و نیز باطل ساختن سحر مایههایی كه پنهان و ناشناخته ماندهاند و به سراب و فریب میمانند، ضرورت دارد.»
اسطورهها، روایتهایی افسانهگون با شخصیتهایی عموما فرازمینی و بعضا فراطبیعی هستند كه كاركردهای متنوعی در زندگی فردی و جمعی بشر ایفا میكنند، از توضیح و تبیین خاستگاه عالم تا نشان دادن سرانجام او یا نحوه سامان گرفتن شكل زیستن او در این دنیا. اساطیر همچنین بازتابنده امیال، خواستها، احساسات، عواطف و باورهای انسان هستند و به شیوههای گوناگون در زندگی او نقش بازی میكنند. تصور رایج و صد البته غلط آن است كه اسطوره در ترجمه واژه یونانی «میتوس» با ظهور فلسفه با محوریت لوگوس (عقل یا گفتار منطقی) ضربهای سخت خورده و در فرآیند دو هزار و پانصد ساله كوشش بشری برای توضیح و تبیین عقلانی و منطقی به تدریج از متن زندگی انسان رخت بر بسته است. علم باوران تصور میكنند كه در روزگار درخشش علم و فناوری، عصر اساطیر به سر آمده و دیگر كسی به اسطوره و كاركردهای آن باور ندارد. واقعیت اما آن است كه اسطورهها نمیمیرند. آنها به اشكالی متنوع، با تار و پود زندگی ما آمیختهاند و به علت كاركردهای اساسی و مهمشان، به اشكال مختلف به متن زندگی بشر باز میگردند. ضمن آنكه بشر موجودی اسطورهساز است و به علل و عوامل گوناگون اسطوره میسازد. او آگاهانه یا ناخودآگاه، ارادی یا غیرارادی، نه فقط اسطورهها را میسازد، بلكه اساطیر كهن را بازآرایی میكند و به شیوههایی نوین آنها را به كار میگیرد. اسطورهها با هم میآمیزند، از یكدیگر جدا میشوند، از فرهنگی به فرهنگ دیگر منتقل میشوند و هر یك از این تغییر و تحولات، منطقی ویژه خود را دارد.
كار اسطورهشناس، بازشناسی حضور انكارناپذیر اسطوره در متن زندگی روزمره ما در اینجا و اكنون است، یعنی در لحظهای كه تصور میكنیم، موجوداتی معقول و منطقی هستیم و به هیچ اسطورهای باور نداریم و آنها را یكسره از زندگی خود طرد كردهایم. او به ما خاطرنشان میكند كه در جزییترین و بلكه شخصیترین لحظههای زندگی و در ژرفترین باورها و خواستهایمان، باور به روایتهای اسطورهای نهفته است. فراتر از آن اسطورهشناس، نشان میدهد كه چطور ساختارهای قدرت، آگاهانه و تعمدی، از اسطورهها و اسطورهسازی برای پیشبرد اهداف سیاسی و اقتصادی و فرهنگی خود بهره میبرند. آنها اسطورههای جدید میسازند، اسطورههای قدیم را بازتفسیر میكنند و برای تداوم و گسترش سلطه خود، این اساطیر كهنه و نو را با هم میآمیزند. اسطورهشناسی از این منظر كاری عمیقا روشنفكرانه و سیاسی و در عین حال فلسفی است، چراكه در عین رسوا كردن ساختگی بودن روایتهای مسلط، خاستگاه و منشا آنها را آشكار میسازد و كاركرد واقعی اساطیر را نشان میدهد. از این منظر میتوان فعالیت اسطوره شناختی جلال ستاری را فراسوی پژوهشهایی عمیق و موثر در فرهنگ ایرانی، گونهای كار روشنفكرانه در جهت روشنگری افكار عمومی و گفتن حقیقت به مردم و به قدرت تلقی كرد. روشنفكری كه با عینك اسطوره شناختی به متن زندگی روزمره مردم و كردار و گفتار ساختارهای قدرت چشم دوخته و رگههایی از باور به اساطیر و خاستگاه و علت آن را در این متن میبیند و به همگان نشان میدهد.
منبع: روزنامه اعتماد
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید